نام پژوهشگر: نوراله معلمی

تأثیر تیمارهای پیش از برداشت کلریدکلسیم و اسید بوریک بر کیفیت و دوره فروش سیب محلی گلاب کهنز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1389
  مریم س گلپایگانی مجتهد   نوراله معلمی

سیب های گلاب از ارقام بومی و تابستانه ایران هستند که از اواخر خرداد (بهار) تا اواخر تابستان می رسند. سیب گلاب به دلیل کمی سفتی میوه، بسیار حساس به جابجایی و صدمات ناشی از آن است و نیز دوره نگهداری آن در شرایط معمولی کوتاه است. از این رو، در این تحقیق تلاش گردیده است با توجه به اثرات سودمند محلول پاشی کلرید کلسیم و اسید بوریک در افزایش و بهبود کیفیت میوه سیب، تأثیر این دو تیمار به تنهایی و به صورت متقابل بر افزایش کیفیت و دوره فروش میوه سیب گلاب کهنز مورد ارزیابی قرار گیرد. این پژوهش در سال 1388 در باغ 11 ساله سیب گلاب کهنز در شهرستان بروجرد اجرا شد. در این آزمایش، تیمارهای کلرید کلسیم (0.5 و 1 درصد) و اسید بوریک (0.5 درصد)، به دو صورت جداگانه و ترکیب با هم و تیمار شاهد (0 درصد) در دو مرحله، اول هنگام فندقه شدن میوه و مرحله دوم یک ماه پس از آن، به صورت محلول پاشی بر روی درختان استفاده شد. فاکتورهای مورد ارزیابی شامل سفتی میوه، مواد جامد محلول (tss)، اسیدیته قابل تیتراسیون، ph، تغییرات رنگ پوست و مقدار کلسیم در پوست و گوشت میوه می باشد. میوه ها بلافاصله بعد از برداشت به مدت ده روز در دمای اتاق حدود 27.5 درجه سانتیگراد نگهداری شدند و فاکتورهای ذکر شده در چند مرحله اندازه گیری شدند: اولین مرحله بلافاصله بعد از برداشت، مراحل بعدی در فاصله 7 و 10 روز پس از برداشت برای ارزیابی دوره فروش. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تیمار کلرید کلسیم در غلظت های 0.5 و یک درصد و اسید بوریک 0.5 درصد و ترکیب آنها با هم بر برخی شاخص های کیفی مانند ph ، مواد جامد محلول کل و سفتی تأثیر معنی دار داشته است، این تیمارها بر اسیدیته قابل تیتراسیون، مقدار کلسیم میوه و رنگ پوست آن موثر نبوده است، با اینحال بالاترین مقادیر ta و میزان کلسیم برای تیمارهای کلرید کلسیم به تنهایی بویژه در غلظت های بالا و یا به همراه اسید بوریک بدست آمد. به نظر می رسد با توجه به اینکه تا به حال مطالعات دقیقی بر مدت دوره فروش و قابلیت افزایش آن برای سیب های زودرس و تابستانه که ارقام بومی ایران هستند، صورت نگرفته است؛ تکرار این آزمایشات در آینده جهت بررسی دقیق تر و کاربرد تیمارهای مختلف دیگر از نظر زمان و غلظت ضروری می باشد

بررسی کمی و کیفی روغن زیتون(.olea europaea l)در رقم کرونیکی و اکوتیپ های t2 و t7 طی رسیدگی میوه در منطقه خوزستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1389
  معصومه رستم پور   نوراله معلمی

درخت زیتون (olea europaea l.) متعلق به تیره ی زیتون، ارزش اقتصادی بالایی داشته و بسیاری از کشورها از روغن و کنسرو میوه ی آن استفاده می کنند. هدف از این تحقیق بررسی محتوای روغن و ترکیب اسید چرب آن، طی رسیدگی میوه، در ارقام کرونیکی، t2 و t7 در اهواز می باشد. بدین منظور، مقادیر کافی از نمونه های میوه زیتون به فاصله زمانی دو هفته یکبار در طی دوره ی رسیدگی میوه، در سال 1388 از تمام قسمت های درختان دست چین شدند. نمونه ها در آون c?80 خشک شده و با آسیاب پودر شدند و روغن آنها با استفاده از مخلوط کلروفرم-متانول (2:1) استخراج گردید. ترکیب اسید چرب نیز به وسیله کروماتوگرافی گازی تعیین شد. بر اساس آزمایشات انجام شده، محتوای روغن میوه های زیتون، طی دوره ی رسیدگی افزایش یافت. بالاترین محتوای روغن (52/8%) در t7 مشاهده شد، در حالی که پایین ترین مقدار روغن (93/2%) در کرونیکی وجود داشت. محتوای روغن t2 نیز 46/5% بود. نتایج کروماتوگرافی گازی نشان داد که اسیدهای چرب عمده، در میوه ها اسیدهای اولئیک، پالمیتیک و لینولئیک می باشند. محتوای اسید لینولئیک طی رسیدگی میوه افزایش یافت، در حالی که اسید پالمیتیک کاهش پیدا کرد. مقدار اسید اولئیک نیز در ارقام کرونیکی و t2 زیاد شد، در صورتی که مقدار آن در t7 کاهش پیدا کرد.

اثرات کاربرد برگی کائولین بر برخی ویژگی های کمی و کیفی میوه چهار رقم زیتون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1389
  لیلا برمه   نوراله معلمی

نام خانوادگی: برمه نام: لیلا عنوان پایان نامه: اثرات کاربرد برگی کائولین بر برخی ویژگی های کمی و کیفی میوه چهار رقم.زیتون. استاد راهنما: دکتر نوراله معلمی استاد مشاور: سیدمحمدحسن مرتضوی درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: کشاورزی گرایش: باغبانی محل تحصیل: دانشگاه شهید چمران اهواز دانشکده: کشاورزی تاریخ فارغ التحصیلی:7/12/1389 تعداد صفحات: 138 واژه های کلیدی: ضدتعرق، مقاومت روزنه، محتوای نسبی آب برگ، پتانسیل آب گیاه، اندازه میوه، وزن هسته/گوشت، روغن. چکیده بین نیاز آبی و مصرف آب محصولات یک تعادل حیاتی وجود دارد. ذخیره آب بویژه در نواحی خشک و نیمه خشک که کمبود آب و دمای بالا فاکتورهای عمده محدود کننده رشد و تولید گیاه هستند، امری مهم در توسعه بخش کشاورزی است. اسپری کائولین با افزایش انعکاسات، دمای برگ را کاهش داده و در بیشتر گونه های گیاهی که در سطوح بالای تشعشعات نوری رشد می کنند، تعرق را بیش از فتوسنتز می کاهد. درختان زیتون سازگاری خوبی با شرایط گرم و خشک دارند. با این وجود گرمای بیش از اندازه منتج به کاهش محصول می گردد. درختان زیتون در پاسخ به تنش گرمایی عملکرد خود را پایین آورده و با پژمرده شدن برگ از میزان فتوسنتز می کاهد. گرمای بیش از اندازه طی دوره های بحرانی رشد منجر به کاهش در اندازه میوه و تعداد آنها، همچنین چروکیدگی و ریزش شدید میوه ها می گردد. اگر در دوره هایی با دمای بالا بر روی درختان زیتون کائولین اسپری گردد، انعکاس اشعه های رسیده به گیاه افزایش و تنش گرمایی کاهش می یابد. کاهش تنش دمایی با افزایش فتوسنتز بر میزان محصول می افزاید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات ضدتعرقی سه سطح کائولین (0، 5/2%، 5%) بر برخی ویژگی های درخت و میوه چهار رقم زیتون (میشن، کنسروالیا، کایلت و بلیدی) بود. پژوهش در تابستان و پاییز سال 1388 در اهواز با طرح آزمایشی کرت های خرد شده در مکان و زمان بر پایه بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار انجام گرفت. ویژگی های فیزیولوژیکی درخت شامل پتانسیل آب گیاه و محتوای نسبی آب برگ و مقاومت روزنه ای صبح و ظهر و خواص کمی میوه آنها از جمله طول و قطر میوه، نسبت هسته/گوشت و محتوای روغن در وزن تر و وزن خشک میوه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد رقم، کائولین و زمان اثر معنی داری بر ویژگی های درخت و میوه چهار رقم زیتون داشتند. بالاترین پارامترهای آبی و مقاومت روزنه ای صبح به رقم کایلت و پایین ترین پتانسیل آبی گیاه و مقاومت روزنه ای صبح به رقم بلیدی، همچنین پایین ترین محتوای آبی برگ به رقم میشن تعلق گرفت. رقم میشن بیشترین و رقم کنسروالیا کمترین مقاومت روزنه ای ظهر را دارا بود. در مورد خواص کمی میوه نیز کمترین و بیشترین پارامترهای اندازه گیری شده بترتیب در کایلت و کنسروالیا رویت گردید. ماده ضدتعرق کائولین نیز اثر معنی داری بر صفات اندازه گیری شده داشت. بالاترین پارامترهای آبی گیاه، اندازه میوه، وزن خشک هسته/گوشت به سطح 5/2% کائولین و پایین ترین آنها به شاهد اختصاص یافت. بالاترین وزن تر هسته/گوشت نیز به سطح 5% کائولین نسبت داده شد. در مقابل شاهد بیشترین میزان روغن را دارا بود. زمان نیز اثر معنی داری بر صفات اندازه-گیری شده داشت. تمامی صفات اندازه گیری شده در طی زمان روندی افزایشی داشتند.

اثرات کاربرد برگی روی و بُر روی میوه بندی و برخی خصوصیات کیفی سه رقم زیتون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  صفورا سعادتی جبلی   نوراله معلمی

افزایش روز افزون قیمت کود های شیمیایی، آلودگی آب های زیر زمینی و تخریب ساختمان خاک در اثر مصرف بی رویه و نا آگاهانه کود های شیمیایی، مشکلاتی است که باید با روش های مناسب، آن ها را حل نمود. تغذیه برگی، روشی در کاهش مصرف کود های شیمیایی و آلودگی محیطی است. محلول پاشی عناصری مانند روی و بُر به منظور افزایش کمیّت و کیفیت محصول، تسهیل روش کاربرد آن و کاهش سمیّت ناشی از تجمع این عناصر در خاک مناسب می باشد. این پژوهش در سال های 1389- 1388، بر روی سه رقم زیتون (کرونیکی، میشن و کایلت) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت طرح اسپلیت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی، با سه تکرار اجرا شد. درختان در دو مرحله (یک هفته قبل از باز شدن کامل گل ها و 15 روز پس از آن) با بُر و روی به ترتیب از منابع اسید بوریک و سولفات روی (2500 میلی گرم در لیتر) به تنهایی یا در ترکیب با هم محلول پاشی شدند. صفات اندازه گیری شده شامل درصد تشکیل میوه، میزان جذب عناصر روی و بُر در برگ و میوه، درصد قند های محلول برگ و میوه، محتوای روغن در وزن تر و وزن خشک میوه، غلظت رنگیزه های کلروفیل و کارتنوئید و خواص کمی میوه از جمله وزن میوه و هسته، طول و قطر میوه، نسبت هسته/گوشت بود. نتایج نشان داد محلول پاشی با بُر موجب افزایش تشکیل میوه اولیه گردید ولی افزایش مقدار میوه نهایی و کاهش ریزش میوه ها در تیمار روی + بُر مشاهده شد. بیشترین درصد تشکیل میوه به رقم کرونیکی تعلق یافت. بین ارقام میشن و کایلت در میزان تشکیل میوه نهایی اختلاف معنی دار وجود نداشت. محلول پاشی عناصر روی و بُر باعث افزایش غلظت این عناصر در برگ و میوه شد. وزن و قطر میوه در تیمار روی بیشترین میزان را داشته و نسبت به شاهد معنی دار گردید. با ثابت ماندن وزن هسته، نسبت هسته/گوشت در طول دوره ی رسیدن افزایش یافت. بالاترین نسبت هسته/گوشت به رقم میشن با تیمار بُر اختصاص داده شد. بیشترین درصد قند های محلول میوه و درصد روغن به رقم میشن و کمترین آن به رقم کرونیکی تعلق یافت. درصد روغن و قند های محلول میوه، در تیمار روی نسبت به سایر تیمار ها بالاترین میزان را دارا بود. در طول دوره ی رسیدن درصد قند های محلول میوه و غلظت رنگیزه های فتوسنتزی (کلروفیل و کارتنوئید) کاهش و درصد روغن افزایش یافت.

تأثیر کاربرد برگی اوره بر عملکرد و کیفیت میوه لیموی خارکی (لمون) رقم اورکا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  فاطمه محمدی عمله   نوراله معلمی

گلدهی و میوه بندی مهمترین رویداد فیزیولوژیکی درختان میوه است و گل ها، نخستین نیاز برای تولید میوه می باشند. یکی از عوامل مهم در تشکیل جوانه گل در درختان میوه و به خصوص مرکبات نیتروژن است. و از طرفی میزان محصول تحت تأثیر مستقیم گلدهی و میوه بندی است. با توجه به نقش نیتروژن در رشد زایشی و افزایش عملکرد و تأثیر بر روی خصوصیات فیزیکی-شیمیایی میوه ها، مطالعه برای تعیین مقدار بهینه و زمان مناسب کاربرد نیتروژن ضرورت می یابد. به منظور بررسی تأثیر محلول پاشی زمستانه اوره بر میزان گلدهی، میوه بندی و خصوصیات فیزیکی-شیمیایی میوه ها، آزمایشی بر روی درختان 7 ساله لمون رقم اورکا پیوند شده بر روی پایه لیموی مکزیکن لایم در سال زراعی 89-1388 در باغ مرکبات احرار زاگرس وابسته به جهاد کشاورزی شهرستان گچساران صورت گرفت. تیمارها شامل محلول پاشی اوره در سه سطح (0، 1 و 5/1) % و زمان محلول پاشی در سه سطح 15 دی (11هفته قبل از تمام گل)، 30 دی (9 هفته قبل از تمام گل) و 15 بهمن (6 هفته قبل از تمام گل) بود. پژوهش با یک آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی و 4 تکرار انجام شد. صفات مورد بررسی شامل درصد نیتروژن و پرولین در برگ، تعداد گل، قطر تخمدان، سطح میوه بندی، میزان کل محصول، وزن میوه، درصد آب میوه، مواد جامد محلول، اسیدیته، نسبت مواد جامد محلول به اسیدیته، آسکوربیک اسید، ضخامت پوست، درصد پوست، درصد گوشت، قطر طولی و عرضی میوه بود. نتایج این پژوهش نشان داد که محلول پاشی زمستانه اوره به مدت 1 هفته، به طور موقت، موجب افزایش سطح نیتروژن و پرولین برگ ها شد. غلظت های مختلف اوره موجب افزایش تعداد گل گردید. بیشترین تأثیر مربوط به غلظت اوره 5/1% بود. در تیمار اوره 1 و 5/1% قطر تخمدان، سطح میوه بندی، میزان کل محصول، وزن میوه، درصد آب میوه، اسیدیته (ta)، اسکوربیک اسید، قطر طولی و عرضی میوه نسبت به شاهد افزایش یافت. میزان درصد مواد جامد محلول (tss) در غلظت های مختلف اوره و تیمار شاهد اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند. نسبت tss/ta و درصد گوشت میوه در غلظت اوره 5/1% کاهش یافت، ولی از نظر آنالیز آماری اختلاف معنی داری بین تیمار شاهد و غلظت های مختلف اوره وجود نداشت. ضخامت پوست میوه در اوره 5/1% کاهش یافت. درصد پوست میوه در غلظت های مختلف اوره کاهش یافت. از نظر زمان کاربرد، محلول پاش اوره در 30 دی ماه تأثیر بیشتری در افزایش تعداد گل داشت. زمان های مختلف محلول پاشی اختلاف معنی داری بر روی سطح میوه بندی و درصد پوست میوه نداشت

بررسی تاثیر متیل جاسمونات، گرمادهی متناوب و کلرید کلسیم بر کیفیت و انبارداری سرد میوه انار (punica granatum l.) رقم گاودماغ کوهدشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  حمید احمدی فخر   نوراله معلمی

چکیده : نگهداری محصولات باغبانی در سردخانه یکی از مهمترین روش های نگهداری و عرضه طولانی مدت آنها می باشد. در این تحقیق تیمارهای متیل جاسمونات (24 میکرولیتر در لیتر)، کلرید کلسیم (2 درصد) و گرمادهی متناوب (به صورت هر 6 روز یک روز در دمای 20 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 70 درصد) بر روی میوه های انار رقم گاودماغ کوهدشت اعمال و به مدت 4 ماه در دمای پایین (دمای1± 3 درجه سانتی-گراد و رطوبت نسبی 85-80 درصد) نگهداری شدند. بررسی صفات کیفی و کمی میوه های تیمار شده طی دوره نگهداری و نیز پس از پایان دوره انبارداری، بعد از 2 روز نگهداری در دمای 20 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 70 درصد به منظور اعمال شرایط عمر قفسه ای انجام گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از تیمار متیل جاسمونات به تنهایی و نیز همراه با کلرید کلسیم سبب کمترین درصد کاهش وزن، کمترین میزان نشت الکترولیت، کمترین شاخص سرمازدگی و نیز بیشترین میزان ویتامین ث در آب انار شد. همچنین بیشترین میزان آنتوسیانین با اعمال تیمار گرمادهی متناوب به دست آمد. در مجموع اعمال تیمار متیل جاسمونات به تنهایی و یا همراه با کلرید کلسیم به عنوان موثرترین تیمار در حفظ صفات کیفی و کمی میوه انار در طول انبارداری سرد، شناخته شد.

بررسی تنش شوری بر خصوصیات جوانه زنی و رشد گل پروانش(catharanthus roseus don.) ارقام rosea و alba
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1389
  زهرا رضایی   مهرانگیز چهرازی

یکی از گسترده ترین تنش های محیطی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک مقدار بالای کلرید سدیم در خاک است که باعث کاهش عملکرد و رشد گیاه می شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات تنش شوری ناشی از کلرید سدیم با پنج سطح (1، 2، 4، 6و 8 دسی زیمنس بر متر) بر خصوصیات جوانه زنی و برخی ویژگی های مرفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گل پروانش (ارقام روزئا و آلبا) بود. پژوهش در سال های 1389-90 در اهواز با طرح آزمایشی اسپلیت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در شش تکرار انجام گرفت. ویژگی های مرفولوژیکی شامل سطح و تعداد برگ، تعداد و قطر گل، تعداد شاخه جانبی، طول شاخساره و ریشه و ویژگی های فیزیولوژیکی از جمله وزن تر و خشک شاخساره و ریشه، نسبت وزن خشک شاخساره به ریشه، محتوای نسبی آب برگ، نشت الکترولیت و ویژگی های بیوشیمیایی شامل پرولین و کلروفیل، مورد اندازه گیری قرار گرفتند. همچنین فنولوژی گیاه تحت این شرایط نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تنش شوری باعث کاهش فاکتورهای جوانه زنی (درصد و سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه و ریشه چه، وزن تر و خشک گیاه چه و نسبت طول ساقه چه به ریشه چه )، همچنین ویژگی های مرفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی شد. با افزایش مدت زمان قرارگیری در معرض شوری، محتوای نسبی آب برگ و مقدار کلروفیل در طی زمان روندی کاهشی و پرولین و نشت الکترولیت روندی افزایشی داشتند. همچنین وزن تر و خشک شاخساره و ریشه کاهش را نشان دادند. بر اساس نتایج به دست آمده در اکثر موارد واکنش دو رقم به شوری یکسان بود

بررسی تغییرات کمّی وکیفی قندهای محلول زیتون (olea europaea l.) در رقم کرونیکی و اکوتیپ های t2 و t7 طی رسیدگی میوه در اهواز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1390
  آزاده زمان   سید منصور سید نژاد

نمو و رسیدگی میوه زیتون ترکیبی از وقایع بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی می باشد که تحت کنترل دقیق ژنتیکی و تحت تاثیر عوامل محیطی رخ می دهد. میزان ترکیبات شیمیایی میوه زیتون تغییرات قابل توجهی در طول رسیدگی نشان می دهد. قندها ترکیبات عمده محلول در بافت های زیتون می باشند و نقش مهمی در فراهم کردن انرژی برای تغییرات متابولیکی ایفا می کنند. اگر چه اجزای قندهای محلول در بافت های زیتون مطالعه شده است، اطلاعات کمی در مورد تاثیرات واریته، نژاد و رسیدگی بر روی تغییرات قندهای محلول وجود دارد. به طوریکه با داشتن دانش بهتری از این فاکتورها امکان پیشرفت های مهم در تکنولوژی، سلامت و کیفیت زیتونهای خوراکی فراهم می شود. این پژوهش در سال های 1390- 1389، بر روی رقم کرونیکی و اکوتیپ های t2 و t7 زیتون مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی، با سه تکرار اجرا شد. نمونه ها از اول مرداد ماه تا اواسط مهر ماه، هر 15 روز یک بار برداشت شد. صفات اندازه گیری شده شامل میزان قند کل محلول واجزای آن در برگ و میوه، غلظت رنگیزه های فتوسنتزی و آنتوسیانین و خواص کمّی میوه از جمله وزن میوه و هسته و نسبت گوشت به هسته بود. نتایج نشان داد در طول دوره رسیدگی میزان قند کل برگ در سه رقم در برداشت های مختلف، اختلاف معنی دار با یکدیگر داشتند. بیشترین میزان قند کل برگ در رقم کرونیکی و برداشت دوم و کمترین میزان آن در رقم t7 و برداشت چهارم بدست آمد. در این مدت میزان گلوکز برگ کاهش، در حالیکه قند الکل مانیتول در طی رسیدگی افزایش یافت. میزان قند کل میوه در طی رسیدگی روندی کاهشی نشان داد. قند اصلی میوه در هر سه رقم گلوکز بود که بیشترین مقدار را در طول رسیدگی به خود اختصاص داد. بیشترین میزان مانیتول میوه در شروع رسیدگی مشاهده شد که از میزان آن در دوره رسیدگی کاسته شد. وزن میوه در طی رسیدگی روندی افزایشی داشت و با ثابت ماندن وزن هسته، نسبت گوشت به هسته در طول رسیدگی میوه افزایش یافت. در طول رسیدگی میوه غلظت رنگیزه های کلروفیل و کارتنوئید کاهش و بر میزان آنتوسیانین افزوده شد. بیشترین میزان آنتوسیانین به رقم t7 در برداشت ششم تعلق یافت. میزان آنتوسیانین ارقام مختلف زیتون در طی زمان رسیدگی روندی افزایشی نشان داد.

بررسی اثرات کاربرد جیبرلین بر روی رشد و نمو گل گلایول
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  مهرداد عزیزی   مهرانگیز چهرازی

گلایول یکی از مهمترین گل های بریده جهان محسوب می شود. استان خوزستان در تولید گل و گیاهان زینتی همواره جزء استان های برتر کشور می باشد. در این آزمایش اثرات کاربرد جیبرلین بر روی رشد و نمو گل گلایول مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش در قالب طرح فاکتوریل با دو فاکتور روش کاربرد جیبرلین (خیساندن و اسپری) با چهار سطح (0، 100، 200 و 300 پی پی ام) بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سال 90-1389 در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. در روش خیساندن پداژک ها قبل از کشت به مدت 24 ساعت در غلظت های مورد استفاده خیسانده شدند. تیمار اسپری 50 روز بعد از کشت روی گلایول اعمال شد. این آزمایش شامل چهار تکرار بود. در این پژوهش برخی از صفات مهم که در درجه بندی گل های شاخه بریده مورد استفاده قرار می گیرد مانند ارتفاع گیاه، طول محور سنبله و تعداد گلچه مورد بررسی قرار گرفت. همچنین صفاتی دیگری از قبیل سطح برگ، مقدار کلروفیل، درصد و سرعت سبز شدن، قطر ساقه، قطر گلچه، شاخص رنگ، تعداد برگ، زمان سبز شدن، وزن تر و وزن خشک و زمان ظهور شاخه گل دهنده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از آزمایش بیان گر این بود که خیساندن پداژک ها با جیبرلین بر روی برخی از صفات مانند درصد سبز شدن، سرعت سبز شدن و زمان سبز شدن و اسپری جیبرلین بر برخی صفات دیگر مانند ارتفاع گیاه و سطح برگ تاثیر معنی دار داشت. مقایسه میانگین ها نشان داد که غلظت جیبرلین مورد استفاده هم بر روی صفات اندازه گیری شده اثرات معنی داری داشت. درصد و سرعت سبز شدن در هر چهار غلظت مورد استفاده در روش خیساندن تفاوت معنی داری نسبت به روش اسپری نشان داد. همچنین نتایج نشان داد که جیبرلین مدت زمان لازم برای سبز شدن را کاهش می دهد. کمترین مدت زمان لازم برای سبز شدن پداژه در تیمار خیساندن با غلظت 200 پی پی ام بود که در این تیمار مدت زمان لازم 25/8 بود و بیشترین زمان مربوط به پداژه هایی بود که بدون خیساندن کشت شده بودند. بیشترین تعداد برگ را تیمار خیساندن با غلظت 300 پی پی ام به خود اختصاص داده است. همچنین بیشترین ارتفاع گیاه در روش اسپری با غلظت 300 پی پی ام مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد که اسپری گیاهان با جیبرلین باعث کاهش مقدار کلروفیل برگ ها در گلایول گردید. که در این صفت تیمار گلایول با جیبرلین به روش اسپری و با غلظت 300 پی پی ام کمترین مقدار کلروفیل را به خود اختصاص داد. کمترین زمان مورد نیاز برای ظهور شاخه گل دهنده در تیمار خیساندن با 200 پی پی ام مشاهده شد که برابر با 2/100 بود. قطر ساقه نیز تحت تاثیر غلظت و روش کاربرد جیبرلین قرار گرفت و در تیمار اسپری با غلظت 200 پی پی ام قطر ساقه مشاهده شده 2/11 میلی متر بود که نسبت به تیمارهای دیگر بیشتر بود و تفاوت معنی داری از خود نشان داد. طول محور سنبله که به عنوان مهمترین صفت در گل های بریده محسوب می شود در تیمار اسپری با غلظت 200 پی پی ام بیشترین مقدار را به خود اختصاص داد. سطح برگ نیز تحت تاثیر کاربرد جیبرلین قرار گرفت و بیشترین مقدار سطح برگ در تیمار اسپری با غلظت 200 پی پی ام مشاهده شد. بیشترین وزن تر و خشک در روش اسپری نسبت به خیساندن مشاهده شد.

بررسی اثر کاربرد جیبرلیک اسید و گرده افشانی بر رشد و نمو میوه خرما، رقم برحی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  محمد حمید   سیدمحمدحسن مرتضوی

گرده افشانی از مهمترین عوامل تولید میوه در نخل خرما است و عدم گرده افشانی یا تلقیح، سبب می شود تا یک یا هر سه برچه گل ماده به صورت همزمان رشد کرده و به میوه های پارتنوکارپ تبدیل شوند. کاربرد مواد تنظیم کننده رشد و بررسی تأثیر آنها بر گرده افشانی و رشد و نمو میوه برای محصولات مختلف باغی مورد بررسی قرار گرفته است. در زمینه کاربرد تنظیم کننده های رشد گیاهی بر رشد و نمو میوه خرما گزارشات اندکی با نتایج متفاوتی در دسترس است. در این تحقیق اثر محلول پاشی غلظت های مختلف ga3 بر میوه های نرمال و پارتنوکارپ خرما مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور آزمایشی فاکتوریل در قالب بلوک‏های کامل تصادفی اسپلیت شده در زمان با چهار تکرار طراحی گردید. فاکتورهای اصلی این آزمایش عبارت از محلول پاشی با ga3 (در 3 سطح شامل غلظت های 0، 100 و 200 میلی گرم در لیتر) و نوع میوه (در 3 سطح شامل میوه نرمال (nf)، میوه های پارتنوکارپ تریپلت (tp) و میوه های پارتنوکارپ تکی (sp)) بودند. فاکتور زمان به عنوان فاکتور فرعی بوده که شامل 8 مرحله نمونه برداری در طول دوره رشد میوه‎ها بود. محلول پاشی اسیدجیبرلیک در سه مرحله 20، 35 و50 روز پس از گلدهی انجام شد. نمونه برداری در 40، 60، 80، 100، 120 ،140،160 و180 روز پس از گلدهی کامل انجام گردید و در هر مرحله، فاکتورهای طول و قطر، وزن تر و خشک، مقدار آب بافت، سفتی بافت، رنگ ظاهری براساس سه مولفه l، هیو و کروما، پهاش، غلظت مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتر، نسبت مواد جامد محلول به اسیدیته قابل تیتر، مقدارکلروفیل، مقدار کارتنویید کل و مواد فنولی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که برخی صفات مورد بررسی شامل وزن تر و خشک، زاویه هیو، پ‏هاش، مواد جامد محلول، شاخص طعم و مواد فنولی تحت تأثیر محلول پاشی با اسید جبرلیک قرار نگرفتند. همچنین تمام صفات مورد بررسی در سطح یک درصد تحت تأثیر نوع میوه قرار گرفت که نشان‎دهنده تفاوت زیاد میان میوه‏های نرمال و پارتنوکارپ می‎باشد. زمان نمونه گیری بر تمام خصوصیات میوه، تأثیر بسیار معنی داری گذاشت. نتایج نشان داد که اگرچه کاربرد اسیدجیبرلیک بر بیشتر صفات شامل درصدآب، طول وقطر، نسبت طول به قطر، سفتی بافت، درخشندگی، کروما، اسیدیته قابل تیتر، کلروفیل‏ها و کارتنوئید کل اثر معنی‏داری گذاشت ولی نتوانست جایگزین عمل گرده افشانی در تشکیل میوه مطلوب شود. درخصوص نوع میوه نیز با توجه به نتایج به نظر می‎رسد که، میوه‎های پارتنوکارپ تک‎برچه توانایی بیشتری برای تبدیل شدن به میوه بدون بذر قابل مصرف دارند.

بررسی تغییرات بیوشیمیایی رسیدن میوه خرما در ارقام رایج استان خوزستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  فاطمه عزیزالهی   محمد حسن مرتضوی

خرما (phoenix dactylifera l) یکی از مهمترین محصولات باغی ایران است و ایران با تولید نزدیک به 1000000 تن خرما (15% تولید جهانی خرما)، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان این محصول به شمار می رود. بیش از 3000 رقم خرما در سراسر دنیا گزارش شده است و ایران با داشتن حدود 400 رقم، از غنیترین منابع ژرم پلاست خرما برخوردار است. شناسایی بهتر ارقام خرما نیازمند مطالعه ویژگی های گیاهشناسی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی هر رقم می باشد. ترکیبات شیمیایی که در حقیقت ارزش غذایی میوه خرما را تشکیل میدهد به رقم، مرحله رشد، شرایط آب و هوایی، منطقه کاشت و ... بستگی دارد. در پژوهش حاضر تغییرات بیوشیمیایی میوه ارقام رایج خرمای استان خوزستان در سه مرحله نموی خلال، رطب و تمار مورد بررسی قرار گرفت و فاکتورهای مختلفی شامل غلظت مواد جامد محلول کل (tss)، ph، اسیدیته قابل تیتر (ta)، نسبت اسید/قند (tss/ta)، ظرفیت آنتی اکسیدانی، غلظت مواد فنولی، پرولین، کلروفیل، کارتنوئید کل، آنتوسیانین، کدورت بافت میوه، میزان پروتئین و فعالیت آنزیم پراکسیداز اندازهگیری شد. مطابق نتایج بدست آمده، مراحل مختلف نمو میوه و همچنین ارقام مختلف از نظر میزان مواد جامد محلول تفاوت معنی داری نشان دادند. ph در مرحله ی رطب بیشتر از مراحل خلال و تمار بود و بین ارقام برحی، بریم، خضراوی و گنطار تفاوت معنی داری از این نظر وجود نداشت. اسیدیته قابل تیتر در مرحله ی تمار به بیشترین مقدار (15/116 میلی گرم بر صد گرم وزن تر) رسید و بیشترین و کمترین اسیدیته قابل تیتر به ترتیب در ارقام زاهدی و شکر مشاهده شد. به طور کلی ظرفیت آنتی اکسیدانی و غلظت مواد فنولی از مرحله ی خلال به رطب کاهش و سپس در مرحله ی تمار افزایش یافت اما ارقام دیری و برحی روند متفاوتی را نسبت به سایر ارقام نشان دادند. در تمامی ارقام مورد بررسی طی رسیدن میوه غلظت پرولین افزایش یافت. در بررسی رنگیزه های میوه در مرحله ی خلال، بیشترین میزان کلروفیل در رقم دیری مشاهده شد و ارقام خضراوی، دیری و استعمران از لحاظ میزان کارتنوئید اختلاف معنی داری نشان ندادند. در تمامی ارقام مورد بررسی میزان پروتئین بدست آمده در مرحله ی تمار بیشتر از مرحله ی رطب بود. بیشترین فعالیت آنزیم پراکسیداز در مرحله ی تمار رقم بریم مشاهده شد در حالی که در رقم زاهدی هیچ گونه فعالیت آنزیمی مشاهده نگردید. همچنان که میوه ی خرما رسیده تر شدن میزان کدورت بافت میوه نیز افزایش یافت.

تاثیر محلول پاشی نیترات کلسیم بر خصوصیات بیوشیمیایی، رشد و عملکرد گیاه توت فرنگی (ارقام سلوا و کاماروزا) تحت شرایط شوری در کشت هیدروپونیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  سلاله نجفی مرغملکی   سید محمد حسن مرتضوی

شوری خاک از جمله مهم ترین عوامل محدود کننده تولید محصولات کشاورزی به شمار می رود. در مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران، بیش از نیمی از زمین های قابل کشت (در حدود 27 میلیون هکتار) از خاک های شور و سدیمی تشکیل شده است. توت فرنگی یک محصول حساس به شوری می باشد که واکنش آن به تنش در بین ارقام مختلف متفاوت است. نقش کلسیم در کاهش اثرات مضر شوری بر روی گیاهان مختلف نشان داده شده است و مقدار کلسیم خاک ، یک فاکتور مهم در کنترل سمیت یونی، به خصوص در محصولات حساس به سدیم وکلر به شمار می رود. این آزمایش به منظور بررسی اثر محلول پاشی نیترات کلسیم در دو سطح (0 و 5/0 درصد) بر رشد رویشی و زایشی گیاه و کیفیت میوه دو رقم توت فرنگی (سلوا و کامارزا) رشد یافته در شرایط هیدروپونیک با 5 سطح شوری (0، 15، 30، 45 و 60 میلی مول) کلریدسدیم به صورت طرح اسپلیت- اسپلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه بلوک به اجرا درآمد. برخی فاکتور های مربوط به رشد رویشی و رشد زایشی و خصوصیات کیفی شامل تعداد گل، برگ و میوه، وزن و حجم میوه، سفتی، مواد جامد محلول، پ هاش و اسیدیته قابل تیتردر طول آزمایش اندازه گیری شد. در پایان آزمایش گیاهان از محیط کشت خارج شده و فاکتور های رشد رویشی مانند سطح برگ، درصد نکروزه برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی و وزن تر و خشک ریشه ها اندازه گیری گردید. علاوه بر این محتوای رطوبت نسبی، میزان نشت الکترولیت و کلروفیل و سایر خصوصیات کیفی میوه نیز در پایان آزمایش اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تنش شوری فاکتور های رشد رویشی را کاهش داد و افزودن کلسیم تحت شرایط شرایط تنش شوری سبب افزایش تعداد برگ و سطح برگ و همچنین وزن تر و خشک اندام هوایی نسبت به گیاهان شاهد گردید. محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل، وزن تر و خشک ریشه ها تحت شرایط تنش کاهش پیدا کرد. رشد زایشی در اثر اعمال شوری کاهش یافت، و کاربرد نیترات کلسیم نیز سبب کمتر شدن رشد زایشی گردید. نتایج به دست آمده نشان داد برخی فاکتورهای کیفی میوه مانند درصد مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتر ، ویتامین ث، ظرفیت آنتی اکسیدانی، ترکیبات فنولی و حجم میوه کاهش و میزان پ هاش و پرولین میوه، افزایش معنی داری نشان دادند. مقدار آنتوسیانین میوه، در اثر شوری و کاربرد نیترات کلسیم، تغییر معنی داری نیافت. به طور کلی رقم سلوا از نظر رشد رویشی از کامارزا پر رشدتر و از نظر زایشی ضعیف تر بود. میزان مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتر، ویتامین ث، آنتوسیانین، ظرفیت آنتی اکسیدانی و سفتی میوه به طور قابل توجهی در رقم سلوا بیشتر از رقم کامارزا بود.

تاثیر محلول پاشی کائولین بر روی برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی و کیفیت روغن زیتون در دو اکوتیپ t7 و t2 تحت شرایط آب و هوایی اهواز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  محمدامین ریسمانباف   نوراله معلمی

شرایط آب و هوایی یکی از عوامل بسیار مهم در تولید محصولات کشاورزی با کیفیت و کمیت بالا می باشد. دمای بالا، تشعشعات شدید نوری و کمبود آب از فاکتورهای محدود کننده رشد و تولید در بخش کشاورزی می باشند. کائولین با خاصیت انعکاسی باعث افزایش تشعشات از سطح برگ و میوه می شود و از افزایش دما و ایجاد تنش های دمایی و رطوبتی جلوگیری و به حفظ شادابی گیاه کمک می کند. هدف از این پژوهش بررسی کاربرد کائولین با سه سطح تیمار 0، 2 و 4 درصد، بر روی برخی پارامترهای فیزیولوژیکی،کمیت و کیفت روغن زیتون در دو اکوتیپ t7 و t2 بود. این پژوهش از اواخر بهار الی ابتدای پاییز 1391 در اهواز با طرح آزمایشی کرت های خرد شده در زمان و مکان در سه تکرار انجام گردید. پارامترهای فیزیولوژیکی شامل پتانسیل آب گیاه، محتوای نسبی آب برگ و ویژگی های کمی شامل طول و قطر میوه، نسبت وزن تر گوشت به هسته و درصد روغن میوه در ماده خشک و فاکتور کیفی مورد بررسی سنجش اسیدهای چرب روغن میوه بود. محتوای پرولین برگ و میوه و محتوای مالون دی آلدهید برگ نیز مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد زمان بر تمام فاکتورها اثر معنی دار داشت. اکوتیپ t7 بیشترین قطر میوه و درصد روغن و اکوتیپ t2بیشترین میزان پرولین میوه و نسبت گوشت به هسته را داشتند و در سایر فاکتورها تفاوت معنی داری بین این دو اکوتیپ مشاهده نشد. کائولین بر روی برخی فاکتورها از جمله پتانسیل آب گیاه، محتوای نسبی آب برگ، طول و قطر میوه و درصد روغن اثر معنی دار نداشت اما بر دیگر فاکتورها از جمله نسبت گوشت به هسته، پرولین برگ و میوه و مالون دی آلدهید برگ اثر معنی دار داشت بطوریکه شاهد و تیمار 2% بیشترین نسبت گوشت به هسته و تیمار 4% کمترین را دارا بود. بیشترین میزان مالون دی آلدهید و پرولین برگ و میوه در شاهد و کمترین در تیمارهای 2 و 4 درصد کائولین مشاهده شد. در اکوتیپ t7تیمار 2% و در اکوتیپ t2 شاهد بیشترین درصد اسید اولئیک و اسید پالمتیک را داشتند و کمترین درصد مربوط به شاهد در اکوتیپ t7 و تیمار 4% اکوتیپ t2 بود.

تاثیر کاربرد پس از برداشت پوترسین و گرمادهی متناوب بر کیفیت و عمر انباری میوه هلو رقم زعفرانی(pronus persica l. batsch. cv. zaferani)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1392
  علی بهارلویی یانچشمه   سید اصغر موسوی

میوه هلو به دلیل برخورداری از آب زیاد و سرعت بالای تنفس در دوره پس از برداشت، شدیداً در معرض فساد بوده و عمر انباری کوتاهی دارد. کاهش سرعت رسیدن و به تعویق انداختن مرحله پیری در این میوه به منظور افزایش عمر انباری، اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش اثر تیمارهای پوترسین در 4 غلظت صفر(آب مقطر) ،2 ، 4 و 6 میلی مولار و برهمکنش آن ها با تیمار گرمادهی متناوب در 3 سطح (صفر، 24 و 48 ساعت در هفته) بر تغییرات کیفی میوه هلوی رقم زعفرانی در طول دوره انبارداری (40روز) آن در دمای 2 درجه سانتی گراد مورد بررسی قرار گرفت. طی مدت زمان انبارداری، روند تغییرات کیفی میوه شامل سفتی بافت، درصد کاهش وزن، درصد پوسیدگی، رنگ ظاهری میوه، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، ph، نسبت مواد جامد محلول به اسیدیته قابل تیتراسیون، غلظت ویتامین ث، کارتنوئید کل، غلظت مواد فنولی کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی به فواصل زمانی هر 8 روز یک بار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تیمار با پوترسین و گرمادهی متناوب باعث افزایش عمر انباری آن به مدت 2 تا 3 هفته گردید. به استثناء صفات tss/ta، ph، سفتی بافت، پوسیدگی ، کارتنوئید کل و ویتامین ث که تحت تأثیر اثر متقابل تیمار پوترسین و گرمادهی متناوب قرار نگرفتند. گرمادهی متناوب، غلظت مواد فنولی کل، درصد کاهش وزن، مواد جامد محلول، اسید قابل تیتراسیون و مقدار کروما را در میوه های تیمار شده با غلظت 4 میلی مولار پوترسین افزایش داد و ظرفیت آنتی اکسیدانی، مقدار مولفه*l و زاویه هیو را درمیوه های تیمار شده با غلظت 4 میلی مولار پوترسین کاهش داد. در میوه های شاهد نیز اسید قابل تیتراسیون، ظرفیت آنتی اکسیدانی و درصد کاهش وزن بعد از قرار گرفتن در معرض گرمادهی متناوب افزایش یافت، در حالیکه مقدار مولفه *l و زاویه هیو بعد از قرار گرفتن در معرض گرمادهی متناوب کاهش یافت. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که کاربرد همزمان پوترسین به ویژه در غلظت 4 میلی مولار با گرمادهی متناوب به مدت 24 ساعت در هفته باعث بهبود بخشیدن ویژگی های کیفی میوه هلو رقم زعفرانی شده و ترکیب تیماری موثر در افزایش عمر انباری و ارزش غذایی آن باشد.

پاسخ درختان جوان رقم دزفول زیتون به کائولین و تنش خشکی و درختان بالغ زیتون رقم زرد به کائولین تحت شرایط خاص محیطی شهرستان فسا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1392
  اسمعیل خالقی   نوراله معلمی

با توجه به شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک کشور، استفاده از روش‏هایی که منجر به کاهش اثرات سوء کمبود آب بر محصولات باغی گردد، دارای اهمیت است. کائولین یکی از مواد ضد تعرق است که طی سال های اخیر استفاده از آن گسترش یافته است. بدین منظور اثر سه سطح مختلف کائولین (0 ، 3 و 6%) و سه سطح آبیاری( 100، 65 و 40 درصد تبخیر و تعرق گیاه (etcrop)) بر خصوصیات مرفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی زیتون رقم دزفول به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه‎ کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران و همچنین آزمایش دیگری به منظور بررسی اثرات غلظت های مختلف کائولین (0 ، 3 و 6%) و دفعات مختلف پاشش (یک بار، دو بار و سه بار پاشش) بر خصوصیات فیزیکی میوه و شاخص های کیفی روغن درختان بالغ رقم زرد در باغ تجاری پیشگامان فسا در طی سال های 1392-1390 به اجراء در آمد. نتایج نشان داد با کاهش مقدار آب از میزان قطر تنه، وزن تر ساقه، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، وزن خشک ریشه و سطح برگ کاسته شد. کمترین قطر تنه (33/11 میلی متر)، وزن تر ساقه (6/60 گرم)، وزن خشک برگ (25 گرم)، وزن خشک ساقه (45/34 گرم)، وزن خشک ریشه (11/44 گرم) و سطح برگ (6/1390 سانتی متر مربع) مربوط به تیمار 40% تبخیر و تعرق گیاه بود. تعداد برگ، ارتفاع، وزن تر برگ و ریشه در گیاهان تیمار شده با کائولین در مقایسه با گیاهان تیمار نشده با کائولین در سطوح آبیاری 65 و 40 درصد تبخیر و تعرق گیاه از مقادیر بالاتری برخوردار بود. همچنین با کاهش مقدار آب میزان محتوی نسبی آب برگ و پتانسیل آب ساقه کاسته شد. علاوه بر این نتایج نشان داد که در گیاهان اسپری شده با کائولین (3 و 6%) و تحت رژیم آبی 65 و 40% تبخیر و تعرق گیاه محتوی نسبی آب برگ، پتانسیل آب ساقه، میزان فتوسنتز، میزان هدایت روزنه ای، غلظت دی اکسید کربن بین سلولی در مقایسه با گیاهان تیمار نشده از مقدار بالاتری برخوردار بود در حالی که از نظر کربوهیدارت محلول کل، مقدار آبسیزیک اسید، مقدار آنزیم پراکسیداز و پرولین کمتر بود. نیتروژن و پتاسیم برگ در گیاهان تحت رژیم آبیاری 65 و 40% تبخیر و تعرق گیاه در مقایسه با گیاهان با آبیاری کامل کمتر بود. نتایج آزمایش دوم نشان داد که کائولین و دفعات پاشش تاثیری بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی میوه در طی دو سال آزمایش نداشت. تیمار کائولین موجب افزایش کلروفیل و کاروتنوئید و میزان فنول روغن و سبب کاهش عدد یدی، ارزش پراکسید و k232 و k272 روغن شد. با محلول پاشی کائولین تغییراتی در پروفیل اسیدهای چرب روغن زیتون در طی دو سال آزمایش دیده شد. بطوری که بیشترین مقدار نسبت اولئیک اسید به لینولئیک اسید، اسیدهای چرب تک غیر اشباع به چند اشباع و کمترین مقدار لینولئنیک اسید، ، لینولئیک اسید مربوط به روغن های استخراج شده از درختان تیمار شده با کائولین 3% توام با سه بار پاشش بود. بنابراین با توجه به نتایج می توان انتظار داشت استفاده از کائولین در باغات زیتون کشور ممکن است سبب تعدیل تنش خشکی و کاهش اثرات سوء کمبود آب شده و همچنین می تواند باعث افزایش کارایی فتوسنتز برگ گردد. همچنین استفاده از کائولین در این آزمایش سبب بهبود وضعیت ترکیب اسید چرب روغن و بهبود شاخص های کیفی روغن شود که این مساله می تواند سبب افزایش پایداری اکسیداتیو و عمر انبارداری روغن گردد.

تاثیر تاریخ کشت بر عملکرد و کیفیت میوه توت فرنگی ارقام سلوا و کاماروزا در شرایط آب و هوایی دزفول
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  علی عباسپور   علی اکبر مظفری

توت فرنگی با نام علمیfragaria ananassa duch. از خانواده ی گلسرخیان rosaceae می باشد. تاریخ کشت یکی از عوامل به زراعی است که بر مراحل مختلف رشد و نمو گیاه موثر می باشد و از عوامل مهم تعیین کننده عملکرد رقم در یک منطقه است. تاریخ کشت مناسب موجب بهره گیری بهینه از عوامل اقلیمی نظیر درجه حرارت، رطوبت و طول روز می گردد. در این پژوهش اثر سه تاریخ کشت (10 آبان، 25 آبان و 10 آذر) برروی دو رقم توت فرنگی سلوا و کاماروزا در شرایط اقلیمی شهرستان دزفول مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که رقم روی اکثر صفات شامل تعداد برگ، تعداد گل، تعداد خوشه گل، سطح برگ، طول میوه، قطر میوه، نسبت طول به قطر میوه، حجم میوه، وزن تر میوه، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، ph، tss، ta،tss/ta ، سفتی بافت، ویتامین ث و محتوی آنتوسیانین میوه به طور معنی داری موثر بود، ولی روی چهار صفت مورفولوژیکی تعداد میوه در بوته وزن خشک میوه طول دمبرگ و طول دمبرگچه معنی دار نبود. همچنین اثر تاریخ کشت بر روی صفاتی همچون تعداد برگ، تعداد گل، تعداد خوشه گل، تعداد میوه، سطح برگ، طول دمبرگ، طول دمبرگچه، وزن تر میوه و وزن تر اندام هوایی معنی دار و بر روی طول میوه، قطر میوه، نسبت طول به قطر میوه، حجم میوه، وزن خشک میوه، وزن خشک اندام هوایی، ph، tss، ta،tss/ta ، ویتامین ث، سفتی بافت و محتوای آنتوسیانین میوه معنی دار نشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که تاریخ کشت 10 آبان و رقم کاماروزا به دلیل سفتی بیشتر و گلدهی بیشتر بر رقم سلوا و تاریخ کشت های 25 آبان و 10 آذر برتری دارد.

اثر زمان برداشت و استفاده از کائولین در کمیت و کیفیت انار رقم رباب نی ریز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  فاطمه رشنو نژاد   نوراله معلمی

برداشت زود هنگام، یکی از فاکتور¬های مهم پایین بودن کیفیت میوه انار در استان خوزستان است. همچنین گرمای هوای استان خوزستان باعث کاهش کیفیت و آفتاب¬سوختگی میوه¬های تولیدی خواهد شد. لذا به منظور بررسی موارد ذکر شده در فوق دو آزمایش جداگانه اثرات زمان برداشت و اندازه میوه و اثرات کائولین و اندازه میوه بر خصوصیات کمی و کیفی میوه انار رقم رباب نی¬ریز انجام گرفت. در آزمایش اول برای تعیین بهترین تاریخ برداشت و دستیابی به محصول با کیفیت عالی در سه زمان (15 مهر¬ماه، 1 آبان¬ماه و 15 آبان¬ماه) میوه¬های انار برداشت شد. نتایج نشان داد که با پیشرفت بلوغ میوه صفات کیفی مثل مواد جامد محلول، نسبت قند به اسید (شاخص طعم)، پ هاش، آنتوسیانین و ویتامین ث به طور معنی¬داری افزایش یافت. بین کیفیت میوه و زمان برداشت ارتباط معنی¬¬داری وجود دارد. اندازه میوه بر روی میزان ویتامین ث، میزان مواد فنولی و ظرفیت آنتی اکسیدانی اثر معنی¬داری نداشت. میوه¬های اندازه متوسط، اسیدیته قابل تیتراسیون کمتر و پ هاش و نسبت قند به اسید بیشتری نسبت به اندازه بزرگ و کوچک دارند. در مجموع نتایج حاصله بیانگر این است که میوه های متوسط که مربوط به برداشت سوم (اواسط آبان ماه) بودند کیفیت بهتری نسبت به میوه¬های برداشت¬های دیگر داشتند. در آزمایش دوم اثر تیمار کائولین (0، 5/3% و 7%) و اندازه میوه بر خصوصیات فیزیکی و بیوشمیایی میوه انار رقم رباب نی¬ریز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد تیمار کائولین و اندازه میوه سبب افزایش وزن میوه، حجم میوه، درصد آب میوه، مواد جامد محلول، نسبت مواد جامد محلول به اسید (شاخص طعم) میوه انار رقم رباب نی¬ریز شد. تیمار کائولین و اندازه میوه بر روی میزان مواد فنولی و ظرفیت آنتی اکسیدانی اثر معنی¬داری نداشت. اگرچه کائولین 7 درصد باعث کاهش میزان آنتوسیانین و ویتامین ث شد. همچنین در تیمار¬های محلول¬پاشی شده با پودر کائولین، شدت آفتاب سوختگی میوه¬ها کاهش یافت و بین سطوح مختلف تیماری تفاوت معنی داری مشاهده گردید. در کل، کاربرد کائولین به طور موثری می¬تواند باعث کاهش آفتاب سوختگی و افزایش کیفیت میوه انار رقم رباب نی¬ریز شود.

اثر محلول پاشی با عناصر غذایی(روی، بور و کلسیم)وتراکم بوته در گلدان بر رشد و عملکرد گیاه توت فرنگی رقم پاروس در سیستم هیدروپونیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  ندا بستانی   سید محمد حسن مرتضوی

تراکم بوته در واحد سطح یکی از عوامل تعیین کننده و موثر در روند رشد رویشی، زایشی و اجزاء عملکرد گیاهان به شمار می رود. از سوی دیگر تغذیه برگی به عنوان روشی سریع برای تأمین عناصر غذایی مورد نیاز گیاه شناخته می شود. در این پژوهش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی، اثر دو فاکتور تراکم بوته در گلدان (در سه سطح دو، سه و چهار بوته) و محلول پاشی (در چهار سطح شامل شاهد، ترکیب فلاورپاور، ترکیب ست و ترکیب فلاورپاور+ست)، مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که افزایش تراکم باعث بیشتر شدن سطح ویژه برگ و کاهش قابل توجه دیگر صفات رویشی شد. صفات زایشی بجز تعداد گل خشک شده، دیگر صفات به طور معنی داری تحت تأثیر تراکم قرار گرفت. با افزایش تراکم بوته در گلدان عملکرد بوته کاهش ولی عملکرد گلدان افزایش یافت. صفات کیفی به جز سفتی بافت میوه و درجه دفرمه شدن تحت تأثیر تراکم قرار گرفت. از سوی دیگر محلول پاشی به جز برخی صفات مانند وزن خشک ریشه و اندام هوایی، سطح و تعداد برگ، درصد میوه بندی و حجم میوه بر بیشتر صفات اندازه گیری شده اثر معنی داری گذاشت و به طور کلی محلول پاشی با ترکیب ست بیشترین تأثیر را بر عملکرد بوته و عملکرد کل داشت.