تغییر و تحولات گسترده ی امروزی و پویایی رقابت باعث شده است تا، سازمان های هوشمند به دنبال ایجاد موقعیتی باشند که بتوانند افراد خلاق و کارآفرین را هرچه بیشتر جذب، مدیریت و نگهداری کنند تا از مزایای کارآفرینی سازمانی هر چه بیشتر بهره مند گردند. یکی از راه های رسیدن به این هدف وجود بستر فرهنگی مناسب برای تسهیل این امر در سازمان می باشد. به اعتقاد دانشمندان عواطف و احساسات در پذیرش ایده های جدید اهمیت فوق العاده ای دارند. آنها معتقدند که تفکر خلاق، نمایش بالاترین درجه ی سلامت عاطفی بوده و عبارت از ابراز وجود افراد سالم در جریان خود بهسازی و تکامل خویش می باشد. از طرفی یکی از ارکان کارآفرینی، خلاقیت است و با پرورش خلاقیت در افراد می توان در آنها روحیه ی کارآفرینی ایجاد کرد. با توجه به این نکته که یکی از ارکان کارآفرینی، خلاقیت است و می توانیم با پرورش خلاقیت در افراد روحیه ی کارآفرینی را درآنها ایجاد کنیم و از طرفی فرهنگ سازمانی می تواند بستری مناسب را برای بروز خلاقیت و ظهور کارآفرینی سازمانی فراهم کند در این تحقیق به مطالعه ی رابطه ی هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای فرهنگ سازمانی پرداخته ایم. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری( n=36 ) در این پژوهش تمام کارکنان اداره ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کرمانشاه بود. به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه ی استاندارد، هوش هیجانی شامل 25، فرهنگ سازمانی شامل 18 و کارآفرینی سازمانی شامل 15 سوال که به ترتیب با ضریب آلفای 90/، 903/ و 874/ مورد تایید قرار گرفت، استفاده شد. در تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده کردیم و در زمینه ی آمار استنباطی برای تایید یا رد فرضیه های تحقیق خود از آنجا که متغییر های ما رتبه ای بود از ضریب همبستگی اسپیرمن، برای نشان دادن شدت همبستگی از رگرسیون چند متغیره و برای مدل مفهومی از تحلیل مسیر استفاده نمودیم، همچنین برای تحلیل مشخصات شخصی کارکنان با استفاده از روش های آمار توصیفی، آماره هایی همچون درصد، فراوانی، فراوانی تجمعی و میانگین داده ها را اندازه گرفتیم، در ادامه از آزمون های u من ویتنی، کروسکال والیس و فریدمن نیز استفاده کردیم. با آزمون هر یک از فرضیه ها در سطح اطمینان 99 درصد فرضیه ی اصلی مبنی بر وجود رابطه ی مثبت و معنی دار بین هوش هیجانی و کارآفرینی سازمانی با درنظر گرفتن نقش واسطه ای فرهنگ سازمانی تایید شد. بر اساس نتایج تحقیق وجود رابطه ی مثبت و معنی دار بین هوش هیجانی و کارآفرینی سازمانی، هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی و فرهنگ سازمانی با کارآفرینی سازمانی استنتاج شد و نتایج آزمون تحلیل مسیر نیز وجود این رابطه را تایید کرد، حتی به این نتیجه رسیدیم که وجود فرهنگی که در سازمان مورد بررسی ما قرار دارد این رابطه را تشدید می کند، چون بر طبق نتایج تاثیر مستقیم هوش هیجانی بر کارآفرینی سازمانی14/0 و تاثیر غیر مستقیم آن با واسطه ی فرهنگ سازمانی40/0 است و این به وضوح نشان دهنده ی افزایش تاثیر می باشد. همچنین، تحقیقات اکثر محققان نیز نتایج به دست آمده توسط ما را تایید می کند.

هدف کلی پژوهش حاضر، واکاوی تاثیر تکنیک آموزشی نمایش طریقه¬ای¬ بر میزان دانش، بینش و مهارت کشاورزان و مروجان کشاورزی استان کرمانشاه در کشت یولاف زراعی بود. به منظور دستیابی به این هدف از طرح¬های آزمایشی مقدماتی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمودنی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش، 4839 نفر از کشاورزان و 600 نفر از مروجان کشاورزی استان کرمانشاه بودند، که با هماهنگی سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه تعداد 23 نفر از کشاورزان پیشرو و 18 نفر از کارشناسان به صورت هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده¬ها، پرسشنامه محقق ساخته¬ای بود که روایی و پایایی آن از طریق پانل متخصصان و ضریب کوهن کاپا مورد تائید قرار گرفت که این ضریب در رابطه با کشاورزان در قسمت¬های مختلف پرسشنامه شامل دانش 76/0، بینش 75/0، مهارت کاشت 74/0، داشت 75/0 و برداشت 74/0 و در رابطه با کارشناسان قسمت¬های دانش 75/0، بینش 74/0، مهارت کاشت 72/0، داشت 74/0 و برداشت 72/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل یافته¬های پژوهش نشان داد در تمامی بخش¬های دانش، بینش و مهارت (کاشت، داشت و برداشت یولاف زراعی) بین میانگین نمرات کشاورزان و مروجان قبل و بعد از اجرای تکنیک نمایش طریقه¬ای اختلاف معناداری وجود دارد. مقدار سطح اثر محاسبه شده نیز اندازه این تفاوت را در تمامی موارد بسیار زیاد نشان داد. با توجه به یافته¬های استخراج شده توصیه می¬شود که برنامه¬ریزان و مسئولان جهاد کشاورزی توجه لازم به این تکنیک را به عمل آورده و از آن در جهت نشر و ترغیب واریته¬های جدید زراعی در بین کشاورزان و کارشناسان استفاده نمایند.