نام پژوهشگر: محمدرضا کاباران زاده قدیم

شناسایی الزامات اجرا نظام بهره وری سبز و اولویت بندی آنها با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری چندمعیاره mcdm(مورد مطالعه شرکت سایپا)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1390
  محسن زمانی   جلال حقیقت منفرد

در سده های اخیر توسعه صنعتی جای خود را به توسعه پایدار داده است. امروزه بهره وری سبز بعنوان یک استراتژی همزمان برای استفاده هر چه بهتر از منابع، کاهش ضایعات تولیدی- صنعتی و کاهش آلایندگی های زیست محیطی ناشی از صنایع و تحقق توسعه پایدار مطرح می باشد. هدف از این تحقیق شناسایی و اولویت بندی الزاماتی است که در اجرای نظام بهره وری سبز در شرکت سایپا حائز اهمیت می باشد. این مطالعه به روش توصیفی- پیمایشی انجام پذیرفته است و از نوع هدف یک تحقیق کاربردی محسوب می گردد. جامعه تحقیق حاضر از میان 150 نفر از کارشناسان، متخصصین و مدیران ارشد شرکت سایپا از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه می باشد که با استفاده از آزمون فرین فیشر پایایی آن تایید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از طریق تکنیک آنتروپی و آزمون همبستگی اسپیرمن انجام پذیرفته است. با توجه به مدل تحقیق و الزامات شناسایی شده، نتایج بدست آمده از وزن دهی روش آنتروپی حاکی از آنست که در سطح دوم مدل عوامل بیرونی نسبت به عوامل درونی ارجحیت بالاتری دارند، در سطح سوم مدل عامل محیط زیست دارای بیشترین اهمیت می باشد، در سطح چهارم بیشترین وزن و اهمیت به عوامل انسانی اختصاص دارد و درسطح پنجم مدل که شامل 34 شاخص اثرگذار بر اجرای نظام بهره وری سبز به عنوان سئوالات پرسشنامه مطرح شده اند، دو شاخص آنالیز هزینه- منفعت و رضایت مندی پرسنل به عنوان مهمترین عوامل شناسایی شده اند. طبق آنالیز همبستگی که از طریق آزمون اسپیرمن انجام پذیرفت، مشخص شد که در بین عوامل درونی، عوامل سخت و عوامل نرم از همبستگی بالایی برخوردارند و تقویت در هریک موجب تقویت دیگری می شود، همچنین در بین عوامل بیرونی نیز همبستگی معنی داری در مورد منابع و محیط زیست وجود دارد.

شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر "مدیریت زنجیره تأمین سبز" با رویکرد مدل معادلات ساختاری در صنعت بازیافت ایران (مورد مطالعه: صنایع بازیافت استانهای مازندران و گلستان)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1390
  آرمین نظری   محمدرضا کاباران زاده قدیم

با فشار مقررات دولتی برای اخذ استانداردهای زیست محیطی از یک طرف و رشد فزاینده تقاضای مشتریان برای عرضه محصولات سبز (بدون اثر مخرب بر محیط زیست) مفهوم زنجیره سبز و مدیریت آن پدیدار شد. امروزه مدیران زنجیره تأمین سبز در شرکت های پیشرو از طریق ایجاد مطلوبیت و رضایت مندی از منظر زیست محیطی در سراسر زنجیره تأمین می کوشند تا از لجستیک سبز و بهبود عملکرد محیطی خود در کل زنجیره تأمین به عنوان یک سلاح استراتژیک جهت کسب مزیت رقابتی پایدار سود ببرند و اهداف خود را براساس مدیریت زنجیره تأمین سبز پایه گذاری می کنند. بنابراین به نظر می رسد شناخت و بررسی ابعاد "مدیریت زنجیره تأمین سبز"، موجب ارتقای عملکرد صنعت بازیافت استانهای گلستان و مازندران خواهد شد. به همین منظور، در این پژوهش سعی شده است بعد از مرور ادبیات و شناسایی ابعاد اصلی موثر بر مدیریت زنجیره تأمین سبز به اولویت بندی ابعاد و اولویت بندی زیر شاخص های هر کدام از ابعاد پرداخته شود و سپس راهکارها و پیشنهاداتی را برای بهبود وضعیت مدیریت زنجیره تأمین سبز صنعت بازیافت در استانهای گلستان و مازندران ارائه گردد. بدین منظور پس از مرور ادبیات و شناسایی شاخص ها و انجام مصاحبه، پرسشنامه ای بین خبرگان صنایع بازیافت کاغذ و مقوا، پلاستیک و فلزات دو استان توزیع گردید و 163 پرسشنامه تکمیل شده برگشت داده شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- همبستگی است و برای آزمون فرضیات و پاسخگویی به سوالات تحقیق، از "تحلیل عاملی اکتشافی" و "مدلسازی معادلات ساختاری" استفاده شد. همسو با فرضیات تحقیق، نتایج نشان می دهند به ترتیب عوامل "مدیریت چرخه عمر محصول"، "بازیافت محصول"، "مشارکت سازمانی" و "مدیریت تأمین کنندگان" با مفهوم "مدیریت زنجیره تأمین سبز" صنعت بازیافت استانهای مازندران و گلستان رابطه ی مثبت و معنادار دارند. کلمات کلیدی: مدیریت زنجیره تأمین سبز، مشارکت سازمانی، مدیریت چرخه عمر محصول، بازیافت محصول، مدیریت تأمین کنندگان، مدل یابی معادلات ساختاری، صنعت بازیافت، استان های گلستان و مازندران.

آسیب شناسی مدیریت ارتباط با مشتری با مدل هوانگ در شرکت امداد خودرو ایران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1390
  محسن خسرویان   محمدرضا کاباران زاده قدیم

بازاریابی رابطه مند یکی از شاخه های کلیدی بازاریابی است که امروزه از ابزارهای نوین کامیابی کسب وکارها در فضای رقابتی به شمار می رود. هدف این پژوهش آسیب شناسی مدیریت ارتباط با مشتری با مدل پیشنهادی هوانگ است. کارشناسان واحد مدیریت ارتباط با مشتری ( مرکز تماس )امداد خودرو ایران برگزیده شدند. برای گردآوری نظرات ، پرسشنامه ای تدوین شده که افزون بر تایید روایی توسط تست خبرگان، پایایی آن نیز توسط ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. این موضوع در شرکت امداد خودرو ایران کار شده ، چرا که این شرکت به واسطه حضور گسترده خود در شبکه جاده ای تا دورترین نقاط کشور و همچنین توسعه چشمگیر صنعت خودرو کشور در زمینه امدادرسانی و تامین اطمینان خاطر دارندگان خودرو مساله جذب ، حفظ و رضایت مشتری توجه زیادی را برای شرکت خودروساز می طلبد. بنابراین در این پژوهش وضعیت فعلی و مطلوب مدیریت ارتباط با مشتری از دیدگاه کارشناسان crm بررسی و به نوعی آسیب شناسی پرداخته است. نوع تحقیق توصیفی ، پیمایشی و به وسیله 4 بعد دانش ،تعامل، ارزش ورضایت مشتری به عنوان شاخص های crm به شناسایی شکاف بین وضعیت فعلی و مطلوب crm پرداخته است. بوسیله آزمون تی و ویلکاکسون تک نمونه ای و زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .نتایجی که استخراج گردید حاکی از آن است که وضعیت فعلی crm نزدیک به متوسط است و وضعیت مطلوب بالاتر از آن قراردارد و در نهایت بین وضعیت فعلی و مطلوب crm شکاف وجود دارد.با استفاده از آزمون anova تفاوت معنی داری بین بعدهای مختلف مشاهده نشد. بدین ترتیب، با استفاده از تکنیک آنتروپی نقاط بهبود الویت گذاری شد.

ارایه مدل مفهومی جهت بررسی آمادگی سازمان برای پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری crm (مطالعه موردی شرکت ایران ترانسفو)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1390
  حمیدرضا رضایی   حسین ادب

مدیریت ارتباط با مشتری معادل فارسی customer relatioship management است. رابطه قوی با مشتریان مهمترین رمز موفقیت هر کسب وکار است. اصل و ریشه مفهوم «مدیریت ارتباط با مشتری» این اصل قدیمی است که «همیشه حق با مشتری است». در چند سال اخیر، افراد دانشگاهی، فروشندگان نرم افزار، مشاوران کسب و کارها در این زمینه در گیر شده اند و مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری که به معنی تلاش های سازمان جهت ایجاد و ارایه ارزش بالاتر به مشتری است را توسعه داده اند. لذا امروزه، بخش قابل توجهی از بودجه سازمان ها مصروف امور مربوط به مشتری می شود اجرای موفق پروژه crm همانند هر پروژه دیگری مستلزم وجود زیرساخت ها و شرایط گوناگونی می باشد ،وقتی یک پروژه crm شروع می شود، بسیاری از سازمان ها ممکن است بازگشت قابل توجهی را از آن انتظار داشته باشند، نظیر: افزایش درآمد، کاهش هزینه. بسیاری از سازمان ها پس از اجرای crm همچنان در حال پرسیدن این سوال هستند که آیا این سیستم منجر به رضایت مشتری شده است و تا چه حد موفق بوده است؟ هنوز به طور واضح مشخص نیست که چرا و چگونه یک سیستم crm موفق می شود، در حالی که بقیه با شکست مواجه می شوند و بهترین راه حل پیش روی مدیران سازمان ها این است که قبل از پیاده سازی crm از آمادگی سازمان خود برای پیاده سازی crm و عوامل مرتبط با آن اطلاع پیدا نمایند و در صورت اطمینان از آمادگی های لازم در سازمان مبادرت به این کار نمایند. با توجه به ریسک های فراوان اجرای crm و نرخ بالای شکست آن، سازمان ها نیازمند برنامه ریزی دقیق برای مواجه با این خطرات هستند. این پژوهش ضمن ارایه یک مدل مفهومی برای تعیین میزان آمادگی سازمان جهت پیاده سازی crm ،به بررسی عوامل و شاخص های مرتبط در مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت ایران ترانسفو پرداخته و تعیین می نماید که این شرکت بر اساس عوامل و شاخص های به دست آمده از نظر میزان آمادگی برای پیاده سازی crm در کجا قرار گرفته است و آمادگی آن تا چه میزان است و نیز قابلیت های شرکت برای بکارگیری موثر مدیریت ارتباط با مشتری را بررسی کرده و تعیین نموده که مسیر آینده آن بر اساس ضعف هاو قوت های مشخص شده به کدام جهت می باشد تا به شرکت کمک نموده تا بتواند بر اساس نتایج حاصله، خود را برای اجرای موفق crm آماده تر ساخته به سرمایه گذاری در چنین فعالیت مهمی بپردازد. این پژوهش شامل سه مرحله به شرح ذیل می باشد: ? الف) مطالعات مربوط به شناخت مبانی نظری تحقیق ? ب) طراحی و توزیع پرسشنامه ارزیابی عوامل و شاخص های به دست آمده ? ج) جمع آوری اطلاعات مربوط به شاخص ها و عوامل از کارشناسان و خبرگان شرکت ایران ? د) تجزیه وتحلیل داده ها جمع آوری شده به کمک روش های آماری ? ذ) محاسبه وزن شاخص ها ر) جمع آوری اطلاعات مربوط به آمادگی شرکت ایران ترانسفو

تدوین برنامه استراتژیک با استفاده از ابزار فرآیند تفکر تئوری محدودیت ها در شرکت های کوچک و نوپای ایرانی (مطالعه موردی: شرکت کیان پرداز هوشمند)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1391
  سعید طهماسبی نژاد   محمدرضا کاباران زاده قدیم

امروزه سازمان ها دریافته‎ اند که برای بقا در محیط پرتلاطم پیرامون خود نیاز به برنامه ریزی استراتژیک دارند. می توان مدیریت استراتژیک را بدینگونه تعریف کرد "هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه که سازمان را قادر می سازد به هدف های بلند مدت خود دست یابد" همانطور که از تعریف استنباط می شود فرآیند مدیریت استراتژیک در برگیرنده سه مرحله می باشد: تدوین استراتژی ها، اجرای استراتژی ها و ارزیابی استراژی ها. سازمانهای نوپا و کوچک برای برنامه ریزی استراتژیک نیاز به روشی دارند که برپایه خلاقیت بوده و اثر شهود را نادیده نگیرد و انعطاف پذیر باشد. فرآیند تفکر تئوری محدودیت ها روشی نظام مند برای مدیریت ارشد فراهم می کند تا بتواند با استفاده از بصیرت و ادراک جمعی اقدامات استراتژیک ممکن و اجرایی اتخاذ کنند. هدف کلی تحقیق تدوین برنامه استراتژیک با استفاده از ابزار فرآیند تفکر تئوری محدودیت ها در شرکت کیان پرداز هوشمند می باشد.در کنار این هدف آشنایی با ابزارهای فرآیند تفکر، بررسی استراتژیک سازمان نوپا، شناخت نواقص شیوه برنامه ریزی استراتژیک سنتی، بررسی ویژگی های مدل پیشنهادی و نهایتا بکارگیری روش در شرکت کیان پرداز هوشمند مدنظر است فرآیند تفکر برای برنامه ریزی استراتژیک 5 نمودار ارائه می کند که عبارتند از درخت واقعیت جاری، درخت واقعیت آینده، نمودار ابر محو کننده، درخت پیش نیاز و درخت انتقال که برنامه ریزی استراتژیک با تکیه بر این ابزارها برای سازمان کیان پرداز هوشمند تدوین شد. محقق ازترسیم درخت واقعیت جاری به این نتیجه رسید که مشکل اساسی سازمان که ضعف مالی و قائم بفرد بودن کارها است، از ترسیم نمودار ابر محوکننده تزریق "استفاده از نیروی متخصص پاره وقت" استخراج شد، از ترسیم درخت واقعیت آینده آموزش نیروهای تازه وارد توسط مدیرعامل و استفاده از نیروی متخصص بعنوان پیمانکار دسته دوم دو اقدام اصلی شناخته شدند، از ترسیم نمودار پیش نیاز موانع موجود بر سر راه تزریق بدست آمده از مراحل قبل و اهداف میانی لازم جهت غلبه بر آنها مشخص شد و نهایتا در درخت انتقال هدف « انتظارات از پیمانکاران از طریق بسته های کاری مشخص شده و در روزنامه های کثیرالانتشارآگهی می شود » توسط گروه خبرگان به عنوان هدفی پیچیده با مانعی جدی شناخته شد و برای رفع آن راهکاری قدم به قدم ارائه شد.

ارزیابی نابی فناوری اطلاعات و ارائه راهکارهای بهبود آن (مطالعه موردی: مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1392
  مجید رمضانی   جلال حقیقت منفرد

با توجه به حوزه وسیع کارایی فناوری اطلاعات سازمان و بهره گیری روزافزون از این خدمات، سازمانهای فناوری اطلاعات امروزه با یک چالش جدی مواجه می باشند: کاهش هزینه ها در حالی که سطح خدماتشان ارتقاء می یابد. همچنین فناوری اطلاعات بایستی نقش یک رهبر فعال را به منظور اعمال تغییر، توسعه، نوآوری و توازن در سرتاسر سازمان برای خود در نظر بگیرد تا بتواند انعطاف پذیری را در کنار کارایی برای فرایندهایی که ارزش آفرینی نموده و احتمالاً مزیتهایی در نگاه هر مشتری ایجاد می نمایند، بوجود آورد. حال سوالی که مطرح می شود این است که چگونه می توان این اهداف را که در هر سازمانی وجود دارد با وجود منابع محدود برآورد نمود؟ برای پاسخ به این سوال ما از مباحثی که از تفکر ناب آموخته ایم بهره گرفته ایم. در تحقیق حاضر با مدنظر قرار دادن اهمیت موضوع و با هدف ارزیابی نابی فناوری اطلاعات سازمان ابتدا سنجه های عملکردی مربوط به هر یک از عوامل نابی فناوری اطلاعات را شناسایی کرده و پس از سنجش میزان نابی هر کدام از آنها از طریق پاسخگویی به سوالات تحقیق توسط نمونه آماری مشخص شده، به ارزیابی نابی فناوری اطلاعات سازمان پرداخته شد. سپس با استفاده از آزمونهای توصیفی به بررسی فرضیات تحقیق، اولویت بندی عوامل و رابطه آنها با یکدیگر و میزان اثرگذاری هر کدام بر نابی فناوری اطلاعات سازمان پرداخته ایم. در انتها نیز با توجه به نتایج حاصله که نشان دهنده نابی در حوزه های بیش پردازش، تولیدمازاد، انتظار، حمل ونقل، دانش مازاد نیروی انسانی و ضایعات زیست محیطی و عدم نابی در حوزه های موجودی، نواقص وخطاها و پیچیدگی غیرضروری می باشد به ارائه راهکارهایی جهت بهبود نابی در حوزه فناوری اطلاعات سازمان پرداخته شده است.

استفاده از مدل ترکیبی تئوری محدودیتها (toc) و تجزیه و تحلیل حالات شکست خطا (fmea) جهت کاهش بروز گلوگاههای تولیدی (مورد مطالعه شرکت ارتعاشات صنعتی ایران)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1392
  فرشید شیرکوند   محمدرضا کاباران زاده قدیم

تئوری محدودیتها ((toc روش اداره و مدیریت سیستمهای پیچیده می باشد. (www.focusedperformance) به عبارتی دیگر، toc روشی برای مدیران است که بتوانند نتایج کارکردهایشان را به نحو احسن پیش بینی بکنند. تئوری محدودیتها را می توان نگرش سیستماتیک نوین در فرآیند تفکر نیز نامید ((en.wikipedia.org تئوری محدودیتها مبتنی بر بهبود مستمر بوده و تمرکز اصلی آن بر شناسایی محدودیتها و گلوگاههای تولیدی به منظور افزایش مستمر بازده کل کارخانجات است. تئوری محدودیتها معتقد است که هر سبستم محدودیتهایی دارد و محدودیت ها ظرفبت و بازده سیستم را تعیین می کنند و وجود محدودیتها نشان دهنده پتانسیل برای رشد وانجام تغییرات نتیجه بخش است. ونیز اگر می خواهید توان وظرفبت را افزایش دهید باید بر روی شناسایی و بهبود محدودیتها یا گلوگاهها تمرکز کنید تئوری محدودیتها در حوزه تولید مطرح گردیده و در ایران به صورت کاربردی ،کمتر مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش با مطالعه منابع مختلف toc وبررسی نقاط ضعف و قوت آن و نیز بررسی شرایط موجود شرکت مورد مطالعه،سعی شده تا با یک دید عملگرا نسبت به این تئوری پرداخته شود و نتایج مورد نظر کسب گردد. از طرف دیگر به منظور ارتقاء عملکردی این این تکنیک و نیز جلوگیری وکاهش احتمال بروز مجدد محدودیتها و گلوگاههای شناسایی شده و مشابه آنها، به صورت تلفیقی از ابزار fmea (آنلیز حالات بالقوه خرابی و آثار آن) استفاده شده است و این مدل در کارخانه ارتعاشات صنعتی ایران با جامعه آماری 60 نفر مورد آزمون واقع شده و با استفاده از آزمونهای آماری و به کارگیری نرم افزار spss نتیجه استفاده از این مدل در شرکت مذکور مورد بررسی قرار گرفت و ونتایج حاصل نشان داد که شرکت دارای وضعیت متوسطی بوده و به کار گیری این مدل موجب رفع مهمترین محدودیتهای شناسایی شده گردیده و وضعیت آن را بهبود می بخشد.(ماهنامه کنترل کیفیت،شماره 26، 70) فرضیات مورد استفاده در این مدل عبارتند از: 1- کاهش هزینه های عملیاتی 2- افزایش تولید 3- کاهش احتمال بروز محدودیتهای مشابه 4- افزایش رضایتمندی مشتریان 5- کاهش موجودی کلیه فرضیات با استفاده از آزمون t تک متغیره مورد آزمون قرار گرفت و همگی اثبات شدند.

بررسی ساز و کارهای بهبود خدمات تجاری سازی مورد نیاز شرکت های دانش بنیان مستقر در مراکز رشد و فناوری استان های تهران و البرز
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت و حسابداری 1393
  سپیده امیری ساروکلائی   حسین شعبانعلی فمی

ورود فناوری های جدید به عرصه زندگی، ماهیت رقابت های صنعتی و اقتصادی را بنحوی گسترده تغییر داده است. برای ورود به عرصه رقابت های جهانی تجاری سازی فناوری های جدید یک الزام و ضرورت حیاتی است. تجاری سازی فعالیت پیچیده ای است که منجر به کارآفرینی، استقلال مالی، رشد سازمانی و اقصادی، ایجاد فرصت های جدید در محیط کسب و کار و افزایش نوآوری می گردد، اما با اینکه تجاری سازی امر بسیار مهمی است همیشه این امر با موفقیت انجام نمی شود زیرا که عوامل متعدد بسیاری از جمله عوامل: سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فردی، سازمانی،... در آن تاثیر دارند. از این رو این تحقیق با هدف بررسی سازو کارهای بهبود تجاری سازی در شرکت های دانش بنیان انجام شد. این پژوهش از لحاظ جهت گیری و هدف از نوع پژوهش های کاربردی است.جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیرعامل های شرکت های دانش بنیان مستقر در مراکز رشد استان تهران و البرز، که جمعا 321 نفر می باشند که با روش نمونه گیری طبقاتی 175 نفر بعنوان حجم نمونه برآورد گردید. ابزار اصلی در این پژوهش پرسشنامه بود که روایی آن بوسیله پانل متخصصان در این رشته و تعدادی از اساتید احراز گردید و برای میزان پایایی پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ برای قسمت های مختلف پرسشنامه استفاده شد و مشخص گردید که ابزار تحقیق دارای اعتماد است. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد که: مهمترین محدودیت در تجاری سازی عدم وجود منابع مالی در دسترس برای شرکت های دانش بینان است و بعد از آن تغییر سلایق مشتریان بدلیل تغییر تکنولوژی، عدم تطابق محصولات با نیازهای مشتریان، موانع ذاتی محصول مانند پیچیدگی و چند تخصصی بودن، پیشرفت سریع تکنولوژی، قرار دارند. نتایج نشان داده اند که مهمترین راهکار در بهبود امر تجاری سازی عملکرد خوب محصول در ارضای نیازهای مشتریان است و بعد از آن محصول منحصر بفرد با تقاضای بازار شفاف، دسترسی به خدمات استانداردسازی، استفاده از نیروی های متخصص، پیش بینی دقیق بازار، قرار دارند. نتایج بدست آمده همچنین نشان دادند که مهمترین خدمات در شرکت های دانش بنیان مشاوره مالی و حسابداری هستند در حالیکه شرکت ها بیشترین دسترسی را به خدمات آزمایشگاهی دارند.

طراحی سیستم جانمایی شعب بانک با رویکرد گسترش عملکرد کیفیت (qfd) و استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل شبکه (anp) (بررسی موردی: شعب حوزه 4 و 5 تهران بانک پارسیان)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1391
  زهرا شهرستانی   جلال حقیقت منفرد

تصمیمات مکانی، جستجو برای استقرار، جابجایی یا توسعه جغرافیایی فعالیت های سازمان را شامل می شود. با گسترش دیدگاه اقتصاد سرمایه داری و نگرش به مکان به عنوان کالای اقتصادی، رقابت برای استقرار در مناسب ترین مکان شدت یافته و انتخاب آن به عنوان هدف اساسی فعالیت های اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است.در این میان مسأله مکانیابی برای بنگاه هایی که دارای شعب متعدد هستند مانند بانک ها از حساسیت بیشتری برخوردار است چراکه مسأله تصمیمات مکانی پیش روی بنگاه پیچیده تر می شود و به دلیل هزینه ثابت بلند مدت گزافی که ایجاد چند شعبه بر سازمان تحمیل می کند، غلبه بر پیامدهای ناگوار حاصل از تصمیمات نامناسب مکانی، بسیار سخت و گاهی جبران ناپذیر خواهد بود. در پایان نامه حاضر نمونه را به دو قسمت مشتریان و مدیران بانک تقسیم کرده و مهمترین معیارهای مکان شعب از نظر نمونه ای از مشتریان و مدیران بانک انتخاب و سپس معیارها اولویت بندی شده است. سپس نظر مدیران و مشتریان در رابطه با مقایسه معیارها خواسته شده است و در نهایت با استفاده از تکنیک رویکرد گسترش کیفی (qfd) و سپس مقایسه زوجی معیارها با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل شبکه (anp) مدلی برای انتخاب بهترین مکان برای تأسیس شعبه با توجه به کاربری آن و با توجه به نیازهای بانک فراهم شده است

بررسی عوامل موثر بر عملکرد کارکنان ستادی وزارت صنعت، معدن و تجارت
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1392
  سمیه حسینی   محمدرضا کاباران زاده قدیم

عملکرد هرسازمان تابع عملکرد منابع انسانی آن است. بنابراین هدف از انجام این تحقیق، بررسی عوامل موثر بر عملکرد کارکنان ستادی وزارت صنعت، معدن و تجارت می¬باشد .این تحقیق براساس الگو برداری از مدل هرسی و گلداسمیت1981، موری اینسورث و نیویل اسمیت2001 و دسلر1980 بوده که 14 عامل توانایی، وضوح، کمک، انگیزش، ارزیابی، اعتبار، محیط، ارزشها، تناسب شغل و شاغل، پاداش، آموزش، ارتباطات سازمانی، قدرت و رهبری و هدف¬گذاری برگزیده شده است.تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و کاربردی است که جامعه کارکنان آن 1587 نفر بوده و نمونه آماری تحقیق 210 نفربا استفاده از فرمول مرگان به صورت تصادفی انتخاب شده¬اند. ابزار اندازه¬گیری تحقیق فیش¬برداری و پرسشنامه بوده و محاسبات و تجزیه و تحلیل داده¬ها با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره، و خطی بودن رابطه بین متغیرها از طریق آزمون (anova) بررسی شده و همچنین با کمک نرم افزار spssمیزان همبستگی سهمی متغیرها مشخص گردیده است . نتایج تحقیق نشان داد که برای مشخص نمودن عوامل موثر بر عملکرد کارکنان ستادی وزارت صنعت، معدن و تجارت (تأثیر 14 متغیر مستقل بر متغیر وابسته) ازضرایب توسط آماره t مورد آزمون قرار گرفته است تا معنی داری حضور آنها در معادله رگرسیون مشخص گردد و مقدار (670/12015 f=) و سطح معنی¬دار تمام این ضرایب در سطح (001/0) مورد تأیید قرار گرفته است پس می¬توان نتیجه گرفت که تمام عوامل در عملکرد کارکنان موثر هستند و بیشترین عامل تأثیرگذار متغیر اعتبار به میزان 116/0 همبستگی سهمی966/0همبستگی جزیی و822/0 همبستگی دو متغیری و کمترین عامل تأثیرگذار محیط با میزان 041/0 همبستگی سهمی792/0همبستگی جزیی و454/0 همبستگی دو متغیری است. همچنین سایر متغیرها از بیشترین به کمترین شامل: حمایت، آموزش، ارزیابی، قدرت ورهبری، توانایی، وضوح، هدف¬گذاری، تناسب شغل و شاغل، ارتباطات، انگیزه، ارزشها، پاداش ومحیط است.

بررسی و شناسایی عوامل موثر سیستم کنترل کیفیت شرکت ایران صنعت قم
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت و حسابداری 1394
  وحید محرابیان   محمدرضا کاباران زاده قدیم

هدف از این تحقیق، بررسی و شناسایی عوامل موثرسیستم کنترل کیفیت در شرکت ایران صنعت قم می باشد تعداد کارکنان جامعه مورد مطالعه 360 n=360)) نفر می باشد که در این تحقیق بوسیله فرمول محاسبه تعداد نمونه برای جامعه محدود((کوکران))، 186 ( (n=186نمونه برای مطالعه، در نظر گرفته شده است. جهت جمع آوری اطلاعات در مورد مساله تحقیق از پرسشنامهjdi اسمیت و همکارانش(1969) که یک پرسشنامه معتبر و استاندارد است، با مقیاس 5 ارزشی لیکرت و ضریب پایایی 7/0 استفاده شده است.که این پرسشنامه پنج بعد آموزش. مشارکت . طراحی . روش تولید . حقوق و مزایا را اندازه گیری کرده که در اینجا فرضیات تحقیق هم بر همین اساس عنوان شده اند و اثرات آنها بر بهبود کیفیت ، مورد بررسی قرار گرفته اند.جمع آوری اطلاعات تحقیقات، ابتدا با استفاده از فاکتورهای ویژگی های آزمودنی ها که توسط کادری دربالا پرسشنامه که مربوط به مشخصات فردی می باشد آغاز شده و سپس به توصیف یافته ها تحقیق پرداخته و در انتها فرضیه ها تحقیق با استفاده از آزمون t در سطح خطا p ?0/05 اندازه گیری شده است که نتایج حاصله بیانگر این می باشد،، از آنجا که در تمامی ابعاد ذکر شده 0 sig =(سطح معنی داری محاسبه شده)بوده و از ? = 0/05 کمتر می باشد چون میانگین نمونه ها تمامی ابعاد بزرگتر از 5 (test value)می باشد، لذا عوامل موثر در پرسشنامه حاضر، بر بهبود کیفیت تاثیرگذارند که به ترتیب مشارکت . آموزش.حقوق و مزایا. روش تولید و طراحی دارای بیشترین اثرات میباشد. واژگان کلیدی: بهبود کیفیت-آموزش-مشارکت-طراحی-روش تولید- حقوق و مزایا

شناسایی و اولویت بندی استراتژیهای سطح کل موثر بر موفقیت و تداوم حیات شرکت ایران خودرودیزل با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1393
  علیرضا اخوان عالی   محمدرضا کاباران زاده قدیم

با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، مطالب و پیشنهادات پژوهش حاضر در بخشهای زیر ارائه می گردد: با توجه به رابطه مثبت و معنادار میان موفقیت و تداوم حیات شرکت ایران خودرو دیزل وعوامل موثر بر آن ("استراتژی های هدایتی "، استراتژی های سرپرستی " و " استراتژی های پرتفولیو ")، می توان راهکارهایی بدین صورت ارائه داد: الف- عامل استراتژی های هدایتی: مهمترین عامل تاثیرگذار بر موفقیت و تداوم حیات شرکت ایران خودرو دیزل از طریق بکارگیری آزمون فریدمن می باشد. با توجه به رابطه مثبت این عامل با موفقیت و تداوم حیات سازمان / شرکت (مطالعه موردی: شرکت ایران خودرو دیزل) و همچنین از آنجا که زیر معیارهای استراتژی رشد-تنوع و استراتژی رشد-تمرکز بعنوان اولین و سومین زیر معیارهای مهم و تاثیر گذار انتخاب شد، لذا این مطلب درک و توجه بیش از پیش مدیران تصمیم گذار به عامل استراتژی های هدایتی را جهت موفقیت و تداوم حیات شرکت ایران خودرو دیزل را نشان میدهد. ب- عامل استراتژی های پرتفولیو: دومین عامل تاثیرگذار بر موفقیت و تداوم حیات سازمان / شرکت (مطالعه موردی: شرکت ایران خودرو دیزل) از طریق بکارگیری آزمون فریدمن می باشد. ج-عامل استراتژی های سرپرستی: سومین عامل تاثیرگذار بر موفقیت و تداوم حیات سازمان / شرکت (مطالعه موردی: شرکت ایران خودرو دیزل) از طریق بکارگیری آزمون فریدمن می باشد.

شناسایی و اولویت بندی ابعاد فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر کارآفرینی و ایجاد کسب و کار در سازمانها با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1393
  مهدی النچری   محمدرضا کاباران زاده قدیم

تحقیق حاضر با هدف بررسی کارآفرینی در بستر فناوری اطلاعات انجام شده است. بدین منظور مشارکت فناوری اطلاعات در کارآفرینی و ایجاد فرصت های شغلی بررسی می شود. نحوه تعامل دوطرفه فناوری اطلاعات و کارآفرینی نیز از سوی دیگر مورد بررسی قرار می گیرد تا بتوان تصویری روشن از توانمندی های بالقوه و بالفعل این فناوری در ایجاد فرصت های شغلی جدید ارائه نمود. همچنین به منظور بررسی عملی رابطه بین فناوری اطلاعات و تاثیرآن بر ایجاد کارآفرینی ، تحقیقی از نوع پیمایشی طراحی شده که در آن جامعه آماری تحقیق نیز شامل کارکنان ناحیه 2شهرداری منطقه 3 تهران بوده اند. در ادامه ضمن مروری بر ادبیات موضوع در حوزه فناوری اطلاعات و کارآفرینی، مبانی نظری ارائه شده در خصوص ارتباط بین این دو حوزه بیان می شود. سپس براساس طراحی دو پرسشنامه و داده های حاصل از آنها، آزمون های آماری لازم انجام گرفته تا رابطه بین فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر ایجاد کارآفرینی تبیین شود. تحقیق حاضر، به شناسایی و اولویت بندی ابعاد فناوری و تاثیر آن بر کارآفرینی و ایجاد کسب و کار در سازمان ها (مطالعه موردی: ناحیه 2شهرداری منطقه 3 تهران) خواهد پرداخت. 1-2- .بیان مساله رشد فناوری اطلاعات تاثیرچشمگیری بر محیط اجتماعی و بطور خاص بر نحوه انجام کسب و کار داشته است . فناوری اطلاعات فضای اجتماعی و کسب و کار را تغییر داده و موجب گردیده تا شکل، ساختار، ارتباطات و تعاملات سازمانها کاملاً دگر گون شود . پیشرفت در فناوری پایگاه داده ها ، ارتباطات، فناوری پردازش تصویر و انتقال داده ها و دیگر جنبه های فناوری موجب ایجاد فرصتهای نو در انجام کسب و کار و کاهش در هزینه ها و ارتقاء اثر بخشی و کارایی سازمانها شده است. در حالیکه فن آوری اطلاعات دائماً رو به رشد است ، لیکن هزینه های آن بطور مستمر رو به کاهش است. این در حالی است که سایر هزینه ها مانند انرژی ،مواد اولیه ، دستمزد کارکنان و دیگر هزینه های تولید در حال رشد است. لذا کاربرد فناوری اطلاعات می تواند موجب کاربردهای فراوانی در کسب و کار و کاهش هزینه ها در کل شود . یکی از چالشهای مدیریت در دهه اخیر پیوند فناوری و کسب و کار است .مدیران موفق آموخته اند که بایستی دانش کسب و کار خود را با دانش فناوری اطلاعات در هم آمیخته و در تصمیم گیری ها از آن استفاده نمایند . تسهیل در اجرای استراتژیها و ایجاد فرصتهای نو از طریق از بین بردن محدودیتهای زمان و مکان انجام کسب و کار و ورود به دنیای کسب و کار الکترونیک فناوری اطلاعات فرصتهای جدیدی را برای نو آوری در کالا و خدمات به وجود می آورد. (دکتر صرافی زاده – اصغر-فناوری اطلاعات کسب برتری رقابتی از طریق فناوری - 1392) بنابراین سوال اصلی پژوهش حاضر را می توان بدین صورت مطرح کرد: عوامل موثر بر فناوری و تاثیر آن بر کارآفرینی و ایجاد کسب و کار در سازمان ها (مطالعه موردی: ناحیه 2شهرداری منطقه 3 تهران) کدامند و اولویت بندی آنها بر اساس تکنیک ناپسیس فازی چگونه است؟ 1-3- اهمیت موضوع امروزه تمامی کشورها برای دستیابی به هدفهای راهبرد ملی،رشد اقتصادی،پویایی فرهنگی،تعالی مدنی و سیر توسعه پایدار بر مبنای بسط نوآوری،فناوری و کارآفرینی،مدیریت دانش و دانایی محوری در سطوح و حوزه های مختلف ،در پی بالندگی سرمایه انسانی و ارتقای کیفیت نیروی انسانی خویش است.به همین منظور دولت ها قسمت اعظم بودجه سالانه خود را به بخش آموزش،به ویژه آموزش عالی و بهسازی کیفیت تولید آموزش نیروی انسانی ،اختصاص می دهند(سامتی و همکاران،1382). نیروی انسانی متخصص ، مهمترین عامل توسعه در هر جامعه است .فیلیپ کومبز،رئیس موسسه بین المللی تعلیم و تربیت وابسته به یونسکو ،معتقد است که تعلیم و تربیت دستگاهی است که در مدخل خویش جوانانی را دریافت می کند که اجتماع خانوادگی و روابط مجاورت ،تبدیلاتی در ایشان ایجاد کرده است و آنگاه آنان را تحت تاثیر اعمالی قرار می دهد که تعلیم یا تربیت می نامند و بعد از تغییراتی که در ایشان انجام گرفت خروج آنان را برای ورود در اجتماع وخاصه برای اشتغال به فعالیت شغلی تحویل میدهد(کومبز1،ترجمه صفاری ،1349). در دنیای امروز سواد کافی نیست. تخصص ،لازمه کار است،چه قدرت تولید از تخصص سرچشمه میگیرد(فرمانفرمائیان،1349). روند تحولات جهانی مانند تغییرات چشمگیر در وضعیت جمعیتی، استقبال از مهاجرت، ظهور فناوریهای جدید و طرح دیدگاههای نوین در مدیریت و سازمان افقهای تازه ای را فراروی برنامه ریزان امور اشتغال قرار داده است. فناوری اطلاعات هم موجب تولید موقعیتهای جدید شغلی و هم زمینه ساز تغییرات بنیادی در بسیاری از مشاغل دیگر بوده است. جهانی شدن، تسهیل در ارتباطات و تغییرات اقتصادی موجب پیدایش بازار کار تازه ای شده است که نیروی کار آن نیاز به مهارت و آموزشهای جدید دارد. تا سال 2010 میلادی مشاغل کنونی به چالش طلبیده می شود و حرفه های ارزشمندی به وجود خواهدآمد. در سالهای آینده اجزای فناوری اطلاعات از هماهنگی بیشتری برخوردار می شود و اثرگذاری آن بر وضعیت اشتغال و ارتباط بین کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه خودنمایی خواهدکرد.فناوری اطلاعات موجب تغییراتی بنیادین در ادراک عمومی نسبت به توسعه شده و تاثیر آن به حدی بوده است که اینک فناوری اطلاعات محور توسعه ملی تلقی می شود. مهم ترین رکن توسعه اطلاعاتی تربیت نیروی خلاق در زمینه فناوری اطلاعات است(منتظر و دیگران،1386). فناوری اطلاعات ، شالوده بقا و توسعه ملی کشور در یک محیط جهانی به سرعت در حال تغییر و تحول است و ما را در پی ریزی طرح های شجاعانه، برجسته و مهیج، به چالش فرا می خواند، تا در پرتو آن ، مجموعه ای حیاتی از مسایل اجتماعی- اقتصادی کشور همچون زیر ساخت قابل اطمینان، منابع انسانی ماهر، دولت باز و سایر مسایل اساسی دخیل در ظرفیت سازی را مورد نظر قرار دهیم. اشغالزایی، موتور توسعه اقتصادی است. آنچه کارآفرینان مخاطره جو انجام دهند، نوعی تخریب خلاق در نظام اقتصادی و ایجاد ساختارها و مناسبات اقتصادی جدید است. اشتغالزایی فرزند ایده های جاری جدید است و همواره در سیمای کسب کارهای نو تجلی می کند. اما شکفتن ایده های نو، اغلب نیازمند استفاده از تکنولوژی های جدید است و اصطلاحا به اشتغالزایی تکنولوژیک منجر می شود. اگر سیاست فناوری اطلاعات بر پایه منابع انسانی و زیر ساخت قابل اعتماد اشتغالزایی بنا گردد، در واقع ابزارها و وسایل لازم برای ارزیابی ، برنامه ریزی، مدیریت تغییرات توسعه و دستیابی به رشد پایدار را نیز در اختیار قرار میدهد. بدون شک دستیابی به این هدف جز با پی ریزی آن در بخش آموزش مخصوصا آموزش عالی میسر نخواهد بود.تدوین راهبرد ملی اشتغال تکنولوژیک و همچنین تجدید ساختار نظار آموزش در تمامی سطوح، برای پاسخگویی اثر بخش تر به چالش ها و تاثیرات متصور عصر اطلاعات، به ویژه، تخصیص بودجه های توسعه فناوری اطلاعات به همه سطوح نظام آموزشی در زمینه اشتغال از ضرورتهای استراتژیک دولت برای توسعه ملی می باشد(پهلوانیان و همکارران،1384). فن آوری اطلاعات از کارکردهای گسترده و متنوعی برخوردار است که نتیجه تمام آنها به توسعه همه جانبه ختم می گردد.بررسی های انجام شده حاکی از آن است که تاثیر فناوری اطلاعات در زمینه هایی چون تولید علم، دانش و ارتباطات، رشدصنایع و اشتغال بر روی توسعه همه جانبه،پر رنگ تر از سایر جوانب می باشد. آنچه واضح است تاثیر مستقیم فن آوری اطلاعات در زمینه های فوق می باشد که تحولی شگرف در آنها ایجاد نمود است (هربس3،ترجمه شفیعی،1385). محمودزاده و اسدی (1386) در پژوهش خود نشان دادند،اثر سرمایه انسانی و سرمایه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهره وری نیروی کار مثبت و معنی دار است . نتایج این مطالعه در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات با بیشتر مطالعات تجربی در کشورهای در حال توسعه سازگار است. رحمانی و حیاتی(1386) در تحقیق خود بیان کردند کمتر از دودهه است که فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یکی از عوامل رشد بهره وری مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است. سرمایه ict، ویژگی های سرمایه دانش را داشته، بنابراین می تواند رشد بهره وری را تحت تاثیر قرار دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سرمایه گذاری داخلی در ict اثر مثبت و معناداری بر رشد بهره وری دارد . براساس یافته های این پژوهش می توان بیان کرد که وجود زیرساخت های مناسبی نظیر نیروی انسانی متخصص و آزادی تجاری می تواند کشورها را در جذب بیشتر منافع ناشی از ict یاری رساند. عمادزاده و دیگران (1385) به این نتایج دست یافتند که فناوری اطلاعات و ارتباطات، دارای آثار گسترده ای بر اقتصاد جامعه در سطح خرد و کلان است. تاثیر بر نوع و ماهیت مشاغل و بازار کار از جمله مهم ترین آنها ict، نوع مشاغل را از چهار طریق حذف، ایجاد و تغییر مشاغل و انجام کار از راه دور، تحت تاثیر قرار می دهد. فناوری اطلاعات و ارتباطات بر ساختار مشاغل نیز تاثیر گذاشته و ماهیت مشاغل در جامعه را از طریق کاهش متوسط سختی کار، فکری تر شدن، ناپایدارتر شدن و تخصصی تر شدن مشاغل، متحول می کند.نتیجه، بیان گر اثر مثبت و معنی دار فناوری اطلاعات و ارتباطات، بر اشتغال است. هم چنین کشش اشتغال نسبت به هزینه های فناوری اطلاعات و ارتباطات، 0.11 بوده که نشان می دهد یک درصد افزایش در هزینه های ict، به مقدار 0.11 درصد اشتغال را افزایش می دهد. میرزایی(1386) نشان داد که بخش ict از لحاظ ضریب مستقیم اشتغال زایی در میان بخش های مختلف اقتصادی کشور رتبه دهم را به خود اختصاص داده است، به گونه ای که هر یک میلیارد ریال افزایش در ارزش افزوده بخش ict به طور مستقیم در حدود 48 فرصت شغلی جدید در این بخش به وجود خواهد آورد.بر اساس نتایج به دست آمده هر یک میلیارد ریال افزایش در ارزش افزوده بخش ict به صورت غیرمستقیم در حدود 32 فرصت شغلی جدید در بخش های مختلف اقتصادی فراهم می آورد. با توجه به گسترش روزافزون بخش ict می توان انتظار داشت که به مرور زمان اثرات اشتغال زایی این بخش نیز بیش از پیش نمایان گردد. در نتیجه سرمایه گذاری در این بخش می تواند زمینه های مناسب را جهت گسترش اشتغال در کل کشور فراهم نماید. 1