نام پژوهشگر: غلامحسین زمانی

ارزشیابی اثر بخشی طرح تسهیلگری توسعه روستایی در راستای توانمند سازی زنان مورد مطالعه: شهرستان مرودشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  لیلا سالاری   غلامحسین زمانی

چکیده ارزشیابی اثر بخشی طرح تسهیلگری توسعه روستایی در راستای توانمندسازی زنان، مورد مطالعه: شهرستان مرودشت به کوشش : لیلا سالاری در جامعه امروز ایران، زنان روستایی نشان داده اند که با قابلیت های فراوان خود می توانند مشارکت موثری در توسعه کشور داشته باشند. این امر ضرورت ارتقای کیفیت و توانمندسازی این منابع عظیم انسانی را مورد تاکید قرار می دهد. به همین منظور در راستای مشارکت بیشتر زنان در برنامه های توسعه، طرح های متعددی در سراسر جهان اجرا شده است. در کشور ایران، این راهکار در قالب طرح تسهیلگری توسعه روستایی با هدف اصلی توانمندسازی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و روانی زنان اجرا گردیده است. هدف پژوهش حاضر ارزشیابی اثر بخشی طرح مذکور بوده است. این پژوهش با استفاده از فن پیمایش و در قالب روش تحقیق علی مقایسه ای اجرا شده است. آزمودنی های تحقیق شامل 386 نفر زن روستایی از 2 گروه از روستاهای مجری طرح و فاقد طرح بخش مرکزی شهرستان مرودشت تشکیل شده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش پرسشنامه بوده که روایی صوری آن توسط اساتید فن مورد تایید قرار گرفت و برای تعیین پایایی از مطالعه راهنما استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان دهنده تفاوت معنا دار بین هر کدام از سطوح توانمندی اقتصادی، اجتماعی و روانی آزمودنی های مورد مطالعه در روستاهای مجری طرح در دو زمان قبل و بعد از اجرای طرح می باشد. همچنین سنجش اثر بخشی طرح مورد نظر در 10 روستای مجری طرح صورت گرفته و مقدار به دست آمده برابر با 5/59 درصد برآورد گردیده است. که این مقدار، نشان دهنده موفقیت متوسط طرح در دستیابی به اهداف خود، در روستاهای مشمول طرح می باشد. واژگان کلیدی: زنان روستایی، توانمندسازی، ارزشیابی اثربخشی

نیت مهاجرت جوانان روستایی عضو و غیر عضو تعاونی های کشاورزی شهرستان مرودشت و ارتباط با نگرش و دانش کشاورزی آنان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1390
  اشکان خطیر   غلامحسین زمانی

جوانان روستایی به عنوان آینده سازان جوامع روستایی و مولدان آینده برای تأمین مواد اولیه و فرآورده های غذایی، از مهم ترین گروه های تأثیر گذار بر آینده کشور و توسعه بخش کشاورزی قلمداد می شوند. به منظور استفاده از توانایی ها و قابلیت های آن ها در راستای توسعه روستایی و کشاورزی لازم است که آن ها مناطق روستایی را برای ادامه زندگی خویش برگزینند. این در حالی است که روند حاضر، خروج روز افزون آن ها را از نواحی روستایی نشان می دهد. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385، در استان فارس پس از شهرستان شیراز، بیشترین میزان نرخ مهاجرت از مناطق روستایی به شهرستان تابعه در طول ده سال، در شهرستان مرودشت صورت پذیرفته است. این پژوهش با هدف شناسایی سازه های موثر بر نیت مهاجرت جوانان روستایی عضو و غیر عضو تعاونی های کشاورزی شهرستان مرودشت به منظور جلوگیری از مهاجرت بی رویه آن ها صورت پذیرفت. برای انجام این پژوهش کمی از فن پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق را کلیه جوانان روستایی شهرستان مرودشت تشکیل دادند. تعداد 370 جوان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده چند مرحله ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که میانگین نیت مهاجرت جوانان عضو و غیر عضو تعاونی های کشاورزی در یک سال آینده پایین بوده اما در سه الی پنج سال آینده از میانگین نیت مهاجرت بالایی برخوردارند. بنابراین تمرکز برنامه ها، تمهیدات و فعالیت ها در جهت کاهش نیت مهاجرت جوانان بیشتر باید بر مبنای زمان میان مدت باشد. مدل علی سازه های موثر بر نیت مهاجرت نمونه مورد مطالعه نشان داد که از بین سازه های فردی، متغیرهای میزان بهره مندی از فعالیت های ترویجی، دانش زراعی، نگرش به امنیت مشاغل روستایی، نگرش به وضعیت کشاورزی در آینده و رضامندی از خدمات موجود در روستا تأثیر منفی بر نیت مهاجرت جوانان دارند. از میان متغیرهای خانوادگی، ادراک از شدت تأثیر خشکسالی تأثیر مثبت و سطح تکنولوژی مورد استفاده در زراعت، میزان درآمد و میزان مالکیت اراضی خانوار تأثیر منفی بر نیت مهاجرت جوانان روستایی داشتند. همچنین افزایش متغیرهای پیوند و مشارکت اجتماعی منجر به کاهش نیت مهاجرت جوانان شده است. با توجه به نتایج پژوهش، توصیه های عملی در راستای کاهش نیت مهاجرت جوانان روستایی ارائه گردیده است.

پیامدهای اجرای طرح تسطیح لیزری در استان فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1390
  سمیه توحیدیان فر   کورش رضایی مقدم

آب و خاک به عنوان دو فاکتور مهم و تاثیرگذار بر توسعه پایدار به خصوص در نواحی روستایی برای کشور می باشند. شرایط خشک و کم آب کشورمان ایجاب می کند که بیش از پیش به این دو فاکتور مهم در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها دقت کرده و نگرش مناسب و آینده نگرانه ای را نسبت به آن داشته باشیم. نتیجه تحقیقات بیانگر آن است که در اراضی ناهموار استفاده بهینه از نهاده های کشاورزی به خصوص منابع آب و خاک به عمل نمی آید. بنابراین تسطیح اراضی از مهمترین برنامه های وزارت جهاد کشاورزی بوده و در این راستا به عنوان یک امر زیربنایی مبالغ بسیار هنگفتی از بودجه کشور صرف عملیات تسطیح و بستر سازی مزارع شده است. اما بالطبع این طرح اثرات متفاوتی را برای بهره برداران و روستائیان به دنبال داشته است. با توجه به اجرای گسترده طرح تسطیح لیزری در سطح استان فارس، ارزیابی اثرات طرح به منظور مدیریت آن، حداکثرسازی منافع و حداقل سازی اثرات منفی لازم و ضروری می باشد. همچنین دستیابی به توسعه پایدار بستگی زیادی به فعالیت ها و توانایی تصمیم گیری کشاورزان بر مبنای آگاهی آنان از پیامدهای رفتارهایشان دارد. بر این اساس این پژوهش به منظور بررسی و شناخت اثرات اجرای طرح تسطیح لیزری و عوامل موثر بر آن، با استفاده از فن پیمایش و همچنین مطالعه موردی در استان فارس انجام گرفته است. آزمودنی های این تحقیق در مرحله کمی 375 نفر (258 نفر اجراکننده تسطیح لیزری و 117 نفر اجراکننده تسطیح مهندسی) از کشاورزان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده از بین جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند و در مرحله کیفی نیز با 27 نفر از کشاورزان مصاحبه حضوری به عمل آمد. یافته های تحقیق نشان داد که کشاورزان مهمترین پیامدهای طرح را یکنواختی جوانه زنی، توزیع یکنواخت سطحی آب، راحت تر شدن فعالیت های کشاورزی، کاهش هدر روی آب و کاهش میزان مصرف آب و زمان آبیاری می دانند. نتایج بیانگر آن بود که استفاده کنندگان از سیستم لیزری نسبت به گروه دیگر پیامدهای فنی، اجتماعی و اکولوژیکی بیشتری بیان نمودند. مقایسه متغیرها قبل و بعد از اجرای طرح مبین آن است که تسطیح لیزری منجر به کاهش میزان مصرف نهاده ها، کاهش هزینه ها، افزایش درآمد و حفظ محیط زیست از طریق کاهش میزان مصرف کود، سم و فراهم نمودن امکان مدیریت بقایای گیاهی می گردد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که متغیر میزان کاهش مصرف آب بیشترین تاثیر را بر روی پیامدها دارد. بر مبنای یافته ها، مهمترین مشکلات طرح تسطیح مهندسی شیب بندی نامناسب، حجم زیاد خاکبرداری و تخصص نداشتن نقشه بردار و مهمترین مشکلات اجرایی طرح تسطیح لیزری عدم بازدهی اقتصادی در سال اول بعد از اجرای طرح، عدم نظارت و عدم انجام صحیح تسطیح می باشد. در پایان بر اساس نتایج بدست آمده، توصیه های عملی ارائه شده است.

سازه های موثر بر مدیریت پایدار منابع آب (منطقه مورد مطالعه شهرستان ارسنجان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1389
  مژگان نصیری   غلامحسین زمانی

چکیده سازه های موثر بر مدیریت پایدار منابع آب (منطقه مورد مطالعه شهرستان ارسنجان) به کوشش مژگان نصیری در شرایطی که کشور به شدت از لحاظ کمبود منابع آب رنج می برد و در طولانی مدت بحران آب به صورت یک مشکل جدی مطرح است ، مدیریت منابع آب به یک موضوع محوری و پر اهمیت تبدیل شده است لذا محققان و سیاستگذاران ، مدیریت پایدار منابع آب را به عنوان بهترین گزیدار برای کاهش مسایل امروز و آینده آب مورد حمایت قرار داده اند . این تحقیق با هدف تبیین سازه های موثر بر مدیریت پایدار منابع آب شهرستان ارسنجان در استان فارس با استفاده از فن پیمایش اجرا شد. آزمودنیهای این تحقیق شامل 250 نفر از کشاورزان آن منطقه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش پرسشنامه بود که روایی صوری ( face validity ) آن توسط اساتید فن و صاحبنظران مورد تائید قرار گرفت و برای تعیین پایایی ( reliability ) از مطالعه راهنما ( pilot study ) استفاده گردید . یافته های تحقیق نشان می دهد از بین متغیرها ، وضعیت اقتصادی کشاورزان و عضویت آنان در سازمانهای مردم نهاد ( شوراها و تعاونیها و . . . ) بیشترین تاثیر را بر روی مدیریت بهتر و صحیح تر کشاورزان برای مدیریت منابع آب ایفا می کند. از بین ویژگی های فردی میزان مالکیت و تعداد تماس کشاورزان با مدیریت جهاد کشاورزی و مراکز خدمات همبستگی مثبت و معنی داری با مدیریت پایدار منابع آب دارا می باشد . نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که در پیش بینی مدیریت منابع آب ، متغیرهای تعداد تماس کشاورزان با مدیریت جهاد کشاورزی و مراکز خدمات و میزان اراضی آبی بیشترین تاثیر را دارند. در ضمن در میان کشاورزان انتخاب شده برای این تحقیق بیشترین فراوانی مربوط به گروه سوم با 106 نفر بوده که این گروه مدیریت بهتر و صحیح تری را داشته اند. در پایان نیز به منظور بهبود شرایط توصیه های عملی براساس یافته های تحقیق ارایه شده است.

تعیین کننده های مدیریت بقایای گیاهی در شهرستان مرودشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  نوشا ناهید   عزت اله کرمی

این پژوهش با هدف بررسی و شناخت تعیین کننده های شیوه ی مدیریت بقایای گیاهی در بین کشاورزان گندمکار شهرستان مرودشت و بر پایه تئوری سرمایه capital theory انجام شد. در این تحقیق از ترکیب پژوهش کمّی و کیفی به دو روش پیمایش و مطالعه موردی استفاده شده است. برای انتخاب نمونه مورد نظر در پیمایش با بکارگیری روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده چند مرحله ای تعداد ??? کشاورز گندمکار موردمطالعه قرار گرفته شد. بمنظور نمونه گیری در مطالعه موردی از روش extreme sampling و بکارگیری تکنیک مشاهده و مصاحبه عمیق در دو شیوه متفاوت مدیریت بقایای گیاهی(آتش زدن و آتش نزدن بقایای گیاهی) در طولانی مدت استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سرمایه اقتصادی و سرمایه نمادی حاصل از فعالیتهای کشاورزی، مهمترین تعیین کننده های رفتار مدیریت بقایای می باشند که عوامل دیگری چون سطح تکنولوژی مزرعه، بهره مندی از خدمات ترویجی، مالکیت دام و سیاستهای تشویقی و تنبیهی نیز در رده های بعدی قرار دارند. در انتها نیز به منظور ترغیب کشاورزان به سمت روشهای پایدار و حفاظتی مدیریت بقایای گیاهی و ممانعت آنان از بکارگیری شیوه آتش زدن راهکارهایی ارائه شده است.

اثرات اجتماعی، راهبردها و درک از آینده ی کاری در شرایط خشکسالی مورد مطالعه: باغداران انجیرستان های استهبان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1390
  مهشید اعتمادی   غلامحسین زمانی

ایران و بویژه استان فارس طی سال های اخیر خشکسالی را با شدت های متفاوت تجربه کرده است. خشکسالی نه تنها یک فرایند نامطلوب فیزیکی بلکه یک فرایند نامطلوب اجتماعی نیز قلمداد می شود. جوامع کشاورزی، به ویژه آن هایی که فعالیت کشاورزی را به صورت دیم انجام می دهند، جوامعی آسیب پذیر هستند. ویژگی های خاص فرهنگی و اجتماعی هر جامعه می تواند در میزان اثرپذیری، درک از شدت حادثه و اینکه آن جامعه چگونه با آن حادثه برخورد کند اثر گذار باشد. این تحقیق با هدف کلی تبیین اثرات اجتماعی خشکسالی، تمایل باغداران به ادامه ی باغداری انجیر و میزان استفاده از تعدیلگرهای فنی برای مقابله با خشکسالی در بین باغداران انجیر شهرستان استهبان استان فارس و عوامل موثر بر هر کدام از سه بعد ذکر شده، به منظور ارائه ی راهکارهای مطلوب برای کاهش خسارت و آسیب پذیری باغداران در مواجهه با خشکسالی طراحی و اجرا گردیده است. جهت دستیابی به هدف کلی تحقیق از فن پیمایش استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری سیستماتیک، تعداد 246 نفر از باغداران انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که باغداران در چهار زمینه ی، سرمایه ی اجتماعی درون گروهی، سرمایه ی اجتماعی برون گروهی، تفاهم خانوادگی و سلامت و رفاه در دوره ی خشکسالی نسبت به شرایط قبل از خشکسالی وضعیت نامناسبی پیدا کرده اند. یافته های پژوهش نشانگر میزان پائین بودن بعد فنی باغداران و همین طور پائین بودن تمایل باغداران به ادامه ی باغداری انجیر با توجه به خشکسالی می باشد. طبق یافته های پژوهش، عوامل موثر بر اثرات اقتصادی خشکسالی؛ میزان مالکیت زمین، اختلاف درآمد و بعد خانوار، عوامل موثر بر اثرات اجتماعی خشکسالی؛ اثرات اقتصادی خشکسالی، تعداد درخت انجیر، سن باغدار، درصد درآمد از باغداری انجیر و تحصیلات باغدار بودند، از عوامل تأثیرگذار بر میزان استفاده از تعدیلگرهای فنی در شرایط خشکسالی، اثرات اقتصادی خشکسالی، سن باغدار، اثرات اجتماعی خشکسالی و درصد درآمد از باغداری انجیر و در نهایت عوامل موثر بر میزان تمایل باغدار به ادامه ی باغداری انجیر؛ اثرات اجتماعی خشکسالی، اثرات اقتصادی خشکسالی، تحصیلات و سن باغدار بودند. در نهایت برای بررسی نوع شناسی باغداران از تحلیل خوشه ای استفاده شد و باغداران مورد مطالعه به سه دسته باغداران حرفه ای، باغداران تفننی، باغداران شبه حرفه ای تقسیم شدند، سپس نسبت به شناخت خصوصیات و ویژگی های هر گروه اقدام شد و در نهایت برای بهبود شرایط آنها توصیه هایی ارائه شده است.

چالش ها و رفتارهای اخلاقی در صنعت مرغداری؛ مورد مطالعه مرغداری های شهرستان شیراز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  سیده فاطمه معزی   کورش رضایی مقدم

صنعت مرغداری یکی از بخش های مهم اقتصادی کشور محسوب می شود، که تامین کننده سهم مهمی از نیازهای غذایی جامعه است. علیرغم توسعه صنعت مرغداری در سال های اخیر، این صنعت در بخش های مختلف تولید و توزیع با چالش های زیادی رو به رو است. یکی از این مسائل، عدم توجه به رفتار اخلاقی در صنعت مرغداری می باشد؛ از این رو هدف اصلی این تحقیق شناخت چالش های اخلاقی موجود در مرغداری ها و نیز شناسایی چرایی چالش های اخلاقی شناخته شده و تدوین راهبردهای اخلاقی- مدیریتی جهت ارتقای رفتار اخلاقی در صنعت مرغداری بر اساس رهیافت هدایتی انسان (الگوی رها) می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و فن پیمایش استفاده شد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق شامل 280 مرغدار فعال در سطح شهرستان شیراز است که با استفاده از جدول مورگان تعداد 162 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری گردید و در نهایت تعداد 170 پرسشنامه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss انجام گرفت. در مجموع چالش های رفتاری در صنعت مرغداری، در 3 گروه چالش مدیریتی- اقتصادی، چالش اجرایی- بهداشتی و چالش نگرشی خلاصه شدند. در ادامه با تجزیه و تحلیل چالش های مذکور و دلایل بروز هر یک از آن ها به ارائه راهبرهای اخلاقی- مدیریتی جهت ارتقای رفتار اخلاقی مرغداران و بهبود کیفیت محصولات تولیدی اقدام گردید. راهبردهای موثر بر رفع چالش های اخلاقی در مرغداری ها از دیدگاه مرغداران مورد مطالعه اولویت بندی شد که عبارتند از: تعهد، همدلی، اقتدار، قانون، دانش، نیاز، الگوسازی، تشویق، اقتصادی، مشاوره، فشار اجتماعی و تعلق اجتماعی. در پایان نیز جهت تحقق اخلاق حرفه ای مرغداران و ایجاد رفتار اخلاقی در واحدهای مذکور به تهیه و تدوین معیارهای اخلاقی اقدام گردید و پیشنهاداتی درباره اجرای این راهبردها بیان شده است.

شایستگی های مورد نیاز دانش آموختگان کشاورزی برای ورود و نقش آفرینی موثر در شرکت های فنی مهندسی و خدمات مشاوره ای کشاورزی از دیدگاه اعضاء این شرکت ها در استان خراسان رضوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  مهین یعقوب زاده   ناصر زمانی میاندشتی

برای دستیابی به توسعه عوامل متعددی از قبیل منابع طبیعی، مادی و انسانی دخیل هستند که در این میان منابع انسانی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. تربیت نیروی انسانی در سطوح عالی که بتواند پاسخگوی نیازمندی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه باشد، یکی از وظائف دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی به شمار می آید. دانشکده های کشاورزی به عنوان بخشی از نظام آموزش عالی کشور وظیفه تربیت نیروی متخصص در زمینه های تولید و تبدیل محصولات کشاورزی را بر عهده دارند. تجارب حاصل از بیش از نیم قرن آموزش های عالی کشاورزی در ایران حاکی از آن است که دانشجویان فارغ التحصیل که به مثابه خروجی این نظام در نظر گرفته می شوند در تطابق با بازار کار از توفیق مطلوبی برخوردار نبوده اند. هدف این پژوهش بررسی شایستگی های عمومی و تخصصی مورد نیاز دانش آموختگان رشته های کشاورزی جهت اشتغال موفق بوده است. این مطالعه با روش پیمایش انجام شده است. ابزار این تحقیق پرسشنامه بوده است. تعداد 321 نفر از اعضاء شرکت های فنی مهندسی و خدمات مشاوره ای کشاورزی استان خراسان رضوی با استفاده از روش نمونه گیری ساده تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان تایید شد و برای سنجش پایایی پس از انجام مطالعه راهنما، از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد بین میزان اهمیت شایستگی های عمومی و تخصصی و میزان موفقیت دانشگاه در ایجاد شایستگی های عمومی و تخصصی تفاوت معنی داری وجود دارد. در مورد همه شایستگی ها، میانگین میزان موفقیت دانشگاه کمتر از میزان اهمیت شایستگی ها می باشد و در اکثر موارد موفقیت دانشگاه در ایجاد شایستگی های عملی پایین بوده است، لذا دانشگاه با تاکید بر دروس عملی می تواند در ایجاد شایستگی های مورد نیاز دانشجویان کشاورزی موفق تر از گذشته عمل کند. در پایان نیز پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.

عوامل موثر بر پذیرش یکپارچه سازی اراضی کشاورزی به وسیله گندمکاران شهرستان شیراز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1390
  سمانه رحیمی   کوروش رضایی مقدم

پراکندگی و کوچک بودن اراضی به عنوان یکی از موانع اصلی توسعه کشاورزی می باشد. در شهرستان شیراز مسأله پراکندگی اراضی کشاورزی به خوبی به وسیله کشاورزان و مسولین جهاد کشاورزی احساس شده است به گونه ای که با اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در اراضی زراعی این شهرستان تلاش شده تا با این معضل برخورد شود. هدف این تحقیق شناسایی عوامل موثر بر پذیرش یکپارچه سازی اراضی یکپارچه سازی اراضی توسط کشاورزان به عنوان عاملان توسعه می باشد. جامعه آماری این تحقیق گندمکاران شهرستان شیراز می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی و فرمول کوکران پرسشنامه در بین 480 نفر تکمیل گردید. نتایج تحقیق بیانگر این است که علل پراکندگی اراضی در شهرستان شیراز به ترتیب عامل های اقتصادی با درصد واریانس 62/18، ساختار اجتماعی با درصد واریانس 04/13، حقوقی با درصد واریانس 77/10، ساختاری- فرهنگی جامعه روستایی با درصد واریانس 44/8، و عوارض طبیعی با درصد واریانس 15/6 می باشند. همچنین نتایج مربوط به رگرسیون لوجستیک نشان می دهد متغیر دیدگاه نسبت به مزایای طرح اثر مثبت بر پذیرش طرح یکپارچه سازی اراضی از سوی گندمکاران دارد. فاصله قطعات اراضی از یکدیگر، درآمد ناخالص حاصل از فروش گندم به عنوان عوامل اقتصادی و متغیر اعتماد اجتماعی به عنوان عامل اجتماعی اثر مثبت بر پذیرش یکپارچه سازی اراضی دارند. همچنین متغیرهای متوسط اندازه قطعات اراضی، تعداد قطعات، قیمت یک هکتار زمین کشاورزان و شیب قطعات بر روی پذیرش یکپارچه سازی اراضی به وسیله گندمکاران اثر منفی دارند.

سازه های موثر بر رفتار باغداران شهرستان خرم آباد نسبت به کشاورزی پایدار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  حمید قربانی پور   عزت اله کرمی

ابعاد تخریب محیط زیست به چنان حجمی رسیده است که بشر امروزی بدون دگرگونی در تفکر و رفتارخویش هرگز قادر نخواهد بود برای مشکلات زیست محیطی خود راه حلی را بیابد. بررسی رفتار انسان با محیط زیست برای سیاست گذاران و محققانی که راه حل هایی را برای مسائل زیست محیطی جستجو می کنند حائز اهمیت می باشد. بطور کلی روستائیان و بویژه کشاورزان نقش مهمی را در حفظ محیط زیست بازی می کنند، بنابراین دانش، نگرش و رفتار این کشاورزان نسبت به محیط زیست و کشاورزی پایدار مطمئنا می تواند در تلاش آنها برای تغییر جهت به سوی اعمال پایدارتر تاثیر گذار باشد. این پژوهش با هدف بررسی سازه های موثر بر رفتار باغداران شهرستان خرم آباد نسبت به کشاورزی پایدار با استفاده از فن پیمایش و ابزار پرسشنامه انجام شد. آزمودنی های این تحقیق شامل 270 نفر از باغداران شهرستان خرم آباد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روایی پرسشنامه توسط اساتید بخش ترویج و آموزش کشاورزی تایید و برای سنجش پایایی پس از انجام مطالعه راهنما، از آلفای کرونباخ استفاده شد. بررسی رفتارهای زیست محیطی باغداران شهرستان خرم آباد نشان داد که باغداران بیشتر از حد متوسط از کودهای شیمیایی استفاده می کنند. همچنین میزان مصرف سموم شیمیایی و علف کش ها بیشتر از حد انتظار می باشد. استفاده از شیوه های آبیاری تحت فشار (قطره ای) نیز چندان طرفداری در بین باغداران نداشت. نتایج واکاوی مدل علّی سازه های موثر بر رفتار باغداران نشان داد نگرش، انگیزش و نیت انجام رفتاردارای اثرات مستقیم، معنی دار و قوی با رفتار نسبت به کشاورزی پایدار می باشند. با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاداتی بمنظور ارائه راه کارهای عملی در جهت بهبود و تغییر رفتار باغداران نسبت به کشاورزی پایدار ارائه شده است.

عوامل موثر بر میزان رضایت بهره برداران از خدمات شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی مورد مطالعه: طرح های زودبازده کنار رود اَرَس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  سعید نومی خلجان   غلامحسین زمانی

از استراتژی ها و اولویت های اول سازمان های موفق در دنیای کنونی، مشتریمداری و جلب رضایت آنان است. سازمان هایی که به نیازها و خواسته های مشتریان خود اهمیت می دهند و رویکرد نوین (پایین به بالا) را جایگزین رویکرد قدیم (بالا به پایین) خود می سازند، گوی سبقت را از سازمان های همپای خود ربوده اند. سازمان آب نیز برای جلب تمام عیار مشارکت کشاورزان باید به نیازها، خواسته ها و رضایت آن ها به عنوان استفاده کنندگان نهایی طرح های آب رسانی توجه کند. در همین راستا پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر رضایت بهره برداران از خدمات شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی پرداخته است. نمونه ی آماری این تحقیق شامل 249 نفر از بهره برداران می باشند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده از بین جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش پرسشنامه بود که روایی صوری (face validity) آن توسط، گروهی از اساتید دانشگاه و صاحب نظران خبره مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی (reliability) پس از انجام مطالعه راهنما (pilot study)، از طریق آماره آلفای کرونباخ محاسبه و مناسب تشخیص داده شد. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که میزان رضایت بهره برداران از طرح های آب رسانی بالاتر از حد میانگین و نسبتاً خوب می باشد. از بین متغیرهای پژوهش؛ اثرات طرح، کیفیت خدمات دریافتی، انگیزه مشارکت در طرح، ارزش طرح، وجهه سازمان آب، مشارکت اجتماعی افراد، میزان مشارکت عملی در طرح، میزان آگاهی از طرح، پایبندی به اصول اخلاقی، میزان پاسخگویی به شکایات، میزان معتمد بودن فرد در محل، سطح سواد و میزان اراضی تحت پوشش طرح دارای همبستگی مثبت و معنی دار با میزان رضایت بهره برداران از طرح های آب رسانی بوده، و سن، تجربه کشاورزی دارای همبستگی منفی و معنی دار با میزان رضایت می باشد. نتایج حاصل از تحقیق رگرسیون نشان می دهد که کیفیت خدمات دریافتی، اثرات طرح های آب رسانی، سطح سواد، ارزش طرح های آب رسانی در مجموع قادرند 53 درصد از تغییرات در متغیر میزان رضایت بهره برداران از طرح های آب رسانی را پیش بینی کنند. در پایان نیز به منظور ارتقای رضایت بهره برداران از طرح های آب رسانی، توصیه های عملی ارائه گردیده است. کلمات کلیدی: رضایت مندی بهره برداران، طرح های آب رسانی، شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی

ارزیابی اثرات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی اجرای طرح توسعه کشت زیتون از دیدگاه زیتون کاران استان فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  مدینه جاویدی آلسعدی   داریوش حیاتی

با توجه به امکان استحصال روغن با کیفیت بالا از میوه زیتون و برنامه های دولت در جهت کاهش وابستگی کشور به واردات روغن و نقش موثر این درخت در حفظ و صیانت از منابع طبیعی، طرح توسعه باغ های زیتون بر پایه استفاده از روش ها و فناوری های جدید به عنوان یکی از محورهای توسعه در بخش کشاورزی مورد توجه قرار گرفت. بنابراین طرح توسعه کشت زیتون از مهم ترین برنامه های وزارت جهاد کشاورزی بوده و در این راستا مبالغ بسیار هنگفتی از بودجه کشور صرف اجرای این طرح شده است. اما بالطبع این طرح اثرات متفاوتی را برای بهره برداران و روستائیان به دنبال داشته است. با توجه به اجرای گسترده طرح توسعه کشت زیتون در سطح استان فارس، ارزیابی اثرات طرح به منظور مدیریت آن، حداکثر سازی منافع و حداقل سازی اثرات منفی لازم و ضروری می باشد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی طرح توسعه کشت زیتون از دیدگاه زیتون کاران در استان فارس با استفاده از فن پیمایش و ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. آزمودنی های این تحقیق شامل 170 نفر از زیتون کاران استان فارس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده از بین جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند. روایی پرسشنامه توسط متخصصان تایید و جهت تایید پایایی نیز یک مطالعه راهنما، انجام شد. نتایج بیانگر آن بود که میزان رضایت زیتون کاران از فعالیت خود خیلی کم بوده و اثرات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی طرح را نیز ضعیف ارزیابی کرده اند. بر مبنای یافته ها میزان رضایت از باغداری زیتون، میزان بهره مندی از خدمات ترویجی، عضویت در تعاونی ها و تشکل های کشاورزی به طور کلی می توانند 55 درصد از تغییرات را در متغیر میزان ارزیابی اثرات کلی طرح، پیش بینی کنند. یافته ها نشان داد که متغیر میزان رضایت از باغداری زیتون و سپس میزان بهره مندی از خدمات ترویجی بیشترین تأثیر را بر روی ارزیابی های افراد داشته اند. بنابراین بر اساس نتایج بدست آمده، سعی شده توصیه های عملی به منظور افزایش میزان رضایت از باغداری زیتون و بهبود ارزیابی این طرح از طریق توسعه و گسترش فعالیت های ترویجی ارائه گردد.

سازه های موثر بر نابرابری جنسیتی در درون خانوارهای فقیر روستایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  مهناز رضایی مقدم   داریوش حیاتی

ارزیابی های اخیر حاکی از این واقعیت است که علی رغم تمامی تلاشهای ملی و بین المللی برای درک و کاهش فقر، موفقیت کمی در محدود کردن شکاف جنسیتی حاصل شده است. مطالعات مختلف نشان داده اند که فقر، جنبه جنسیتی دارد و این استنباط وجود دارد که فقر در قالب یک شکل زنانه، در حال افزایش است. چرا که نسبت زیادی از فقرای جهان را زنان تشکیل می دهند و از این رو، چهره ی فقر بیشتر از آنکه روستایی باشد، زنانه است. در دهه ی اخیر مطالعات تجربی زیادی در مورد وضعیت نامناسب زنان صورت گرفته است، اما با این وجود شاهد وضعیت نامناسب زنان در جوامع هستیم. بیشتر کارهای انجام شده توسط زنان، در طول زمان مشهود نیست و به عنوان کار شناخته نمی شود و شاید به همین دلیل است که به زنان، کارگران پنهان گفته می شود. وضعیت نه چندان مطلوب زنان روستایی در ایران، زاییده ی عدم شناخت کافی از زن و جایگاه او در جامعه و نیازهای گوناگون وی با توجه به وظایفی که عهده دار است، می باشد. نابرابری جنسیتی یک مفهوم پیچیده و مرکب از ابعاد ذهنی و عینی است که تحت تأثیر اجتماع و باورهای افراد شکل می گیرد و تأثیر زیادی بر سطح زندگی افراد جامعه دارد. شکلهای مختلف نابرابری جنسیتی در جهان قابل مشاهده است. زنان کمترین کنترل را بر سرمایه و تکنولوژی دارند، نابرابری در قدرت تصمیم گیری به گونه ای آشکار در سطح خانواده ها وجود دارد، نحوه ی تقسیم وظایف و به حساب نیاوردن کار خانگی زنان در اقتصاد ملی، همه از اشکال این نابرابری هستند. این مطالعه با هدف تعیین سازه های موثر بر نابرابری جنسیتی در درون خانواده های فقیر روستایی در دهستان کوهنجان، انجام شده است. بر اساس محاسبات نمونه گیری، تعداد 215 خانواده نمونه فقیر روستایی مورد مطالعه قرار گرفتند. چارچوب شکل گرفته برای این تحقیق سعی داشته با مدنظر قرار دادن نظریه های جامعه شناسی موجود در باب نابرابری جنسیتی، عواملی چون کلیشه های جنسیتی، جامعه پذیری جنسیتی و مبانی نگرشی افراد را علاوه بر منابع در دسترس آنها مانند درآمد، تحصیلات و ... مورد توجه قرار دهد. نابرابری جنسیتی نیز در 9 بُعد مجزا سنجیده شده است. برای سنجش رابطه ی متغیرهای تحقیق با نابرابری جنسیتی، آزمونهای همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس و تحلیل مسیر مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داده است که در خانواده های فقیر روستایی، نابرابری جنسیتی در ابعاد مورد نظر به شدت وجود داشته و بیشتر از آنکه تحت تأثیر سازه های فردی و اقتصادی قرار داشته باشد، متأثر از سازه های فرهنگی- اجتماعی، ساختارهای ذهنی و نگرش های زنان و مردان روستایی نسبت به تفاوتهای دو جنس، بوده است. در نهایت بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهادهایی در جهت بهبود وضعیت نابرابر زنان فقیر روستایی ارائه گردیده است، به نحوی که این پیشنهادها از عهده ی نظام ترویج، به عنوان نهاد متولّی ایجاد تغییر در مناطق روستایی و کشاورزی، خارج نباشد.

تاثیر سازه های دانشی، انگیزشی و اخلاقی گاوداران بر کاهش بار میکروبی شیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1390
  رها زارعی   عزت اله کرمی

شیر به همان میزان که غنی از ترکیبات مهم است به همان نسبت نیز در مقابل فساد حساس می باشد و در صورتی که در شرایط نامناسب قرار گیرد خیلی زود به باکتری ها آلوده می گردد. امروزه بالا بودن بار میکروبی شیر تولیدی در دامدار ی ها نه تنها سلامت جامعه، بلکه اقتصاد خانوارهای تولیدکننده و حتی بخش های اقتصادی مربوطه را تا حدی به خطر انداخته است. با توجه به گزارش های ارائه شده توسط محققین مختلف، مشخص شده است که وضعیت میکروبی شیر خام تولیدی در ایران از شرایط مطلوبی برخوردار نیست. لذا با توجه به بالا بودن بار میکروبی شیرهای تولیدی و اثرات زیان بار آن، این پژوهش در جهت یافتن راهکارهایی مناسب جهت کاهش بار میکروبی شیر تولیدی گاوداران اجرا گردیده است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و به روش توصیفی- همبستگی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه گاوداران صنعتی شهرستان شیراز و مرودشت می باشند که در سال 1390 مشغول به فعالیت گاوداری بوده و شیر تولیدی واحد گاوداری خود را به کارخانه شیر پاستوریزه پگاه فارس تحویل می دهند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان محاسبه گردید که شامل 175 آزمودنی (واحد تولیدی) شد. در این پژوهش جهت جمع آوری اطلاعات مورد نظر، از پرسشنامه استفاده گردید. همچنین آمار بار میکروبی شیر هر تولیدکننده نیز از نتایج آزمایشات شمارش بار میکروبی کارخانه شیر پاستوریزه پگاه فارس بدست آمد. برای سنجش روایی پرسشنامه از نظرات اساتید و دانشجویان دوره دکتری ترویج و آموزش کشاورزی و اساتید بخش علوم دام دانشگاه شیراز بهره گرفته شد. برای سنجش پایایی نیز تعداد 30 فقره پرسشنامه توسط گاوداران صنعتی شهرستان سپیدان و ارسنجان که شیر واحد تولیدی خود را به کارخانه شیر پگاه فارس تحویل می دادند تکمیل گردید و سپس با ورود اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 18 ضریب کرونباخ آلفا بدست آمد که برای کلیه مقیاس ها در حد مناسبی قرار داشت. یافته ها نشان دادند که میانگین بار میکروبی شیر تولیدی نمونه مورد مطالعه، در حد مناسبی قرار ندارد. همچنین تاثیر هر یک از سازه های فردی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، دانشی، انگیزشی و اخلاقی تولید کنندگان بر کاهش بار میکروبی شیر تعیین گردید. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره مشخص کرد که متغیرهای مستقل دانش فنی، اخلاق حرفه ای، انگیزش، میزان تحصیلات و سابقه دامپروری قادرند 55 درصد از تغییرات متغیر وابسته میزان بار میکروبی شیر واحدهای دامداری را پیش بینی نمایند. در پایان، مبتنی بر یافته های پژوهش مدل تجربی تحقیق ارائه و توصیه های عملی در راستای کاهش بار میکروبی واحدهای دامداری نیز ذکر گردید.

«ارزیابی پیامدهای پذیرش نوآوری ورمی کمپوست در استان فارس از دیدگاه زنان روستایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  لیلا نعمت پور   کورش رضایی مقدم

چکیده ارزیابی پیامدهای پذیرش نوآوری ورمی کمپوست در استان فارس از دیدگاه زنان روستایی به کوشش لیلا نعمت پور خاک اکثر مناطق ایران از نظر مواد آلی، فقیر می باشد. بی توجهی به وضعیت ماده آلی در خاک، سبب شده ساختمان خاک شرایط مناسبی برای رشد ریشه گیاه نداشته باشد. در استان فارس، ماده آلی در بیش از 95% خاک ها، کمتر از 5/1% می باشد. در حالی که حد بحرانی کربن آلی خاک جهت پایداری ساختمان خاک، 2% می-باشد. تامین ماده آلی مورد نیاز بخش کشاورزی عموما از کود های دامی است. در صورتی که این کودها قبل از استفاده به درستی پردازش نشوند، مشکلات زیست محیطی متعددی را به دنبال خواهند داشت. راه دوم تامین مواد آلی مورد نیاز بخش کشاورزی، استفاده از مواد زائد آلی و به عبارت دیگر بهره گیری از مدیریت پسماندهای روستایی است. آمارها نشان می دهد که حدود 70% زباله های خانگی روستایی را مواد زائد آلی تشکیل می دهد که با مدیریت صحیح می توان از آن ها برای تامین ماده آلی مورد نیاز استفاده کرد. فناوری تولید ورمی کمپوست، راهی بسیار مناسب برای استفاده بهینه از پسماند های آلی است. در این راستا، به منظور تامین ماده آلی مورد نیاز بخش کشاورزی و نیز اشتغالزایی برای زنان روستایی، طرح تولید ورمی کمپوست در استان فارس در حال اجراست. این پژوهش با هدف بررسی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و زیست محیطی تولید ورمی کمپوست در استان فارس از دیدگاه زنان روستایی عضو سایتهای تولید کننده ورمی کمپوست انجام شده است. پژوهش در دو مرحله کمی و کیفی صورت گرفت. نمونه گیری مرحله کمی به روش تصادفی طبقه بندی شده در 40 سایت و در بین 151 نفر و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. مرحله کیفی پژوهش در دو بخش جداگانه و با روش گلوله برفی انجام گرفت. ابتدا به منظور بررسی مدیریت پسماند های روستایی، پیامدهای تولید ورمی کمپوست و پیامدهای تشکل های تولید ورمی کمپوست بر جامعه روستایی، اقدام به مصاحبه های عمیق با 19 نفر از زنان تولیدکننده عضو این تشکل ها گردید. در بخش دوم از مرحله کیفی، با انتخاب یک سایت موفق و یک سایت ناموفق، دلایل موفقیت و عدم موفقیت تشکل های زنان در زمینه تولید ورمی کمپوست بررسی شد. یافته ها نشان می دهد که از دیدگاه زنان روستایی، بهترین روش مدیریت پسماند های روستایی، تفکیک از مبدا و بهترین روش مدیریت زائدات آلی، تبدیل آن ها به ورمی کمپوست می باشد. از جمله دلایل عدم موفقیت تشکل های زنان در زمینه تولید ورمی کمپوست، عدم اعتماد به تسهیلگر زنان روستایی، عدم دسترسی به مواد اولیه و اطلاعات مورد نیاز و مشکلات فرهنگی- اجتماعی بوده و از جمله دلایل موفقیت تشکل ها، اعتماد زنان روستایی به یکدیگر، مدیریت صحیح تسهیلگر، حمایت جامعه از فعالیت زنان و دسترسی به مواد اولیه مورد نیاز بوده است. یافته ها نشان داد تولید ورمی کمپوست پیامدهای مثبت فراوانی برای جامعه روستایی به دنبال دارد، از جمله: پیامدهای اجتماعی (اعتماد متقابل میان زنان روستایی، کاهش اختلافات میان زنان روستایی، آینده نگری)، پیامدهای اقتصادی (افزایش تولید، کاهش هزینه ها، تقویت اقتصاد غیرزراعی)، پیامدهای زیست محیطی (کاهش آلودگی آب، خاک و هوا، کاهش حجم زباله، حفظ زیبایی چشم انداز روستایی) و پیامدهای بهداشتی (تولید محصول سالم، کاهش سرطان ها، کاهش تعداد حشرات بیماری زا). زنان روستایی نسبت به تولید ورمی کمپوست نگرش مطلوبی داشته و تمایل به ادامه فعالیت در زمینه تولید ورمی کمپوست دارند. متغیرهای نگرش نسبت به تولید ورمی کمپوست، انگیزه تولید ورمی کمپوست، تعداد اعضای سایت و فاصله تا اولین میدان تره بار، اثر مثبت، مستقیم و معنی داری بر نگرش زنان نسبت به پیامدهای تولید ورمی کمپوست دارند. در پایان پیشنهادات کاربردی برای بهبود و اصلاح تولید ورمی کمپوست ارائه شده است.

نگرش کشاورزان در مورد کاربرد پساب فاضلاب شهری: مورد مطالعه شیراز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  فاطمه شیدایی   غلامحسین زمانی

ایران به عنوان یکی از کشورهای واقع در منطقه خشک و نیمه خشک با کاهش منابع آب تجدید شونده مواجه است. از این رو یکی از سیاست های دولت جمهوری اسلامی ایران، استفاده از منابع تجدیدپذیر به ویژه بازچرخانی و استفاده مجدد از آب، تغذیه آب های زیرزمینی و استفاده از پساب فاضلاب شهری تصفیه شده در امورکشاورزی است. در این رابطه با علم به اجبار در استفاده از این منابع نیازمند ایجاد تغییر رفتار و سوق افراد به سمت استفاده بهینه از آبهای غیر متعارف بخصوص پساب فاضلاب شهری و مشارکت مردم الخصوص جوامع روستایی می باشیم. در این تحقیق سعی بر آن شد که میزان اعمال مدیریت صحیح در بهره برداری از فاضلاب تصفیه شده در راستای حفظ شرایط زیست محیطی و بهداشتی که در واقع در بر دارنده اصول استفاده بهینه از پساب فاضلاب است بررسی شود. علاوه بر این، نگرش کشاورزان در مورد پیامد های کاربرد پساب فاضلاب شهری و نگرش در مورد به آینده فعالیت کشاورزی در شرایط استفاده از پساب فاضلاب شهری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل156 نفر از کشاورزان کاربر پساب فاضلاب شهری شیراز می باشد که با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان تعداد نمونه مورد مطالعه 108 نفر بدست آمد. از روش نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم برای انتخاب نمونه مورد مطالعه استفاده شد و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. روائی صوری پرسشنامه توسط 4 نفر از اساتید فن مورد تأئید قرار گرفت و پایایی آن با مطالعه راهنما انجام شد. یافته ها پژوهش نشان داد که نگرش کشاورزان نسبت به پیامدهای استفاده از پساب فاضلاب در حد متوسط می باشد. از بین ابعاد این نگرش، میانگین نگرش نسبت به پیامدهای بهداشتی بالاترین میانگین را به خود اختصاص داده است. این امر بیان گر آن است که کشاورزان با دانش کم بر این باورند، پساب فاضلاب شهری تاثیر کمی در به خطر انداختن سلامت کشاورزان و خانواده های آنان و همچنین ایجاد بیماری های ویروسی و انگلی در مصرف کنندگان دارد. این در حالی است که میزان اهمیت اصول استفاده بهینه از پساب فاضلاب و رعایت آن از سوی کشاورزان در حد بسیار ضعیفی می باشد. از سویی دیگر نگرش نسبت به آینده فعالیت کشاورزی تحت تاثیر مشکلات بهداشتی استفاده از پساب فاضلاب شهری است. در این راستا هرچه از دیدگاه کشاورزان، مشکلات بهداشتی استفاده از پساب فاضلاب شهری کمتر باشد، نگرش نسبت به آینده فعالیت کشاورزی در شرایط استفاده از پساب فاضلاب مساعدتر خواهد بود. در نتیجه به منظور بهبود این دیدگاه و رعایت اصول استفاده بهینه جهت کاهش مشکلات محیطی و بهداشتی استفاده از پساب فاضلاب شهری نیازمند افزایش سطح دانش در مورد نحوه استفاده و اثرات آن و همچنین بکارگیری روش های آبیاری متناسب با پساب فاضلاب شهری و احداث سیستمهای نوین تصفیه هستیم.

فقر آبی کشاورزی: نقش دانش و تکنولوژی در بهبود آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1390
  معصومه فروزانی   غلامحسین زمانی

تامین آب از مهم ترین پیش نیازهای بهبود کیفیت زندگی بشری بوده که هدف بلندمدت همه سیاست های توسعه و استراتژی ها است. مطالعات انجام شده توسط موسسه بین المللی مدیریت آب نشان می دهد که با ادامه افزایش جمعیت، توسعه شهرنشینی و گسترش صنایع تا سال 2025، میزان آب قابل تخصیص برای بخش کشاورزی در کل جهان محدودتر خواهد شد. نتیجه چنین وضعیتی، محدودتر شدن میزان تولیدات در بخش کشاورزی بویژه در نواحی خشک و کم آب خواهد بود. این مساله در حال حاضر، بسیاری از کشورها را به سمت واردات مواد غذایی سوق داده است. تنزل سطح کیفی و کمی منابع آب به دلیل شرایط اقلیمی نامناسب این کشورها و مدیریت نامناسب آب در بخش کشاورزی، مقوله پایداری آب در این بخش را به عنوان یک چالش جدید مطرح ساخته است. کارکردی کردن این مقوله، نیازمند بکارگیری سیستمهای ارزیابی مناسب وضعیت آب کشاورزی با دیدگاهی جامع و لحاظ کردن جنبه های مختلف مساله آب کشاورزی می باشد. با توجه به نابسنده بودن شاخصهای موجود برای ارزیابی وضعیت آب در بخش کشاورزی، در این مطالعه شاخص فقر آبی کشاورزی به عنوان شاخصی جدید برای پاسخگویی بهتر به مساله کم آبی مطرح شده است. با طرح مفهوم فقر آبی کشاورزی به جای مفاهیم رایج که صرفا بر نبود فیزیکی منابع آبی تاکید دارند، این مطالعه با هدف تبیین نقش دانش و تکنولوژی در بهبود فقر آبی کشاورزی به توسعه و کاربرد شاخص فقر آبی کشاورزی در ارزیابی وضعیت آب کشاورزی پرداخته است. این پژوهش در چهار مرحله انجام شده است. هدف مرحله اول، تبیین وضعیت پایداری آب در بخش کشاورزی ایران، با بکار گیری چارچوب مفهومی فقر آبی کشاورزی بوده است. این چارچوب مشتمل بر پنج جزء کلی می باشد: منابع آب قابل دسترس، میزان دسترسی به این منابع، نحوه استفاده از منابع آب، پتانسیل ها و ظرفیتهای موجود برای استفاده بهینه از منابع آب در دسترس، و عوامل زیست محیطی موثر بر نقصان کمی و کیفی منابع آب. بدین منظور مطالعه ای تاریخی با بررسی اسناد و منابع مرتبط صورت پذیرفت. یافته های این بخش از مطالعه، نشان دهنده ناپایداری وضعیت آب در کشاورزی ایران در دوران اخیر و همچنین وارد شدن ایران به دوره ای بحرانی ار نظر آّب کشاورزی می باشد. پس از اطمینان از توانایی چارچوب تدوین شده برای فقر آبی کشاورزی در بررسی وضعیت پایداری آب کشاورزی ایران، به منظور دستیابی به دیدگاه ذینفعان (کشاورزان و کارشناسان) برای تبیین مفهوم فقر آبی کشاورزی، مطالعه ای به روش q در شهرستان مرودشت صورت پذیرفت. برای این منظور، از ابزارهای مصاحبه گروه متمرکز و نیمه ساختارمند، بررسی اسناد و منابع مرتبط، بهره گرفته شد. پس از تحلیل عاملی داده های پژوهش و تفسیر یافته ها، چهار دیدگاه متمایز در بین کشاورزان (طرفداران مدیریت آب، طرفداران سازگاری، تقدیرگرایان و حمایت طلبان) و سه دیدگاه متمایز در بین کارشناسان (بدبینان کشاورز نکوه، واقع گرایان تکنوکراتیک و خوش بینان) در مورد فقر آبی کشاورزی مشخص شد. هر یک از این دیدگاه ها از نظر نوع تعریف مفهوم فقر آبی کشاورزی، دلایل و منشا این پدیده و همچنین راهکارهای برون رفت از وضعیت فقر آبی در کشاورزی قابل تمایز بوده و نشان گر تنوع نگرشهای ذینفعان مختلف آب کشاورزی می باشد. همچنین، از یافته های مهم دیگر این بخش از مطالعه، توسعه دقیق تر مفهوم فقر آبی کشاورزی به کمک تبیین دیدگاههای موجود در بین ذینفعان آب کشاورزی بود، به گونه ای که مفاهیم جامع تری برای تبیین و تعریف اجزای اصلی آن بدست آمد. در مرحله سوم از پژوهش، نسبت به توسعه سنجه های شاخص فقر آبی کشاورزی که در مرحله قبل، اجزای اصلی آن تبیین شده بود، اقدام گردید. برای انجام این بخش از پژوهش، مطالعه ای با استفاده از روشهای فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و برنامه ریزی عدد صحیح (binary integer programming) و با بهره گیری از چارچوب تلفیقی شبکه علی و سلسله مراتب اکولوژیک (integrated causal network and ecological hierarchal network)، مشاهدات میدانی و مطالعه منابع مرتبط صورت گرفت. حاصل این مرحله از پژوهش، تعیین شدن دقیق سنجه های انتزاعی سطح اول و دوم و همچنین سنجه های عملی دقیق برای سنجیدن شاخص فقر آبی کشاورزی در سطح فرد (کشاورز) بود. در این مرحله از پژوهش، وزنهای هر یک از سنجه ها برای وارد شدن در فرمول نهایی سنجش شاخص فقر آبی کشاورزی نیز تعیین شدند. در مرحله چهارم از پژوهش، نسبت به ارزیابی وضعیت آب کشاورزی به کمک شاخص فقر آبی کشاورزی اقدام شد. به همین منظور پس از تشریح دقیق روش محاسبه شاخص فقر آبی کشاورزی و تدوین فرمول نهایی آن، مطالعه ای به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه در بین کشاورزان شهرستان مرودشت انجام گرفت. در این بخش از مطالعه، همزمان با داده برداری، مشخصات جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) یک نقطه از زمین هر کشاورز پاسخگو به کمک دستگاه جی پی اس (gps) ثبت و مقدار شوری (هدایت الکتریکی) یک نمونه از آب در دسترس وی نیز به کمک دستگاه شوری سنج اندازه گیری شد. یافته های حاصل از محاسبه شاخص برای هر فرد کشاورز حاکی از آن بود که مقدار شاخص فقر آبی کشاورزی برای کشاورزان این منطقه در زیر حد متوسط (کمتر از 50) است. بدین معنا که کشاورزان از نظر وضعیت آب کشاورزی دارای وضعیت نسبتا نامساعدی می باشند. تحلیل اجزای شاخص نشان داد که مقدار "منابع آب سطحی و زیرزمینی" در کل شهرستان در سطح بسیار پایینی است. "دسترسی به منابع آب" و "عوامل زیست محیطی تاثیرگذار بر کمیت و کیفیت منابع آبی" در حد مناسب می باشند. کشاورزان مورد مطالعه از نظر "نحوه مصرف منابع آب" و "ظرفیتهای انسانی، تکنولوژیکی، مالی و اجتماعی برای استفاده بهینه از منابع آب موجود" دارای ضعف می باشند. علاوه بر آن، نتایج تحلیل خوشه ای (cluster analysis) نشان می دهد که کشاورزان مورد مطالعه را می توان از نظر میزان فقر آبی کشاورزی به چهار گروه طبقه بندی نمود. طبقه با کمترین فقر آبی کشاورزی، در مورد همه اجزای شاخص بهترین وضعیت را دارند. نتایج این مرحله از پژوهش نشان داد که "منابع آب کشاورزی" تنها عامل تعیین کننده وضعیت کشاورز در ارزیابی منابع آبی نمی باشد. همچنین جزء "ظرفیت" عامل تعیین کننده ای برای ایجاد تفاوت در وضعیت کشاورزان است. سپس به منظور تعیین مناطق بحرانی مواجه با فقر آبی کشاورزی (hot spots)، به کمک نرم افزار جی آی اس (gis)، نقشه فقر آبی کشاورزی شهرستان تهیه شد. به کمک نقشه، مناطق مواجه با وضعیت بحرانی از نظر آب کشاورزی و همچنین علت فقر آبی کشاورزی در این مناطق معین شدند. نتایج حاکی از تنوع عوامل ایجاد کننده فقر آبی کشاورزی در هر یک از این مناطق بود. در کل، یافته های این پژوهش نشان داد که کشاورزی ایران از نظر وضعیت منابع آبی بسیار ناپایدار بوده و با بحران رو به تزاید مواجه است. شاخص فقر آبی کشاورزی می تواند در شناخت، تدوین برنامه و سیاست های مقابله با بحران آب ابزاری کارآمد باشد. به منظور بهبود وضعیت و تداوم کشاورزی لازم است "ظرفیت های کشاورزان" به ویژه ظرفیتهای دانشی و فنی آنان به منظور "استفاده بهینه از منابع آبی موجود" و "دسترسی پایدار" به آن منابع بهبود یابد. در این میان‏، ترویج و آموزش کشاورزی می تواند نقش بسزایی در تحقق این اهداف ایفا نماید. به همین دلیل توصیه هایی به منظور بهبود وضعیت و مفهوم سازی فقر آبی کشاورزی برای سیستم ترویج کشاورزی ایران ارائه گردیده است.

الگوی تصمیم گیری کشاورزان برای سازگاری با نوسانات اقلیمی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  طاهر عزیزی خالخیلی   عزت اله کرمی

شرایط اقلیم جهان در حال تغییر است که قسمت اعظم این تغییرات در نتیجه فعالیت های بشر است. این تغییرات باعث تشدید نوسانات در شرایط آب و هوایی می گردد. تغییرات و نوسانات اقلیمی می تواند بر بخش های مختلف اعم از کشاورزی، محیط زیست، بهداشت، صنعت و اقتصاد اثرات منفی داشته باشد ولی این تاثیرات بر بخش کشاورزی که به کمترین نوسانات در میزان بارش و درجه حرارت حساس است، بیشتر خواهد بود. هر چند نوسانات اقلیمی شرایط رشد گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد ولی تاثیرات آن تنها اقتصادی و زیست محیطی نیست بلکه تاثیرات اجتماعی مثل کاهش فرصت های شغلی را نیز در بر خواهد داشت. بدون شک تغییرات و نوسانات اقلیمی در حال اتفاق افتادن است و در نتیجه تمام جوامع نیاز دارند بیاموزند که چگونه با این تغییرات پیش بینی شده مقابله نموده و سازگار شوند، لذا سازگاری نسبت به نوسانات رایج و بالقوه اقلیمی پیش شرط توسعه پایدار و کاهش دهنده فقر بوده و باید در سیاست گذاری ها لحاظ گردد. تغییرات و نوسانات اقلیمی یک تهدید جدی بخصوص برای معیشت کشاورزان خرده مالک است چون این افراد منابع کافی مثل اعتبارات مالی یا بیمه محصولات برای مقابله و سازگاری با این نوسانات را در اختیار ندارند و تصمیم گیری آنها برای اینکه چه چیزی و چگونه تولید کنند در یک محیطی پر از ریسک صورت می گیرد لذا کشاورزان نیازمند کمک و حمایت هستند تا تصمیمات مناسبی برای سازگاری با نوسانات اقلیمی بگیرند. با داشتن فرض هایی درباره اینکه چگونه افراد و جوامع به نوسانات اقلیمی پاسخ خواهند داد، و تشخیص اینکه چرا گروه های خاص به شکل های گوناگون رفتار می کنند این فرصت را ایجاد می کند تا در این فرآیند مداخله نموده و به آنها کمک نمود تا تصمیمات بهتری بگیرند. لذا این مطالعه با هدف تبیین فرآیند تصمیم گیری کشاورزان برای سازگاری با نوسانات اقلیمی بمنظور ارائه راهکارهای حمایتی مناسب برای بهبود سازگاری و کاهش آسیب پذیری آنها در شهرستان مرودشت استان فارس در چهار فاز طراحی و اجرا گردید. در فاز اول تحقیق (پژوهش توصیفی) که هدف شناسایی وضعیت موجود تصمیم گیری و اقدامات کشاورزان برای سازگاری با نوسانات اقلیمی بود، با استفاده از روش های مطالعه کتابخانه ای و تحقیقات اسنادی، و همچنین با انجام مطالعه عمیق در سطح 2 روستا در منطقه مورد مطالعه و بهره گیری از فن مصاحبه در گروه متمرکز و مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند داده های لازم جمع آوری شدند. از اصول روش نظریه بنیانی به عنوان راهنمای جمع آوری داده ها و ارائه مدل در این فاز استفاده شد. نتایج این فاز نشان داد کشاورزان میزان نوسانات اقلیمی در منطقه را زیاد ارزیابی می کنند و یکسری شرایط زمینه ای (مشکلات مالی و مشکلات اداری) و شرایط مداخله گر (شرایط تولیدی مزرعه، شرایط اقتصادی و میزان اطلاعات و آگاهی) روی راهبردهای سازگاری با نوسانات اقلیمی تاثیرگذار هستند. در فاز دوم تحقیق (پژوهش استنباطی) که هدف ارزیابی مدل نظری تحقیق در سطح شهرستان مرودشت و ارائه الگوی ساختاری بر اساس یافته های تحقیق بود، با بهره گیری از اطلاعات بدست آمده در فاز اول و همچنین مطالعات کتابخانه ای پرسشنامه تحقیق طراحی شد و با استفاده از روش پیمایش در سطح شهرستان مرودشت مدل نظری مورد ارزیابی قرار گرفت و مدل ساختاری ارائه شد. از مهمترین نتایج این فاز شامل: پایین بودن میزان سازگاری کشاورزان منطقه با نوسانات اقلیمی که در هر سه بعد مورد بررسی پایین تر از حد متوسط بود، بر اساس نتایج رگرسیون مهمترین عامل تاثیرگذار روی سازگاری کشاورزان مشاهده نتایج سازگاری سایر کشاورزان بود، میزان ریسک کار کشاورزی در شرایط نوسانات اقلیمی در تمام ابعاد مورد بررسی بالاتر از حد متوسط بود، و همچنین بررسی ادراک کشاورزان نسبت به آینده کار کشاورزی نشان داد کشاورزان آینده مطلوبی برای کشاورزی منطقه متصور نیستند. در فاز سوم تحقیق (پژوهش معیاری) با توجه به نتایج بدست آمده در دو فاز قبلی و همچنین مطالعات کتابخانه ای مسائل و مشکلات موجود سر راه سازگاری کشاورزان با نوسانات اقلیمی و همچنین راهکارهای پیشنهادی برای بهبود شرایط در منطقه مورد مطالعه تعیین شد. از جمله مهمترین مشکلات کشاورزان برای سازگاری با نوسانات اقلیمی شامل مشکلات مالی، کمبود سرمایه، و عدم دسترسی به اعتبارات مناسب دولتی، مشکلات اداری و بروکراسی طولانی سازمان ها برای اعطای تسهیلات مصوّب، همچنین توزیع ناعادلانه تسهیلات و امکانات دولتی بین کشاورزان بود. راهکارهای پیشنهادی برای بهبود سازگاری کشاورزان نیز در سه بعد اطلاع رسانی، مدیریت مزرعه و اداری و مالی ارائه گردید. در فاز چهارم (پژوهش تجویزی) با انجام یک جلسه گروه متمرکز با کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان مرودشت (منطقه مورد مطالعه) نظرات آنها در مورد منطقی و عملی بودن راه کارهای پیشنهادی مورد ارزیابی قرار گرفت و همچنین با یک سوال کلی و بحث باز نظرات آنها در مورد مشکلات و موانع موجود برای سازگاری کشاورزان با نوسانات اقلیمی و راه کارهای پیشنهادی مورد بحث قرار گرفت. بر اساس نتایج، مقایسه میانگین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب راهکارهای پیشنهادی نشان داد اختلاف بین وضعیت موجود و مطلوب تمام راهکارها از نظر آماری معنی دار می باشد که بیانگر لزوم توجه به تمام آنها می باشد. به منظور اولویت بندی میزان نیاز و لزوم توجه به هر کدام از راهکارهای پیشنهادی برای سازگاری با نوسانات اقلیمی از فرمول نیازسنجی بوریچ استفاده شد. همچنین با تحلیل نظرات کارشناسان 12 مشکل عمده برای سازگاری کشاورزان استخراج و تعیین گردیدند. در پایان مدل تجربی تصمیم گیری کشاورزان برای سازگاری با نوسانات اقلیمی ارائه گردید.

پاسخگویی برنامه درسی به تقاضاهای بازار کار مورد مطالعه: دانش آموختگان کشاورزی دانشگاه شیراز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  فرشته سادات محمدیان ماسوله   غلامحسین زمانی

توسعه انسانی یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند بر توسعه ملی تاثیرگذار باشد. با توجه به جایگاه ویژه سازمان های آموزش منابع انسانی در برنامه ریزی های ملی، چهار عامل می تواند تعیین کننده کیفیت منابع انسانی در سطح کشور باشد: الف) کیفیت دانش پژوهان به عنوان دریافت کنندگان و متقاضیان آموزش، ب) کیفیت مدرسان به عنوان عرضه کنندگان خدمات آموزشی، ج) کیفیت امکانات و تجهیزات ضروری برای فراهم آوردن محیطی مطلوب، د) کیفیت خدمات اداری سازمانهای هدایت کننده برنامه ریزی آموزشی در جامعه. هر یک از این عوامل به نوبه خود، از عناصر عدیده دیگری تاثیر می پذیرند. یکی از مهمترین چالشهای اصلی نظام آموزشی، پاسخگوئی به نیازهای محیط کار است. برنامه های درسی باید با مقتضیات و نیاز جامعه سازگار بوده و به تقاضای نیروی انسانی ماهر و متخصص در بخش کشاورزی پاسخ دهد. پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر پاسخگویی برنامه درسی به تقاضای بازار کار از دیدگاه دانش آموختگان کشاورزی دانشگاه شیراز پرداخته است. انتخاب نمونه ی آماری 400 نفری از دانش آموختگان سال های 85-91 در این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که 48 درصد از پاسخگویان شاغل بوده و میزان انگیزه اشتغال آنها در چهار بعد زیستی، هویتی، کامرانی و آرمانی به ترتیب بالاتر از میانگین می باشد. مهمترین مانع اشتغال دانش آموختگان، توجه بیشتر سیاستگذاران به بخش های صنعت و خدمات و ضعف سیاستها و برنامه های دولت برای استخدام و حمایت از اشتغال دانش آموختگان بوده است. نتایج نشان دهنده آن است که برخی از دروس در کسب و موفقیت شغل دانش آموخته کارآیی ندارند. بطور کلی، برنامه های دانشکده توانایی کافی در ارتباط با آماده کردن دانش آموختگان برای ورود به بازار کار را نداشته است و دانش آموختگان از آموخته های خود بطور کلی رضایت نداشتند. بهترین آمادگی برای اشتغال را دانش آموختگان آبیاری و پایین ترین آمادگی را دانش آموختگان رشته خاکشناسی داشته اند. همچنین بین ابعاد پاسخگویی دانشکده (دیدگاه، موفقیت شغلی، مدت انتظار) با کل رضایت از برنامه کلان دانشکده(رضایت از دروس، امکانات، برنامه ریزی آموزشی، اساتید و کل رضایت از برنامه کلان دانشکده) در تمامی رشته ها به جز رشته آبیاری رابطه معنی داری وجود داشته است.

سازه های موثر بر توسعه کارآفرینی در مشاغل کوچک روستایی شیراز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  بنت الهدی ایزدی   کورش رضایی مقدم

توسعه کسب و کارهای کوچک، عنصری حیاتی در ایجاد بازارهای اقتصادی پویا و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهای در حال توسعه است. در سه دهه پیش نگاه اقتصاددانان به صنایع بزرگ به عنوان موتور رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال، نوآوری و رقابت جهانی بوده است. بنگاه های کوچک و متوسط از جمله مؤثرترین عوامل در رشد و توسعه سیستم های اقتصادی و اجتماعی هر کشوری محسوب می شوند؛ که قابلیت رقابت با صنایع بزرگ را دارند از این رو مورد توجه مسئولین و دولت مردان کشورها قرار گرفته اند. در شرایط فعلی ایران، حرکت به سمت کسب و کارهای کوچک امری لازم و ضروری است. در کشور ما بیش از 90 درصد کل واحدهای تولیدی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار می گیرند، که اخیراً با اجرای طرح هایی مانند بنگاه های زود بازده و ساماندهی مشاغل خانگی بر تعداد متقاضیان اجرای کسب و کارهای کوچک افزوده شده است. توسعه کارآفرینی مقوله مهمی است که دولت ها با اجرای برنامه ها و سیاست هایی در راستای آن گام بر می دارند. در هر کشوری بنا به مقتضیات آن، اهداف خاصی در راستای منافع آن کشور از توسعه کارآفرینی مد نظر است. این تحقیق با هدف کلی شناسایی سازه های مؤثر بر توسعه فرآیند کارآفرینی بر آن است تا راهکارهایی برای توسعه کارآفرینی در کسب و کارهای کوچک کشاورزی ارائه دهد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است، که به روش پیمایشی انجام گرفته و داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شده است. برای تعیین روایی پرسشنامه از روش اعتبار محتوایی و برای سنجش میزان پایایی آن نیز از مطالعه راهنما استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را مدیران کسب و کارهای کوچک کشاورزی که از طریق طرح های ساماندهی مشاغل خانگی و بنگاه های زود بازده کارآفرین اقدام به ایجاد کسب و کار نموده اند، تشکیل می دهد؛ که از بین آنها تعداد 257 نفر با بهره گیری از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و از تکنیک های آماری توصیفی، استنباطی، رگرسیون و تحلیل عاملی بهره گرفته شد. مطابق با نتایج تحقیق، توسعه کارآفرینی در کسب و کارهای کوچک کشاورزی یک فرآیند شامل سودآوری، انطباق با شرایط (انعطاف پذیری)، رضایت مشتری و کارکنان، رقابت پذیری، تجاری سازی ایده، حفظ محیط زیست، اشتغال زایی، نوآوری در محصول یا خدمات، پایداری کسب و کار، حفظ محیط زیست و توسعه منطقه می باشد؛ که از فرد، سازمان و محیط تأثیر می پذیرد. مطابق با نتایج پژوهش، فضای کسب و کار، بکارگیری مدیریت دانش، تجربه قبلی، وجود ویژگی های شخصیتی مانند خلاقیت و برخورداری از مرکز کنترل درونی، حمایت دولت و بهبود فضای کسب و کار همراه با مهارت های مدیریتی از عوامل پیش بینی کننده تغییرات توسعه کارآفرینی در کسب و کارهای کوچک خانگی می باشد. از عوامل تاثیر گذار بر توسعه کارآفرینی بنگاه های زود بازده نیز مهارت های مدیریتی، پیاده سازی مدیریت دانش، فضای کسب و کار، آموزش های خود گردان و سیاست های دولت می باشد. بر طبق تحلیل عاملی این کسب و کارها برای فرآیند توسعه کارآفرینی بیشتر با موانع مالی، موانع بازار، موانع اطلاعاتی و موانع قانونی رو به رو می باشند. در این تحقیق به منظور توسعه کارآفرینی کسب و کارهای کوچک پیشنهادات کاربردی مطابق با نتایج تحقیق ارائه شده است.

بحران کاهش آب و برگشت‏پذیری اجتماعی-اکولوژیک: مورد خانوارهای کشاورز حاشیه تالاب پریشان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  حمیده ملک سعیدی قصرالدشتی   غلامحسین زمانی

در سال‏های اخیر، مسأله استرس‏های زیست‏محیطی ناشی از تغییرات اقلیمی و فعالیت‏های انسانی و پیامدهای اجتماعی و اکولوژیک ناشی از آن به یکی از بحث‏های مهم در جوامع علمی و سیاسی جهان تبدیل شده است. این در حالی است که پیش‏بینی‏ها نشان می‏دهد دامنه بحران‏های زیست‏محیطی احتمالاً گسترده‏تر شده و گروه‏های فقیر و حاشیه‏نشین در برابر این بحران‏ها آسیب‏پذیرتر خواهند شد. برای مثال، شواهد حاکی از آن است که وقوع بحران‏های زیست‏محیطی، چالش‏های عمده‏ای را برای خانوارهای کشاورز ساکن در کشورهای در حال توسعه و به ویژه گروه‏های آسیب‏پذیری که معیشت آنها به میزان زیادی به منابع طبیعی وابسته است، به وجود آورده و زمینه گسترش هر چه بیشتر فقر و تشدید روند مهاجرت را در بین این گروه‏ها فراهم نموده است. بدون تردید، وقوع استرس‏ها و بحران‏های زیست‏محیطی مختلف و به دنبال آن، افزایش چالش‏های پیش‏روی توسعه، نیاز به پاسخ‏ها و فعالیت‏های خاصی را خاطرنشان می‏کند که به افزایش انعطاف‏پذیری سیستم‏های اجتماعی و اکولوژیک کمک نماید. در حال حاضر، یکی از مهمترین بحران‏های پیش‏روی بسیاری از جوامع روستایی، بحران کاهش آب با یک نرخ نگران‏کننده در جهان است. آب از یک سو از مهمترین منابع حمایت‏کننده از معیشت مردم روستایی و به ویژه خانوارهای کشاورز ساکن در حاشیه تالاب‏ها و حوزه‏های آبریز، و از سوی دیگر یکی از حساس‏ترین منابع در برابر تغییرات اقلیمی و فعالیت‏های انسانی است. شواهد فزاینده‏ای وجود دارد که حاکی از نقش بالقوه و بالفعل تالاب‏های حاوی آب شیرین در حفظ کشاورزی، ایجاد اشتغال و درآمد و در نهایت رفع فقر و بیکاری و کاهش مهاجرت حاشیه‏نشینان می‏باشد. در واقع، این حوزه‏ها از مولدترین مناطق جهان محسوب می‏شوند. علی‏رغم اهمیت تالاب‏ها در حفظ معیشت مردم، مطالعات مختلف حاکی از کاهش سطح آب در این حوزه‏ها به دلیل تغییرات اقلیمی و مداخلات انسانی همچون بهره‏وری بی‏رویه از آب برای فعالیت‏های کشاورزی است. با توجه به وابستگی خانوارهای کشاورز حاشیه تالاب‏ها به آب این حوزه‏های آبریز و نظر به این که بحران‏های زیست‏محیطی با شروعی سریع و تقریباً غیرقابل پیش‏بینی همچنان در حال رخ دادن بوده و در آینده نیز ادامه خواهند داشت، این سوال مطرح می‏شود که خانوارهای کشاورز و به ویژه خانوارهای ساکن در حاشیه تالاب‏ها چگونه با بحران کاهش آب کنار آمده و اثرات ناشی از آن را تعدیل نمایند. بسیاری از محققان در تلاش برای درک اثرات بحران‏های زیست‏محیطی ناشی از تغییرات اقلیمی و مداخلات انسانی، پارادایم‏های جدیدی را در مطالعات مربوط به پایداری تلفیق نموده‏اند که در آنها قدرت برگشت‏پذیری اجتماعی-اکولوژیک به عنوان یک ویژگی که تعیین می‏کند چگونه سیستم در زمان رویارویی با فاجعه قادر به حفظ ساختار و عملکرد خود در سطح مطلوبی است مورد تأکید قرار می‏گیرد. برگشت‏پذیری ظرفیت یک سیستم برای حفظ بقاء، سازگاری و رشد در رویارویی با تغییرات را نشان می‏دهد. در این راستا، برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز در برابر بحران کاهش آب، به ظرفیت این خانوارها برای مقابله با این بحران، تعدیل زیان‏های ناشی از آن، حفظ و حتی بهبود در ساختار، عملکرد و ماهیت خود به عنوان یک خانوار کشاورز، از طریق یادگیری، خلاقیت، سازگاری و کنار آمدن اشاره دارد. با توجه به این موضوع، هدف کلی این مطالعه، درک برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز ساکن در حاشیه تالاب پریشان در برابر بحران کاهش آب بوده است. این پژوهش در چهار مرحله انجام گردید. هدف مرحله اول، بررسی رابطه برگشت‏پذیری اجتماعی-اکولوژیک و کشاورزی پایدار در شرایط بحران کاهش آب بوده است. بدین منظور، ضمن برررسی مفهوم کشاورزی پایدار و ابعاد آن، مفهوم برگشت‏پذیری مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت رابطه برگشت‏پذیری اجتماعی‏-اکولوژیک با کشاورزی پایدار مورد بحث قرار گرفت. یافته‏های این بخش از مطالعه حاکی از ضرورت توجه به برگشت‏پذیری به عنوان یک پیش‏نیاز برای دستیابی به کشاورزی پایدار در شرایط وقوع تغییرات و بحران‏ها بود. با توجه به نابسنده بودن مقیاس‏های موجود برای ارزیابی برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز، هدف مرحله دوم پژوهش، توسعه شاخصی برای اندازه‏گیری برگشت‏پذیری این خانوارها در برابر بحران کاهش آب بود. برای این منظور، ضمن استفاده از از ابزارهای مصاحبه گروه متمرکز و پرسشنامه، از تحلیل عاملی اکتشافی (exploratory factor analysis) برای درک فاکتورهای تشکیل‏دهنده شاخص برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز، و از تحلیل عاملی تأییدی (confirmatory factor analysis) برای تأیید ساختار فاکتوری به دست آمده استفاده شد. نتیجه این بخش از مطالعه، توسعه شاخص برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز ((fhrs)farm households resilience scale ) بود که روایی و پایایی آن برررسی و مورد تأیید قرار گرفت. اگرچه شاخص برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز، بر اساس مطالعه خانوارهای کشاورز ساکن در حاشیه تالاب پریشان توسعه یافت، اما این شاخص کاربردی فراتر از محدوده جغرافیایی منطقه مورد مطالعه داشته و پژوهشگران قادر خواهند بود از این شاخص برای اندازه‏گیری کمَی برگشت‏پذیری در برابر بحران کاهش آب استفاده نمایند. هدف مرحله سوم، ارزیابی برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز حاشیه تالاب پریشان با استفاده از شاخص برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز (fhrs)، طبقه‏بندی خانوارها بر اساس متغیرهای برگشت‏پذیری، مدیریت دانش، مدیریت ریسک، ویژگی‏های روانشناختی، امنیت آب، میزان مشارکت در فعالیت‏های ترویجی و فاصله مزرعه تا تالاب، و در نهایت مقایسه گروه‏های مختلف خانوارهای کشاورز با درجه برگشت‏پذیری متفاوت بود. نتایج حاصل از تحلیل خوشه‏ای (cluster analysis) در این مرحله از مطالعه، طبقه‏بندی خانوارهای کشاورز به سه گروه خانوارهای با برگشت‏پذیری بالا، متوسط و پایین بود. همچنین، نتایج حاصل از واکاوی داده‏ها حاکی از تفاوت سه گروه خانوارهای کشاورز با توجه به متغیرهای مدیریت دانش، مدیریت ریسک، امنیت آب، دسترسی به منابع، ویژگی‏های روانشناختی و اقتصادی بود. همچنین، در این بخش از پژوهش، با استفاده از نرم افزار جی آی اس (gis)، ضمن تهیه نقشه برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز در منطقه مورد مطالعه، تأثیر فاصله از تالاب بر برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بخش حاکی از آن بود که با کاهش فاصله، میزان برگشت‏پذیری به دلیل افزایش وابستگی به منابع موجود در تالاب و به ویژه آب کاهش می‏یابد. هدف مرحله چهارم پژوهش، درک نقش ترویج کشاورزی در ایجاد و بهبود برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز در برابر بحران کاهش آب بود. نتیجه این بخش از مطالعه، پاسخ به این سوالات بود که یک سازمان ترویج باید چه اهداف، فرضیات و ویژگی‏هایی داشته باشد تا قادر به ایجاد برگشت‏پذیری در خانوارهای کشاورزی در زمان و به شیوه‏ای مناسب باشد. در کل، نتایج این مطالعه حاکی از برگشت‏پذیری ضعیف اغلب خانوارهای کشاورز بود که دستیابی به کشاورزی پایدار را با توجه به وقوع تغییرات اقلیمی و زیست‏محیطی با مشکل مواجه نموده است. این در حالی است که با توجه به رشد بحران کاهش آب در بسیاری از مناطق جهان، بهبود برگشت‏پذیری خانوارهای کشاورز باید یک هدف هر گونه برنامه توسعه پایدار در مناطق خشک و نیمه‏خشک جهان باشد. بر این اساس، یافته‏های این مطالعه نشان داد، بهبود مدیریت دانش یکی از مهمترین ابزارهای سیاسی اثربخش در ایجاد برگشت‏پذیری خواهد بود. در این میان‏، توصیه‏هایی نیز در رابطه با این که چگونه ترویج و آموزش کشاورزی قادر خواهد بود با ایجاد تغییراتی در اهداف، فرضیه‏ها و ساختار خود نقش بسزایی در ایجاد ظرفیت برای برگشت‏پذیری در خانوارهای کشاورز ایفا نماید، ارائه گردید.

سازه های مؤثر بر رضایتمندی حرفه ای اعضاء تعاونی تولیدکنندگان فرش دستباف شهرستان خرم بید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  عشرت طیبی   داریوش حیاتی

فرش دستباف دومین قلم صادراتی ایران پس از نفت است که بخش عمده¬ای از این صنعت در اختیار زنان زحمتکش این مرز و بوم است. با وجود نقش با اهمیت زنان قالیباف در تولید فرش دستباف و اقتصاد خانوار کمتر مطالعات اندکی در خصوص مسائل و مشکلات این قشر از جامعه انجام شده است. لذا، ضرورت دارد به رضایتمندی حرفه¬ای زنان قالیباف به عنوان تولید¬کنندگان فرش دستباف بیشتر توجه شود. هدف از انجام این پژوهش شناخت سازه¬های موثر بر رضایتمندی حرفه¬ای زنان قالیباف بوده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل زنان قالیباف عضو تعاونی تولیدکنندگان فرش دستباف شهرستان خرم¬بید بوده است که تعداد 226 نفر از اعضاء با روش نمونه گیری متناسب با حجم، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری داده¬ها به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام شد. روایی صوری پرسشنامه توسط یک پانل از متخصصان فن تعیین و پایایی آن از طریق مطالعه راهنما تایید شد. داده های کمی با استفاده از نرم افزار spss و amos نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته¬ها نشان داد سطح رضایتمندی حرفه¬ای اعضاء و رضایتمندی اعضاء از تعاونی در حد چندان مطلوبی نبوده است و قالیبافان از انگیزه پایینی برای قالیبافی برخوردار بوده اند. هم¬چنین یافته¬ها نشان داد عواملی مانند رضایتمندی اعضاء از تعاونی، برخورداری از خدمات آموزشی و ترویجی، دسترسی به مواد اولیه، مشارکت با تعاونی، انگیزه، درآمد ماهانه قالیبافی و مقدار سود بر افزایش رضایتمندی حرفه¬ای موثر می¬باشند. در آخر نیز پیشنهاداتی به منظور ارتقاء و تداوم رضایتمندی حرفه¬ای اعضاء تعاونی ارائه شده است. کلمات کلیدی: رضایتمندی حرفه¬ای، زنان قالیباف، تعاونی فرش دستباف، شهرستان خرم¬بید

استفاده بهینه ازآبیاری قطره ای- نواری توسط گوجه فرنگی کاران شهرستان کازرون: عوامل اثرگذار و پیامدها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  هژبر محقق زاده   عزت اله کرمی

این تحقیق با هدف تعیین عوامل اثرگذار بر استفاده بهینه از سیستم آبیاری قطره ای – نواری در راستای بهبود بهره وری آب کشاورزی به روش تحقیق پیمایشی انجام پذیرفت. یافته ها نشان می دهد نگرش نسبت به اهمیت آبیاری بهینه با آبیاری بهینه رابطه معنی دار مثبت و قوی دارد . نتیجه آزمون رگرسیون نشان می دهد نگرش نسبت به اهمیت آبیاری بهینه، کیفیت آب کشاورزی (ec)، کیفیت خاک زراعی، اولویت های اقلیمی، مقدار مصرف کودها و سموم شیمیایی و شیب زمین زراعی مهمترین نقش را در پیش بینی آبیاری بهینه توسط کشاورزان دارند. همچنین نتایج نشان می دهد آبیاری بهینه با عملکرد، بهره وری آب کشاورزی، هزینه تولید، میزان علف هرز و بیماری های مزرعه رابطه معنی داری دارد.

تحلیل یادگیری کارآفرینانه دانش آموختگان کارآفرین کشاورزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  مریم محمدی   ناصر زمانی میاندشتی

یادگیری، مفهوم اصلی در فعالیت‏های کارآفرینانه و موضوعی تأثیرگذار در موفقیت کارآفرینان است. یادگیری کارآفرینانه به عنوان یادگیری که توسط کارآفرینان در طی فرایندهای ایجاد یک کسب و کار جدید تجربه شده، تعریف گردیده‏است. اهمیت یادگیری در موفقیت کارآفرینان در افزایش شمار مطالعات اختصاص یافته به یادگیری کارآفرینانه در سال‏های اخیر انعکاس یافته‏است. مرور تحقیقات پیشین نشان داد که یادگیری‏کارآفرینانه در ایران به میزان کمی مورد توجه قرار گرفته‏است. اکثر تحقیقات مرتبط با این موضوع خارج از بخش کشاورزی انجام شده، و تاکنون هیچ تحقیقی، یادگیری کارآفرینانه در میان دانش‏آموختگان دانشگاهی را بررسی نکرده‏است. بنابراین، هدف این تحقیق تحلیل یادگیری‏کارآفرینانه دانش‏آموختگان کارآفرین کشاورزی بود. طرح تحقیق اکتشافی ترکیبی از روش‏های کیفی (مطالعه پدیدارشناختی) و کمی (پیمایش) برای انجام این تحقیق استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق دانش‏آموختگان کارآفرین کشاورزی شناسایی شده از طریق اولین گردهمایی ملی دانشجویان و دانش‏آموختگان کشاورزی (120 نفر) بودند. برای انجام مطالعه پدیدارشناختی، 14 کارآفرین به روش هدفمند انتخاب شدند، و در بخش کمی 92 نفر (بر اساس جدول نمونه‏گیری مورگان) از طریق نمونه‏گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده¬های کیفی با استفاده از داستان زندگی و مصاحبه عمیق گردآوری شد. بر اساس نتایج مطالعه پدیدارشناختی، یادگیری کارآفرینانه کارآفرینان کشاورزی شامل 14 درون مایه می‏باشد: تجربه قبلی کسب وکار، یادگیری از خطاها و شکست ها، یادگیری از الگوهای نقش، مخاطره‏پذیری، پشتکار و تلاش برای یادگیری به منظور مدیریت شرایط زندگی روزمره، بهره گیری از منابع اطلاعاتی متنوع، تمایل به خوداشتغالی، حمایت خانواده و آشنایان، دغدغه گزینه¬ها و فرصت‏های شغلی آینده، تمایل به دروس و فعالیت های عملی، علاقه به کشاورزی قبل از دانشگاه، علاقه به کشاورزی در دوران دانشگاه، علاقه به کشاورزی پس از تحصیل، و ایده‏پردازی. به منظور بررسی تعمیم‏پذیری درون‏مایه‏های یادگیری کارآفرینانه پیمایش انجام شد. داده¬های کمی با استفاده از پرسشنامه جمع¬آوری شد. نتایج پیمایش نشان داد که درون‏مایه‏های یادگیری کارآفرینانه قابلیت تعمیم‏پذیری داشتند. درنهایت پیشنهادهایی به منظور توسعه یادگیری کارآفرینانه در میان دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاهی ارائه شد.

سازه های موثر بر رضامندی شغلی با توجه به سبک شخصیتی مروجان کشاورزی استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1379
  منصور غنیان   غلامحسین زمانی

در این پژوهش تعیین عوامل موثر بر رضامندی شغلی در بین سبکهای مختلف شخصیتی مروجان کشاورزی انجام شده است . در این پژوهش با توجه به تئوری بهداشت - انگیزش هرزبرگ و نیز مطالعات متعدد دیگری که در داخل و خارج کشور پیرامون این مسئله انجام شده است ، متغیرهای سن ، سطح تحصیلات ، محل خدمت ، محل سکونت ، سابقه خدمت در ترویج ، شرایط کار، حقوق و دستمزد ، سیاست و خط مشی سازمانی ، شناسایی ، موفقیت ، رشد و پیشرفت ، توانایی ، نحوه سرپرستی مدیران رده بالا ، روابط با همکاران ، مسئولیت و ماهیت شغل به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق در سه استان آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه انتخاب شده است .

بررسی عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشکده های کشاورزی و ارائه رهیافت مناسب آموزشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1377
  رحیم ساعی   غلامحسین زمانی

یکی از عوامل متعددی که در رسیدن به توسعه کشاورزی ضروری می باشد، افزایش تولید در واحد سطح است و این امر فقط در سایه استفاده صحیح از تکنولوژی و نتایج تحقیقات امکان پذیر بوده که بالطبع برخورداری کشاورزان از کارشناسان کارآمد و آگاه را می طلبد. بدین ترتیب فارغ التحصیلان غنی از اطلاعات علمی و عملی در کشاورزی جهت اشتغال یا راهیابی به سطوح بالاتر آموزشی، نیاز به سرمایه گذاری در برنامه های آموزشی دانشجویان کارشناسی با امکانات مورد نیاز را ایجاب می کند. تحقیقات زیادی در این راستا انجام گرفته است که گویای تاثیر بسیاری از متغیرهای مختلف بر پیشرفت تحصیلی می باشند و این تحقیقات نشان می دهند که آموزش تحت تاثیر پنج عامل یادگیرنده، آموزشگر، محتوای دروس ، تجهیزات و امکانات آموزشی و شرایط محیط قرار دارد. لذا هدف این تحقیق، بررسی تاثیر این عوامل در پیشرفت تحصیلی و ارائه رهیافت مناسب آموزشی برای ارتقاء کیفیت برنامه های آموزشی و درسی دوره کارشناسی رشته های مختلف کشاورزی می باشد. در پژوهش حاضر، روش تحقیق پیمایش بکار گرفته شد. نمونه گیری به صورت تصادفی چند مرحله ای (multi stage random sampling) انجام گرفت و از پرسشنامه بعنوان ابزار تحقیق استفاده شد. مجموعا 301 دانشجوی کارشناسی (189 پسر و 112 دختر) از دانشگاه های مختلف کشور (تهران، شیراز، کرمان، تبریز، همدان، اهواز، ارومیه و اصفهان) در فروردین، اردیبهشت و خرداد ماه 1377 مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تهیه پرسشنامه، مطالعه راهنما (pilot study) انجام شد که پس از رفع نواقص ، پرسشنامه نهایی تهیه گردید. روایی صوری (face validity) توسط متخصصین امر تایید گشت و از آماره کرونباخ آلفا (cronbachs alpha) برای سنجش پایایی سوالات پرسشنامه استفاده گردید. میزان پایایی سوالات بین 0/76 و 0/95 محاسبه گردید. برای آنالیز داده ها از آمارهای آزمون فراوانی (frequency)، جدول توافقی (crosstabs)، مربع کای (chi-square)، آنالیز محتوایی (content analysis) آزمون تی (t-test)، آزمون (mannwithny u-test)، تحلیل واریانس یکطرفه (kruskal-wallis) رابطه همبستگی پیرسون (pearson correlation)، رابطه همبستگی اسپیرمن (speareman correlation) تحلیل واریانس یکطرفه (oneway analysis of variance) تحلیل رگرسیونی چندگانه مرحله به مرحله (step-wise multiple regression) و برخی روشهای آماری دیگر، استفاده گردیده است . تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار spss/pc+ انجام گرفت . یافته ها نشان داد که دانشجویان اکثرا مجرد و متولد شهر بودند و همچنین نشان داد که امکانات و تجهیزات آموزشی و شرایط آموزشی در دانشکده های کشاورزی ضعیف بودند.

سازه های موثر در بکارگیری روشهای آموزشی - ترویجی توسط مروجان و کارشناسان ترویج کشاورزی استان مرکزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1380
  جعفر مقدسی   غلامحسین زمانی

هدف تحقیق حاضر تعیین میزان بکارگیری روشهای آموزشی - ترویجی توسط مروجان و کارشناسان ترویج کشاورزی استان مرکزی و همچنین بررسی عوامل موثر یا مرتبط با میزان بکارگیری روشهای ترویجی می باشد.یافته های تحقیق نشان داد که از مجموع افرادی که پرسشنامه را تکمیل نمودند 32 نفر کارشناس ترویج و 69 نفر مروج کشاورزی بوده اند.در مورد رضایت از شغل مروجی، کارشناسان ترویج نسبت به مروجان رضایت کمتری داشته اند . در خصوص صرف وقت مروجان و کارشناسان ترویج به انجام فعالیتهای آموزشی ، کارشناسان 29/42 در صد و مروجان 75/42 درصد از وقت خود را به این امر اختصاص داده اند.میزان شرکت مروجان و کارشناسان ترویج در دوره های آموزشی حرفه ای حین خدمت کم که این میزان بطور متوسط برای مروجان 36/1 دوره و برای کارشناسان 03/1 می باشد. از این 11 روش آموزشی - ترویجی روش آموزش انفرادی و کلاس آموزشی به میزان زیاد و روش های فیلم های آموزشی ، مزارع تحقیقی - ترویجی ، نمایشگاههای کشاورزی و برنامه های رادیویی به میزان خیلی کم مورد استفاده قرار گرفته اند. بکارگیری روشهای ترویجی توسط مروجان و کارشناسان با سن ، سطح سواد و نوع نظام بهره برداری مخاطبان رابطه ای نداشت. دیدگاه مروجان و کارشناسان نشان داد که آنان در اجرای روش های آموزش انفرادی بازدید و گردش علمی و مزارع نمایشی نسبت به سایر روشها موقعیت بیشتری داشته اند بهترین روش ترویجی از نظر مروجان و کارشناسان ترویج در افزایش دانش کشاورزان آموزش انفرادی ، در افزایش بینش کشاورزان ، بازدید و گردش علمی در افزایش مهارت کشاورزان روش احداث مزارع نمایشی است.میزان موفقیت مروجان و کارشناسان در بکارگیری روشهای ترویجی مهمترین عامل موثر در میزان بکارگیری روشهای ترویجی توسط آنان بود ه است. به عبارت دیگر مروجان از روشی بیشتر استفاده می کنند که در آن آموزش دیده و یا احساس می کنند با اجرای آنها بهره بیشتری می گیرند.ایجاد انگیزه بیشتر برای کارکنان ترویج خصوصا کارشناسان ، کاستن از حجم فعالیتهای غیر آموزشی مروجان و کارشناسان افزایش تعداد دوره های آموزشی حرفه ای در مورد روشهایی که پاسخگویان موفقیت کمتری در اجرای آنها دارند و بررسی میزان اثر بخشی و کارایی روشهایی که مروجان و کارشناسان بیشتر به کار می برند، از جمله پیشنهادهایی این پژوهش می باشد.

اثر بخشی برنامه های آموزشی دوره کارشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز از نظر دانش آموختگان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1380
  فضل الله بهرامی   غلامحسین زمانی

پژوهش حاضر تحت عنوان اثر بخشی برنامه های آموزشی دوره کارشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز بر کسب مهارتهای شغلی دانشجویان طراحی و اجرا شد . یافتهای تحقیق نشان داد که جمعیت مورد مطالعه ‏‎85/9‎‏ درصد پسر و ‏‎14/1‎‏ درصد دختر بودند که از این تعداد ‏‎75/6‎‏درصد شاغل و ‏‎13/9‎‏ درصد بیکار ، ‏‎7/5 ‎‏درصد مشغول به تحصیل در دوره کارشناسی ارشد و ‏‎3/5‎‏ درصد نیز در دوره دکترا مشغول به تحصیل بودند. بالاترین درصد اشتغال مربوط به رشته باغبانی و بالاترین درصد بیکاری مربوط به رشته خاکشناسی بود. همچنین مشخص شد که 52 درصد دانش آموختگان در بخش دولتی شاغلند، ‏‎54/7‎‏ درصد شغلشان مرتبط به کشاورزی است و ‏‎27/9‎‏ درصد شغلشان غیر مرتبط به کشاورزی است . نتایج تحقیق در مورد مهارتهای شغلی نشان داد که از بین 13 لیاقت مورد پرسش ، لیاقت های تعهد و پشتگار به عنوان مهمترین لیاقتها از نظر دانش آموختگان شناخته شد. همچنین بین نگرش دانش آموختگان دختر و پسر نسبت به مطلوبیت عوامل مختلف آموزشی ، اختلاف معنی داری وجود داشت و پسران نگرش مثبت تری نسبت به عوامل مختلف آموزش داشتند.مهارت شغلی دانش آموختگان بر اساس محل تولد ، شغل پدر و جنسیت نیز مورد مقایسه قرار گرفت و نتایج نشان داد که دانش آموختگان متولد روستا ، دانش آموختگانی که شغل پدرشان کشاورزی است و دانش آموختگان پسر به ترتیب مهارت شغلی بیشتری نسبت به دانش آموختگان شهری ، دانش آموختگانی که شغل پدرشان غیر کشاورزی است و دانش آموختگان دختر دارند.