نام پژوهشگر: خدیجه رضوی

بررسی خصوصیات مولکولی و عملکردی ناقلین کاتیونی در aeluropus lagopoides تحت تنش شوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1388
  معصومه جان نثار   خدیجه رضوی

هفت درصد از سطح کره زمین و پنج درصد از زمین های زیر کشت تحت تاثیر شوری هستند. شوری با اثر بر گیاهان زراعی، تولیدات آنها را محدود می کند. aeluropus lagopoides گیاهی علفی، استولون دار، هالوفیت و چند ساله از خانواده گندمیان است. در این مطالعه بذر گیاه فوق در محیط ms ½ مایع کشت داده شد و دانه رست های 21روزه با محلول های ca2so4 mm ? ، nacl mm ??6 ، µm aba ?? ، nacl+ca2so4، nacl+aba و ca2so4 +aba تیمار شدند. سپس جداسازی، همسانه سازی و بررسی الگوی بیان ژن های خانواده sos (sos1، sos2، sos3 و sos4) توسط روشpcr rt- نیمه کمی در ریشه و نوشاخه گیاه a. lagopoides تحت تیمارهای مختلف انجام گرفت. به علاوه، برخی از ترکیبات بیوشیمیایی نیز در این دو اندام اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که بیان sos1 در ریشه تحت تیمارهای nacl و nacl+ca2so4و بیان sos2 در نوشاخه و ریشه در پاسخ به تیمارهایnacl و ca2so4فراتنظیمی پیدا کرد. بیان sos3 در نوشاخه تقریباً در تمام تیمارها افزایش یافت و بیان sos4 نیز همانند sos2 در نوشاخه در پاسخ به تیمارهایnacl و ca2so4فراتنظیمی پیدا کرد. این الگوهای بیانی پیشنهاد می کند که احتمالاً این گیاه از دو راه برد ترشح na+ از ریشه به داخل خاک و فرستادن na+ اضافی به نوشاخه برای تحمل نمک استفاده می کند. هورمون aba در تنظیم مسیر sos از طریق افزایش بیان sos2 در ریشه و sos3 در نوشاخه نقش دارد. همچنین sos2 در حفظ تعادل ca2+ توسط تنظیم فعالیت پادبر واکوئلی ca2+/h+موثر است. در بین تیمارهای انجام شده aba بیشتر از تیمار های دیگر باعث کاهش محتوای رنگیزه ها شد. بعلاوه، abaنسبت k+/na+ و محتوای مالون دآلدهید mda)) را در ریشه ها کاهش داد، در حالی که ca2+ نسبت k+/na+ را در نوشاخه افزایش و در ریشه کاهش می داد. nacl نسبت k+/na+ را هم در نوشاخه وهم در ریشه کاهش داد و موجب افزایش محتوای پرولین نوشاخه شد. به نظر می رسد که ca2+ اثرات تنش شوری وارده بر نوشاخه a. lagopoides را از طریق افزایش نسبت k+/na+ کاهش می دهد. نتایج حاصل نشان دادند که این گیاه تحت تنش شوری از انباشتگی پرولین در نوشاخه و از تجمع یونهای سدیم در ریشه برای تنظیم تعادل اسمزی استفاده می کند.

جداسازی ژن رمزکننده‏ی پمپh+-atpase غشای پلاسمایی از گیاه هالوفیت aeluropus littoralis
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  زهرا آقایانی چاوشی   خدیجه رضوی

چکیده با هم ردیف سازی ژن های رمز کننده ی h+-atpase در گیاهان مختلف نواحی حفاظت شده شناسائی و برای آن ها آغازگرهای دجنره به منظور تکثیر ژن مذکور از گیاهان مورد نظر طراحی گردید. با استفاده از آغازگرهای طراحی شده قطعاتی از ژنوم گیاه aeluropus littoralis طی واکنش زنجیره‏ای پلیمراز تکثیر و توالی یابی گردید. بررسی ها نشان دادند که این توالی‏ها مربوط به ژن h+-atpase غشای پلاسمایی هستند. آران آ از گیاهان aeluropus littoralis و aeluropus lagopoides استخراج و از روی آن cdnas تهیه شد. سپس با طراحی آغازگرهای اختصاصی برای نواحی رمز شونده، قطعاتی با طول های مختلف از cdnas تهیه شده تکثیر گردید. با استفاده از تکنیک تکثیر سریع cdnas، طول کامل 3541 جفت بازی یکی از ایزوفرم ها به دست آمد. این قطعه شامل open reading frame (orf) به طول 2856 جفت باز می باشد که دارای یک ناحیه ی بالا دستی دارای 284 جفت باز و یک ناحیه ی پایین دستی دارای 401 جفت باز است. توالی پروتیینی پیش بینی شده با استفاده از پایگاه اطلاعاتی expasy برای جستجوی موتیف-های شناخته شده جهت بررسی ساختمان و عملکرد پروتیین حاصل استفاده شد. بر اساس شاخص کیت و دولیت تعداد دومین‏های درون غشایی پروتیین رمز شده توسط این ژن 10 عدد مشخص گردید. با انجام سادرن بلاتینگ تعداد 10 تا 11 نسخه برای ژن مورد نظر مشخص شد. همچنین با تجزیه و تحلیل توالی قطعات ژنی تکثیر شده در دو گونه، مشابهت آن در هر دو گیاه و نیز با سایر گیاهان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که توالی ژنی در دو گیاه تا حد زیادی به هم شبیه هستند.

بررسی اثر تنش شوری بر بیان ناقلین پتاسیم در گیاه lagopoides aeluropus
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1389
  فاطمه علیخانی   خدیجه رضوی

چکیده بررسی اثر تنش شوری بر بیان ناقلین پتاسیم در گیاه lagopoides aeluropus یکی از مهمترین تهدیدها برای منابع کشاورزی در حال حاضر شوری است. تاثیر صدمات اولیه حاصل از تنش شوری در گیاهان عدم تعادل پتاسیم است. افزایش مقاومت به نمک در اکثر محصولات کشاورزی با خروج سدیم و بهبود نسبت پتاسیم به سدیم در برگهای جوان مرتبط می باشد. lagopoides a. گیاهی علفی، استولون دار، هالوفیت و چند ساله از خانواده گندمیان است. در این مطالعه بذرها پس از سترون شدن در محیط کشت پایه موراشیگ– اسکوگ (ms) تغییر یافته حاوی 0، 75/1، 100 میلی مولار کلرید پتاسیم و600 میلی مولار کلرید سدیم بهمراه 100 یا 75/1 میلی مولارکلرید پتاسیم به مدت 29 روز در شرایط نوری 16 ساعت روشنائی/8 ساعت تاریکی به صورت هیدروپونیک کشت و نگهداری شدند. سپس جداسازی و همسانه سازی و بررسی الگوی بیان ژن hak1 توسط روش rt-pcr نیمه کمی در ریشه و نوشاخه تحت تیمارهای مختلف انجام گرفت. بعلاوه تغییرات برخی از ترکیبات بیوشیمیایی و همچنین تغییرات کمی و کیفی محتوای پروتئین محلول و فعالیت آنزیم های پاداکسایشی در این دو اندام سنجش شد. نتایج نشان دادند که بیان hak1 در ریشه و نوشاخه تحت تیمارهای mm nacl 600 + kcl mm 100 و mm nacl 600 + mm kcl 75/1 به ترتیب فروتنظیمی و فراتنظیمی پیدا کرد. با توجه به انباشتگی k+ در نوشاخه و ریشه این گیاه در دو تیمار mm kcl 100 و mm kcl75/1 احتمالا این گیاه برای جذب k+ از هر دو مکانیسم جذب پتاسیم با میل ترکیبی بالا و پایین استفاده می کند. همچنین در تیمار mm nacl 600 + mm kcl100، با افزایش نسبت na+/k+ محتوای na+ در هر دو اندام گیاه a. lagopoides کاهش یافت، که می توان علت آن را به وجود کوترانسپورترهای na+/+ kدر این گیاه برای تحمل نمک نسبت داد. در بین تیمارهای انجام شده بیشترین مقدار پرولین در ریشه ها و نوشاخه ها در تیمار توام 600 میلی مولارکلرید سدیم و 75/1 میلی مولار کلریدپتاسیم مشاهده گردید. همچنین در این تیمار میزان کاروتن و تخریب کلروفیل a افزایش یافته بود. در شرایط فقر پتاسیم بدون حضور nacl، تولید مالون دآلدئید و میزان تخریب کلروفیل b افزایش قابل ملاحظه ای یافت، به نظر می رسد این تیمار با افزایش پراکسیداسیون لیپیدها سبب اختلال در وضعیت یکپارچگی غشاء و تخریب کمپلکسهای پروتئین– رنگیزه می شود. حداکثر میزان انباشتگی گلایسین بتائین در حضور 600 میلی مولار کلرید سدیم بعلاوه 100میلی مولارکلرید پتاسیم مشاهده گردید. با در نظرگرفتن میزان انباشتگی پرولین و گلایسین بتائین به نظر می رسد که پرولین و گلایسین_بتائین به ترتیب در نوشاخه ها و ریشه ها نقش بیشتری از تنظیم اسمزی را بر عهده دارند. کاهش محتوای پروتئین محلول در فقر پتاسیم و در nacl mm 600 + mm kcl 100 nacl , mm 600 + mm kcl 75/1 و افرایش محتوای پروتئین محلول در تیمار 100 میلی مولار پتاسیم به نقش k+در سنتز پروتئین اشاره دارد. در بررسی کمی و کیفی آنزیم پراکسیداز بیشترین فعالیت این آنزیم در ریشه ها و نوشاخه ها در تیمار فقر پتاسیم مشاهده گردید و اما فعالیت این آنزیم در تیمارهای حاوی 75/1 و 100میلی مولار کلرید پتاسیم که همراه با 600 میلی مولار کلرید سدیم بود به طورقابل ملاحظه ای کاهش یافت. به نظر می رسد این اثر ناشی از تنظیم فشار اسمزی سلولها و افزایش نسبت پتاسیم به سدیم بوده است. همچنین بررسی فعالیت آنزیم های سوپر اکسید دیسموتاز و پلی فنل اکسیداز نشان داد که آنها به ترتیب بیشترین فعالیت در بافتهای ریشه و نوشاخه در تیمار mm nacl 600+ mm kcl 75/1 را دارند.

اثر غلظت های مختلف متیل جاسمونات و سالیسیلیک اسید بر بیان ژن thcaسنتاز در گیاه شاهدانه (cannabis sativa) در شیشه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم پایه 1390
  معصومه متجلی   مهرداد بهمنش

شاهدانه حاوی کانابینوئیدها، کاروتنوئیدها و فیتواسترول ها بوده که به دلیل فعالیت ضد توموری به طور عمده در پزشکی استفاده می شوند. کاروتنوئیدها، ایزوپرنوئیدهایی هستند که از طریق مسیر mep در پلاستید سنتز می شوند. مرحله آغازین مسیر mep شامل ترکیب پیروات و گلیسر آلدئید 3 فسفات و تشکیل 1-داکسی–d–گزیلولوز-5-فسفات (dxp) به عنوان اولین حد واسط است، که این واکنش بوسیله 1-داکسی–d–گزیلولوز-5-فسفات سنتاز dxs)) کاتالیز می شود. از آنجایی که این مسیر پیش سازهای ضروری برای بیوسنتز ترکیبات دارویی ارزشمند کانابینوئیدی را نیز فراهم می آورد، درک کامل مکانیسم های مولکولی تنظیم کننده این مسیر دارای اهمیت زیادی است. آنزیم تتراهیدروکانابینولیک اسید سنتاز (thcaسنتاز) یک آنزیم کلیدی در مسیر بیوسنتز کانابینوئیدها است که با انجام واکنش حلقوی سازی اکسیداتیو، کانابیژرولیک اسید را به تتراهیدروکانابینولیک اسید که پیش ساز دلتا -9-تتراهیدروکانابینول می باشد، تبدیل می کند. بتاسیتواسترول که به عنوان فیتواسترول اصلی در گیاه شاهدانه گزارش شده است از طریق مسیر استات/ موالونات mva)) سنتز می شود. hmgr که آنزیمی به شدت حفاظت شده در یوکاریوت ها است، در سنتز حد واسط های ترپنوئیدی برای بیوسنتز فیتواسترول ها دارای اهمیت است. در مسیر کلاسیک ac-mva)) 3 واحد استیل کوآنزیم آ به منظور تشکیل 3- هیدروکسی 3- متیل – گلوتاریل کوآنزیم آ hmg-coa)) ترکیب می شوند که ماده ی اخیر سپس به موالونات احیا می گردد. احیای hmg-coa به موالونات بوسیله hmg-coa ردوکتاز hmgr)) کاتالیز می شود. مولکول های علامت رسان مانند سالیسیلیک اسید ((sa، جاسمونیک اسید(ja) و متیل جاسمونات وقتی به عنوان محرک به کار می روند، منجر به القای فعالیت آنزیم های ویژه ای می شوند که واکنش های بیوسنتزی مربوط به تولید ترکیبات دفاعی مانند پلی فنل ها، آلکالوئیدها، و پروتئین های وابسته به میکروب های بیماری زا (pr) را کاتالیز می کنند. لذا در این پژوهش، اثر افشانه سازی متیل جاسمونات و سالیسیلیک-اسید، بر روی برگ گیاهچه های دو هفته ای شاهدانه، در شرایط درون شیشه ای بر سطوح بیان ژن آنزیم-های thcaسنتاز، hmgr و dxs مورد بررسی قرار گرفت. متیل جاسمونات با غلظت های 0، 25، 50 و 100 میکرومولار و سالیسیلیک اسید با غلظت های 0، 1/0، 5/0 و 1 میلی مولار بر روی برگ های گیاهچه ها افشانه سازی شدند. در این پژوهش همچنین بیان ایزوفرم های hmgr1 و hmgr2، و بیان ژن dxsو ایزوفرم dxs2 نیز در گیاهچه های شاهد بررسی شد. برداشت نمونه ها در چهار دوره زمانی شامل 2، 4، 8 و 24 ساعت پس از اعمال تیمار انجام شد. در نمونه های شاهد ژن های thcaسنتاز،dxs1 ،hmgr ، hmgr1 و hmgr2 بیان شدند و به این ترتیب می توان گفت برای نخستین بار 2 عضو از خانواده کوچک ژنی رمزکننده آنزیم hmgr در اندام هوایی گیاهچه شاهدانه شناسایی شدند. همچنین مشخص شد ایزوفرم dxs2 در اندام هوایی شاهدانه بیان نمی شود. هر دو تیمار مورد مطالعه به عنوان مولکول های علامت رسان قادر به ایفای نقش در بیان ژن های فوق می باشند، و این طور به نظر می رسد که بیان تمامی ژن های مذکور با مسیر پیام رسانی جاسمونات-سالیسیلیک مرتبط است.

بررسی اثر تنش خشکی بر برخی پارامترهای فیزیولوژیکی و بیان ژن ترهالوز فسفات سنتاز (tps) در برخی از واریته های ذرت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  ریوفه فقیهی   خدیجه رضوی

ترهالوز یک دی ساکارید غیر احیاکننده است که در موجودات زنده مختلف از باکتری ها و قارچ ها تا بی مهرگان وجود دارد و به عنوان یک منبع انرژی، اسمولایت و محافظ غشا و پروتئین عمل می کند. بطور کلی، مقدار ترهالوز در گیاهان نسبتا کم است اما ممکن است که در پاسخ به تنش های محیطی تغییر کند. تنش خشکی یکی از اصلی ترین عوامل محیطی محدود کننده رشد و تولید مثل گیاهان است. ذرتzea mays l.) ( سومین رقم زراعی مهم دنیا بعد از گندم و برنج است و تولید محصول آن بشدت تحت تاثیر خشکی قرار می گیرد. در این پِژوهش دو رقم ذرت با نام های sc704 و line در شرایط مزرعه ای کشت شدند و پس از ظهور اندام های زایشی، تنش خشکی با قطع آبیاری به مدت 10 روز اعمال شد. سپس آبیاری مجدد گیاهان بمدت هفت روز انجام شد. در طول مدت اعمال تنش و آبیاری مجدد، گیاهان شاهد بصورت یک روز در میان آبیاری شدند. پس از نمونه برداری از اندام برگ، گل آذین نر و گل آذین ماده، بررسی های فیزیولوژیکی و مولکولی جهت تعیین پاسخ گیاهان ذرت به تنش اعمال شده انجام گرفت. با اندازه گیری وزن هزار دانه، و نیز سنجش رنگیزه های فتوسنتزی، محتوای آنتوسیانین، فلاونوئید کل و میزان فروکتان و همچنین اندازه گیری محتوای پرولین، پراکسیداسیون لیپیدهای غشایی و هورمون اسید آبسیزیک مشخص شد که پاسخ line نسبت به تنش خشکی از sc704 بهتر می باشد. از طرفی، با بررسی کمی بیان ژن ترهالوز فسفات سنتاز (tps) با استفاده از روش real time rt-pcr ، مشخص گردید بطور کلی بیان این ژن در هر دو رقم و در هر سه اندام مورد بررسی در شرایط بازیافت افزایش می یابد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که احتمالا" محصول این ژن یعنی ترهالوز-6-فسفات در تنظیم استفاده از ذخیره کربن و مسیر ترارسانی پیری دخالت دارد.

اثر غلظت های مختلف آبسزیک اسید بر بیان ژن اولیوتول سنتاز(ols) در گیاه شاهدانه cannabis sativa)) در شیشه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم پایه 1390
  سعیده مرتجایی   فرح کریمی

شاهدانه گیاهی یک ساله و دو پایه از تیره cannabinaceae می باشد که منشأ آن از آسیای مرکزی است. این گیاه حاوی کانابینوئیدها، کاروتنوئیدها و فیتواسترول ها بوده که به دلیل فعالیت ضد توموری به طور عمده در پزشکی استفاده می شوند. پیشرفت های اخیر در زیست فناوری گیاهی و فناوری های مهندسی متابولیک به ویژه روش های کشت سلول و بافت گیاهان، ابزاری جدید برای تولید تجاری این ترکیبات دارویی گیاهی فراهم کرده است. پلی کتیدسنتازها (pkss)، گروهی از آنزیم ها یا کمپلکس های آنزیمی هستند که پلی کتیدها را سنتز می کنند. پلی کتیدها گروه بزرگی از متابولیت های ثانویه در باکتری ها، قارچ ها و گیاهان و بعضی از جانوران را تشکیل می دهند. پلی کتید سنتاز های گیاهی به میزان 44 تا 95% از آمینواسیدهای یکسانی تشکیل که به وسیله ساختارهای ژنی مشابهی رمزگذاری می شوند. چالکون سنتاز (chs) واستیلبن سنتاز (sts) ازدسته پلی کتیدسنتازهای نوع سوم هستند که اولین آنزیم کلیدی در مسیر بیوسنتزی فلاوونوئیدها و استیلبنوئیدها محسوب می شوند. بیوسنتز کانابینوئیدها نیز به وسیله یک پلی کتیدسنتاز آغاز می شود. وجود هم زمان کانابینوئیدها و فلاوونوئیدها و استیلبنوئیدها در شاهدانه می تواند با وجود آنزیم هایی متفاوت از خانواده پلی کتیدسنتازها ارتباط داشته باشد. در اولین مرحله از بیوسنتز کانابینوئیدها، یکی از پیش سازهای اصلی کانابینوئیدها یعنی اولیوتولیک اسید، محصولی از یک پلی کتیدسنتاز نوع سوم (iii (pks است. از آنجایی که این مسیر پیش ساز ضروری، برای بیوسنتز ترکیبات دارویی ارزشمند کانابینوئیدها را فراهم می آورد، درک کامل مکانیسم های مولکولی تنظیم کننده این مسیر دارای اهمیت زیادی است. اولیوتول سنتاز اولین آنزیم پلی کتیدسنتاز گیاهی است که تتراکتیدآلکیل رسرسینولی مثل اولیوتول را تولید می کند (اولیوتول فرم دکربوکسیله ی اولیوتولیک اسید است). بعید به نظر نمی رسد که اولیوتول سنتاز، اولیوتول را از طریق اولیوتولیک اسید سنتز کند. هورمونی مثل آبسزیک اسید(aba) و مولکول های علامت رسانی مانند سالیسیلیک اسید((sa، جاسمونیک اسید(ja) و متیل جاسمونات وقتی به عنوان محرک به کار می روند، منجر به القای فعالیت آنزیم های ویژه ای می شوند که واکنش های بیوسنتزی مربوط به تولید ترکیبات دفاعی مانند پلی فنل ها، آلکالوئیدها، و پروتئین های وابسته به میکروب های بیماری زا (pr) را کاتالیز می کنند. لذا در این پژوهش، اثر افشانه سازی آبسزیک اسید، متیل جاسمونات و سالیسیلیک اسید، بر روی برگ گیاهچه های دو هفته-ای شاهدانه، در شرایط درون شیشه ای بر سطح بیان ژن آنزیم ols مورد بررسی قرار گرفت. آبسزیک اسید با غلظت های 0،10،50 و100میکرومولار، متیل جاسمونات با غلظت های 0، 25، 50 و 100 میکرومولار و سالیسیلیک اسید با غلظت های 0، 1/0، 5/0 و 1 میلی مولار بر روی برگ های گیاهچه ها افشانه سازی شدند. برداشت نمونه ها در چهار دوره زمانی شامل 2، 6، 10 و 24 ساعت برای آبسزیک اسید و2 ،4 ،8 و24 ساعت پس از اعمال تیمار برای متیل جاسمونات وسالیسیلیک اسید انجام شد. بررسی ها نشان داد که دو تیمار آبسزیک اسید وسالیسیلیک اسید در بازه زمانی کوتاه باعث افزایش بیان ژن مذکور می شوند و غلظت بالای متیل جاسمونات اثر کاهشی بر بیان ژن اولیوتول سنتاز دارد.

تأثیر تنش خشکی بر برخی صفات فیزیولوژیکی و الگوی بیان ژن rab17 در دو رقم حساس و مقاوم گندم نان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  حمیرا چیلان   خدیجه رضوی

در این پژوهش پاسخ های فیزیولوژیکی و مولکولی دو رقم گندم زراعی به نام های سرداری و زرین نسبت بتنش خشکی مورد مطالعه قرار گرفت. تنش خشکی در دوره های مختلف از طریق قطع آبیاری بر گیاهان گلدانی اعمال گردید و عواملی مثل رطوبت نسبی برگ، میزان کلروفیل و مقدار اسیدآمینه ی پرولین در هر دو رقم اندازه گیری شد. آزمایش ها در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج این بررسی نشان داد که در ابتدا با اعمال تنش خشکی کاهش کمی در میزان رطوبت نسبی در هر دو رقم مشاهده شد، ولی با افزایش شدت تنش رطوبت نسبی به طور معنی داری در رقم زرین کاهش یافت. تنش خشکی متوسط و شدید میزان کلروفیل (a و b) برگ را تحت تأثیر قرار داد. تنش متوسط میزان کلروفیل (a و b) برگ را در رقم زرین کاهش داد، ولی این کاهش معنی دار نبود. در رقم سرداری ابتدا یک افزایش در مقدار رنگیزه (a و b) مشاهده شد، اما با افزایش شدت تنش میزان کلروفیل (a و b) در هر دو رقم کاهش یافت، اما این کاهش تنها در رقم زرین معنی دار بود. با اعمال تنش خشکی به دلیل افزایش بیان ژن سنتز کننده ی پرولین و همچنین کاهش مصرف پرولین در تنش خشکی افزایش معنی داری در میزان اسیدآمینه ی پرولین مشاهده شد. تنش خشکی تغییراتی را در الگوی پروتئینی هر دو رقم مورد بررسی القا کرد. در تنش متوسط (7 روز تنش خشکی) پلی پپتیدهای شبیه به دهیدرین 20، 15 و 5 کیلو دالتونی در هر دو رقم نسبت به گیاهان شاهد افزایش یافت و 7 پلی پپتید با وزن مولکولی 8 الی 61 کیلو دالتون و دو پلی پپتید با وزن مولکولی 12 و 75 کیلو دالتون به ترتیب در رقم زرین و سرداری نسبت به گیاهان شاهد افزایش یافتند و سه پلی پپتید با وزن مولکولی 15، 40 و 63 کیلو دالتون و پلی پپتید 12 کیلو دالتونی به ترتیب در رقم سرداری و زرین کاهش یافت. در تنش شدید (10 روز تنش خشکی) 5 پلی پپتید با وزن مولکولی 50 تا 200 کیلودالتون در رقم زرین و 4 پلی پپتید با وزن مولکولی 37 تا 5/48 کیلو دالتون در رقم سرداری افزایش یافت. 13 پلی پپتید با وزن مولکولی 20 تا 180 کیلو دالتون در رقم زرین و 4 پلی پپتید با وزن مولکولی 12 تا 80 کیلو دالتون در رقم سرداری کاهش یافت. به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر روی بیان ژن rab17 از روش rt-pcr نیمه کمی استفاده شد و نتایج بررسی الگوی بیان این ژن در هر دو رقم سرداری و زرین تحت تنش خشکی نشان داد که با اعمال تنش 7 روزه میزان بیان ژن rab17 در هر دو رقم به طور معنی داری کاهش یافت که با آبیاری مجدد به مدت سه روز، به میزان بیشتری کاهش یافت، ولی در تنش 10 روزه میزان بیان این ژن در هر دو رقم به طور معنی داری افزایش یافت و بالاترین میزان بیان ژن rab17 در رقم سرداری مشاهده گردید.می توان چنین استنباط کرد که تفاوت واکنش ارقام مختلف یک گیاه به شرایط تنش ناشی از شدت بیان یک ژن در آن ارقام است نه به دلیل بیان ژن جدید که در رقم حساس وجود ندارد.

بررسی اثر تنش خشکی بر تعدادی از پارامترهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و ملکولی در گیاه پونه معطر(mentha pulegium l. )
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  حلیمه حسن پور طیولا   وحید نیکنام

در این پژوهش تاثیر تنش خشکی بر تعدادی از جنبه های فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و ملکولی گیاه پونه معطر بررسی شد. در بررسی جوانه زنی، پنج سطح پتانسیل اسمزی بوسیله پلی اتیلن گلیکول 6000 تهیه شد و برای سایر آزمایشات گیاهچه ها در چهار سطح ظرفیت زراعی همراه با پنکونازول و بدون آن قرار گرفتند. آزمایشات در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با چهار تکرار در یک شرایط کنترل شده انجام شد. نتایج نشان داد که درصد جوانه زنی بذر با کاهش پتانسیل اسمزی کاهش یافت و پائین ترین درصد جوانه زنی در پتانسیل اسمزی 3/0- مگاپاسکال مشاهده شد. تنش خشکی منجر به کاهش پارامترهای رشد، پتانسیل آبی، پتانسیل اسمزی و محتوای نسبی آب شد. تیمار پنکونازول در گیاهچه های تحت تنش خشکی و شاهد منجر به افزایش تعدادی از پارامترهای رشد، پتانسیل آبی، فشار تورگور و محتوای نسبی شده، ولی پتانسیل اسمزی را کاهش داد. تنش خشکی فتوسنتز، تنفس، هدایت روزنه ای، تراکم co2 بین سلولی و کارایی استفاده از آب را کاهش داد، ولی تیمار پنکونازول منجر به افزایش این پارامترها در همه سطوح ظرفیت زراعی شد. غلظت یون های پتاسیم و کلسیم با کاهش سطح ظرفیت زراعی در گیاه پونه معطر کاهش یافت، اما با تیمار پنکونازول غلظت این یون ها افزایش یافت. محتوای پرولین و کربوهیدرات تحت تنش خشکی و تیمار پنکونازول افزایش یافت، اما میزان افزایش با تیمار پنکونازول بالاتر بود. تحت تنش خشکی محتوای اسانس و اسید های چرب اشباع به طور معنی دار افزایش یافته، ولی اسیدهای چرب غیر اشباع کاهش یافت. تیمار پنکونازول این پارامترها را در گیاهان تحت تنش خشکی افزایش داد. نشت یونی، سطح h2o2 و پراکسیداسیون لیپیدها تحت تنش خشکی افزایش یافت، تیمار پنکونازول در این گیاهان منجر به کاهش معنی دار نشت یونی و پراکسیداسیون لیپید شده، اما سطح h2o2 را افزایش داد. محتوای پروتئین تحت تنش خشکی کاهش معنی داری یافت، اما تیمار پنکونازول محتوای پروتئین را به طور معنی داری افزایش داد. بر طبق آنالیز sds-page، تنش خشکی منجر به کاهش شدت باندهای پروتئین و همچنین القای تعدادی از باند های جدید پروتئینی شد. تیمار پنکونازول در این گیاهان منجر به افزایش شدت و تعداد باند های پروتئینی با کاهش سطح ظرفیت زراعی شد. بررسی کمی و کیفی آنزیم ها نشان داد که فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز با کاهش سطح ظرفیت زراعی افزایش یافته و تیمار پنکونازول منجر به القای بیشتر فعالیت این آنزیم ها شد. تنش خشکی منجر به افزایش ترکیبات فنلیک شده، و تیمار پنکونازول منجر به القای بیشتر این پارامتر شد. نتایج rt-pcr نشان داد که بیان ژنipr تحت تنش خشکی در مرحله گل دهی افزایش یافته، ولی بیان ژن pr کاهش یافت. تیمار پنکونازول در گیاهان تحت تنش خشکی و شاهد منجر به القای بیشتر ژنipr و کاهش بیان ژن pr شد. از نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که تیمار پنکونازول با کاهش اثرات منفی تنش خشکی می تواند منجر به تعدیل تنش در گیاه پونه معطر گردد.

شناسایی قارچ های اکتومیکوریز درختان بلوط در برخی جنگل های ایران و بررسی پروفایل متابولیکی و ترنسکریپتومیکی ریشه های همزیست quercus castaneifolia
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  معصومه زمانی   ابراهیم محمدی

همزیستی اکتومیکوریزایی، نقش کلیدی را در استقرار و عملکرد درختان در اکوسیستم های جنگلی ایفا می کند. در بخش اول این تحقیق شناسایی برخی قارچ های اکتومیکوریز همراه با درختان بلوط (quercus) -که مهمترین و فراوانترین گونه های درختی موجود در جنگل های کشور را تشکیل می دهند- در شش رویشگاه از جنگل های شمال کشور صورت گرفت. در بازدید از این جنگل ها، نوک ریشه های اکتومیکوریزایی درختان بلوط جمع آوری شد. برای شناسایی مولکولی قارچ ها ناحیه its1-5.8s-its2 با آغازگرهای گونه های قارچی، تکثیر و تعیین توالی شد. سپس تجزیه و تحلیل فیلوژنتیکی آنها با توالی های موجود در پایگاه داده ها با روش بیزی (bayesian method) صورت گرفت. در مجموع 207 سیستم ریشه ای از رویشگاه های مورد مطالعه جمع آوری و 49 تاکسون از قارچ های اکتومیکوریز در میان آنها شناسایی شد که متعلق به 13 جنس، شامل amanita، boletus،cortinarius، hebeloma، hydnum، hygrophorus، inocybe، laccaria، lactarius، lycoperdon، russula، scleroderma و tricholoma بودند. گونه هایی از lactarius، russula و inocybe غالب ترین و متنوع ترین گروه های یافت شده در این تحقیق بودند که این گروه ها از مشخص ترین قارچ های گزارش شده از ریشه بلوط در اکوسیستم های معتدله مختلف می باشند. در بخش دوم این تحقیق برای شناسایی سازوکار های مولکولی احتمالی دخیل در سیگنال‎دهی، برقراری ارتباط و تعاملات در همزیستی‎ اکتومیکوریزایی و به دست آوردن تصویری شفاف‎تر از عملکرد این همزیستی، تلفیقی از راهکارهای بیوشیمیایی و مولکولی بکار گرفته شد. بدین منظور پس از برقرار نمودن همزیستی در شرایط درون شیشه ای میان قارچ اکتومیکوریز hebeloma sinapizans و گیاهچه های کشت بافتی q. castaneifolia، ارزیابی خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاهچه های مایه زنی شده در مقایسه با گیاچه های شاهد و سپس بررسی های بیوشیمیایی و ژنتیکی بمنظور شناسایی ژن ها و متابولیت های دخیل در تشکیل و عملکرد این همزیستی صورت گرفت. در این تحقیق پروتکلی برای ریزازدیادی آزمایشگاهی q. castaneifolia با استفاده از بخش های گره دار و جوانه دار سرشاخه های این گیاه برای نخستین بار معرفی شد. همچنین برای اولین بار در کشور، همزیستی اکتومیکوریزایی در شرایط درون شیشه ای روی گیاهچه های درختی برقرار شد. براساس این نتایج، ایجاد همزیستی اکتومیکوریزایی روی گیاهچه های q. castaneifolia موجب افزایش معنی دار بیومس ساقه، بیومس، سطح و کلروفیل برگ و نیز بهبود محتوای آبی گیاهچه ها شد. بررسی های بیوشیمیایی روی نیمرخ آمینواسیدها (توسط hplc)، قندها (توسط hplc) و اسیدهای چرب (توسط gc-fid) در ریشه های درگیر در همزیستی اکتومیکوریزایی صورت گرفت. مطالعه محتوای اسیدهای آمینه نشان دهنده تجمع آرژینین، سیترولین و آسپارتیک اسید در ریشه های مستقل q. castaneifolia در مقایسه با ریشه های همزیست شده بود. در سیستم ریشه ای میکوریزایی سطح این آمینواسیدها کاهش و به موازات آن غلظت اسیدهای آمینه گلوتامیک اسید، آسپاراژین، گلوتامین و آلانین افزایش یافت. ارتباط این تغییرات و عملکرد همزیستی اکتومیکوریزایی تفسیر شده است. در مجموع غلظت اغلب اسیدهای آمینه در سیستم ریشه ای میکوریزایی افزایش نشان داد. بررسی محتوای قندها نشان دهنده حضور مقادیر بالایی از کربوهیدرات ها در ریشه های اکتومیکوریزایی q. castaneifolia بود که با افزایش ارسال کربن به سیستم ریشه ای میکوریزایی، در پاسخ به درخواست بالای کربن از جانب شریک قارچی همزیستی در ریشه های کلونیزه شده، در تطابق می باشد. اگرچه در ترکیب اسید چرب های غالب موجود در ریشه های اکتومیکوریزایی در مقایسه با ریشه های شاهد تغییری ایجاد نشد و اسید چرب های غالب در هر دو نوع ریشه شامل پالمیتیک اسید و لینولئیک اسید بود، اما تلقیح با قارچ موجب تغییراتی در محتوای اسیدچرب های مختلف ریشه q. castaneifolia شد که دلایل این تغییرات در اثر همزیستی اکتومیکوریزایی تفسیر شده است. بمنظور بررسی نحوه ی تغییر در بیان ژن های گیاهچه های q. castaneifolia طی برقراری همزیستی اکتومیکوریزایی و شناسایی ژن های اختصاصی این همزیستی، از تجزیه cdna-aflp استفاده شد. در مجموع با استفاده از 9 ترکیب آغازگری 153 قطعه مشتق از رونوشت با بیان افزایش یافته در ریشه اکتومیکوریزایی نسبت به ریشه شاهد مشاهده شد که از میان آنها 116 قطعه با موفقیت تعیین تـوالی گـردید. هجـده قطعه شباهتی با توالی های نوکلئوتیدی ثبت شده در پایگاه اطلاعاتی ncbi نشان نداده و بعنوان ژن های جدید بافت همزیست q. castaneifolia/h. sinapizans معرفی می شوند. توالی 63 قطعه دارای همولوژی بالا (>1e-5) با توالی ژن های کد کننده پروتئین های شناخته شده از گروه های مختلفی که در فرآیندهای تغییر مدل دیواره سلـولی، تردد وزیکلی، فعـال سازی تولـید و ترشح متابـولیت های ثانویه، تغـییر در بیوسنتز فلاوونوئیدها، فعال سازی مسیرهای سیگنال دهی و شناسایی افکتورها، تنظیم بیان ژن ها و ترجمه پروتئین ها و نیز ژن هایی که در فرآیندهای همزیستی نظیر تبادلات غذایی، تشکیل ریشه های جانبی و زوال ریشه های مویین نقش دارند، نشان دادند. این نخستین مطالعه ای است که ژن های القاء شونده در اثر همزیستی اکتومیکوریزایی در ریشه های بلوط q. castaneifolia را گزارش می نماید. شناسـایی این ژن ها در ریشـه های همزیست شده میزبان، نتایجی سودمند در جهت روشن سـاختن مکانیسم-های مولکولی کنترل کننده همزیستی اکتومیکوریزایی محسوب می گردد.

مطالعه و بررسی نقش ژن های موثر در قابلیت تشکیل ریشه های نابجا در زیتون (olea europaea l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1393
  وحیده هدایتی   سید مهدی حسینی مزینانی

بررسی ژن های موثر در ریشه زایی قلمه های زیتون می تواند راهگشای برنامه های کاربردی و اصلاحی قلمه های زیتون باشد. به گونه ایی که از این ژنها می توان به منظور غربال قلمه های زیتون در مراحل اولیه نونهالی به عنوان نشانگرهای مولکولی استفاده نمود.

بررسی افزایش آلکالوئیدهای دارویی مورفینان در گیاه خشخاش ایرانی (papaver bracteatum) با استفاده از بیان موقت ژن و ریشه مویی تراریخت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1392
  علی شرفی   امیر موسوی

چکیده خشخاش ایرانی با نام علمی papaver bracteatum از گونه های بومی ایران، دارای بیش از 100 آلکالوئید بنزیل ایزوکوئینولین مختلف است که برخی از آنها نظیر مرفین و کدئین به عنوان ضد درد، پاپاورین به عنوان شل کننده عضلات، نوسکاپین به عنوان داروی ضد تومور، سانگواینارین به عنوان ترکیب ضد میکروبی و تبائین که به عنوان ماده خام برای تولید داروهایی چون اکسی کدون، نالتروکسان و نالوکسان به کار می رود، از نظر پزشکی دارای اهمیت می باشند. از آنجا که این گیاه محتوی تبائین بالا و مورفین پائینی دارد، می تواند در جهت تولید بالاتر مورفین مورد دستکاری قرار گیرد. در این تحقیق سعی شده است تا یک روش موثر برای القای ریشه مویی تراریخت از این گیاه که دارای ژنهای نوترکیب در مسیر ساخت آلکالوئیدهای مورفینان ارائه شود. در ابتدا سازه های ژنی pbi121codr و pbi121sat حاوی دو ژن کدئینون ردوکتاز و سالوتاریدینول استیل ترانسفراز که از آنزیم های مهم در مسیر بیوسنتز تبائین و مورفین و کدئین می باشند به agrobacterium tumefaciens نژاد gv3101 منتقل و برای بیان موفت ژن به روش اگرواینفیلتریشن آماده گردید. بیان موقت این ژن ها، کارایی موثر سازه های یاد شده را در تنظیم مولکولی مسیر بیوسنتز آلکالوئیدهای مورفینان ثابت کرد. در مرحله بعد اثر نژادهای مختلف باکتری a. rhizogenes، lba9402, atcc15843, a13, a4, msu440 و نیز ریزنمونه های مختلف گیاهی در میزان فراوانی القای ریشه مویی بررسی گردید. از طرفی اثر ترکیبات عناصر ماکرو در محیط هم کشتی بررسی و بهینه سازی شد و بهترین محیط هم کشتی با کاهش نمک های ms معرفی گردید. همچنین برای معرفی بهترین محیط کشت مایع جهت رشد ریشه ها ی مویی از تغییرات در منبع کربن محیط و نسبت یون های nh4/no3 استفاده شد و بالاترین میزان تولید بیوماس در محیط حاوی نسبت 10:20 بدست آمد. استفاده از یک میلی گرم در لیتر آرژنین در محیط هم کشتی نیز سبب افزایش در فراوانی تراریختی گردید. سازه های ژنی pbi121codr و pbi121sat به نژادی از باکتری a. rhizogenes که بالاترین فراوانی القای ریشه مویی را داشت منتقل گردید. تراریختی با ریز نمونه های انتخاب شده (ساقه بریده شده) صورت گرفت و برای تایید ورود ژن ها در لاین های تراریخت ریشه مویی از pcr با آغازگرهای پیش رو camv 35s و معکوس ژن های مورد نظر و نیز آزمون دورگه سازی سادرن با کاوشگر اختصاصی استفاده شد. به منظور بررسی بیان ژن ها استخراج rna صورت گرفت و cdna تهیه گردید. با استفاده از multiplex rt-pcr نیمه کمی با آغازگرهای اختصاصی ژن ها و آغازگرهای ژن اکتین به عنوان کنترل داخلی نتایج ژل های الکتروفورز بدست آمده با نرم افزار total lab بررسی و افزایش بیان ژن ها تایید گردید. همچنین لاین های مختلف ریشه مویی ونمونه شاهد خشک و عصاره گیری با روش ریفلاکس با حلال صورت گرفت. در ادامه آزمون hplc با استفاده از استانداردهای مورفین و کدئین و تبائین برای بررسی میزان آلکالوئیدهای مورفینان انجام گردید و افزایش ترکیبات مورد نظر اثبات شد. نتایج حاصل از آنالیز داده های الکتروفورزی با استفاده از نرم افزار totallab کمی سنجی شد که نشان داد لاین های تراریخت شده با ژن codr نوترکیب 7 تا 10 برابر بیشتر از ریشه های مویی شاهد (فاقد ژن نوترکیب codr) دارای رونوشت مورد نظر می باشند. میزان مورفین و کدئین موجود در ریشه مویی های تراریخت شده با ژن codr ، به ترتیب 160 و 86 درصد نسبت به شاهد افزیش نشان می دهند. در مورد ریشه مویی های تراریخت شده با ژن salat میزان 107 تا 130 درصد افزایش در رونوشت ژن salat نسبت به ریشه طبیعی وجود داشت. لاین ریشه مویی تراریخت hrsalat1 ، 30 درصد تبائین بالاتری نسبت به ریشه مویی بدون ژن نوترکیب salat از خود نشان دادند.

همسانه سازی ژن کامل رمز کننده سوکسینات دهیدروژناز از گندم ماهوتی و بررسی الگوی بیان آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده کشاورزی 1386
  الهه روشنی یساقی   خدیجه رضوی

چکیده ندارد.

بررسی اثر تنش شوری بر برخی پارامترهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و بیان ژن در گیاه زعفران مزروعی (crocus sativus l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1387
  مهدی رجایی   مهدی سیدی

چکیده ندارد.

بررسی اثر تنش شوری بر تعدادی از پارامترهای فیزیولوژیکی و مولکولی salicornia persica و salicornia europaea در شیشه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1387
  محمد آقاله   حسن ابراهیم زاده

چکیده ندارد.

همسانه سازی کامل و بررسی الگوی بیان ژن asr6 جداسازی شده تحت تنش شوری از گیاه آلوروپوس لگوپوییدس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده کشاورزی 1387
  عطیه کاشانی نیا   خدیجه رضوی

چکیده ندارد.

بررسی فعالیت و بیان ژن آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز در ریحان و ارتباط آن با میزان فنیل پروپانوئیدها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1387
  محبوبه ضیایی   خدیجه رضوی

چکیده ندارد.

بررسی عکس العمل درختچه انار نسبت به محلولپاشی با نمک و ماده کلروکلین کلراید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1376
  خدیجه رضوی   صادق فرهی آشتیانی

از آنجا که شوری آب و خاک یکی از مسائل کشاورزی کشور می باشد، ضروری دیدیم تاثیر شوری را بر برخی از خصوصیات فیزیولوژیکی درخت انار مورد بررسی قرار دهیم. در این راستا درختان انار را با محلولهای 100 میلی مولار کلرید سدیم و 100 ppm کلروکلین کلراید در شرایط نور طبیعی و شرایط تنش نوری محلولپاشی نمودیم. نتایج نشان داد که محلولپاشی درخت انار با محلول کلرو سدیم و ماده کلروکلین کلراید در هر دو شرایط نوری طول شاخه های جدید را تحت تاثیر قرار می دهد. بطوریکه محلولپاشی درخت با نمک و ccc طول میانگره ها را کاهش می دهد. در ضمن محلولپاشی درخت با نمک موجب افزایش طول برگها در نور طبیعی می شود. از بررسی درصد آب محتوی برگها چنین نتیجه گرفتیم که نمک تاثیر قابل توجهی بر افزایش میزان آب بافت و درصد نسبی ساکولنتی برگها دارد. اما محلول پاشی درخت با ccc تاثیر چندان محسوسی بر دو پارامتر ذکر شده نداشت . همچنین نسبت وزن تر به وزن خشک برگهای درختان تحت تاثیر این دو تیمار تفاوت معنی داری را نشان نداد. در بررسی گیلکوپروتئینهای دیواره سلولی به روش sds - page، تغییر معنی داری در بخش پروتئینی ناشی از تیمار ccc دیده شد، اما بخش کربوهیدراتی این تفاوت را نشان نداد. درصد پراکنش و تراکم گلیکوپروتئین های دیواره سلولی برگ درختچه انار تحت اثر نمک و ccc تغییر معنی داری را نشان داد. در بررسی اسمولایتهای محتوی برگها مقادیر گلایسین بتایین و دی متیل گلایسین و برخی از اسیدهای آمینه مورد سنجش تحت محلول پاشی با نمک و ccc تغییرات معنی داری را نشان داد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان استنباط کرد که درخت انار حدود 100 میلی مولار نمک را بخوبی تحمل می کند و لذا شاید بتوان گفت ، انار گیاه مقاوم به شوری است .