نام پژوهشگر: مجتبی شمسی پور

اندازه گیری مقادیر بسیار ناچیز برخی یونهای فلزی واسطه و سنگین با استفاده از اسپکترومتری جذب اتمی با شعله و کوره گرافیتی پس از تغلیظ با استفاده از بعضی روشهای میکرو استخراج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1388
  مجید رمضانی   مجتبی شمسی پور

روشی قابل اطمینان جهت اندازه گیری نقره در نمونه های آب و گالن توسط استخراج با فاز جامد و جذب اتمی با شعله گزارش گردیده است. یون نقره در حضور cdta ،m 1/0 ، به عنوان عامل پوشاننده، روی سطح ممبران سیلیکا c-18، اصلاح شده با tetraspirocyclohexylcalix[4]pyrrole جذب گردیده و سپس توسط محلول m3/0 تیوسولفات سدیم واجذب گردیده و توسط جذب اتمی با شعله اندازه گیری میگردد. حداکثر ظرفیت، فاکتور تغلیظ، و حد تشخیص به ترتیب 120 میکرو گرم، 100 ، 2/0 میکرو گرم بر لیتر میباشد. روش headspace single drop microextraction به همراه جذب اتمی با کوره گرافیتی جهت اندازه گیری بیسموت در نمونه های آب و ادرار ارائه گردید. برای این منظور هیدرید بیسموت در داخل ظرف 40 میلی لیتری در بسته، تهیه شده و بخارات حاصله به داخل قطره آویزان از نوک یک میکرو سرنگ، محتوی یون پالادیوم در محیط اسیدی، فرستاده شد. پس از زمان معین ، قطره به داخل میکرو سرنگ کشیده شده و به درون کوره گرافیتی تزریق گردید. حد تشخیص، فاکتور تغلیظ وانحراف استاندارد نسبی به ترتیب 30/0 µg l-1، 120، 3/6 % می باشد. روش استخراج میکرو با قطره معلق در سطح محلول به همراه جذب اتمی با کوره گرافیتی جهت اندازه گیری کبالت در نمونه های آب ارائه گردید. در این روش، تغلیظ 2+co با تشکیل کمپلکس با 2- نیتروزو-1- نفتول ، از 25 میلی لیتر محلول به داخل چند میکرولیتر از n- اکتانول توسط همزدن سریع با مگنت برای مدت معین صورت می گیرد. پس از کاهش سرعت همزدن و جمع شدن قطرات خیلی ریز فاز آلی ، بصورت یک قطره بزرگ در انتهای دوک تشکیل شده در بالای سطح محلول، 10 میکرولیتر از آن ، توسط میکروسرنگ کشیده شده و به داخل کوره گرافیتی جهت آنالیز2+co تزریق میگردد. تحت شرایط بهینه حد تشخیص، فاکتور تغلیظ،و انحراف استاندارد نسبی، بترتیب ng l-1 4 ، 455، 3/4 % ( 8n = ) میباشد. دامنه خطی این روش 008/0-2/0 است. استخراج میکرو بروش پراکندگی مایع مایع به همراه طیف سنجی جذب اتمی با کوره گرافیتی جهت اندازه گیری مقادیر ناچیز طلا در نمونه های آب و سنگ معدن طلا ارائه گردید. جهت جداسازی، تغلیظ، واندازه گیری طلا،ml 10 محلول محتوی کلرید طلا با ترکیب ویکتوریا بلوآر ، تشکیل زوج یون میدهد. سپس تزریق ml 1 محلول محتوی کلروبنزن واستون توسط سرنگ ،باعث تولید ذرات ریز (کلوئیدی) کلروبنزن در محیط آبی ودر ادامه استخراج زوج یون می گردد. پس از ته نشین شدن ذرات کلروبنزن توسط سانتری فوژ، 10میکرولیتر از آن ودر ادامه 20 میکرولیتر از نیترات پالادیم 4 % (به عنوان اصلاحگر) توسط میکرو سرنگ ، به داخل کوره گرافیتی تزریق میگردد. تحت شرایط بهینه حد تشخیص، فاکتور تغلیظ،و انحراف استاندارد نسبی، بترتیب ng l-1 5 ، 388، 2/4 % میباشد. دامنه خطی این روش 03/0- 5/0 است. استخراج میکرو بروش پراکندگی مایع- مایع به همراه طیف سنجی جذب اتمی با کوره گرافیتی جهت اندازه گیری مقادیر ناچیز پالادیم در نمونه های آب و خاک ارائه گردید. در این روش مقادیر ناچیز پالادیم در محیط اسیدی با 2- آمینو- 1- سیکلوهگزن-1- دی تیو کربوکسیلیک اسید تولید کیلت کرده و توسط ذرات ریز تتراکلرید کربن ، به عنوان عامل استخراج کننده، استخراج میگردد. پس از ته نشین شدن ذرات تتراکلرید کربن توسط سانتری فوژ، 10میکرولیتر از آن توسط میکرو سرنگ ، جهت اندازه گیری پالادیم ، به داخل کوره گرافیتی تزریق میگردد. تحت شرایط بهینه حد تشخیص، فاکتور تغلیظ، و انحراف استاندارد نسبی، بترتیب ng l-1 7 ، 390، 2/4 % میباشد. دامنه خطی این روش 02/0- 6/0 است. متد کارا ، سریع، ساده، و ارزان استخراج میکرو با فاز مایع(lpme) ، بنام استخراج میکرو توسط تجمع با القای سرما و به عنوان متدی جهت استخراج و تغلیظ کادمیوم و سرب در ادامه اندازه گیری با اسپکتروسکوپی جذب اتمی با شعله در نمونه های آب و آلیاژ آلومینیوم ارا ئه گردید. در این مطالعه o,o- دی اتیل دی تیو فسفات به عنوان عامل کی لیت کننده استفاده گردید. در این روش ml 10 محلول اسیدی محتوی یون کادمیوم ویا سرب ،تریتون 114 x- ، مایع یونی ( 6pf )mim)4 (cحمام °c 60 قرار داده می شود.پس از ده دقیقه محلول تکان داده شده و به مدت ده دقیقه در حمام یخ صفر تا°c 2- قرار می گیرد. در نتیجه محلول ابری محتوی ذرات ریز مایع یونی که گونه های کی لیت شده به داخل آن استخراج شده اند، ایجاد می شود. حال پس از سانتری فوژ کردن محلول حاصل ، مایع یونی ته نشین شده ومحلول آبی دور ریخته میشود. ml 200 اتانول به مایع یونی ته نشین شده افزوده شده و به دستگاه جذب اتمی با شعله وارد میگردد. فاکتور های موثر بر فرا یند مورد بررسی قرار گرفت. تحت شرایط بهینه حد تشخیص، فاکتور تغلیظ، و انحراف استاندارد نسبی، برای کادمیوم و سرب بترتیب µg l-1 1/0 و µg l-1 32/2 ، 44و 37، 7/1 % و 8/1% میباشد.

ساخت و ارزیابی الکترودهای تصحیح شده و کاربرد آنها برای مطالعه الکترو کاتالیتیکی و ارزیابی ساخت نانوذرات مگنتیت به عنوان باز دارنده خوردگی و مطالعه الکترو شیمیایی بعضی مشتقات سنتز شده آنترا کینون و qsprکاربردبرای پردازش داده ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1387
  آرش سیرویی نژاد   مجتبی شمسی پور

در مطالعه اول توانایی کربن سرامیک سل - ژل تصحیح شده با کمپلکس روتنیم (2) برای اکسایش الکتروکا تالیتیکی هیدرازین در محیط آبی بررسی شده است. رفتار الکترو شیمیایی الکترودوبازدهی آن برای اکسایش هیدرازین با استفاده از تکنیکهای الکترو شیمیایی مطالعه شده است. ضریب انتقال ، ثابت سرعت انتقال بار همراه با مکانیسم الکترو اکسایش هیدر ازین روی این الکترود مورد بررسی قرارگرفته است. و نهایتاً تعیین هیدرازین در نمونه های حقیقی بوسیله این الکترود مطالعه شده است. در کار دوم مدیفای کردن الکترود خمیر کربن و خمیر نانوکربن با فیلم کبالت- مس هگزاسیانوفرات و فعالیت الکتروکاتالیتیکی آنها برای سولفیت و دوپامین مطالعه شده است . خمیر کربن مدیفای شده اثر الکتروکاتالیتیکی خوبی برای اکسایش سولفیت نشان میدهد . سیکلیک ولتا متری ، کرونو آمپر ومتری و هیدرودینامیک ولتامتری به عنوان ابزار الکترو شیمیایی برای ارزیابی این سیستم به کار رفته اند. در مرحله بعد امکان سنجی مدیفای کردن خمیر نانو کربن بررسی شده است. این الکترود مدیفای شده خواص الکترو شیمیایی بسیاری پایداری نشان مید هد. باز دهی این الکترود مطالعه شده است و اثر الکتروکاتالیتیکی آن برای اکسایش دوپامین ارائه شده است. قسمت سوم مطالعه مربوط به رفتار الکترو شیمیایی مشتقات آنترا کینون است . رفتار الکترو شیمیایی حدود 30 مشتق آنترا کینون در حلال استو نیتریل بوسیله سیکلیک ولتا متری بررسی شده است. طبقه بندی ((دسته بندی)) این ترکیبات بوسیله تکنیک آماری pca (آنالیز اجزا اصلی ) مطالعه شده است و رابطه بین پتانسیل پیک و ساختار آنها بوسیله qsprبررسی شده است. در مطالعه چهارم تخریب نوری داروی آملودوپین به عنوان داروی حساس به نور بوسیله تکنیکهای الکترو شیمیایی بررسی شده است. در ابتدا بوسیله سیکلیک ولتا متری و پالس ولتا متری رفتار الکترو شیمیایی این دارو مطالعه شده است. وقتی آملو دوپین در معرض نور طبیعی یا مصنوعی قرار می گیرد. ساختار آن از حلقه پیر یدین به پیرید ینیوم تغیری می کند. نتایج نشان میدهد تکنیکهای الکتروشیمیایی می تواند بعنوان یک ابزار ساده برای مطالعه پایداری آملود پین بکار رود. همچنین در این کار اثر ?-cyclodextrine به عنوان عامل کمپکس کننده برای پایداری دارو وارزیابی شده است. نهایتاً امکان سنجی تشکیل نانو ذرات مگنیت در حضور هیدرازین به عنوان یک بازوعامل احیا کننده در محلول و روی سطح آلیاژ کربن استیل مطالعه شده است.تشکیل نانو ذرات مگنتیت در محلول نمکهای اهن (ii)و آهن (iii) در حضور هیرازین به عنوان باز با موفقیت انجام شد. مشخصات این ذرات بوسیله آزمایشات xrd, sem مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله بعد تشکیل ذرات روی سطح کربن استیل نیز مورد ارزیابی قرار گرفت و عملکرد آن به عنوان یک لایه نانو و ممانعت کننده خوردگی بوسیله تکنیک الکتروشیمی مطالعه شد.

جداسازی،پیش تغلیظ و تعیین مقادیر کم یونهای اورانیم(vi) و بیسموت(iii) با استفاده از روشهای شناورسازی و انتقال از غشای مایع و اندازه گیری توسط دستگاه پلاسمای جفت شده القایی - اسپکترومتری نشر اتمی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  رضا داورخواه   مجتبی شمسی پور

انتقال کاتیون از میان پیکربندی های گوناگون غشای مایع یعنی غشاهای مایع توده ای (blm)، امولسیون (elm) و حمایت شده (slm) توجه فزاینده ای را خصوصاً برای جداسازی و بازیابی فلزات مهم و استراتژیک از محلول های رقیق آنها و در رفع آلودگی و تصفیه پسمانهای رادیواکتیو با اکتیویته پایین و متوسط به خود معطوف داشته است. در این اثنا، انتقال گزینشی یونهای اکتنید به ویژه اورانیم (vi) بسیار مورد توجه بوده است. در بخش نخست این رساله ، انتقال انتخابی اورانیم (vi) از میان غشای مایع توده ای (blm) حاوی بنزوئیل تری فلوئورواستن (hbta) مورد بررسی قرار گرفت. عوامل گوناگون تاثیر گذار بر فرآیند انتقال از جمله ph فاز دهنده، غلظت hbta در فاز آلی، ماهیت غشای آلی و ماهیت و غلظت اسید معدنی در فاز گیرنده مورد مطالعه و بهینه سازی قرار گرفتند. مزاحمت ناشی از یونهای +th4 و چند کاتیون دیگر با بکارگیری ترانس – 1، 2 – دی آمینو سیکلو هگزان – n، n، n، n – تترا استیک اسید (dcta) به عنوان عامل استتار گر مناسب در فاز دهنده حذف گردید. جنبه های سینتیکی انتقال مذکور براساس سه پارامتر یعنی غلظت حامل، ph فاز دهنده و غلظت هیدروکلریک اسید در فاز گیرنده مورد ارزیابی قرار گرفت. مدل سینتیکی غالب جهت توصیف انتقال یونهای (u(viعموماً دو واکنش مرتبه اوّل برگشت ناپذیر متوالی (رژیم سینتیکی حالت غیر پایا) بوده است. با این وجود، آزمایشها نشانگر این هستند که غلظت های نسبی حامل و یون فلز و نیز ph فاز دهنده، رژیم سینتیکی و شکل منحنی های سینتیکی را تحت تاثیر قرار می دهند. بگونه ای که امکان تغییر سینتیک انتقال از مرتبه اوّل (حالت غیر پایا) به مرتبه صفر (حالت پایا) بسته به نسبت حامل به یون فلزی و ph فاز دهنده وجود دارد. انتقال رو به بالای یونهای اورانیل از میان غشای مایع کلروفرم حاوی مخلوطی از تنوئیل تری فلوئورواستن (htta) و دی سیکلو هگزیل – 18 – کراون – 6 (dc18c6) به عنوان عاملی هم افزا گزارش گردید. در حضور محلولی از هیدروکلریک اسید و سدیم دودسیل سولفات (sds) ، به عنوان کاتالیزور انتقال فاز در فاز گیرنده، مقدار اورانیم انتقال یافته از میان غشاء بعد از گذشت 9 ساعت، % 6/0+1/99 بود. بازده و گزینش پذیری انتقال (u(vi از محلول آبی حاوی مخلوط های هم مولار با یونهای co2+، +mn2+، zn2+، ni2+، cu2+، fe3 و +th4 مورد بررسی قرار گرفتند. در حضور edta به عنوان عامل استتارگر در فاز دهنده، اثرات مزاحمت یونهای +th4 و +cu2 کاملاً حذف شدند. اندازه گیری مقادیر بسیارکم یک عنصر توسط طیف سنجی نشر اتمی با پلاسمای جفت شده القایی(icp – aes) غالباً با یک مرحله پیش تغلیظ همراه است. در میان روشهای گوناگون پیش تغلیظ، تکنیک های شناورسازی بسیار ساده و موثر هستند. آنها امکان بکارگیری حجم های بزرگی از نمونه و نیز کاهش قابل ملاحظه در صرف وقت و مصرف واکنشگرها را میسر می سازند. دربخش دوّم کار، یک روش شناورسازی یونی برای جداسازی و پیش تغلیظ مقادیر فوق العاده کم اورانیم (u(vi قبل از اندازه گیری آن توسط icp – aes ارائه گردید. پیریدین –2،6 – دی کربوکسیلیک اسید (h2pdc) به عنوان لیگاندی جهت تشکیل یون های کی لیت با آنالیت در ph برابر 5/4 بکار رفت. کی لیت های آنیونی ایجاد شده با افزودن دودسیل تری متیل آمونیم برومید (dtab) آبگریز گردیده و توسط حبابدهی هوا بطور کارآمدی شناور می گردند. مزاحمت یونهای بیگانه با استفاده از dcta به عنوان عامل استتارگر مناسب حذف گردید. روش پیشنهادی دارای ضریب پیش تغلیظی تقریباً برابر با 500 و حد تشخیصی معادل با 4/0نانوگرم بر میلی لیتر می باشد. علاوه بر این، بازیابی های آنالیتی که به نمونه های آبی افزوده شده، بالغ بر 94% بوده است. همچنین روشی برای جداسازی و پیش تغلیظ مقادیر فوق العاده کم بیسموت با استفاده از شناورسازی یونی و با بکارگیری واکنشگرهای آرسنازو iii و ستیل تری متیل آمونیم برومید (ctab) توصیف شد. چنین استنباط می گردد که در حین جداسازی، کمپلکس بیسموت – آرسنازو iii که احتمالاً به دلیل حضور گروههای سولفونات در واکنشگر مزبور آنیونی است، زوج یونی را با سورفاکتانت کاتیونی، ctab ایجاد می نماید. روش کار پیشنهادی برای پیش تغلیظ بیسموت قبل از اندازه گیری آن با icp – aes بکار رفت. اثرات غلظت آرسنازو iii؛ ph و غلظت ctab و یونهای بیگانه مورد بررسی قرار گرفتند. ضریب پیش تغلیظ و حد تشخیص (lod) بیسموت در نمونه های آبی به ترتیب تقریباً برابر با 500 و 3/0نانوگرم بر میلی لیتر بوده است. روش پیشنهادی برای پیش تغلیظ و تعیین مقدار (bi(iiiدر نمونه های حقیقی مختلف با موفقیت بکار گرفته شد. کلید واژه ها: icp – aes، شناورسازی یونی؛ غشای مایع؛ پیش تغلیظ؛ اورانیم؛ بیسموت؛ آرسنازو iii؛ دی پیکولینیک اسید؛ ? – دی کتونها؛ dc18c6؛ dcta و edta.

حسگرهای شیمیایی جدید برای اندازه گیری چند یون معدنی در سیستمهای بسته ای و در حال جریان و زبانهای الکترونیکی بدیع برای اندازه گیری همزمان چند گونه ی شیمیایی آنیونی و کاتیونی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1388
  عباس شیر مردی دزکی   مجتبی شمسی پور

یک دی آمید گوگرددار حلقوی، 13،1- دی آزا 13،12،4،3 دی بنزو - 5،11- دی تیا 8 – آکسا -1-15 (پیریدود سیکلواکتادکان -14،2 ، دیون، l، سنتز و بررسی شد و به عنوان یک جزء فعال برای ساخت الکترود غشایی پلیمری (pme) ، الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت (cge) و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی سیم نقره (cwe) برای حس کردن یون +2cd بکار رفت. الکترودهای مذکور پاسخ خطی در دامن? غلظتی از m 6-10×3/3 تا m 2-10×3/3) برای pme با حد تشخیص m6-10×2/1) ، از m 7- 10× 0/3 تا m 1- 10× 3/3 ( برای cwe با حد تشخیص m 7-10×3/1) و از m8-10×6/1 تا m1-10×3/1 ) برای cge با حد تشخیص m8-10×0/1 ) نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامن? خطی غلظت کادمیم از m 8-10×2/3 تا m 1-10×4/1(با حد تشخیص m 8-10×3/1 ) بکار رفت. دامنه ph قابل استفاده الکترودها حدوداٌ از 5/3 تا 6/7 بود. الکترودها قدرت تشخیص خوبی نسبت به یون+2cd در مقایشه با تعداد زیادی از یونهای قلیایی ، قلیایی خاکی، فلزات واسط و فلزات سنگین نشان دادند . الکترودها از لحاظ شیمیایی بی اثر بوده و زمان پاسخ کمتر از 5 ثانیه را نشان دادند و تا مدت بین 2 تا 3 ماه قابل استفاده بودند. کاربرد عملی سیستم مذکور نیز گزارش شده است. دواتر تاجی لریات، l1، 7- (2- هیدروکسی-5- متیل بنزیل) 5-6-7-8-9-10هگزاهیدرو -2h بنزو [b] [1، 4، 7، 10،13] دی اتری آزاپنتادسین 3، 11 (h4، h12) دیون سنتز و بررسی شدند و به عنوان جزء فعال غشاء برای ساخت pme و cge جهت حس کردن یون کبالت بکار رفتند، پتاسیم تتراکیس (پاراکلروفنیل) بورات (ktpclpb) و o- نیتروفنیل اکتبل اتر (o-npoe) به ترتیب به عنوان حذف کننده آنیونی و پلاستیکی کننده غشاء در بافت pvc بکار رفتند. الکترودها پاسخ خطی به غلظت یون+ 2 co از m 6- 10×3/3 تا m2-10×9/1 برای pme، از m7-10×3/2 تا m 2-10×9/ 7 برای cwe و از m8-10×0/ 5 تا m 2- 10×2/1 ،برای cge نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامنه غلظتی از m 7-10×3/2 تا m 2-10×2/1 ، از ph 2/3 تا 0/8 بکار رفت ، حد تشخیص برای pme، cwe، cge، و fip-cge به ترتیب ، m 6 -10×2/1، m 7-10×5/2، m 8-10×2/3 و m 7-10×0/1 ارزیابی شد. الکترودها قدرت تمایز خوبی بین یون کبالت و سایر یونها از جمله قلیایی، قلیایی خاکی، واسطه و همچنین فلزات سنگین نشان دادند زمان پاسخ الکترودها از 5 ثانیه کمتر بود و تقریباً تا یک ماه قابل استفاده بودند. الکترودcge در اندازه گیری یون کبالت در مخلوط های دوتایی بکار رفت. دو تا از مشتقات تتراکیس فنیل پورفریناتو آهن (iii)کلرید برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات ارزیابی شدند. آزمایشات اولیه مناسب بودن تتراکیس (4- کلرو فنیل) پورفیریناتوآهن (iii) کلرید را به عنوان یک حمل کننده ی یونی جهت ساخت الکترود یون گزین سیانید و از طرف دیگر مناسب بودن تتراکیس پورفریناتو آهن (iii) کلرید (fet(p)pcl) را به عنوان حمل کننده ی یونی برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات نشان دادند. اجزاء مختلف غشاء برای الکترود یون گزین سیانید بهینه شدند. ترکیب غشای %5/65 npoe-o، %8/32 pvc با وزن ملکولی بالا، %5/ 0 ctabو % 8/0 pcl(cl-p4)fet، پاسخ خطی به یون سیانید در ph 5/9 از غلظت m 7-10×3/6 تا m2-10×2/1 با شیب 5/0± 5/59- میلی ولت بردهه فعالیت با حد تشخیص m7-10×0/4 نشان داد. همچنین ترکیب غشاء مذکور برای ساختcge برای یون سیانید به کار رفت که باعث توسعه ی دامنه پاسخ خطی از m 7-10×0/ 2 تا m2-10×2/1 با حد تشخیصm 7-10×0/1 گردید. الکترود cge با موفقیت برای اندازه گیری مستقیم پتانسیومتری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی به کار رفت. اجزای مختلف غشاء برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات بهینه شد. .%7/65 o-npoe %8/32 pvc، %5/0 ctab و %0/1fet(p)pcl به عنوان مقادیر بهینه شده غشاء مذکور باعث پاسخ خطی الکترود به یون تیوسیانات از غلظت m7-10×3/6 تا m 3-10×7/4 با شیب 8/57- میلی ولت بردهه فعالیت پاسخ خطی نشان داد و همچنین cge زمان پاسخ کوتاهتری (جدوداً 6 ثانیه) نسبت به pme (حدوداً 10 ثانیه) نشان داد. هر دو الکترود cge و pme در اندازه گیری مستقیم یون تیوسیات در بزاق افراد سیگاری و غیر سیگاری بکار رفتند. دوکمپلکس فلزی بازشیفت، (آهن – باز شیف و کبالت- بازشیف) ارزیابی و برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات بکار رفتند . آزمایشات مقدماتی ، متناسب بودن کمپلکس آهن- باز شیف را برای یون سیانید و همچنین کمپلکس کبالت – باز شیف برای یون تیوسیانات را نشان دادند به همین خاطر ترکیبات غشاء %8/0 ctab، %7/32 pvc، %5/65 o-npoe و %0/1 کمپلکس کبالت- باز شیف موجب پاسخ خطی به یون تیوسیانات از غلظت m6-10×0/4 تاm 3-10×2/1 با شیب 8/58- میلی ولت بر دهه فعالیت گردید . همچنین یک الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت نیز بر اساس ترکیبات فوق ساخته شد، الکترود مذکور از غلظت m6-10×6/1 تا m 2-10×0/1 یون تیوسیانات با شیب 9/58- میلی ولت بر دهه فعالیت پاسخ خطی داشت. زمان پاسخ pmeتقریباً 10 ثانیه بود، در حالی که زمان پاسخ الکترود cge کمتر از 5 ثانیه بود. pme در دامنه ph از 6/3 تا0/9 پاسخ مستقل از ph نشان می داد، در حالی که پاسخ cge از ph 4/4 تا6/9 مستقل از ph بود. cge با موفقیت در تیتراسیون پتانسیومتری یک محلول نیترات نقره توسط محلول تیوسیانات بکار رفت. کمپلکس آهن باز شیف برای ساخت یک الکترود غشایی پلیمری pme و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت cge برای یون سیانید مورد استفاده قرار گرفت اجزاء غشاء بهینه شده عبارتند از : %5/65 o-npoe ، %7/32 pvc، %6/0 ctabو %2/1 کمپلکس آهن باز شیف. این ترکیب غشاء در pme موجب پاسخ خطی به غلظت یون سیانید از m7-10×8/6 تا m 3-10×6/4 با شیب 9/56- میلی ولت بردهه فعالیت، و برای cge از m7-10×7/4 تا m3-10×6/4 با شیب مشابه گردید. الکترودهای مذکور در ph5/9 بهترین حساسیت را نشان دادند. درph های بالاتر و پایین تر حساسیت الکترودها کاهش می یافت. زمان پاسخ الکترود cge ( حدوداً 6 ثانیه) نسبت به زمان پاسخ pme (حدوداً 10 ثانیه) کوتاهتر بود. این الکترودها با موفقیت برای اندازه گیری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی مورد استفاده قرار گرفتند . آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از 7 الکترود یون گزین یا چندیون گزین به همراه یک سیستم سویچ کننده برنامه ریزی شده ساخته شد و مورد مطالعه و استفاده قرار گرفت . در ابتدا 7 الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت ساخته شد و خصوصیات هر کدام از لحاظ خطی بودن، زمان پاسخ و گزینش پذیری مورد مطالعه قرار گرفتند یک زمان تاخیر 5 ثانیه برای گرفتن اطلاعات پتانسیل توسط سیستم سویچ کننده ای که مستقیماً از یک طرف به الکترودها متصل شده بود و از طرفی دیگر نیز به یک ph متر/ پتانسیومتر اتصال داشت تا بتواند اطلاعات پتانسیل الکترودها به هر نمونه آزمایش را گرفته و بر روی phمتر و همچنین به طور همزمان روی کامپیوتر نشان داده و ذخیره نماید. این اطلاعات پتانسیل به عنوان متغیرهای ورودی شبکه عصبی مصنوعی بکار رفتند که بدینوسیله بتواند غلظت یونهای کادمیوم، نقره و مس را به طور همزمان در مخلوطهای ساده و یا پیچیده اندازه گیری کند . شبکه انتشار – تغذیه رو به جلو و به عقب به همراه الگوریتم لون برگ مک کارت برای بهینه کردن پارامترهای شبکه عصبی استفاده شد. شبکه بهینه شده از سه لایه که در هر لایه 4، 9 و 3 گره در لایه ها تشکیل شد. همچنین سیستم آرایه الکترودی نیز بهینه شد تا الکترودهای مورد نیاز جهت تعیین همزمانی سه گونه مذکور مشخص شدند یک سیستم آرایه ای متشکل از 6 الکترود بهترین گزینه برای اندازه گیری همزمان سه گونه در مخلوطهای سه تایی آنها تشخیص داده شد.از طرفی دیگر خارج کردن یکی ازالکترودها از این آرایه موجب بهترین پیش گویی غلظت سه یون ، کادمیوم، مس و نقره در کنار یونهای دیگر مثل نیکل و روی گردید. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از الکترودهای سیانید و تیوسیات ساخته شد، به همراه یک الکترود یون گزین یدید ساخته شده براساس یکی از مشتقات کمپلکس منگنز (iii) تتراکیس فنیل پورفرین استات به عنوان قسمت حس کننده یک زبان الکترونیکی برای تعیین همزمانی یونهای سیانید ، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید به عنوان یک یون همراه بکار گرفته شد. سیستم دستگاهی مذکوردر پاراگراف فوق برای اندازه گیری و ذخیره کردن داده های پتانسیل های نمونه های مختلف بکار گرفته شد. این داده ها به وسیله شبکه عصبی به عنوان یک روش غیر خطی کمومتری فرآورش شد الگوریتم لون برگ مک کارت برای تعلیم دادن شبکه عصبی مذکور که دارای یک لایه ورودی با 5 گره ، 3 لایه پنهان با 4، 3 و 3 گره در لایه ها و یک لایه خروجی با 3 گره بکار رفت. یک آرایه سه الکترودی به عنوان بهترین قسمت حس کننده زبان الکترونی مذکور شناخته شد. زیرا موجب بهترین همبستگی بین نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی غلظت یونهای سیانید، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید گردید. مشتقات کمپلکسهای فلزی پورفرین به عنوان حمل کننده های یونی بهتری نسبت به کمپلکسهای فلزی بازشبف شناخته شدند، زیرا الکترودهای ساخته شده بر اساس آنها قدرت پیش بینی بهتری برای غلظت یونهای مذکور در نمونه های سه تایی و چهار تایی نشان دادند. یک دی آمید گوگرددار حلقوی، 13،1- دی آزا 13،12،4،3 دی بنزو - 5،11- دی تیا 8 – آکسا -1-15 (پیریدود سیکلواکتادکان -14،2 ، دیون، l، سنتز و بررسی شد و به عنوان یک جزء فعال برای ساخت الکترود غشایی پلیمری (pme) ، الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت (cge) و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی سیم نقره (cwe) برای حس کردن یون +2cd بکار رفت. الکترودهای مذکور پاسخ خطی در دامن? غلظتی از m 6-10×3/3 تا m 2-10×3/3) برای pme با حد تشخیص m6-10×2/1) ، از m 7- 10× 0/3 تا m 1- 10× 3/3 ( برای cwe با حد تشخیص m 7-10×3/1) و از m8-10×6/1 تا m1-10×3/1 ) برای cge با حد تشخیص m8-10×0/1 ) نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامن? خطی غلظت کادمیم از m 8-10×2/3 تا m 1-10×4/1(با حد تشخیص m 8-10×3/1 ) بکار رفت. دامنه ph قابل استفاده الکترودها حدوداٌ از 5/3 تا 6/7 بود. الکترودها قدرت تشخیص خوبی نسبت به یون+2cd در مقایشه با تعداد زیادی از یونهای قلیایی ، قلیایی خاکی، فلزات واسط و فلزات سنگین نشان دادند . الکترودها از لحاظ شیمیایی بی اثر بوده و زمان پاسخ کمتر از 5 ثانیه را نشان دادند و تا مدت بین 2 تا 3 ماه قابل استفاده بودند. کاربرد عملی سیستم مذکور نیز گزارش شده است. دواتر تاجی لریات، l1، 7- (2- هیدروکسی-5- متیل بنزیل) 5-6-7-8-9-10هگزاهیدرو -2h بنزو [b] [1، 4، 7، 10،13] دی اتری آزاپنتادسین 3، 11 (h4، h12) دیون سنتز و بررسی شدند و به عنوان جزء فعال غشاء برای ساخت pme و cge جهت حس کردن یون کبالت بکار رفتند، پتاسیم تتراکیس (پاراکلروفنیل) بورات (ktpclpb) و o- نیتروفنیل اکتبل اتر (o-npoe) به ترتیب به عنوان حذف کننده آنیونی و پلاستیکی کننده غشاء در بافت pvc بکار رفتند. الکترودها پاسخ خطی به غلظت یون+ 2 co از m 6- 10×3/3 تا m2-10×9/1 برای pme، از m7-10×3/2 تا m 2-10×9/ 7 برای cwe و از m8-10×0/ 5 تا m 2- 10×2/1 ،برای cge نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامنه غلظتی از m 7-10×3/2 تا m 2-10×2/1 ، از ph 2/3 تا 0/8 بکار رفت ، حد تشخیص برای pme، cwe، cge، و fip-cge به ترتیب ، m 6 -10×2/1، m 7-10×5/2، m 8-10×2/3 و m 7-10×0/1 ارزیابی شد. الکترودها قدرت تمایز خوبی بین یون کبالت و سایر یونها از جمله قلیایی، قلیایی خاکی، واسطه و همچنین فلزات سنگین نشان دادند زمان پاسخ الکترودها از 5 ثانیه کمتر بود و تقریباً تا یک ماه قابل استفاده بودند. الکترودcge در اندازه گیری یون کبالت در مخلوط های دوتایی بکار رفت. دو تا از مشتقات تتراکیس فنیل پورفریناتو آهن (iii)کلرید برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات ارزیابی شدند. آزمایشات اولیه مناسب بودن تتراکیس (4- کلرو فنیل) پورفیریناتوآهن (iii) کلرید را به عنوان یک حمل کننده ی یونی جهت ساخت الکترود یون گزین سیانید و از طرف دیگر مناسب بودن تتراکیس پورفریناتو آهن (iii) کلرید (fet(p)pcl) را به عنوان حمل کننده ی یونی برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات نشان دادند. اجزاء مختلف غشاء برای الکترود یون گزین سیانید بهینه شدند. ترکیب غشای %5/65 npoe-o، %8/32 pvc با وزن ملکولی بالا، %5/ 0 ctabو % 8/0 pcl(cl-p4)fet، پاسخ خطی به یون سیانید در ph 5/9 از غلظت m 7-10×3/6 تا m2-10×2/1 با شیب 5/0± 5/59- میلی ولت بردهه فعالیت با حد تشخیص m7-10×0/4 نشان داد. همچنین ترکیب غشاء مذکور برای ساختcge برای یون سیانید به کار رفت که باعث توسعه ی دامنه پاسخ خطی از m 7-10×0/ 2 تا m2-10×2/1 با حد تشخیصm 7-10×0/1 گردید. الکترود cge با موفقیت برای اندازه گیری مستقیم پتانسیومتری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی به کار رفت. اجزای مختلف غشاء برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات بهینه شد. .%7/65 o-npoe %8/32 pvc، %5/0 ctab و %0/1fet(p)pcl به عنوان مقادیر بهینه شده غشاء مذکور باعث پاسخ خطی الکترود به یون تیوسیانات از غلظت m7-10×3/6 تا m 3-10×7/4 با شیب 8/57- میلی ولت بردهه فعالیت پاسخ خطی نشان داد و همچنین cge زمان پاسخ کوتاهتری (جدوداً 6 ثانیه) نسبت به pme (حدوداً 10 ثانیه) نشان داد. هر دو الکترود cge و pme در اندازه گیری مستقیم یون تیوسیات در بزاق افراد سیگاری و غیر سیگاری بکار رفتند. دوکمپلکس فلزی بازشیفت، (آهن – باز شیف و کبالت- بازشیف) ارزیابی و برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات بکار رفتند . آزمایشات مقدماتی ، متناسب بودن کمپلکس آهن- باز شیف را برای یون سیانید و همچنین کمپلکس کبالت – باز شیف برای یون تیوسیانات را نشان دادند به همین خاطر ترکیبات غشاء %8/0 ctab، %7/32 pvc، %5/65 o-npoe و %0/1 کمپلکس کبالت- باز شیف موجب پاسخ خطی به یون تیوسیانات از غلظت m6-10×0/4 تاm 3-10×2/1 با شیب 8/58- میلی ولت بر دهه فعالیت گردید . همچنین یک الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت نیز بر اساس ترکیبات فوق ساخته شد، الکترود مذکور از غلظت m6-10×6/1 تا m 2-10×0/1 یون تیوسیانات با شیب 9/58- میلی ولت بر دهه فعالیت پاسخ خطی داشت. زمان پاسخ pmeتقریباً 10 ثانیه بود، در حالی که زمان پاسخ الکترود cge کمتر از 5 ثانیه بود. pme در دامنه ph از 6/3 تا0/9 پاسخ مستقل از ph نشان می داد، در حالی که پاسخ cge از ph 4/4 تا6/9 مستقل از ph بود. cge با موفقیت در تیتراسیون پتانسیومتری یک محلول نیترات نقره توسط محلول تیوسیانات بکار رفت. کمپلکس آهن باز شیف برای ساخت یک الکترود غشایی پلیمری pme و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت cge برای یون سیانید مورد استفاده قرار گرفت اجزاء غشاء بهینه شده عبارتند از : %5/65 o-npoe ، %7/32 pvc، %6/0 ctabو %2/1 کمپلکس آهن باز شیف. این ترکیب غشاء در pme موجب پاسخ خطی به غلظت یون سیانید از m7-10×8/6 تا m 3-10×6/4 با شیب 9/56- میلی ولت بردهه فعالیت، و برای cge از m7-10×7/4 تا m3-10×6/4 با شیب مشابه گردید. الکترودهای مذکور در ph5/9 بهترین حساسیت را نشان دادند. درph های بالاتر و پایین تر حساسیت الکترودها کاهش می یافت. زمان پاسخ الکترود cge ( حدوداً 6 ثانیه) نسبت به زمان پاسخ pme (حدوداً 10 ثانیه) کوتاهتر بود. این الکترودها با موفقیت برای اندازه گیری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی مورد استفاده قرار گرفتند . آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از 7 الکترود یون گزین یا چندیون گزین به همراه یک سیستم سویچ کننده برنامه ریزی شده ساخته شد و مورد مطالعه و استفاده قرار گرفت . در ابتدا 7 الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت ساخته شد و خصوصیات هر کدام از لحاظ خطی بودن، زمان پاسخ و گزینش پذیری مورد مطالعه قرار گرفتند یک زمان تاخیر 5 ثانیه برای گرفتن اطلاعات پتانسیل توسط سیستم سویچ کننده ای که مستقیماً از یک طرف به الکترودها متصل شده بود و از طرفی دیگر نیز به یک ph متر/ پتانسیومتر اتصال داشت تا بتواند اطلاعات پتانسیل الکترودها به هر نمونه آزمایش را گرفته و بر روی phمتر و همچنین به طور همزمان روی کامپیوتر نشان داده و ذخیره نماید. این اطلاعات پتانسیل به عنوان متغیرهای ورودی شبکه عصبی مصنوعی بکار رفتند که بدینوسیله بتواند غلظت یونهای کادمیوم، نقره و مس را به طور همزمان در مخلوطهای ساده و یا پیچیده اندازه گیری کند . شبکه انتشار – تغذیه رو به جلو و به عقب به همراه الگوریتم لون برگ مک کارت برای بهینه کردن پارامترهای شبکه عصبی استفاده شد. شبکه بهینه شده از سه لایه که در هر لایه 4، 9 و 3 گره در لایه ها تشکیل شد. همچنین سیستم آرایه الکترودی نیز بهینه شد تا الکترودهای مورد نیاز جهت تعیین همزمانی سه گونه مذکور مشخص شدند یک سیستم آرایه ای متشکل از 6 الکترود بهترین گزینه برای اندازه گیری همزمان سه گونه در مخلوطهای سه تایی آنها تشخیص داده شد.از طرفی دیگر خارج کردن یکی ازالکترودها از این آرایه موجب بهترین پیش گویی غلظت سه یون ، کادمیوم، مس و نقره در کنار یونهای دیگر مثل نیکل و روی گردید. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از الکترودهای سیانید و تیوسیات ساخته شد، به همراه یک الکترود یون گزین یدید ساخته شده براساس یکی از مشتقات کمپلکس منگنز (iii) تتراکیس فنیل پورفرین استات به عنوان قسمت حس کننده یک زبان الکترونیکی برای تعیین همزمانی یونهای سیانید ، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید به عنوان یک یون همراه بکار گرفته شد. سیستم دستگاهی مذکوردر پاراگراف فوق برای اندازه گیری و ذخیره کردن داده های پتانسیل های نمونه های مختلف بکار گرفته شد. این داده ها به وسیله شبکه عصبی به عنوان یک روش غیر خطی کمومتری فرآورش شد الگوریتم لون برگ مک کارت برای تعلیم دادن شبکه عصبی مذکور که دارای یک لایه ورودی با 5 گره ، 3 لایه پنهان با 4، 3 و 3 گره در لایه ها و یک لایه خروجی با 3 گره بکار رفت. یک آرایه سه الکترودی به عنوان بهترین قسمت حس کننده زبان الکترونی مذکور شناخته شد. زیرا موجب بهترین همبستگی بین نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی غلظت یونهای سیانید، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید گردید. مشتقات کمپلکسهای فلزی پورفرین به عنوان حمل کننده های یونی بهتری نسبت به کمپلکسهای فلزی بازشبف شناخته شدند، زیرا الکترودهای ساخته شده بر اساس آنها قدرت پیش بینی بهتری برای غلظت یونهای مذکور در نمونه های سه تایی و چهار تایی نشان دادند. یک دی آمید گوگرددار حلقوی، 13،1- دی آزا 13،12،4،3 دی بنزو - 5،11- دی تیا 8 – آکسا -1-15 (پیریدود سیکلواکتادکان -14،2 ، دیون، l، سنتز و بررسی شد و به عنوان یک جزء فعال برای ساخت الکترود غشایی پلیمری (pme) ، الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت (cge) و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی سیم نقره (cwe) برای حس کردن یون +2cd بکار رفت. الکترودهای مذکور پاسخ خطی در دامن? غلظتی از m 6-10×3/3 تا m 2-10×3/3) برای pme با حد تشخیص m6-10×2/1) ، از m 7- 10× 0/3 تا m 1- 10× 3/3 ( برای cwe با حد تشخیص m 7-10×3/1) و از m8-10×6/1 تا m1-10×3/1 ) برای cge با حد تشخیص m8-10×0/1 ) نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامن? خطی غلظت کادمیم از m 8-10×2/3 تا m 1-10×4/1(با حد تشخیص m 8-10×3/1 ) بکار رفت. دامنه ph قابل استفاده الکترودها حدوداٌ از 5/3 تا 6/7 بود. الکترودها قدرت تشخیص خوبی نسبت به یون+2cd در مقایشه با تعداد زیادی از یونهای قلیایی ، قلیایی خاکی، فلزات واسط و فلزات سنگین نشان دادند . الکترودها از لحاظ شیمیایی بی اثر بوده و زمان پاسخ کمتر از 5 ثانیه را نشان دادند و تا مدت بین 2 تا 3 ماه قابل استفاده بودند. کاربرد عملی سیستم مذکور نیز گزارش شده است. دواتر تاجی لریات، l1، 7- (2- هیدروکسی-5- متیل بنزیل) 5-6-7-8-9-10هگزاهیدرو -2h بنزو [b] [1، 4، 7، 10،13] دی اتری آزاپنتادسین 3، 11 (h4، h12) دیون سنتز و بررسی شدند و به عنوان جزء فعال غشاء برای ساخت pme و cge جهت حس کردن یون کبالت بکار رفتند، پتاسیم تتراکیس (پاراکلروفنیل) بورات (ktpclpb) و o- نیتروفنیل اکتبل اتر (o-npoe) به ترتیب به عنوان حذف کننده آنیونی و پلاستیکی کننده غشاء در بافت pvc بکار رفتند. الکترودها پاسخ خطی به غلظت یون+ 2 co از m 6- 10×3/3 تا m2-10×9/1 برای pme، از m7-10×3/2 تا m 2-10×9/ 7 برای cwe و از m8-10×0/ 5 تا m 2- 10×2/1 ،برای cge نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامنه غلظتی از m 7-10×3/2 تا m 2-10×2/1 ، از ph 2/3 تا 0/8 بکار رفت ، حد تشخیص برای pme، cwe، cge، و fip-cge به ترتیب ، m 6 -10×2/1، m 7-10×5/2، m 8-10×2/3 و m 7-10×0/1 ارزیابی شد. الکترودها قدرت تمایز خوبی بین یون کبالت و سایر یونها از جمله قلیایی، قلیایی خاکی، واسطه و همچنین فلزات سنگین نشان دادند زمان پاسخ الکترودها از 5 ثانیه کمتر بود و تقریباً تا یک ماه قابل استفاده بودند. الکترودcge در اندازه گیری یون کبالت در مخلوط های دوتایی بکار رفت. دو تا از مشتقات تتراکیس فنیل پورفریناتو آهن (iii)کلرید برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات ارزیابی شدند. آزمایشات اولیه مناسب بودن تتراکیس (4- کلرو فنیل) پورفیریناتوآهن (iii) کلرید را به عنوان یک حمل کننده ی یونی جهت ساخت الکترود یون گزین سیانید و از طرف دیگر مناسب بودن تتراکیس پورفریناتو آهن (iii) کلرید (fet(p)pcl) را به عنوان حمل کننده ی یونی برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات نشان دادند. اجزاء مختلف غشاء برای الکترود یون گزین سیانید بهینه شدند. ترکیب غشای %5/65 npoe-o، %8/32 pvc با وزن ملکولی بالا، %5/ 0 ctabو % 8/0 pcl(cl-p4)fet، پاسخ خطی به یون سیانید در ph 5/9 از غلظت m 7-10×3/6 تا m2-10×2/1 با شیب 5/0± 5/59- میلی ولت بردهه فعالیت با حد تشخیص m7-10×0/4 نشان داد. همچنین ترکیب غشاء مذکور برای ساختcge برای یون سیانید به کار رفت که باعث توسعه ی دامنه پاسخ خطی از m 7-10×0/ 2 تا m2-10×2/1 با حد تشخیصm 7-10×0/1 گردید. الکترود cge با موفقیت برای اندازه گیری مستقیم پتانسیومتری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی به کار رفت. اجزای مختلف غشاء برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات بهینه شد. .%7/65 o-npoe %8/32 pvc، %5/0 ctab و %0/1fet(p)pcl به عنوان مقادیر بهینه شده غشاء مذکور باعث پاسخ خطی الکترود به یون تیوسیانات از غلظت m7-10×3/6 تا m 3-10×7/4 با شیب 8/57- میلی ولت بردهه فعالیت پاسخ خطی نشان داد و همچنین cge زمان پاسخ کوتاهتری (جدوداً 6 ثانیه) نسبت به pme (حدوداً 10 ثانیه) نشان داد. هر دو الکترود cge و pme در اندازه گیری مستقیم یون تیوسیات در بزاق افراد سیگاری و غیر سیگاری بکار رفتند. دوکمپلکس فلزی بازشیفت، (آهن – باز شیف و کبالت- بازشیف) ارزیابی و برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات بکار رفتند . آزمایشات مقدماتی ، متناسب بودن کمپلکس آهن- باز شیف را برای یون سیانید و همچنین کمپلکس کبالت – باز شیف برای یون تیوسیانات را نشان دادند به همین خاطر ترکیبات غشاء %8/0 ctab، %7/32 pvc، %5/65 o-npoe و %0/1 کمپلکس کبالت- باز شیف موجب پاسخ خطی به یون تیوسیانات از غلظت m6-10×0/4 تاm 3-10×2/1 با شیب 8/58- میلی ولت بر دهه فعالیت گردید . همچنین یک الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت نیز بر اساس ترکیبات فوق ساخته شد، الکترود مذکور از غلظت m6-10×6/1 تا m 2-10×0/1 یون تیوسیانات با شیب 9/58- میلی ولت بر دهه فعالیت پاسخ خطی داشت. زمان پاسخ pmeتقریباً 10 ثانیه بود، در حالی که زمان پاسخ الکترود cge کمتر از 5 ثانیه بود. pme در دامنه ph از 6/3 تا0/9 پاسخ مستقل از ph نشان می داد، در حالی که پاسخ cge از ph 4/4 تا6/9 مستقل از ph بود. cge با موفقیت در تیتراسیون پتانسیومتری یک محلول نیترات نقره توسط محلول تیوسیانات بکار رفت. کمپلکس آهن باز شیف برای ساخت یک الکترود غشایی پلیمری pme و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت cge برای یون سیانید مورد استفاده قرار گرفت اجزاء غشاء بهینه شده عبارتند از : %5/65 o-npoe ، %7/32 pvc، %6/0 ctabو %2/1 کمپلکس آهن باز شیف. این ترکیب غشاء در pme موجب پاسخ خطی به غلظت یون سیانید از m7-10×8/6 تا m 3-10×6/4 با شیب 9/56- میلی ولت بردهه فعالیت، و برای cge از m7-10×7/4 تا m3-10×6/4 با شیب مشابه گردید. الکترودهای مذکور در ph5/9 بهترین حساسیت را نشان دادند. درph های بالاتر و پایین تر حساسیت الکترودها کاهش می یافت. زمان پاسخ الکترود cge ( حدوداً 6 ثانیه) نسبت به زمان پاسخ pme (حدوداً 10 ثانیه) کوتاهتر بود. این الکترودها با موفقیت برای اندازه گیری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی مورد استفاده قرار گرفتند . آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از 7 الکترود یون گزین یا چندیون گزین به همراه یک سیستم سویچ کننده برنامه ریزی شده ساخته شد و مورد مطالعه و استفاده قرار گرفت . در ابتدا 7 الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت ساخته شد و خصوصیات هر کدام از لحاظ خطی بودن، زمان پاسخ و گزینش پذیری مورد مطالعه قرار گرفتند یک زمان تاخیر 5 ثانیه برای گرفتن اطلاعات پتانسیل توسط سیستم سویچ کننده ای که مستقیماً از یک طرف به الکترودها متصل شده بود و از طرفی دیگر نیز به یک ph متر/ پتانسیومتر اتصال داشت تا بتواند اطلاعات پتانسیل الکترودها به هر نمونه آزمایش را گرفته و بر روی phمتر و همچنین به طور همزمان روی کامپیوتر نشان داده و ذخیره نماید. این اطلاعات پتانسیل به عنوان متغیرهای ورودی شبکه عصبی مصنوعی بکار رفتند که بدینوسیله بتواند غلظت یونهای کادمیوم، نقره و مس را به طور همزمان در مخلوطهای ساده و یا پیچیده اندازه گیری کند . شبکه انتشار – تغذیه رو به جلو و به عقب به همراه الگوریتم لون برگ مک کارت برای بهینه کردن پارامترهای شبکه عصبی استفاده شد. شبکه بهینه شده از سه لایه که در هر لایه 4، 9 و 3 گره در لایه ها تشکیل شد. همچنین سیستم آرایه الکترودی نیز بهینه شد تا الکترودهای مورد نیاز جهت تعیین همزمانی سه گونه مذکور مشخص شدند یک سیستم آرایه ای متشکل از 6 الکترود بهترین گزینه برای اندازه گیری همزمان سه گونه در مخلوطهای سه تایی آنها تشخیص داده شد.از طرفی دیگر خارج کردن یکی ازالکترودها از این آرایه موجب بهترین پیش گویی غلظت سه یون ، کادمیوم، مس و نقره در کنار یونهای دیگر مثل نیکل و روی گردید. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از الکترودهای سیانید و تیوسیات ساخته شد، به همراه یک الکترود یون گزین یدید ساخته شده براساس یکی از مشتقات کمپلکس منگنز (iii) تتراکیس فنیل پورفرین استات به عنوان قسمت حس کننده یک زبان الکترونیکی برای تعیین همزمانی یونهای سیانید ، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید به عنوان یک یون همراه بکار گرفته شد. سیستم دستگاهی مذکوردر پاراگراف فوق برای اندازه گیری و ذخیره کردن داده های پتانسیل های نمونه های مختلف بکار گرفته شد. این داده ها به وسیله شبکه عصبی به عنوان یک روش غیر خطی کمومتری فرآورش شد الگوریتم لون برگ مک کارت برای تعلیم دادن شبکه عصبی مذکور که دارای یک لایه ورودی با 5 گره ، 3 لایه پنهان با 4، 3 و 3 گره در لایه ها و یک لایه خروجی با 3 گره بکار رفت. یک آرایه سه الکترودی به عنوان بهترین قسمت حس کننده زبان الکترونی مذکور شناخته شد. زیرا موجب بهترین همبستگی بین نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی غلظت یونهای سیانید، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید گردید. مشتقات کمپلکسهای فلزی پورفرین به عنوان حمل کننده های یونی بهتری نسبت به کمپلکسهای فلزی بازشبف شناخته شدند، زیرا الکترودهای ساخته شده بر اساس آنها قدرت پیش بینی بهتری برای غلظت یونهای مذکور در نمونه های سه تایی و چهار تایی نشان دادند. یک دی آمید گوگرددار حلقوی، 13،1- دی آزا 13،12،4،3 دی بنزو - 5،11- دی تیا 8 – آکسا -1-15 (پیریدود سیکلواکتادکان -14،2 ، دیون، l، سنتز و بررسی شد و به عنوان یک جزء فعال برای ساخت الکترود غشایی پلیمری (pme) ، الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت (cge) و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی سیم نقره (cwe) برای حس کردن یون +2cd بکار رفت. الکترودهای مذکور پاسخ خطی در دامن? غلظتی از m 6-10×3/3 تا m 2-10×3/3) برای pme با حد تشخیص m6-10×2/1) ، از m 7- 10× 0/3 تا m 1- 10× 3/3 ( برای cwe با حد تشخیص m 7-10×3/1) و از m8-10×6/1 تا m1-10×3/1 ) برای cge با حد تشخیص m8-10×0/1 ) نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامن? خطی غلظت کادمیم از m 8-10×2/3 تا m 1-10×4/1(با حد تشخیص m 8-10×3/1 ) بکار رفت. دامنه ph قابل استفاده الکترودها حدوداٌ از 5/3 تا 6/7 بود. الکترودها قدرت تشخیص خوبی نسبت به یون+2cd در مقایشه با تعداد زیادی از یونهای قلیایی ، قلیایی خاکی، فلزات واسط و فلزات سنگین نشان دادند . الکترودها از لحاظ شیمیایی بی اثر بوده و زمان پاسخ کمتر از 5 ثانیه را نشان دادند و تا مدت بین 2 تا 3 ماه قابل استفاده بودند. کاربرد عملی سیستم مذکور نیز گزارش شده است. دواتر تاجی لریات، l1، 7- (2- هیدروکسی-5- متیل بنزیل) 5-6-7-8-9-10هگزاهیدرو -2h بنزو [b] [1، 4، 7، 10،13] دی اتری آزاپنتادسین 3، 11 (h4، h12) دیون سنتز و بررسی شدند و به عنوان جزء فعال غشاء برای ساخت pme و cge جهت حس کردن یون کبالت بکار رفتند، پتاسیم تتراکیس (پاراکلروفنیل) بورات (ktpclpb) و o- نیتروفنیل اکتبل اتر (o-npoe) به ترتیب به عنوان حذف کننده آنیونی و پلاستیکی کننده غشاء در بافت pvc بکار رفتند. الکترودها پاسخ خطی به غلظت یون+ 2 co از m 6- 10×3/3 تا m2-10×9/1 برای pme، از m7-10×3/2 تا m 2-10×9/ 7 برای cwe و از m8-10×0/ 5 تا m 2- 10×2/1 ،برای cge نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامنه غلظتی از m 7-10×3/2 تا m 2-10×2/1 ، از ph 2/3 تا 0/8 بکار رفت ، حد تشخیص برای pme، cwe، cge، و fip-cge به ترتیب ، m 6 -10×2/1، m 7-10×5/2، m 8-10×2/3 و m 7-10×0/1 ارزیابی شد. الکترودها قدرت تمایز خوبی بین یون کبالت و سایر یونها از جمله قلیایی، قلیایی خاکی، واسطه و همچنین فلزات سنگین نشان دادند زمان پاسخ الکترودها از 5 ثانیه کمتر بود و تقریباً تا یک ماه قابل استفاده بودند. الکترودcge در اندازه گیری یون کبالت در مخلوط های دوتایی بکار رفت. دو تا از مشتقات تتراکیس فنیل پورفریناتو آهن (iii)کلرید برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات ارزیابی شدند. آزمایشات اولیه مناسب بودن تتراکیس (4- کلرو فنیل) پورفیریناتوآهن (iii) کلرید را به عنوان یک حمل کننده ی یونی جهت ساخت الکترود یون گزین سیانید و از طرف دیگر مناسب بودن تتراکیس پورفریناتو آهن (iii) کلرید (fet(p)pcl) را به عنوان حمل کننده ی یونی برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات نشان دادند. اجزاء مختلف غشاء برای الکترود یون گزین سیانید بهینه شدند. ترکیب غشای %5/65 npoe-o، %8/32 pvc با وزن ملکولی بالا، %5/ 0 ctabو % 8/0 pcl(cl-p4)fet، پاسخ خطی به یون سیانید در ph 5/9 از غلظت m 7-10×3/6 تا m2-10×2/1 با شیب 5/0± 5/59- میلی ولت بردهه فعالیت با حد تشخیص m7-10×0/4 نشان داد. همچنین ترکیب غشاء مذکور برای ساختcge برای یون سیانید به کار رفت که باعث توسعه ی دامنه پاسخ خطی از m 7-10×0/ 2 تا m2-10×2/1 با حد تشخیصm 7-10×0/1 گردید. الکترود cge با موفقیت برای اندازه گیری مستقیم پتانسیومتری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی به کار رفت. اجزای مختلف غشاء برای ساخت الکترود یون گزین تیوسیانات بهینه شد. .%7/65 o-npoe %8/32 pvc، %5/0 ctab و %0/1fet(p)pcl به عنوان مقادیر بهینه شده غشاء مذکور باعث پاسخ خطی الکترود به یون تیوسیانات از غلظت m7-10×3/6 تا m 3-10×7/4 با شیب 8/57- میلی ولت بردهه فعالیت پاسخ خطی نشان داد و همچنین cge زمان پاسخ کوتاهتری (جدوداً 6 ثانیه) نسبت به pme (حدوداً 10 ثانیه) نشان داد. هر دو الکترود cge و pme در اندازه گیری مستقیم یون تیوسیات در بزاق افراد سیگاری و غیر سیگاری بکار رفتند. دوکمپلکس فلزی بازشیفت، (آهن – باز شیف و کبالت- بازشیف) ارزیابی و برای ساخت الکترودهای یون گزین سیانید و تیوسیانات بکار رفتند . آزمایشات مقدماتی ، متناسب بودن کمپلکس آهن- باز شیف را برای یون سیانید و همچنین کمپلکس کبالت – باز شیف برای یون تیوسیانات را نشان دادند به همین خاطر ترکیبات غشاء %8/0 ctab، %7/32 pvc، %5/65 o-npoe و %0/1 کمپلکس کبالت- باز شیف موجب پاسخ خطی به یون تیوسیانات از غلظت m6-10×0/4 تاm 3-10×2/1 با شیب 8/58- میلی ولت بر دهه فعالیت گردید . همچنین یک الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت نیز بر اساس ترکیبات فوق ساخته شد، الکترود مذکور از غلظت m6-10×6/1 تا m 2-10×0/1 یون تیوسیانات با شیب 9/58- میلی ولت بر دهه فعالیت پاسخ خطی داشت. زمان پاسخ pmeتقریباً 10 ثانیه بود، در حالی که زمان پاسخ الکترود cge کمتر از 5 ثانیه بود. pme در دامنه ph از 6/3 تا0/9 پاسخ مستقل از ph نشان می داد، در حالی که پاسخ cge از ph 4/4 تا6/9 مستقل از ph بود. cge با موفقیت در تیتراسیون پتانسیومتری یک محلول نیترات نقره توسط محلول تیوسیانات بکار رفت. کمپلکس آهن باز شیف برای ساخت یک الکترود غشایی پلیمری pme و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت cge برای یون سیانید مورد استفاده قرار گرفت اجزاء غشاء بهینه شده عبارتند از : %5/65 o-npoe ، %7/32 pvc، %6/0 ctabو %2/1 کمپلکس آهن باز شیف. این ترکیب غشاء در pme موجب پاسخ خطی به غلظت یون سیانید از m7-10×8/6 تا m 3-10×6/4 با شیب 9/56- میلی ولت بردهه فعالیت، و برای cge از m7-10×7/4 تا m3-10×6/4 با شیب مشابه گردید. الکترودهای مذکور در ph5/9 بهترین حساسیت را نشان دادند. درph های بالاتر و پایین تر حساسیت الکترودها کاهش می یافت. زمان پاسخ الکترود cge ( حدوداً 6 ثانیه) نسبت به زمان پاسخ pme (حدوداً 10 ثانیه) کوتاهتر بود. این الکترودها با موفقیت برای اندازه گیری یون سیانید افزوده شده به نمونه های آب معدنی مورد استفاده قرار گرفتند . آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از 7 الکترود یون گزین یا چندیون گزین به همراه یک سیستم سویچ کننده برنامه ریزی شده ساخته شد و مورد مطالعه و استفاده قرار گرفت . در ابتدا 7 الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت ساخته شد و خصوصیات هر کدام از لحاظ خطی بودن، زمان پاسخ و گزینش پذیری مورد مطالعه قرار گرفتند یک زمان تاخیر 5 ثانیه برای گرفتن اطلاعات پتانسیل توسط سیستم سویچ کننده ای که مستقیماً از یک طرف به الکترودها متصل شده بود و از طرفی دیگر نیز به یک ph متر/ پتانسیومتر اتصال داشت تا بتواند اطلاعات پتانسیل الکترودها به هر نمونه آزمایش را گرفته و بر روی phمتر و همچنین به طور همزمان روی کامپیوتر نشان داده و ذخیره نماید. این اطلاعات پتانسیل به عنوان متغیرهای ورودی شبکه عصبی مصنوعی بکار رفتند که بدینوسیله بتواند غلظت یونهای کادمیوم، نقره و مس را به طور همزمان در مخلوطهای ساده و یا پیچیده اندازه گیری کند . شبکه انتشار – تغذیه رو به جلو و به عقب به همراه الگوریتم لون برگ مک کارت برای بهینه کردن پارامترهای شبکه عصبی استفاده شد. شبکه بهینه شده از سه لایه که در هر لایه 4، 9 و 3 گره در لایه ها تشکیل شد. همچنین سیستم آرایه الکترودی نیز بهینه شد تا الکترودهای مورد نیاز جهت تعیین همزمانی سه گونه مذکور مشخص شدند یک سیستم آرایه ای متشکل از 6 الکترود بهترین گزینه برای اندازه گیری همزمان سه گونه در مخلوطهای سه تایی آنها تشخیص داده شد.از طرفی دیگر خارج کردن یکی ازالکترودها از این آرایه موجب بهترین پیش گویی غلظت سه یون ، کادمیوم، مس و نقره در کنار یونهای دیگر مثل نیکل و روی گردید. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از الکترودهای سیانید و تیوسیات ساخته شد، به همراه یک الکترود یون گزین یدید ساخته شده براساس یکی از مشتقات کمپلکس منگنز (iii) تتراکیس فنیل پورفرین استات به عنوان قسمت حس کننده یک زبان الکترونیکی برای تعیین همزمانی یونهای سیانید ، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید به عنوان یک یون همراه بکار گرفته شد. سیستم دستگاهی مذکوردر پاراگراف فوق برای اندازه گیری و ذخیره کردن داده های پتانسیل های نمونه های مختلف بکار گرفته شد. این داده ها به وسیله شبکه عصبی به عنوان یک روش غیر خطی کمومتری فرآورش شد الگوریتم لون برگ مک کارت برای تعلیم دادن شبکه عصبی مذکور که دارای یک لایه ورودی با 5 گره ، 3 لایه پنهان با 4، 3 و 3 گره در لایه ها و یک لایه خروجی با 3 گره بکار رفت. یک آرایه سه الکترودی به عنوان بهترین قسمت حس کننده زبان الکترونی مذکور شناخته شد. زیرا موجب بهترین همبستگی بین نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی غلظت یونهای سیانید، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید گردید. مشتقات کمپلکسهای فلزی پورفرین به عنوان حمل کننده های یونی بهتری نسبت به کمپلکسهای فلزی بازشبف شناخته شدند، زیرا الکترودهای ساخته شده بر اساس آنها قدرت پیش بینی بهتری برای غلظت یونهای مذکور در نمونه های سه تایی و چهار تایی نشان دادند. یک دی آمید گوگرددار حلقوی، 13،1- دی آزا 13،12،4،3 دی بنزو - 5،11- دی تیا 8 – آکسا -1-15 (پیریدود سیکلواکتادکان -14،2 ، دیون، l، سنتز و بررسی شد و به عنوان یک جزء فعال برای ساخت الکترود غشایی پلیمری (pme) ، الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت (cge) و الکترود غشایی پوشانده شده بر روی سیم نقره (cwe) برای حس کردن یون +2cd بکار رفت. الکترودهای مذکور پاسخ خطی در دامن? غلظتی از m 6-10×3/3 تا m 2-10×3/3) برای pme با حد تشخیص m6-10×2/1) ، از m 7- 10× 0/3 تا m 1- 10× 3/3 ( برای cwe با حد تشخیص m 7-10×3/1) و از m8-10×6/1 تا m1-10×3/1 ) برای cge با حد تشخیص m8-10×0/1 ) نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامن? خطی غلظت کادمیم از m 8-10×2/3 تا m 1-10×4/1(با حد تشخیص m 8-10×3/1 ) بکار رفت. دامنه ph قابل استفاده الکترودها حدوداٌ از 5/3 تا 6/7 بود. الکترودها قدرت تشخیص خوبی نسبت به یون+2cd در مقایشه با تعداد زیادی از یونهای قلیایی ، قلیایی خاکی، فلزات واسط و فلزات سنگین نشان دادند . الکترودها از لحاظ شیمیایی بی اثر بوده و زمان پاسخ کمتر از 5 ثانیه را نشان دادند و تا مدت بین 2 تا 3 ماه قابل استفاده بودند. کاربرد عملی سیستم مذکور نیز گزارش شده است. دواتر تاجی لریات، l1، 7- (2- هیدروکسی-5- متیل بنزیل) 5-6-7-8-9-10هگزاهیدرو -2h بنزو [b] [1، 4، 7، 10،13] دی اتری آزاپنتادسین 3، 11 (h4، h12) دیون سنتز و بررسی شدند و به عنوان جزء فعال غشاء برای ساخت pme و cge جهت حس کردن یون کبالت بکار رفتند، پتاسیم تتراکیس (پاراکلروفنیل) بورات (ktpclpb) و o- نیتروفنیل اکتبل اتر (o-npoe) به ترتیب به عنوان حذف کننده آنیونی و پلاستیکی کننده غشاء در بافت pvc بکار رفتند. الکترودها پاسخ خطی به غلظت یون+ 2 co از m 6- 10×3/3 تا m2-10×9/1 برای pme، از m7-10×3/2 تا m 2-10×9/ 7 برای cwe و از m8-10×0/ 5 تا m 2- 10×2/1 ،برای cge نشان دادند. الکترود cge به عنوان سیستم آشکارساز در پتانسیومتری تزریق درون جریان (fip) در دامنه غلظتی از m 7-10×3/2 تا m 2-10×2/1 ، از ph 2/3 تا 0/8 بکار رفت ، حد تشخیص برای pme، cwe، cge، و fip-cge به ترتیب ، m 6 -10×2/1، m 7-10×5/2، m 8-10×2/3 و m 7-10×0/1 ارزیابی شد. الکترودها قدرت تمایز خوبی بین یون کبالت و سایر یونها از جمله قلیایی، قلیایی خاکی، واسطه و همچنین فلزات سنگین نشان دادند زمان پاسخ الکترودها از 5 ثانیه کمتر بود و تقریباً تا یک ماه قابل استفاده بودند. الکترودcge در اندازه گیری یون کبالت در مخلوط های دوتایی بکار رفت. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از 7 الکترود یون گزین یا چندیون گزین به همراه یک سیستم سویچ کننده برنامه ریزی شده ساخته شد و مورد مطالعه و استفاده قرار گرفت . در ابتدا 7 الکترود غشایی پوشانده شده بر روی گرافیت ساخته شد و خصوصیات هر کدام از لحاظ خطی بودن، زمان پاسخ و گزینش پذیری مورد مطالعه قرار گرفتند یک زمان تاخیر 5 ثانیه برای گرفتن اطلاعات پتانسیل توسط سیستم سویچ کننده ای که مستقیماً از یک طرف به الکترودها متصل شده بود و از طرفی دیگر نیز به یک ph متر/ پتانسیومتر اتصال داشت تا بتواند اطلاعات پتانسیل الکترودها به هر نمونه آزمایش را گرفته و بر روی phمتر و همچنین به طور همزمان روی کامپیوتر نشان داده و ذخیره نماید. این اطلاعات پتانسیل به عنوان متغیرهای ورودی شبکه عصبی مصنوعی بکار رفتند که بدینوسیله بتواند غلظت یونهای کادمیوم، نقره و مس را به طور همزمان در مخلوطهای ساده و یا پیچیده اندازه گیری کند . شبکه انتشار – تغذیه رو به جلو و به عقب به همراه الگوریتم لون برگ مک کارت برای بهینه کردن پارامترهای شبکه عصبی استفاده شد. شبکه بهینه شده از سه لایه که در هر لایه 4، 9 و 3 گره در لایه ها تشکیل شد. همچنین سیستم آرایه الکترودی نیز بهینه شد تا الکترودهای مورد نیاز جهت تعیین همزمانی سه گونه مذکور مشخص شدند یک سیستم آرایه ای متشکل از 6 الکترود بهترین گزینه برای اندازه گیری همزمان سه گونه در مخلوطهای سه تایی آنها تشخیص داده شد.از طرفی دیگر خارج کردن یکی ازالکترودها از این آرایه موجب بهترین پیش گویی غلظت سه یون ، کادمیوم، مس و نقره در کنار یونهای دیگر مثل نیکل و روی گردید. آرایه ای از حسگرهای پتانسیومتری متشکل از الکترودهای سیانید و تیوسیات ساخته شد، به همراه یک الکترود یون گزین یدید ساخته شده براساس یکی از مشتقات کمپلکس منگنز (iii) تتراکیس فنیل پورفرین استات به عنوان قسمت حس کننده یک زبان الکترونیکی برای تعیین همزمانی یونهای سیانید ، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید به عنوان یک یون همراه بکار گرفته شد. سیستم دستگاهی مذکوردر پاراگراف فوق برای اندازه گیری و ذخیره کردن داده های پتانسیل های نمونه های مختلف بکار گرفته شد. این داده ها به وسیله شبکه عصبی به عنوان یک روش غیر خطی کمومتری فرآورش شد الگوریتم لون برگ مک کارت برای تعلیم دادن شبکه عصبی مذکور که دارای یک لایه ورودی با 5 گره ، 3 لایه پنهان با 4، 3 و 3 گره در لایه ها و یک لایه خروجی با 3 گره بکار رفت. یک آرایه سه الکترودی به عنوان بهترین قسمت حس کننده زبان الکترونی مذکور شناخته شد. زیرا موجب بهترین همبستگی بین نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی غلظت یونهای سیانید، تیوسیانات و یدید در حضور و عدم حضور یون کلرید گردید. مشتقات کمپلکسهای فلزی پورفرین به عنوان حمل کننده های یونی بهتری نسبت به کمپلکسهای فلزی بازشبف شناخته شدند، زیرا الکترودهای ساخته شده بر اساس آنها قدرت پیش بینی بهتری برای غلظت یونهای مذکور در نمونه های سه تایی و چهار تایی نشان دادند.

تهیه و مشخصه نگاری حسگر های نوری و الکتروشیمیایی برای برخی از فلزات واسطه و سنگین و ترکیبات دارویی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1389
  مرضیه صادقی   مجتبی شمسی پور

fluorescence chemical sensors for the highly sensitive and selective determination of pb2+ , hg2+, co2+ and fe3+ ions in aqueous solutions are described. the ion sensing system was prepared by incorporating lipophilic ligand (l) as a neutral ion-selective fluoroionophore in the plasticized pvc membrane containing sodium tetraphenylborate or potasium tetrakis (p-chlorophenyl) borate as a liphophilic anionic additive. the preliminary spectrofluorimetric complexation studies in solution revealed that the lipophilic ligands (l) forms a highly stable and selective complexes which results in a strong fluorescence quenching of the ligand. the response of the sensor is based on the strong selective fluorescence quenching of l by metal ions. at optimized ph, the proposed sensor display a calibration curve over a wide concentration range with a relatively fast response time of less than 5 min. in addition to high stability, reversibility and reproducibility, sensors show a unique selectivity towards metal ion with respect to common coexisting cations. the proposed fluorescence optodes were successfully applied to the determination of metal ions in different real samples. a highly sensitive electrochemical method for the simultaneous determination of da and ap using poly(mttp) /au modified electrode was reported. the modified electrode was fabricated by electropolymerization of porphyrin using cyclic voltametry. surface characterization of poly (mttp)/ au modified electrodes were investigated using scanning electron microscope (sem). the poly (mttp) /au modified electrode exhibited remarkably electrocatalytic activity toward da and ap oxidation, improving the response currents and lowering their oxidation overpotentials. two well-defined voltammetric peaks at 0.420 v and 0.650 v were observed, corresponding to the oxidation peak of da and ap respectively. experimental conditions such as supporting electrolyte, ph, and scanning rate, etc., were optimized for the investigated method. da and ap give linear response over the range of 5.0 × 10-6 – 2.9 ×10-4 m (r2 = 0.996) and 2.5 ×10-5 – 5.0× 10-4 m (r2 = 0.994), respectively. the lower detection limits were found to be 3.0 × 10-6 m and 1.5 × 10-5 m for da and ap, respectively. no interference was observed with the other biologically important compounds, such as aa, ua. the investigated method showed good stability, reproducibility (1.3% (da) and 2.0% (ap)) and high recovery in pharmaceutical preparation (1.0% (da) and 0.9% (ap)), and human serum (1.5% (da) and 2.1% (ap)). moreover, excellent sensitivity, high selectivity, low detection limits and anti-fouling properties of the sensor, makes this method very suitable for accurate determinations in pharmaceutical and clinical preparations. the sensor was further utilized to determine da and ap levels in commercial drugs and biological fluids; with satisfactory results.

سنتز، تعیین ساختار و ارزیابی عملکرد نانوذرات پلیمری قالب یون برای تعدادی از یون های فلزی واسطه و سنگین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1389
  عباس بشارتی سیدانی   مجتبی شمسی پور

در این تحقیق، نه پلیمر قالب یون جدید برای یون های مس(ii)، سرب(ii)، جیوه(ii)، لانتانیم(iii) و سریم(iii) (یون های الگو) با استفاده از لیگاندهای مناسب ساخته شده است. هر پلیمر قالب یون از طریق پلیمریزاسیون رسوبی اتیلن گلیکول دی متاکریلات (egdma) به عنوان مونومر پیونددهنده عرضی در حضور هر یک از کمپلکس های حاصل شده از برهمکنش مناسب لیگاندها با یون های مورد نظر توسط آزوبیس ایزوبوتیرونیتریل (aibn) به عنوان آغازگر رادیکالی تهیه شده است. سایت های قالب یون در شبکه پلیمری از طریق شستشوی آن با اسید نیتریک 1/0 مولار و خروج یون های الگو از پیکره آن ایجاد شده اند که از لحاظ شکل و اندازه با این یون ها سازگاری دارند. ویژگی های ساختاری پلیمرهای قالب یون با استفاده از طیف سنجی فروسرخ، میکروسکوپی الکترون روبشی (sem)، آنالیز عنصری، ایزوترم های جذب و واجذب نیتروژن و اندازه گیری نسبت تورم انجام شده است. تصاویر sem نشان می دهند که پلیمریزاسیون رسوبی منجر به تولید نانوذرات کلوئیدی با اشکالی نامنظم و قطری در حدود 50 تا 150 نانومتر شده است. جاذب ها از انتخاب گری خوبی نسبت به یون الگو در حضور یون های رقیب با بار و اندازه مشابه و مختلف برخوردار بوده اند. پلیمرهای قالب یون بدون کاهش محسوس در کارایی، بارها استفاده و دوباره احیاء شده اند. در نهایت از این پلیمرها برای پیش تغلیظ و جداسازی سریع و انتخابی یون های الگو از نمونه های آبی حقیقی استفاده شده است. در فصل دوم؛ دو پلیمر قالب یون جدید برای یون مس(ii) با استفاده از لیگاندهای 1-هیدروکسی-4-(پروپ-2-انیل اکسی)-9،10-آنتراکینون (aq) و 1،4-دی هیدروکسی-9،10- آنتراکینون (کوئینیزارین؛ qz) تهیه شده است. استوکیومتری کمپلکس هر یک از این لیگاندها با یون مس به ترتیب به صورت [cu(aq)]+ و [cu(qz)]+بودند. ph بهینه محلول نمونه 0/7 بود. فرآیندهای جذب و واجذب بسیار سریع بودند (2 دقیقه). بیشینه ظرفیت جذب، فاکتور تغلیظ، انحراف استاندارد نسبی و حد تشخیص (3sb/m) برای جاذب حاوی لیگاند aq به ترتیب 3/221 میکرومول بر گرم، 6/17، 6/1% و 5/0 نانوگرم بر میلی لیتر و برای جاذب حاوی لیگاند qz به ترتیب 3/346 میکرومول بر گرم، 4/18، 0/1% و 3/0 نانوگرم بر میلی لیتر محاسبه گردیدند. در فصل سوم؛ سه پلیمر قالب یون جدید برای یون سرب(ii) با استفاده از لیگاندهای 1،4-دی هیدروکسی-9،10-آنتراکینون (qz)، 1،5-دی فنیل تیو کاربازون (دی تیزون) و 2،2:6،6-ترپیریدین (terpy) تهیه شده است. استوکیومتری کمپلکس هر یک از این لیگاندها با یون سرب به ترتیب به صورت [pb(qz)]+، [pb(dz)2]و [pb(terpy)2]+2 بودند. ph بهینه محلول نمونه 0/5 بود. فرآیندهای جذب و واجذب بسیار سریع بودند (5 دقیقه). بیشینه ظرفیت جذب، فاکتور تغلیظ، انحراف استاندارد نسبی و حد تشخیص برای جاذب حاوی لیگاند qz به ترتیب 7/323 میکرومول بر گرم، 8/17، 9/1% و 3/2 نانوگرم بر میلی لیتر، برای جاذب حاوی لیگاند dz به ترتیب 7/144 میکرومول بر گرم، 8/16، 2/2% و 7/2 نانوگرم بر میلی لیتر و برای جاذب حاوی لیگاند terpy به ترتیب 0/146 میکرومول بر گرم، 5/15، 4/2% و 9/2 نانوگرم بر میلی لیتر محاسبه گردیدند. در فصل چهارم؛ دو پلیمر قالب یون جدید برای یون جیوه(ii) با استفاده از لیگاندهای 1،5-دی فنیل تیو کاربازون (دی تیزون؛ dz) و n،n?-بیس(سالیسیلیدن )-1،2-فنیلن دی آمین (سالوفن، bsp) تهیه شده است. استوکیومتری کمپلکس هر یک از این لیگاندها با یون جیوه به ترتیب به صورت [hg(dz)2] و [hg(bsp)]بودند. ph بهینه محلول نمونه 0/7 بود. فرآیندهای جذب و واجذب بسیار سریع بودند (2 دقیقه). بیشینه ظرفیت جذب، فاکتور تغلیظ، انحراف استاندارد نسبی و حد تشخیص برای جاذب حاوی لیگاند dz به ترتیب 6/130 میکرومول بر گرم، 9/17، 6/2% و 4/3 نانوگرم بر میلی لیتر و برای جاذب حاوی لیگاند bsp به ترتیب 6/196 میکرومول بر گرم، 6/18، 1/2% و 9/2 نانوگرم بر میلی لیتر محاسبه گردیدند. در فصل پنجم؛ پلیمر قالب یون جدیدی برای یون لانتانیم(iii) با استفاده از لیگاند 2،2:6،6- ترپیریدین (terpy) تهیه شده است. استوکیومتری کمپلکس این لیگاند با یون لانتانیم به صورت [la(terpy)2]+3 بود. ph بهینه محلول نمونه 5/3 بود. فرآیندهای جذب و واجذب بسیار سریع بودند (2 دقیقه). بیشینه ظرفیت جذب جاذب و فاکتور تغلیظ برای یون لانتانیم به ترتیب 6/962 میکرومول بر گرم و 5/17 بودند. انحراف استاندارد نسبی و حد تشخیص روش به ترتیب 7/1% و 4/1 نانوگرم بر میلی لیتر محاسبه گردیدند. در فصل ششم؛ پلیمر قالب یون جدیدی برای یون سریم(iii) با استفاده از لیگاند n،n?-بیس[3-(4- مورفولینیل متیل) سالیسیلیدن ]-1،2-اتیلن دی آمین (سالِن، bmsp) تهیه شده است. استوکیومتری کمپلکس این لیگاند با یون سریم به صورت [ce(bmsp)]+ بود. ph بهینه محلول نمونه 5/3 بود. فرآیندهای جذب و واجذب بسیار سریع بودند (2 دقیقه). بیشینه ظرفیت جذب جاذب و فاکتور تغلیظ برای یون سریم به ترتیب 6/1210 میکرومول بر گرم و 9/16 بودند. انحراف استاندارد نسبی و حد تشخیص روش به ترتیب 4/2% و 3/3 نانوگرم بر میلی لیتر محاسبه گردیدند.

جداسازی و اندازه گیری بعضی گونه های شیمیایی به کمک روش های نقطه ابری شدن، استخراج مایع – مایع، استخراج فاز جامد تحت سیستم تزریق در جریان و اتوماسیون دستگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1389
  میر مهدی زاهدی دیزجی   مجتبی شمسی پور

در پایان نامه حاضر، ابتدا در غالب فصل اول مقدمه ای فشرده و مختصر راجع به اصول اتوماسیون و تجزیه تزریق در جریان ارائه شده و سابقه منابع مرتبط با مفاهیم استخراج حلالی، نقطه ابری شدن و فاز جامد به صورت تزریق در جریان به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد. در فصل دوم، روش تزریق در جریانی مبتنی بر میکرو استخراج مایع – مایع (llme-fia) به منظور اندازه گیری فلئوریمتری کمپلکس روی با لیگاند 5-(9-آنتراسنیل متیل)-8،2-دی تیا-5 آزا-6،2 پریدیلوفان (4l؛ یک لیگاند ماکروسیکل جدید) بعد از پیش تغلیظ از محیط آبی پیشنهاد شده است. در طراحی سیستم مورد نظر از قطعه قطعه کننده خاصی استفاده نشده و یک جداکننده فاز گرانشی، نقش جداکردن فاز آلی از آبی را ایفا می کند. میکرو استخراج حلالی مورد نظر در 5/8 = ph و با استفاده از حجم 150 میکرولیتر از محلول هگزانولی لیگاند به عنوان فاز استخراجی انجام می شود. بعد از تثبیت شرایط، بهینه شیمیایی و فیزیکی کار اندازه گیری فلئوریمتری در طول موج بر انگیختگی 373 و نشر 530 نانومتر انجام می شود. تحت این شرایط روش در دامنه غلظتی µg ml-1 53/4-025/0 با ضریب رگراسیون 9951/0 خطی می باشد و سایر ارقام شایستگی آن عبارتند از: 31/4 = %rsd، 45 = ef،ng ml-1 3/2 = lod. روش llme-fia مورد بحث ساده، سریع، و به علت استفاده از مقادیر کم حلال آلی تاحد زیادی سبز می باشد. در نهایت از این روش برای اندازه گیری روی در دو نوع پس مانده معدنی، موی سر و سرم خون انسان استفاده شده است. در فصل سه، از سیستم میکرو استخراج مایع – مایع تزریق در جریان توصیف شده قبل برای گسترش روشی برای پیش تغلیظ و جداسازی ماده منفجره cl-15 به منظور اندازه گیری با دستگاه فلئورسانس استفاده شده است. ماده منفجره پر انرژی مبتنی بر نیتروژن cl-15 بر اساس ساختار شیمیایی خود در شرایط بازی خواص نشری نشان می دهد. از این خواص نشر فلئورسانس در طول موج 480 نانومتر در فاز آلی استخراجی، روشی با ارقام شایستگی؛ دامنه خطی µg ml-1 06/12-28/0، ضریب رگرسیون 9987/0، حد تشخیص µg ml?1 05/0، انحراف استاندارد نسبی 12/5 درصد و فاکتور تشدید 8/27 تشکیل شده است، که به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری اختصاصی cl-15 در دو نمونه سنتزی از مخلوط سایر مواد منفجره که با نمونه های آبی به حجم رسیده اند، استفاده شده است. فصل چهارم حاوی گسترش روش llme-fia به منظور استخراج یون مس به کمک لیگاند tt9c3 برای اندازه گیری آن به صورت نورسنجی می باشد.کمپلکس 2+cu با tt9c3 تشکیل یک کمپلکس انتقال بار حساس و گزینشی می دهد که در طول موج 451 نانومتر جذب دارد. در شرایط بررسی شده و بهینه شامل (5 = ph)، قدرت یونی (m 05/0 سولفات سدیم)، مقدار لیگاند (اضافی)، یون مقابل (mm 15 = sds)، منحنی کالیبراسیون در دامنه µg ml-1 2/4-08/0 با ضریب رگرسیون 9985/0 خطی می باشد. سایر ارقام شایستگی نمونه از این قرارند: 16 ng/ml, ef = 37/0lod = و 7/5 %rsd =. در نهایت از روش مورد نظر برای اندازه گیری مقدار مس به عنوان ناخاصی موجود در سه نوع نمک تجاری شرکت مرک استفاده شده است. در فصل چهارم روش جداسازی و پیش تغلیظ پیوسته به صورت نقطه ابری شدن برای اندازه گیری کلونازپام از مشتقات بنزودیازپام، به عنوان داروی خواب آور و درمان صرع ارائه شده است. در سیستم تزریق در جریان طراحی شده، محلول مایسلی بریج 56 حاوی گونه کلونازپام به سیستمی شامل مینی ستون جداکننده فاز پر شده با پشم شیشه تزریق می شود. در مرحله بعد کلونازپام استخراج شده در 1 ph = و دمای بهینه 65 درجه سانتی گراد به کمک محلول شویش 9:1 حجمی اتانول- استونیتریل شسته و برای اندازه گیری کمی در طول موج های برانگیختگی و نشر 352 و 400 نانومتر به سوی دستگاه اسپکتروفلئوریمتری ارسال می شود. در شرایط بهینه دارای ارقام شایستگی، شامل دامنه خطی ng ml-1 2/3-03/0، حد تشخیص ng l-1 32/0، انحراف استاندارد نسبی 59/5 درصد می باشیم. در فصل بعد، نرم افزار ساده ای بر مبنای guide نرم افزار matlab به منظور ثبت پویش زمانی داده های دیجیتال ارسالی از جانب نورسنج پروپی نوشته شده است. به این منظور حد واسط الکترونیکی ساخته شده که با دریافت سیگنال از خروجی آنالوگ دستگاه آنها را دیجیتال کرده به کمک رابط rs232 به ورودی com رایانه می رساند. پس از بررسی مشخصات نرم افزاری و سخت افزاری مورد نظر، سیستم تزریق در جریانی طراحی شده که در آن کمپلکس +2cu با tt9c3 پس از خنثی شدن و پیش تغلیظ بر روی فاز جامد c18 برای اندازه گیری مس با نورسنج پروپی فوق الذکر به کار گرفته شود. شرایط کاری سیستم استخراج فاز جامد به صورت تزریق در جریان (spe-fia) مورد نظر بررسی و در نهایت مشخصات آن به این صورت محاسبه شده اند: µg ml?1 4/2 -02/0 dlr =، 29 ng ml-1, ef = 4/1lod = 2/4 %rsd=. نتایج نشان می دهند که به علت نوع استفاده از نورسنج پروپی در سیستم تزریق در جریان طراحی شده، مواردی مثل حجم مرده کاهش یافته و در نهایت کاهش چشم گیری در پهن شدگی پیک ها مشاهده می شود. فصل پایانی شامل ارائه مدل ساده ای برای انجام انطباق طیفی برهمکنش های افزایشی 1:1 فلئورسانسی می باشد. در اینجا از معادله اصلی نمایش دهنده فلئورسانس ( ) که به صورت غیر خطی است برای نوشتن الگوریتم حاکم بر سیستم استفاده شده است. بعد از فرمول بندی معادلات به کمک فرض های مناسب، روابط حاصل به شکلی خواهند بود که قادر به محاسبه پارامترهای حاکم در برهمکنش بین کتوکونازول و بتاسیکلودکسترین (یک برهمکنش میزبان-میهمان) با استفاده از سالور (solver) نرم افزار ورد (excell) می باشیم که قادر به محاسبه روابط خطی است. این محاسبات با نتایج محاسبات روش بنیزی- هیلدبراند و روش نسبت مولی مقایسه و کنترل شده اند. در روش اخیر علاوه بر محاسبه بزرگی ثابت تشکیل، پارامترهای دیگری مثل بازده کوانتمی و ضریب جذب مولی نیز قادر به اندازه گیری اند. به طور خاص در مورد برهمکنش بین کتوکنازول و بتا سیکلو دکسترین مقادیر ke, ?, حاصل، عبارتند از: 40/399، 3-10 × 1/2 و 3+10 × 6/5.

بررسی رفتار حرارتی برخی مخلوطهای پیروتکنیکی، بایندرهای پرانرژی، داروها و مایعات یونی با استفاده از تکنیکهای وزن سنجی حرارتی، تجزیه حرارتی تفاضلی و کالری سنجی روبشی تفاضلی و سنتز و بررسی خواص برخی ترکیبات معدنی با روشهای الکتروسنتز و رسوبگیری شیمیایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1389
  پورمرتضوی اردکانی سید مهدی   مجتبی شمسی پور

رفتار حرارتی برخی مخلوطهای پیروتکنیکی حاوی پودرهای فلزی آهن، مس و هیدرید تیتانیوم بعنوان سوخت و اکسیدان های معدنی مختلف شامل نیترات پتاسیم، پرکلرات آمونیوم، نیترات باریم، کلرات پتاسیم و پرکلرات پتاسیم توسط تکنیک های تجزیه وزن سنجی، تجزیه گرمایی تفاضلی و کالری سنجی روبشی تفاضلی مطالعه شد. نتایج مطالعات در مورد اجزای خالص و مخلوط های پیروتکنیکی حاصل از اجزاء در ترکیب با سوخت یکسان نشان می دهد که نقطه ذوب، دمای فروپاشی حرارتی و سرعت آزادسازی اکسیژن توسط اکسیدان اثرات قابل توجهی روی دمای آغازگری مخلوط های پیروتکنیکی دارد. انرژی فعالسازی و پارامترهای مربوط به فعالسازی فرایند احتراق با استفاده از نتایج آزمایشات کالری سنجی روبشی تفاضلی محاسبه شدند. دماهای آغازگری بدست آمده و داده های حاصل از محاسبات سینتیکی آشکار ساختند که فعالیت گرمایی مخلوط های پیروتکنیکی حاوی سوخت آهن به ترتیب زیر کاهش می یابد: fe+kclo3 > fe+kno3 > fe+kclo4. همچنین رفتار حرارتی مخلوط های پیروتکنیکی حاوی سوخت پودر مس و اکسیدان های کلرات پتاسیم، پرکلرات پتاسیم و پرکلرات آمونیوم گزارش شد. یافته ها نشان می دهند که فعالیت حرارتی مخلوط های پیروتکنیکی حاوی سوخت پودر مس با روند زیر کاهش یافتهcu+nh4clo4>cu+kclo3>cu+kclo4 و دماهای فروپاشی آنها به ترتیب 283، 400 و ?c510 است. از سوی دیگر، خواص حرارتی-شیمیایی و خصوصیات آغازگری مخلوط های پیروتکنیکی حاوی هیدرید تیتانیوم بعنوان سوخت و کلرات پتاسیم، پرکلرات پتاسیم و نیترات باریم به عنوان اکسیدان مورد مطالعه قرار گرفت. مخلوط پیروتکنیکی tih2+kclo3 دمای ذوبی در حدود ?c358 و دمای آغازگری ?c472 دارد. سیستم پیروتکنیکی tih2+kclo4 در دمای ?c5/541 دچار فروپاشی می شود. در حالیکه ba(no3)2 در مخلوط حاوی سوخت tih2 دمای فروپاشی حدود ?c570 را نشان می دهد که این دمای ایمنی برای جلوگیری از فعال شدن ناخواسته مخلوط در اثر عوامل تصادفی نظیر شوک حرارتی است. داده های سینتیکی و دمای آغازگری، فعالیت نسبی این مخلوط های پیروتکنیکی را به ترتیب زیر نشان می دهند: tih2+kclo3> tih2+kclo4> tih2+ ba(no3)2. خواص شیمیایی-حرارتی و دمای فروپاشی سه مشتق سلولز یعنی آزیدواکسی سلولز نیترات، آزیدواکسی سلولز و سلولز استات نیترات، نامزدهای مناسب برای استفاده به عنوان بایندرهای جدید در ترکیبات پیشرانه، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که آزیدواکسی سلولز نیترات بصورت گرمازا در سه مرحله متوالی در محدود دمایی 180 تا ?c500 دچار فروپاشی گرمایی می شود. همچنین، پلیمر آزیدواکسی سلولز بصورت گرمازا در حدود ?c206 طی یک مرحله فروپاشی می شود. در حالیکه تجزیه حرارتی سلولز استات نیترات طی یک مرحله گرمازا در حدود?c 208 انجام می پذیرد. انرژی فعالسازی ظاهری، #??، ?g# و ?s# مربوط به فرایند فروپاشی حرارتی این ترکیبات از داده های آزمایشات dsc محاسبه شدند. براساس این داده های ترموسینتیکی، پایداری حرارتی نسبی این پلیمرهای پرانرژی از روند زیر تبعیت می نمایند: آزیدواکسی سلولز > سلولز استات نیترات > آزیدواکسی سلولز نیترات. داده ای پایداری حرارتی داروها نظیر زیدووداین و ایسیکلوویر در محاسبه اطلاعات پایداریشان جهت انبارداری و استفاده مورد نیاز هستند. این دو دارو به ترتیب به عنوان عامل ضد هپاتیت و ضد ویروس hiv مورد استفاده قرار می-گیرند. در این مطالعه پایداری حرارتی زیدوویداین و ایسیکلوویر تعیین شد و نتایج تجزیه وزن سنجی حرارتی نشان داده که عمده فروپاشی حرارتی این دو دارو به ترتیب در محدود دمایی ?c280-190 و ?c560-400 صورت می گیرد. تجزیه tg/dta مشخص نمود که ایسیکلوویر (در حدود ?c256) قبل از تجزیه حرارتی ماده، ذوب می شود. در حالیکه عمده تجزیه حرارتی زیدوویداین (در ?c242) بعد از ذوب آن (?c142) رخ می دهد. همچنین، پارامترهای سینتیکی داروها با استفاده از داده های dsc در مد دمای متغیر توسط روشهای ozawa و astm بدست آمد. رفتار حرارتی چهار نمونه مایع یونی شامل 1- اتیل 3- متیل ایمیدازولیوم تترا فلوئوروبورات (emibf)، 1- اتیل 3- متیل ایمیدازولیوم هگزا فلوئوروفسفات (emipf)، ان بوتیل-4- متیل پریدینیوم تترا فلوئوروبورات (bmpbf) و 1- بوتیل-3- متیل ایمیدازولیوم تری فلوئورومتان سولفونات (bmifcs) توسط تکنیک های تجزیه حرارتی در مد دمای متغیر مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان دادند که عمده فروپاشی حرارتی نمونه های مایع یونی در دماهایی رخ می دهد که بالاتر از محدوده دمایی استفاده حلالهاست. تجزیه حرارتی emibf و emipf بترتیب در محدوده دمایی ?c310-290 و ?c400-300 اتفاق می افتد. در حالیکه bmpbf تا ?c340 پایدار است و تجزیه حرارتی آن در محدوده ?c360-342 صورت می گیرد. همچنین به کارگیری تکنیک های tg/dta مشخص نمود که bmifcs در حدود ?c390 تجزیه می شود. پارامترهای سینتیکی فرایند فروپاشی هر مایع یونی به روش کسینجر محاسبه شدند که با داده های حاصل از روش ozawa-flynn-wall مطابقت نشان می دهند. براساس مقادیر انرژی فعالسازی بدست آمده توسط روش کسینجر، اولین مرحله تجزیه حرارتی emibf، emipf، bmpbf و bmifcs به ترتیب دارای انرژی فعاسازی 89، 125، 191 و 254 کیلوژول بر مول است. سرانجام، پارامترهای ترمودینامیکی (#??، ?g# و ?s#) فرایند تجزیه حرارتی نمونه های مایع یونی تعیین گردید. روش جدیدی برای سنتز الکتروشیمیایی نانوذرات گوگرد در شرایط محیط و در فاز آبی ارائه گردید. ذرات گوگرد با اندازه های ریز با قطر 35 تا 65 نانومتر با الکترولیز محلول تیوسولفات سدیم سنتز شدند. فرایند تشکیل نانوذرات گوگرد عنصری از محلول تیوسولفات مورد بررسی قرار گرفت و مکانیسم احتمالی شکل گیری براساس داده های ولتامتری چرخه ای ارائه گردید. اثر غلظت تیوسولفات به عنوان پارامتر تجربی مهم بر روی اندازه ذره محلول مورد مطالعه واقع شد. در بخش دیگر این مطالعه، فرایند رسوبگیری حلال/ضدحلال جهت تهیه ذرات ریز گوگرد مورد استفاده قرار گرفت. تأثیر پارامترهای عملیاتی نظیر نوع حلال و ضد حلال و سرعت اختلاط ضدحلال با حلال روی اندازه ذره و شکل پودر گوگرد تولید شده بصورت تجربی بررسی شد. نتایج نشان دادند که با استفاده از فرایند رسوبگیری حلال/ضدحلال تحت شرایط بهینه ذرات گوگرد با اندازه ی 250 نانومتر قابل تولید است. فرایند الکتروسنتز جهت تهیه نانوذرات سولفید مس با خلوص بالا در اندازه ذرات و شکل های مختلف و دمای پایین با الکترولیز صفحه مسی به عنوان آند در محلول سولفید سدیم پیشنهاد گردید. نتایج نشان دادند که اندازه و شکل محصول توسط متغیرهای واکنش نظیر ولتاژ الکترولیز و غلظت سولفید به عنوان واکنشگر قابل تنظیم است. بررسی اندازه ذره ی ماده به عنوان تابعی از ولتاژ الکترولیز نشان می دهد که با افزایش ولتاژ، اندازه ذره ی سولفید مس کاهش می یابد. از سوی دیگر، اندازه ذره و شکل سولفید مس تولیدی به غلظت سولفید در محلول بستگی دارد و با کاهش آن اندازه ی ذره افزایش می-یابد. همچنین، شکل ذرات از حالت کروی به ذرات میله ای تغییر می یابد. مطالعات tg/dta بر روی نانوذرات مشخص نمود که عمده فروپاشی گرمایی در دمایی بین ?c530-270 طی دو مرحله اتفاق می افتد. سنتز ذرات فوق ریز پودر کربنات روی و اکسید روی با استفاده از روش رسوبگیری و تجزیه حرارتی پیش ماده مورد مطالعه قرار گرفت. در این تحقیق، روش تاگوچی جهت بهینه سازی پارامترهای فرایند رسوبگیری برای تهیه نانوذرات کربنات روی بکار گرفته شد. شرایط واکنش شامل غلظت های کربنات و یون روی، سرعت افزایش واکنشگر به ظرف واکنش و دمای راکتور توسط طراحی آرایه منظم (oa9) بهینه شدند. اثر این فاکتورها روی اندازه نانوذرات کربنات روی از طریق آنالیز واریانس (anova) برآورد گردید. نتایج تجربی نشان داد که حداقل اندازه در حدود 15 و حداکثر در حدود 70 نانومتر است. در مرحله ی بعد، روش موثر تک مرحله ای تجزیه حرارتی برای تهیه نانوذرات اکسید روی از پیش ماده کربنات روی بکارگرفته شد. ذرات کربنات روی و اکسید روی تهیه شده با استفاده از تکنیک های sem، xrd، ft-ir و tg/dta مورد بررسی قرار گرفتند. رسوبگیری مستقیم برای سنتز نانولوله های کربنات باریم بهینه سازی گردید. اثر شرایط واکنش روی قطر لوله های کربنات باریم سنتز شده بصورت کمی توسط آنالیز واریانس تعیین گردید. نتایج نشان دادند که غلظت 01/0 مولار باریم و بی-کربنات و دمای ?c20 شرایط بهینه برای تولید موثر نانولوله-های بی کربنات با پهنای 10±80 نانومتر محسوب می گردند. خصوصیات نانولوله های کربنات باریم با تکنیک های sem، xrd، uv-vis، ft-ir و tg/dta مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، لوله-های کربنات باریم با استفاده از غشای زیستی پوسته تخم مرغ به عنوان بستر و هدایتگر سنتز شدند. نتایج نشان دادند که لوله هایی با اندازه زیر میکرون کربنات باریم را می توان با این روش با قطر حدود 200 نانومتر تهیه نمود.

اندازه گیری مقادیر کم عناصر ارسنیک ، مولیبدن و ترکیبات آلی ارسنیک با استفاده از روش میکرو استخراج مایع-مایع پخشی با روشهای کروماتوگرافی گازی-طیف سنج جرمی وطیف سنجی جذب اتمی الکتروحرارتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1389
  سعید حبیب اللهی   مجتبی شمسی پور

با بیان مقدمه ای بر روشهای جداسازی در فصل اول و مروری بر کارهای اجام شده در فصل دوم، در فصل سوم، روش پیش تغلیظ میکرو استخراج آبی-آبی پخشی (dllme) برای انداه گیری و گونه شناسی مقادیر بسیار کم ترکیبات معدنی ارسنیک درنمونه های مختلف آبی بکار گرفته شده است، این روش بر اساس جداسازی و پیش تغلیظ ترکیبات معدنی ارسنیک بوسیله روش dllme و با استفاده از روش طیف سنجی جذب کوره گرافیتی انجام شده است. دراین تحقیق ارسنیک (iii) و ارسنیک (v)پیش تغلیظ وبصورت جداگانه اندازه گیری شده است. آمونیم پیرولیدین دی تیوکربامات (apdc) جهت معرف کمپلکس دهنده ارسنیک قبل از استخراج استفاده شده است. پارامترهایی شبیه نوع وحجم حلال استخراج کننده و پخشی، نوع و حجم modifier ، ph ، زمان استخراج، نوع و حجم معرف کمپلکس دهنده و حجم نمونه بهینه شده اند که پس از بهینه سازی، فاکتور تغلیظ 340 برای 12 میلی لیتر نمونه بدست آمد. رنج خطی و حد تشخیص و انحراف استاندارد نسبی بترتیب ng/ml 00/1 – 05/0 ، ng/ml 009/0 و 2/5 درصد تعیین شدند. د رفصل بعدی dllme برای انداه گیری و گونه شناسی مقادیر بسیار کم ترکیبات آلی ارسنیک درنمونه های ادرار بکار گرفته شده است. ، این روش بر اساس جداسازی و پیش تغلیظ ترکیبات آلی ارسنیک بوسیله روش dllme و با استفاده از روش طیف سنجی جذب کوره گرافیتی انجام شده است. برای مشتق سازی از تیوگلیکول متالات استفاده شده است. . پارامترهایی شبیه نوع وحجم حلال استخراج کننده و پخشی، حجم مشتق ساز ، ph ، زمان استخراج و حجم نمونه بهینه شده اند که پس از بهینه سازی، فاکتور تغلیظ 255 برای 12 میلی لیتر نمونه بدست آمد. رنج خطی و حد تشخیص بترتیب ng/ml 05/1 – 02/0 ، ng/ml 007/0 تعیین شدند. با این روش غلظت ترکیبات آلی ارسنیک در نمونه ادرار بخوبی اندازه گیری شد. د رفصل بعدی روش dllme برای انداه گیری و گونه شناسی مقادیر بسیار کم ترکیبات دی متیل ارسنیک ومونو متیل ارسنیک اسید درنمونه های آبی و ادرار بکار گرفته شده است. ، این روش بر اساس جداسازی و پیش تغلیظ ترکیبات آلی ارسنیک بوسیله روش dllme و اندازه گیری با دستگاه gc-ms انجام شده است. برای مشتق سازی از تیوگلیکول متالات استفاده شده است. . پارامترهایی شبیه نوع وحجم حلال استخراج کننده و پخشی، حجم مشتق ساز ، ph ، زمان استخراج و حجم نمونه بهینه شده اند که پس از بهینه سازی، فاکتور تغلیظ 260 برای 12 میلی لیتر نمونه بدست آمد. رنج خطی ng/ml 00/2 –05/0 ، و حد تشخیص بترتیب برای mma وdma ng/ml 01/0 و ng/ml 03/0 تعیین شدند. با این روش غلظت ترکیبات آلی ارسنیک (dmaوmma) در نمونه ادرار بخوبی اندازه گیری شد. د رفصل بعدی روش dllme ، برای اندازه گیری مقادیر کم علف کش ها در نمونه های آبی مورد استفاده قرار گرفت. روش بر اساس جداسازی و پیش تغلیظ 2و4 – دی کلرو بنزوئیک اسیذ، 2و4 – دی کلروفنوکسی استیک اسید و 3و5 – دی کلروبنزوئیک اسید بوسیله dllme واندازه گیری با دستگاه gc-ms انجام شد، که نتایج کاملا رضایت بخش بود. بطور کلی روش dllme بسیار ساده، سریع(زمان استخراج بین 1 تا 2 دقیقه)، نیاز به حجم کم نمونه، مصرف کم حلال آلیف فاکتور تغلیظ بالا، حد تشخیص پایین، انتخابی، تکرار پذیری مناسب، بازیابی مناسب، حساسیت بالا و ارزان قیمت می باشد. در مقایسه با سایر روشها مهمترین مزیت این روش حدتشخیص پایین آن می باشد. در قسمت پایانی دو مقاله چاپ شده درخصوص اندازه گیری ارسنیک با روش تولید هیدرید در اتمسفر شهری و اندازه گیری سرب و کادمیم در نمونه های آبی با روش استخراج نقطه ابری آورده شده است.

تهیه فازهای ساکن کایرال بر پایه مواد گلیکوپپتید آنتی بیوتیک و سایر ترکیبات (سلولز یا سیکلودکسترین) جهت جداسازی داروهای کایرال و سموم کشاورزی کایرال توسط کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  عاصم عبداله پور   مجتبی شمسی پور

در فصل دوم؛ یک روش ساده و حساس با استفاده از کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا، جهت جداسازی کایرال دورزولامید هیدروکلرید (4s,6s) و انانتیومر آن (4r,6r) ارائه شده است. دورزولامید هیدروکلرید (4s,6s) و انانتیومر آن (4r,6r) بر روی ستون کایرال پروتئینی با طول 15 سانتی متر و قطر داخلی 6/4 میلی متر جداسازی شد. تاثیر ph، دما، سرعت جریان فاز متحرک، غلظت بافر و نوع اصلاح کننده آلی بر روی زمان بازداری و انتخابگری انانتیومرها مورد ارزیابی قرار گرفت. فاز متحرک شامل بافر استات آمونیوم با ph = 7 بود. روش ارائه شده برای پارامترهای خطی بودن، تکرارپذیری، صحت، حد تشخیص و حد کمی مورد مطالعه معتبرسازی قرار گرفت. منحنی کالیبراسیون در محدوده 5/0 تا 10 میکروگرم بر میلی لیتر برای دورزولامید هیدروکلرید (4s,6s) و 2/0 تا 5 میکروگرم بر میلی لیتربرای انانتیومر آن (4r,6r) رسم گردید. تکرارپذیری برای 6 تزریق، انحراف استاندارد نسبی کمتر از 2 درصد نشان داد. حد تشخیص و حد کمی برای دو انانتیومر به ترتیب 2/0 و 5/0 میکروگرم بر میلی لیتر برای دورزولامید هیدروکلرید (4s,6s) و 05/0 و 2/0 میکروگرم بر میلی لیتر برای انانتیومر آن، دورزولامید (4r,6r) بدست آمد. روش ارائه شده برای اندازه گیری دورزولامید هیدروکلرید (4s,6s) در ماده اولیه و دو نمونه قطره چشمی استفاده شد و نتایج قابل قبولی بدست آمد. در فصل سوم؛ یک روش ساده، حساس و دقیق جهت جداسازی انانتیومرهای دورزولامید هیدروکلرید (4s,6s) و انانتیومر آن، دورزولامید (4r,6r) توسط ستون کایرال پوشش داده شده سلولزی در نمونه های قطره های تجاری مورد استفاده قرار گرفت. فاز متحرک مورد استفاده مخلوط هگزان نرمال/ایزوپروپیل الکل (50:50) + 1/0 درصد دی اتیل آمین بود که دارای سرعت جریان 1 میلی لیتر بر دقیقه بود. تاثیر دما، سرعت جریان فاز متحرک، غلظت بافر، نوع اصلاح کننده آلی و دی اتیل آمین بر روی زمان بازداری و انتخابگری انانتیومر مورد ارزیابی قرار گرفت. منحنی کالیبراسیون در محدوده 5/0 تا 10 میکروگرم بر میلی لیتر برای دورزولامید هیدروکلرید (4s,6s) و 2/0 تا 5 میکروگرم بر میلی لیتر برای انانتیومر آن (4r,6r) رسم گردید. تکرارپذیری برای 6 تزریق، انحراف استاندارد نسبی کمتر از 5/0 درصد را نشان داد. حد کمی که جهت ایجاد نتایج دقیق و صحیح استفاده می شود به ترتیب 5/0 میکروگرم بر میلی لیتر برای دورزولامید هیدروکلرید (4s,6s) و 2/0 میکروگرم بر میلی لیتر برای انانتیومر آن، دورزولامید (4r,6r) بدست آمد. حد تشخیص برای هر دو انانتیومر 1/0 میکروگرم بر میلی لیتر بدست آمد. لازم به ذکر است که این مطالعه اولین گزارش جهت اندازه گیری دورزولامید هیدروکلرید (4s,6s) و انانتیومر آن، دورزولامید (4r,6r) با ستون سلولزی است. در فصل چهارم؛ دو بستر کایرال حاصل از محصولات تخریب شده وانکومایسین با دو روش متفاوت سنتز شد و کارآیی آنها باهم مقایسه گردید. محصولات تخریب شده وانکومایسین توسط هیدولیز آمینی وانکومایسین ایجاد گردید. محصولات تخریب شده وانکومایسین از لحاظ ساختاری شبیه وانکومایسین است ولی از لحاظ بیولوژیکی غیر فعال می باشد. مقایسه دو ستون با استفاده از داروهای اسیدی و بازی به عنوان ترکیبات راسمیک انجام شد. بازداری و انتخابگری انانتیومرها مورد مطالعه قرار گرفت. آنالیز عنصری به منظور ارزیابی میزان پوشش سطح مورد استفاده قرار گرفت. بیشترین جداسازی برای انانتیومرها توسط ستونی بدست آمد که بیشترین پوشش محصولات تخریب شده وانکومایسین را بر روی سیلیکاژل داشت. نتایج بدست آمده از دو ستون سنتزی با ستون تجاری وانکومایسین مقایسه گردید. نتایج نشان داد که یکی از ستون ها دارای قابلیت بیشتری نسبت به ستون تجاری می باشد. در فصل پنجم؛ یک روش مستقیم با استفاده از کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا، جهت جداسازی کایرال علف کش کلودینافوپ - پروپارژیل ارائه شده است. جداسازی بدون انجام واکنش مشتق سازی بر روی ستون کایرال پروتئینی (agp) با ابعاد (15 cm × 4.6 id) انجام شد. پارامترهای تاثیر گذار همانند ph، نوع و غلظت اصلاح کننده آلی، غلظت بافر، غلظت آنالیت و دمای ستون که احتمال داشت کارآیی جداسازی را تغییر دهد بررسی گردید. علف کش کایرال به روش کروماتوگرافی فاز معکوس و دتکتور فوتو دیود اری اندازه گیری شد. فاز متحرک مخلوط بافر آبی فسفات با ph = 4 و استونیتریل به نسبت 4:96 بود. بر اساس روش بهینه شده انانتیومرهای کلودینافوپ - پروپارژیل در کمتر از 25 دقیقه جداسازی شدند. در فصل ششم؛ یک روش مستقیم با استفاده از کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا، جهت اندازه گیری انانتیومرهای ایبوپروفن در قرص های تجاری ارائه شده است. جداسازی بدون انجام مشتق سازی بر روی ستون کایرال ? - اسید گلیکو پروتئین (agp) انجام شد. انانتیومرهای ایبوپروفن به روش کروماتوگرافی فاز معکوس و دتکتور فوتو دیود اندازه گیری شد. فاز متحرک محلول 1/0 مولار بافر فسفات با ph = 7 بود. روش ارائه شده برای پارامترهای خطی بودن، دقت، صحت، حد تشخیص و حد کمی مورد مطالعه معتبرسازی قرار گرفت. تکرارپذیری برای 6 تزریق با انحراف استاندارد نسبی کمتر از 5/0 درصد بدست آمد. حد کمی که جهت ایجاد نتایج دقیق و صحیح استفاده می شود 5 میکروگرم بر میلی لیتر برای هر دو انانتیومر بود. حد تشخیص برای هر دو انانتیومر 5/0 میکروگرم بر میلی لیتر بدست آمد. میزان بازیافت و درصد انحراف استاندارد نسبی برای انانتیومر (r) در نمونه های a، b و c به ترتیب 6/98 %، 62/0 % و 56/99%، 24/0 % و 89/98 %، 07/1 % بود. میزان بازیافت و درصد انحراف استاندارد نسبی برای انانتیومر (s) در نمونه های a، b و c به ترتیب 72/98 %، 54/0 % و 94/99%، 48/0 % و 16/98 %، 0/1 % بود. در ضمیمه؛ روش ساده و حساس کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا با ستون c18 و دتکتور فوتو دیود اری جهت اندازه گیری نگهدارنده های سدیم بنزوآت، متیل پارابن و پروپیل پارابن در سوسپانسیون نیستاتین ارائه شد. فاز متحرک کروماتوگرافی، مخلوط استونیتریل با بافر آبی استات آمونیوم (ph = 4.4) به نسبت (35/65) بود. در شرایط بهینه شده نگهدارنده ها در کمتر از 16 دقیقه جداسازی شدند. حد کمی و محدوده خطی به ترتیب برای سدیم بنزوآت 3/0 و 50-1000 میکروگرم بر میلی لیتر، برای متیل پارابن 5/0 و 50-600 میکروگرم بر میلی لیتر و پروپیل پارابن 3/0 و 50-900 میکروگرم بر میلی لیتر بود. در غلظت 500 میکروگرم بر میلی لیتر از نگهدارنده ها مقدار انحراف استاندارد نسبی برای 6 تزریق به ترتیب برای سدیم بنزوآت، متیل پارابن و پروپیل پارابن، 72/0، 73/0 و 51/0 درصد بود. مقدار درصد بازیافت متوسط به ترتیب برای سدیم بنزوآت، متیل پارابن و پروپیل پارابن، 98 %، 97 % و 98 % بود.

جداسازی و اندازه گیری بعضی از داروهای کایرال، مخلوط های دارویی و حلال های باقیمانده در ترکیبات دارویی با استفاده از کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا و کروماتوگرافی گازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1390
  روح الله حیدری   مجتبی شمسی پور

در فصل اول پایان نامه بطور مختصر در مورد استریوشیمی، کایرالیته و تشخیص ترکیبات کایرال بحث شده است. سپس کاربرد فازهای ساکن کایرال مختلف برای جداسازی ترکیبات مختلف بطور مفصل بررسی گردید. فصل دوم شامل بررسی و معرفی یک روش hplc مستقیم جهت جداسازی و اندازه گیری انانتیومرهای ترکیب دارویی دورزولامید هیدروکلراید می باشد. جداسازی دورزولامید (4s,6s) و انانتیومر آن (4r,6r) با استفاده از یک ستون حاوی پروئتین کایرال با عنوان agp به ابعاد (150×4.0 mm, 5 ?m) انجام شد. اثرات پارامترهای مختلف موثر بر زمان بازداری و گزینش پذیری انانتیومرها از قبیل ph، دما، سرعت جریان، نوع بافر، غلظت بافر و حضور حلال های آلی در فاز متحرک مورد بررسی قرار گرفت. فاز متحرک مورد استفاده بافر آمونیوم استات با ph، 7 می باشد. پارامترهای تجزیه ای روش از قبیل حد خطی بودن، تکرارپذیری، صحت، حد آشکارسازی و حد کمی بودن بررسی شد. در نهایت روش جهت بررسی یک نمونه ماده اولیه دورزولامید و دو نمونه قطره چشمی مربوط به این ماده دارویی مورد استفاده قرار گرفت. در فصل سوم یک روش hplc سریع برای اندازه گیری انانتیومرهای داروی tenofovir disoproxil ارائه گردید. جداسازی توسط ستون nucleocel alpha-rp s با ابعاد (250×4.6mm i.d., 5 µm) انجام شد. اثرات دما و ترکیب فاز متحرک روی جداسازی انانتیومرها بررسی شد. فاز متحرک مخلوطی از متانول و استونیتریل به نسبت حجمی 95 به 5، که حاوی 1/0 درصد تری اتانول آمین می باشد. طول موج دستگاه در 360 نانومتر تنظیم گردید. زمان آنالیز کمتر از 7 دقیقه می باشد. فصل چهارم شامل بررسی یک روش جدید و سریع hplc برای اندازه گیری انانتیومرهای داروی levetiracetam در محصولات دارویی و مواد اولیه دارویی می باشد. جداسازی انانتیومرهای توسط یک ستون agp با مشخصات (150 × 4.0 mm, 5 ?m) انجام شد. فاز متحرک بافر فسفات با ph=7 است و سرعت جریان 8/0 میلیلیتر در دقیقه می باشد. در فصل پنجم یک روش سریع و ساده hplc برای اندازه گیری همزمان edta، اسید سوربیک و سدیم دیکلوفناک ارائه گردید. جداسازی این ترکیبات توسط شویش گرادیانی با استفاده از یک ستون c18 با ابعاد (10 cm×4.6 mm) انجام شد. فاز متحرک مخلوطی از استونیتریل و بافر آمونیوم دی هیدروژن فسفات (با ph=2.5 و حاوی 8/0 درصد تترا-n بوتیل آمونیوم هیدروکساید) می باشد. طول موج دتکتور در 254 نانومتر تنظیم گردید. تحت این شرایط جداسازی این سه ترکیب در زمانی کمتر از 10 دقیقه انجام شد. اثرات پارامترهایی از قبیل نوع و غلظت فلز روی شکل و مساحت زیر پیک edta، اثر ph روی زمان بازداری edta و اسید سوربیک مورد بررسی قرار گرفت. حد خطی بودن این روش برای edta، اسید سوربیک و سدیم دیکلوفناک به ترتیب 100-5/2، 200-5 و 120-20 میکروگرم بر میلیلیتر می باشد. فصل ششم شامل یک روش hplc برای اندازه گیری همزمان استامینوفن، فنیل افرین، دکسترومتورفان و کلروفنیرآمین می باشد. جداسازی این ترکیبات با استفاده از مخلوط متانول و آب به نسبت 95 به 5 که حاوی 6 گرم آمونیوم استات و 10 میلیلیتر تری اتیل آمین به ازای یک لیتر از این مخلوط بوده و در ph=5 توسط اسید فسفریک تنظیم گردید روی یک ستونcm 25 سیلیکا انجام شد. اندازه گیری در سه طول موج مختلف انجام شد. حد خطی بودن روش برای استامینوفن، فنیل افرین، دکسترومتورفان و کلروفنیرآمین به ترتیب برابر با 650-5/162، 10-5/2، 30-5/7 و 4-1 میکروگرم بر میلیلیتر می باشد. زمان آنالیز برای این روش کمتر از 12 دقیقه می باشد. فصل انتهایی این پایان نامه در مورد روش میکرواسخراج مایع از فضای فوقانی جهت اندازه گیری حلال های باقیمانده در محصولات دارویی می باشد. در این روش یک میکرو قطره از n-هگزانول با استفاده از یک سرنگ در فضای فوقانی محلول در معرض تماس با بخارات محلول قرار داده شد. بعد از یک مدت زمان مشخص میکروقطره به داخل سرنگ کشیده شد و به دستگاه کروماتوگرافی گازی (gc) تزریق گردید. فاکتورهای مهم از قبیل حلال استخراج، دما، قدرت یونی، سرعت استیرر، مدت زمان استخراج، زمان به تعادل رسیدن، حجم قطره و حجم نمونه بررسی و بهینه شد.

تهیه الکترودهای کربن شیشه ای و کربن سرامیکی اصلاح شده با نانوتیوب کربن ، کمپلکس های فلزات واسطه ،نانو ذرات نیکل و نقاط کوانتمی و کاربرد آنها در اندازگیری ترکیبات شیمیایی و بیولوژی و سنتز و بررسی خواص نانوذرات اگزالات روی با روش الکتروسنتز شیمیایی و بررسی رفتار الکتروشیمیایی کمپلکس های شیف باز با فلزات مختلف در حلال های غیر آبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1390
  محمود روشنی   مجتبی شمسی پور

کاهش الکتروکاتالیتیکی پریدات در سطح الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانولوله کربن تک دیواره و کمپلکس ایریدیوم[ir(ppy)2(phen-dione)](pf6) که به تازگی سنتز شده و براحتی جذب نانو لوله کربن شده مورد مطالعه قرار می گیرد. ولتاموگرام های چرخه ای بدست آمده از الکترود اصلاح شده در محیط آبی نشانمی دهند که این سیستم شامل یک زودج رودکس برگشت پذیرir(iii)/ir(iv) است . رفتار الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده ، پایداری و خصوصیات آن در محدوده 1-12= ph با استفاده از ولتامتری چرخه ای مورد بررسی قرار گرفته است و با استفاده از معادله لاویرون ضریب انتقال الکترون و ثابت سرعت برای الکترود اصلاح شده بترتیب 455/0 و s-1 20 بدست آمده است. همچنین اثر مزاحمت آنیون های هم خانواده پریدات با همین روش مطالعه قرار گرفته که بعضی آنیونها تا غلظت 200 برابر هیچ گونه مزاحمتی ندارند. با کمک روش آمپرومتری چرخان تحت شرایط بهینه حد تشخیص 0.6 میکرومولار وحساسیت 198 نانو امپر بر میکرو مولار برای آنالیت پریدات بدست می آید. از نانولوله های کربنی چند دیواره بعنوان بافت نگهدارنده کمپلکس مس (2) که به تازگی سنتز شده در سطح الکترود کربن شیشه ای استفاده شده است، کمپلکس فوق بعنوان حدواسط انتقال الکترون عمل می کند . ولتاموگرام های چرخه ای الکترود اصلاح شده در محلول آبی یک زوج اکسایش و کاهش برگشت پذیرمس دو به سه و کاملا پایدار را نشان می دهند . ترکیب خاصیت الکترونیکی و الکتروکاتالیکی نانو لوله های کربنی چند دیواره و کمپلکس مس باعث افزایش قابل توجه درپاسخ نتایج می شوند غلظت سطحی کمپلکس مس جذب شده برابر با 11-10×9.5 محاسبه شده است الکترود اصلاح شده فوق خاصیت الکتروکاتالیزوری بسیار مناسبی برای اکسایش سولفید در بافر فسفات( 8ph=) نشان می دهد. رفتار الکتروشیمیای کمپلکس وانادیوم اکسید (iv) جذب شده در سطح الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره با استفاده از روش ولتامتری چرخه ای در محلول بافر فسفات بررسی شده که استفاده بالقوه الکترود اصلاح شده برای تشخیص سیستئین به روش آمپرومتری است . رفتار الکتروشیمیای الکترود اصلاح شده با ولتامتری چرخه ای نشان دهنده دو زوج ردوکس مجزا برگشت پذیر v(iii)/v(iv) وv(iv)/v(v) پایدار است الکترود اصلاح شده فوق خاصیت کاتالیزوری مناسبی برای اکسایش سیستئین در محلول اسیدی نشان می دهد . با کمک روش آمپرومتری چرخان تحت شرایط بهینه حد تشخیص 2/0 میکرومولا، محدوده خطی 1/0 میکرومولار تا 1 میلی مولار وحساسیت 2/83 نانو امپر بر میکرو مولار برای آنالیت سیستئین بدست می آید. ادفویر دیپیوکسیل برای درمان هپاتیت b مزمن در بزرگسالان ساخته شده است که فعالیت ضد ویروسی آن در درمان مریض های کبدی منعکس می شود. در این کار سنسور آمپرومتری با حساسیت بالا و پاسخ دهی سریع برای تعیین ادفویر دیپیوکسیل توصیف شده است. نتایج نشان می دهد که الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با کمپلکس نیکل و نانولوله های کربنی چند دیواره اکسایش الکتروکاتالیکی کارآمدی نسبت به این دارو با حساسیت بالا نشان می دهد. با کمک روش آمپرومتری چرخان تحت شرایط بهینه حد تشخیص 9/0 میکرومولا، محدوده خطی 1/0 میکرومولار تا 350 میکرومولار وحساسیت 8 نانو امپر بر میکرو مولار برای آنالیت ادفویر دیپیوکسیل بدست می آید، و در نهایت کارایی این الکترود برای تعیین ادفویر دیپیوکسیل در نمونه حقیقی مورد ارزیابی قرار گرفته است. الکترود کربن شیشه ای که با نانوذرات نیکل اکسید اصلاح شده است، جهتاکسایش الکتروکاتالیزوری گلیسین ، سرین و آلانین در محلول قلیایی بکار گرفته شده است. رفتار اکتروکاتالیزوری الکترود اصلاح شده الگو تشخیصی حساسی برای تعیین آمپرومتری آمینو اسیدها است. با روش آمپرومتری چرخان تحت شرایط بهینه محدوده خطی 1/0 تا 200 میکرومولار برای گلیسین 1/0 تا 400 میکرومولاربرای آنالیت سرین و20 تا 200 میکرومولاربرای آنالیت آلانین بدست می آید و همچنین حد تشخیص 9/0 میکرومولا وحساسیت 3/24 نانو امپر بر میکرو مولار برای آنالیت گلیسین و همچنین 85/0 میکرومولار و 4/12 نانو امپر بر میکرو مولاربرای سرین و67/29 میکرومولار و 4/0 نانو امپر بر میکرو مولار برای آلانین بدست می آید، الکترود تهیه شده پایداری رضایت بخشی در زمان های طولانی در محیط طبیعی نشان می دهد. در این قسمت الکترود کربن سرامیکی اصلاح شده با پودر نیکل با بکار گیری تکنیک سل- ژل ساخته شده است. این الکترود اصلاح شده فعالیت الکتروکاتالیزوری خوبی نسبت به گلیسین، سرین و آلانین در محیط قلیایی از خود نشان می دهد . با روش آمپرومتری چرخان تحت شرایط بهینه محدوده خطی 5/0 تا 3000 میکرومولار برای گلیسین 4/0 تا 3500 میکرومولاربرای آنالیت سرین و60 تا 1000 میکرومولاربرای آنالیت آلانین بدست می آید . الکترود کربن سرامیک اصلاح شده با پودر نیکل داری تکرار پذیری، پایداری و تجدید پذیری مناسبی بوده، زمان پاسخ دهی آن پایین است و می توان الکترود را با یک پولیش ساده مجدد مورد استفاده قرار داد. نوع جدیدی از سنسور گلوکز بدون آنزیم برای اندازه گیری گلوکز در حضور اسکوربیک اسید با استفاده از تکنیک سل- ژل و اصلاح گر کمپلکس نیکل ساخته شده است این الکترود اصلاح شده خاصیت الکتروکاتالیزوری خوبی نسبت به اکسیداسیون گلوکز در محیط قلیایی از خود نشان می دهد( پتانسیل اکسایش 42/0 نسبت به الکترود مرجع ). بمنظور حذف مزاحمت ها الکترو اکتیو همزیست گلوکز همچون اسکوربیک اسید در نمونه های حقیقی از غشایی نافیونی استفاده شد. از آمپرومتری هیدرودینامیک برای اندازه گیری گلوکز در سطح الکترود اصلاح شده استفاده شد. حد تشخیص ، حساسیت و محدوده کالیبراسون خطی نسبت به گلوکز به ترتیب 05/0 میکرو مولار9/3 نانوآمپربر میکرومولار و 1/0 میکرومولار تا 3 میلی مولاربا زمان پاسخ دهی کمتراز یک ثانیه بدست آمد. همچنین از این الکترود برای اندازه گیری گلوکز در سرم خون انسان استفاده شد. نقاط کوانتمی به طور موفقیت آمیزی در تهیه الکترودهای اصلاح شده برای تعیین الکتروشیمی دوپامین در حضور اسکوربیک و اوریک اسید بکار گرفته شده است نقطه کوانتمی cdte با سرپوش tga در ph=10.2 در اندازه های مختلف سنتز شده است خصوصیات این نقط کوانتمی بوسیله uv- visible و p.l بررسی شده است نتایج نشان می دهد که اندازه این نقطه کوانتمی بین 1 تا 3 نانومتر با توزیع هموژن است. این نقطه کوانتمی بر سطح اکترود طلا بوسیله روش تک لایه خود انباشته در شرایط تاریکی در حدود سی ساعت تثبیت شده است و خصوصیات الکتروشیمی آن بررسی شده است. پوشش سطح اکترود در حدود 90/0 با روش امپدانس بدست آمده است. با این اصلاح ساده با نانو ساختار که بر سطح الکترود طلا گذاشته شذه تشخیص دوپامین بطور ویژه در حضور مزاحمت ها انجام شده است. و در محدوده پنجره پتانسیل100- تا 350 میلی ولت فقط دوپامین اکسید میشود و در جایی که دوپامین اکترو اکتیو است حد تشخیص 3/1 نانو مولار برای دوپامین با روش آمپرومتری بدست آمده است. فرایند الکتروسنتز جهت تهیه نانوذرات اکسالات روی با خلوص بالا در اندازه ذرات و شکل های مختلف و دمای پایین با الکترولیز صفحه روی به عنوان آند در محلول اکسالات سدیم پیشنهاد گردید. نتایج نشان دادند که اندازه و شکل محصول توسط متغیرهای واکنش نظیر ولتاژ الکترولیز و غلظت اکسالات به عنوان واکنشگر قابل تنظیم است. بررسی ساختار اکسالات روی تشکیل شده در شرایط مختلف بوسیله sem انجام گرفته است . از سوی دیگر، اندازه ذره و شکل اکسالات روی تولیدی به غلظت اکسالات در محلول بستگی دارد و با کاهش آن اندازه ی ذره کاهش می یابد. همچنین، شکل ذرات با پارامترهای عملیاتی بخصوص غلظت اکسالات قویا تغییر می یابد. خواص الکتروشیمیای کمپلکس های وانادیوم ونیکل تازه سنتز شده با لیگاندهای شیف باز با روش ولتامتری چرخه ای مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که پتانسیل دماغه اکسایش کمپلکس ها با افزایش گروههای الکترون کشنده به لیگاندهای شیف باز بدین ترتیبmeo < h < br < no2 افزایش می یابد.

ساخت زیست حسگرهای امپدانسی آنزیمی با استفاده از نانوذرات فلزی و نانولوله های کربنی برای اندازه گیری هیدروژن پراکسید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1390
  مهدی عسگری   مجتبی شمسی پور

طیف بینی امپدانس الکتروشیمیایی ترکیبی از آنالیز خواص مقاومتی و خازنی مواد به وسیله ایجاد یک اغتشاش در سیستم درحال تعادل به کمک اعمال یک سیگنال تهییج سینوسی می باشد. زیست حسگرها برای مشاهده و کنترل واکش زیستی در سطح الکترودها ایجاد شده اند. تا کنون طیف وسیعی از مولکول های زیستی به عنوان عناصر تشخیصی در زیست حسگرهای امپدانسی به کار رفته اند که هریک تا حدی توانسته اند در این کاربرد موفق باشند. مخصوصا آنزیم ها، پادتن ها، نوکئیک اسیدها، سلول ها و میکرو ارگانیسم ها برای توسعه زیست حسگرهای امپدانسی بر روی سطح الکترود تثبیت شده اند واز روشهای مختلفی نیز برای طراحی زیست حسگرهای امپدانسی استفاده گردیده است. در بخش اول این رساله ، سطح الکترود طللا به وسیله یک ترکیب آلی گوگرد دار به روش تشکیل تک لایه خودآرا اصلاح شد. بعد از بررسی سطح از نظر ساختار و رفتار اکتروشیمیایی، از آن برای اندازه گیری سزیوم به روش امپدانسی استفاده گردید. با توجه به نوع رفتار غیر فارادیک، با افزایش غلظت سزیوم امپدانس فصل مشترک الکترود- الکترولیت امپدانس سیستم افزایش می یابد و از رسم تغییرات امپدانس برجسب غلظت سزیوم می توان منحنی کالیبراسیون را رسم کرد. در بخش دوم، الکترود کربن شیشه ای با نانولوله های کربنی چند دیواره اصلاح شده و بر روی آن نانو ذرات اکسید نیکل تشکیل شد. سپس آنزیم کاتالاز بر روی نانوکامپوزیت تهیه شده تثبیت گردید. رفتار الکتروشیمیایی کاتالاز بررسی شده و از آن برای کاهش الکتروشیمیایی هیدروژن پراکسید استفاده گردید. در نهایت از حسگر تهیه شده برای اندازه گیری امپدانسی هیدروژن پراکسید در نمونه های شیر استفاده شد. در بخش سوم، الکترود کربن شیشه ای با نانولوله های کربنی چند دیواره و مایع یونی اصلاح شده سپس آنزیم کاتالاز بر روی نانوکامپوزیت تهیه شده تثبیت گردید. رفتار الکتروشیمیایی کاتالاز بررسی شده و از آن برای کاهش الکتروشیمیایی هیدروژن پراکسید استفاده گردید. در نهایت از حسگر تهیه شده برای اندازه گیری امپدانسی هیدروژن پراکسید در نمونه های شیر استفاده شد. در بخش چهارم، الکترود کربن شیشه ای با نقاط کوانتومی cdte اصلاح شد و سپس آنزیم کاتالاز بر روی الکترود اصلاح شده تثبیت گردید. رفتار الکتروشیمیایی کاتالاز بررسی شده و از آن برای کاهش الکتروشیمیایی هیدروژن پراکسید استفاده گردید. در نهایت از حسگر تهیه شده برای اندازه گیری امپدانسی هیدروژن پراکسید استفاده شد. در بخش پنجم، ، الکترود کربن شیشه ای با نانو خوشه های طلا اصلاح شد و سپس آنزیم میوگلوبین بر روی الکترود اصلاح شده تثبیت گردید. رفتار الکتروشیمیایی میوگلوبین بررسی شده و از آن برای کاهش الکتروشیمیایی هیدروژن پراکسید استفاده گردید. در نهایت از حسگر تهیه شده برای اندازه گیری امپدانسی هیدروژن پراکسید در نمئنه اکسیدانت تجاری استفاده شد. در نهایت در بخش ششم، الکترود کربن شیشه ای با نقاط کوانتومی cdte اصلاح شد. سپس رفتار الکترود در مورد کاهش الکتروکاتالیتیکی اکسیژن محلول در بافر با ph برابر 7 بررسی گردید.

طراحی حسگرهای پتانسیومتری بعضی از فلزات انتقالی و سنگین در دو حالت ثابت و تزریق جریانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1390
  شوکت سحری گلشنی   مجتبی شمسی پور

abstract ion selective electrodes (ises) are electrochemical sensors that respond selectivity to the activity of ionic species. an ion-selective electrode is an electrochemical device that uses a thin selective membrane or film as the recognition element, and is an electrochemical half-cell equivalent to other half-cells of the zeroth (inert metal in a redox electrolyte). in common methods of chemical measurements (batch methods), sample is placed in a vessel and the detector is placed into sample without flowing. flow injection analyses (fia) are chemical measurements, which are carried out in flowing samples. in fia, sample passes front of the detector only for a few moments; thus, the response time for detector should be very low. flow injection technique (fit) is the first way for automation of analytical chemical methods. the automation of analytical methods is necessary for cost, simplicity of operation and reliability reasons. some detectors are inherently more suitable than others in the interfacing, and therefore are used more frequently in fia system. these include, spectrophotometers, atomic absorption, inductively coupled plasma (icp), electrochemical detectors. a large variety of electrochemical detectors have been used in fia, including those based on potentiometry (fip), amperometry, volametry and chronopotentiometry. the use of ion-selective electrodes (ise) in fia seems very attractive because of a number of advances, such as simple, low cost instrumentation, little or no pretreatment of the sample, no interference from sample color and turbidity, reliability, compatibility, capability, etc. ion selective electrodes respond rapidly and reproducibly in a fip system, they seem to exhibit nearly nerstian behavior, selectivity coefficients obtained in this dynamic mode are often improved in favor of the main (mother) ion. in addition, automated analyzers can be based on fia systems using potentiometric sensors due to the simplicity, low reagent consumption and high sample processing capability. some barium compounds released during industrial processes dissolve easily in water and are found in lakes, rivers, and streams. because of their water-solubility these barium compounds can spread over great distances. based on the selectivity order obtained from solution studies, calix[4]crown-6 was used as a suitable lipophilic ionophore for the construction of a new pvc-membrane electrode for selective and sensitive determination of ba2+ ions. while there is no report definitely indicating cd2+ ion as an essential trace element in biological processes, it is well known that this element is highly toxic to a wide variety of living organisms, including man. thus, in recent years, a number of ion-selective electrodes for cadmium assay have been reported in the literature, while none of which is used in flow injection potentiometric determination of cadmium ion. thus, in this work, we used 1,3-bis(2-cyanobenzene)triazene as a suitable lipoiphilic neutral ionophore for the preparation of pvc-membrane coated graphite electrode (cge) for selective determination of cadmium ion in solution under batch and flow injection modes. the determination of trace transition metals is important in the context of environmental protection, food and agricultural chemistry. in next works we report on the flow injection potentiometric determination of cobalt and copper ions using a novel highly selective and sensitive coated graphite electrode based on 7-[(5-chloro-8-hydroxy-7-quinolinyl)methyl] - 5,6,7,8,9,10 - hexahydro - 2h - 1,13,4,7,10 - benzodioxatriazacyclo pentadecine-3,11 (4h,12h)-dione, and 5,11,17,23-tetra-propyl-thio-methyl-calix[4]arene respectively. carbon nanotubes (cnts) due to their special physicochemical properties such as ordered structure with high ratio, ultra-light weight, high mechanical strength, high electrical conductivity, high thermal conductivity, metallic or semi-metallic behavior and high surface area have been recently used for the preparation of different sensors. while they have many of the same properties as other types of carbon, cnts offer unique advantages including enhanced electronic properties. therefore, cnt-based sensors generally have higher sensitivities, lower limits of detection, and faster electron transfer kinetics than traditional carbon electrodes. finally we used cnts to improve detection limit and sensitivity ise for determination of mercury and cerium based on 7,10,13-triaza-1-thia-4,16-dioxa-4,16-dioxo-2,3,17,18-dinaphto-cyclooctadecane, and 2-((e)-{[(e)-2-({(e)-[2-hydroxy-3-(4-morpholinylmethyl) phenyl] methylidene} amino) ethyl] imino} methyl)-6-(4-morpholinyl methyl) phenol, respectively.

اندازه گیری ترکیبات فلوئوردار و فسفردار (داروها، سموم کشاورزی و...) در نمونه های مختلف با استفاده از nmr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  معصومه سرکوهی   مجتبی شمسی پور

در قسمت اول این رساله از اسپکتروسکوپی رزونانس مغناطیسی هسته ??f بعنوان یک روش تجزیه ای مناسب برای تشخیص و تعیین افاویرنز در سرم خون و فرآورده های دارویی استفاده شد. این روش بر اساس انتگرال گیری از سیگنال های مربوط به افاویرنز و پتاسیم فلوئوراید به عنوان استاندارد داخلی می باشد. روش پیشنهادی در مقایسه با سایر روشها یک روش سریع و آسان بوده و به مراحل تهیه نمونه و زمان آنالیز طولانی نیاز ندارد. معادله همبستگی افاویرنز در نمونه های متانولی و در نمونه های سرم خون به ترتیب در دامنه غلظتی mg l-1 1000-6/0و 1000-8/0 خطی بوده و دارای حد تشخیص 2/0 و mg l-13/0 می باشد. نتایج بازیابی افاویرنز روی نمونه های سرم خون در محدوده 50 تا mg l-1 110 با انحراف استاندارد نسبی کمتر از 8 % بدست آمد. همچنین از این روش برای تعیین افاویرنز در نمونه های حقیقی دارویی استفاده شد و نتایج بدست آمده با روش مرجع مقایسه گردید. در قسمت دوم این رساله از روش 31p-nmr برای تعیین مقدار و بدست آوردن درجه خلوص 4 سم فسفره شامل تری کلرفون، دیازینون، کلرپیروفوس و فنیتروتیون در استونیتریل به صورت همزمان و گلایفوزیت در آب استفاده شد. در این قسمت نیز ابتدا جابجایی شیمیایی هر کدام از سموم نسبت به فسفریک اسید?به عنوان استاندارد داخلی بدست آمد و پس از بهینه سازی پارامترهای دستگاهی مخلوط سموم برای بدست آوردن ارقام شایستگی مورد استفاده قرار گرفت. منحنی کالیبراسیون برای مخلوط این سموم بدست آمد که در محدوده غلظتی mg l-1 300-25 برای تمام مخلوط سموم خطی و دارای حد تشخیص ?mg l-14-3 در (s/n=3) برای سموم محلول در آب و ?mg l-1 3/16 بود. روش مذکور بر روی نمونه های حقیقی که شامل سموم تکنیکال و فرموله بود مورد بررسی قرار گرفت و درجه خلوص هر کدام از این سموم بدست آمد و با روشهای مرجع (hplc, gc) مقایسه شد که همخوانی خوبی بین نتایج حاصل دیده شد و این امر حاکی از این است که روش مذکور روشی سریع، آسان و مقرون به صرفه برای تعیین درجه خلوص سموم تکنیکال و فرموله می باشد. در فصل سوم از اسپکتروسکوپی 31p-nmr در بررسی هیدرولیز سموم فسفره در محیط متانولی در حضور و عدم حضور یون های فلزی گوناگون استفاده شد. 2 آفت کش فسفره شامل کلروپیروفوس و فوکسیم انتخاب و سیگنال های مربوط به آنها و محصولات حاصل از هیدرولیز آنها نسبت به فسفریک اسید به عنوان استاندارد داخلی مورد بررسی قرار گرفت. سموم مورد نظر در حضور یونهای فلزی چون ag+, hg2+, cu2+, pb2+, ??? قرار گرفتند و با دنبال کردن محصول حاصل از هیدرولیز در نسبت های مولی مختلفی فلز/آفت کش اثر کاتالیتیکی فلزات بر هیدرولیز مورد مطالعه قرار گرفت و مکانیسم واکنش مورد نظر پیشنهاد شد. در نهایت بررسی سینتیکی انجام شد و ثابت سرعت واکنش با بررسی تغییرات محصول در نسبت 25/0 یون ag+ به آفت کش نسبت به زمان بدست آمد. در قسمت چهارم از این رساله از اسپکتروسکوپی 19f-nmr برای تعیین کمی و جداسازی 5 آمین پس از مشتق سازی و فلوئوردار شدن توسط تری فلوئورو انیدرید استیک اسید در محیط تولوئن استفاده شد. آمین های انتخابی شامل 3 آمین نوع اول و 2 آمین نوع دوم می باشند که در ابتدا به صورت جداگانه مشتق سازی شده و جابجایی شیمیایی هر کدام از آنها نسبت به فلوئوربای پروفن به عنوان استاندارد داخلی بدست آمد. در این بخش از فاز ساکن c18 برای تغلیظ و بهبود حد تشخیص استفاده شد. در نهایت مخلوط مشتق سازی شده 5 آمین برای بدست آوردن ارقام شایستگی روش مورد استفاده قرار گرفت و منحنی کالیبراسیون بدست آمد که در محدوده غلظتی mgl-1 500-10 خطی بوده و دارای حد تشخیص mgl-15/2 می باشد.

تهیه پلیمرهای قالب یون جدید با اندازه نانو جهت اندازه گیری انتخابی برخی یون های فلزی واسطه و قلیایی و سنتز، شناسایی و کاربرد نقاط کوانتمی با اندازه نانو در برهم کنش با آلبومین سرم گاوی، اندازه گیری آنیون ها و حذف رنگ های آلاینده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1390
  حمیدرضا رجبی   مجتبی شمسی پور

چکیده بخش اول نانوذرات جدید پلیمری قالب یون (iip) برای یون zn2+ با انحلال استوکیومتری مقدار مشخصی از نیترات روی و لیگاند مورین (3و5و7و20و40-پنتا هیدروکسی فلاون) در مخلوط اتانول/استونیتریل به عنوان حلال تهیه گردید. در روش پلیمریزاسیون گرمایی، از متاکریلیک اسید(maa) و اتیلین گلیکول دی متاکریلات(egdma) به ترتیب به عنوان منومر عاملی و پیوند دهنده عرضی در حضور آغازگر 2و2- آزوبیس ایزوبوتیرونیتریل(aibn) استفاده گردید .بررسی ویژگی های نانوذرات iip با ابعاد 90-70 نانومتر، با استفاده از تکنیک های میکروسکوپ الکترونی روبشی(sem)، ftir، رنگ سنجی و آنالیز گرمایی انجام گردید. گستره ph بهینه برای اتصال مجدد یون zn2+ بر ذرات iip و همچنین زمان لازم برای جذب و واجذب آنالیت مطالعه گردید. فاکتور ظرفیت و تغلیظ این جاذب به ترتیب mg/g 3/45 و 150 برای یون zn2+ با تکنیک طیف سنجی جذب اتمی شعله ای (faas) به دست آمد. نانوذرات پلیمری نوینی برای تشخیص و تعیین مقدار یونhg2+ در محلول های آبی با استفاده از روش پلیمریزاسیون رسوبی سنتز گردید. این نانوذرات با استفاده از پلیمریزاسیون کلرید جیوه و ترکیب 5و10و15و20-تتراکیس(3-هیدروکسی فنیل) پورفیرین، به عنوان یک لیگاند کی لیت ساز مناسب درml 25 مخلوط استونیتریل/دی متیل سولفوکساید به عنوان حلال در حضور منومرهای maa، egdma و آغازگر aibn تهیه گردید. جیوه جذب شده با 5 میلی لیتر hno3 (1 مولار) به راحتی شسته و مقادیر جیوه موجود در محلول شوینده با استفاده از دستگاه طیف سنجی جذب اتمی با بخار سرد (cvaas) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که کوپلیمر قالب یون جیوه (hg-iip) دارای ظرفیت جذب بالایی معادل mg/g 9/248 می باشد. انحراف استاندارد نسبی و حد تشخیص روش، معادل %2/2 و µg/l 15/0 می باشد. در ادامه، کوپلیمر قالب یون جیوه تهیه شده به عنوان یک جاذب فاز جامد برای تغلیظ و اندازه گیری برخط (on-line) یون hg2+ با استفاده از تکنیک تزریق در جریان با روش نورسنجی استفاده گردید. پارامترهای تجربی شامل، ph محلول نمونه، زمان های تغلیظ و شویش، نوع، حجم و غلظت شوینده و سرعت جریان محلول نمونه و شوینده بررسی و بهینه گردید. یون های hg2+ جذب شده بر نانوذرات iip، سریعا با 5 میلی لیتر محلول hno3 (1 مولار) شسته و سپس با استفاده از محلول الکلی دی فنیل تیوکربازون به عنوان یک معرف مناسب برای جیوه، در سیستم تزریق در جریان طراحی شده، با روش نورسنجی در طول موج 485 نانومتر اندازه گیری شد. انحراف استاندارد نسبی و حد تشخیص روش برای هشت مرتبه تکرار در ph بهینه، برابر %2/4 وng/ml 036/0 محاسبه شد. اولین کاربرد فناوری قالب سازی یون برای اندازه گیری یون پتاسیم با روش پلیمریزاسیون رسوبی مطالعه گردید. نانوذرات iip با استفاده از کرون اتر دی سیکلو هگزیل 18-کرون-6 (dc18c6) به عنوان یک لیگاند انتخابی برای یون k+ در محلول حلال استونیتریل/دی متیل سولفوکساید، در حضور ترکیبات maa، egdma و آغازگر aibn تهیه گردید. نتایج sem حاکی از تشکیل نانوذرات با ابعاد 60 تا 90 نانومتر می باشد. فاکتور ظرفیت mg/g5/33، فاکتور تغلیظ 60 برای جذب یون k+ در 9=ph، انحراف استاندارد نسبی %7/1 و حد تشخیص ng/ml 8/3 محاسبه گردید. ضرایب انتخابگری نسبی جاذب تهیه شده برای مخلوط های دوتایی یون پتاسیم و یون های دیگر محاسبه شد که بیشتر از مقادیر مربوط به بافت پلیمری قالب نشده می باشد. همچنین پلیمر قالب یون سزیم با استفاده از دی بنزو 24-کرون-8 (db24c8) به عنوان یک کرون اتر گزینشی برای یون cs+ برای اندازه گیری یون cs+ از محلول های آبی ساخته شد. نتایج sem نشان داد که ذرات با ابعاد 50 تا 80 نانومتر تشکیل شده اند. نانوذرات cs-iip تهیه شده انتخابگری بالایی نسبت به تشخیص یون cs+ با فرایند جذب و واجذب سریع نشان می دهد. انحراف استاندارد نسبی %9/0 و حد تشخیص ng/ml 7/0 محاسبه گردید. مقادیر ضرایب انتخابگری نسبی برای یون cs+ نسبت به یون هایli+ ، na+، k+، rb+، ag+، nh4+، mg2+، ca2+ و sr2+ به ترتیب برابر1/43، 5/37، 3/47، 5/23، 3/25، 4/23، 9/32، 2/41 و 1/23 محاسبه شد که بسیار بیشتر از مقادیر مربوط به بافت پلیمری قالب نشده می باشد. بخش دوم در بخش دوم، نقاط کوانتمی zns خالص و آلائیده شده با یون آهن(iii) در محیط آبی در حضور 2-مرکاپتواتانول در دمای اتاق ساخته شد. اثر غلظت یون fe3+ به عنوان ناخالصی بر خصوصیات نوری zns مطالعه گردید. اندازه نقاط کوانتمی با میکروسکوپ تونلی روبشی (stm) حدود 1 نانومتر تخمین زده شد. آنالیز پراش اشعه ایکس (xrd) نشان داد که نانوذرات آلائیده با آهن دارای ساختار بلوری روی بلند با ابعاد 2±17 آنگستروم هستند. در ادامه، برهم کنش نقاط کوانتمی ساخته شده، با آلبومین سرم گاوی در بافر تریس (2/7 =ph) با تکنیک های اسپکتروسکوپی جذبی uv/vis و فلوئورسانس بررسی شد. پارامترهای برهم کنش، شامل ثابت های اتصال (ka)، تعداد سایت های فعال (n)، ثابت های خاموشی(ksv) و ثابت سرعت های خاموشی (kq) در سه دمای مختلف محاسبه شد. نتایج بدست آمده برای ارزیابی پارامترهای ترمودینامیکی مربوطه شامل h?، g? و s? به کار گرفته شد. یک روش توسعه یافته جدید، سریع و ساده برای تعیین مقدار انتخابی و حساس یون خطرناک سیانید در محلول آبی پیشنهاد گردید.نانو ذرات zns تهیه شده در قسمت قبل، یک نشر فلوئورسانسی شدید در طول موج 423 نانومتر نشان داد که از این ویژگی برای اندازه گیری اسپکتروفلوئوریمتری یون سیانید به کار گرفته شد. در شرایط بهینه، کاهش شدت فلوئورسانس نقاط کوانتمی zns با افزودن مقادیر مشخصی از یون سیانید در محدوده 6-10×4/2 تا 5-10×6/2 مولار، خطی بوده و دارای حد تشخیص7-10×7/1 مولار و انحراف استاندارد نسبی برای شش مرتبه اندازه گیری %6/2 بدست آمد. برای حسگر فلوئورسانسی طراحی شده، انتخابگری قابل ملاحظه ای برای یون سیانید نسبت به سایر آنیون های متداول مشاهده شد که حضور آنها تاثیر چندانی بر تشخیص یون سیانید ندارد. یک روش اسپکتروفلوئوریمتری ساده برای اندازه گیری گزینشی و حساس یون سولفید در محلول آبی ارائه گردید. نقاط کوانتمی zns آلائیده شده با یون منگنز(mn2+) همانند قبل، ساخته شد. نانوذرات zns آلائیده شده با یون منگنز دارای دو نشر فلوئورسانسی قوی در طول موج های 9/423 و 9/593 نانومتر می باشد. در شرایط بهینه، کاهش شدت فلوئورسانس نقاط کوانتمی znsآلائیده شده، با افزودن مقادیر مشخصی از یون سولفید در محدوده6-10×2/1 تا 5-10×6/2 مولار، خطی بوده و دارای حد تشخیص7-10×3/2 مولار می باشد. انحراف استاندارد نسبی برای پنج مرتبه اندازه گیری، %4/3 محاسبه شد. جابجایی زیادی قابل توجهی در طول موج مورد نظر در 10=ph با افزودن یون سولفید مشاهده نگردید. در قسمت آخر، نقاط کوانتمی zns خالص و آلائیده شده با یون آهن(iii) محبوس شده با 2-مرکاپتواتانول، برای رنگ زدایی سه رنگ آلاینده بکار گرفته شدند. تخریب رنگهای کاتیونی شامل سبز مالاکیت، بنفش متیل و آبی ویکتوریا تحت تابش لامپ uv با استفاده از نقاط کوانتمی خالص و آلائیده به طور مقایسه ای مطالعه گردید. تاثیر پارامترهای عملی شامل مقدار نانوفوتوکاتالیست، زمان تابش و ph نمونه ها بر بازده رنگ زدایی رنگهای آلی بررسی گردید. بیشترین مقدار تخریب رنگ ها در mg/l 80 از نانوفوتوکاتالیست ها در phهای قلیایی تحت شدت تابش w.m-240 بدست آمد. تکرارپذیری رفتار نانوذرات نشان داد که میتوان حداقل سه مرتبه از آنها در فرایند تخریب نوری استفاده کرد. در نهایت، سرعت و مکانیسم تخریب رنگهای کاتیونی بحث شد.

توسعه میکرو استخراج مایع- مایع پخشی جهت جداسازی و اندازه گیری بعضی داروها و آلاینده های محیطی در ماتریس های مختلف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1391
  نظیر فتاحی   مجتبی شمسی پور

میکرواستخراج مایع-مایع پخشی (dllme) و ترکیب آن با روش هایی مانند استخراج با اولتراسونیک (uase) و استخراج با فاز جامد (sfe) جهت استخراج و پیش تغلیظ بعضی داروها، علف کش ها، حشره کش-ها و کاتیون های سنگین سرب و آرسنیک مورد استفاده قرار گرفت. در کار اول، ترکیب روش میکرواستخراج مایع - مایع پخشی (dllme) و دستگاه hplc مجهز به آشکارساز جذبی برای استخراج و اندازه گیری توفوردی، آلاکلر و آترازین در نمونه های آبی به کار گرفته شد. تحت شرایط بهینه (28 میکرولیتر کلروبنزن، 1 میلی لیتر استون و بدون اضافه کردن نمک) منحنی کالیبراسیون در محدوده 200-3/0 میکروگرم بر لیتر و حد تشخیص در محدوده 1/0- 05/0 میکروگرم بر لیتر برای سموم بدست آمد. در کار دوم، روش dllme به عنوان یک روش تهیه نمونه ساده، سریع و حساس به طور موفقیت آمیزی برای استخراج آلکالوئیدهای اپیوم از نمونه های ادرار وآنالیز با دستگاه hplc بکار رفته است. با استفاده از یک میلی لیتر استون به عنوان حلال پخش کننده و 88 میکرولیتر کلروفرم به عنوان حلال استخراج کننده، منحنی کالیبراسیون در محدوده 500-5/0 میکروگرم بر لیتر خطی و حد تشخیص در محدوده 10-2/0 میکروگرم بر لیتر برای نمونه های ادرار بدست آمدند. در کار سوم، ترکیب روش استخراج با اولتراسونیک با یک روش جدید dllme بر اساس انجماد قطره شناور (sfo) و دستگاه hplc مجهز به آشکارساز جذبی برای استخراج و اندازه گیری علف کش های تری آزین و حشره کش های اورگانوفسفره در نمونه های سبزیجات، سیب زمینی و گوجه فرنگی مورد استفاده قرار گرفت. تحت شرایط بهینه، منحنی کالیبراسیون در محدوده 800-5 میکروگرم بر کیلوگرم خطی و حد تشخیص در محدوده 10-1 میکروگرم بر کیلوگرم برای نمونه های سبزیجات، سیب زمینی و گوجه فرنگی بدست آمدند. در کار چهارم، ترکیب dllme با استخراج با فاز جامد و با استفاده از دستگاه hplc برای پیش تغلیظ و استخراج سموم توفوردی، آلاکلر و آترازین در نمونه های آبی توسعه داده شد. ترکیب این دو روش منجر به فاکتور تغلیظ های بسیار بالا می شود. تحت شرایط بهینه، فاکتور تغلیظ در محدوده 1725 تا 2065 می باشد. منحنی کالیبراسیون در رنج 10-02/0 میکروگرم بر لیتر برای سموم خطی می باشد. حد تشخیص سموم نیز در محدوده 006/0-003/0 میکروگرم بر لیتر می باشد. در کار پنجم، برای نخستین بار ترکیب dllme با استخراج با فاز جامد و با استفاده از دستگاه اسپکتروسکوپی جذب اتمی کوره گرافیتی برای استخراج و آنالیز کاتیون های سرب در نمونه های آب مورد استفاده قرار گرفت. اثر پارامتر های مختلف بر روی کارایی استخراج مورد مطالعه قرار گرفت. تحت شرایط بهینه منحنی کالیبراسیون در محدوده 60-3 نانوگرم بر لیتر و ضریب همبستگی 9986/0 می باشد. برای حجم 100 میلی لیتر محلول نمونه، فاکتور تغلیظ 1800 و حد تشخیص 1 نانوگرم بر لیتر بدست آمد. در کار ششم، برای نخستین بار ترکیب استخراج با فاز جامد و dllme بر اساس انجماد قطره شناور و با استفاده از دستگاه اسپکتروسکوپی جذب اتمی کوره گرافیتی برای استخراج و جداسازی آرسنیک های معدنی توسعه داده شد. برخی از پارامترهای موثر بر استخراج و جداسازی آرسنیک های معدنی از قبیل نوع و حجم حلال های استخراج کننده و پخش کننده، نوع و غلظت لیگاند و نوع و غلظت اسید، مورد مطالعه و بهینه سازی قرار گرفته است. تحت شرایط بهینه فاکتور تغلیظ 1520 بدست آمد. منحنی کالیبراسیون در محدوده 100-10 نانوگرم بر لیتر و ضریب همبستگی 9866/0 بدست آمد. برای حجم 100 میلی لیتر محلول نمونه، حد تشخیص 5/2 نانوگرم بر لیتر بدست آمد.

سینتیک کریستاله شدن پلی اتیلن ترفتالات و مطالعه برهم کنش چند دارو از گروه آنتی بیوتیک های سفالوسپورین با هموگلوبین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1391
  مهدی زنده زبان   مجتبی شمسی پور

در بخش اول پایان نامه حاضر رفتار حرارتی تبلور پلیمر پلی اتیلن ترفتالات بررسی شد. در ابتدا مطالعاتی در رابطه با مقدمه، تاریخچه و تئوری های مربوط به کریستالیزاسیون پلیمر ارائه شده است. در فصل دوم سرعت تبلور پلیمر پلی اتیلن ترفتالات در جرم مولکولی های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از شرایط همدما ومعادلات آورامی برای بررسی سینتیک تبلور پلیمرها استفاده شد. داده های سینتیکی و نتایج میکروسکوپ عبوری نشان دادند که مکانیسم کریستالیزاسیون در پلیمرها با جرم مولکولی پایین متفاوت از مکانیسم کریستالیزاسیون در پلیمرهای با جرم مولکولی بالا است. برای بهبود زنجیره های پلیمر از سه مونومربه عنوان مونومرهای بهبود دهنده پلیمر به نام های تری اتیلن گلیکول، آمین پروپیل تری اتوکسی سیلان و بیس فنل آ استفاده شد. در مطالعه سینتیک تبلور پلیمر pet اصلاح شده با تری اتیلن گلیکول در شرایط غیر همدما از معادلات آورامی و لیو- مو استفاده گردید. نتایج نشان دادند که در حضور تری اتیلن گلیکول سرعت کریستالیزاسیون کاهش می یابد. در مطالعه بعدی از شرایط غیرهمدما برای مطالعه تبلور پلیمر pet بهبود یافته با آمین پروپیل تری اتوکسی سیلان استفاده گردید. نتایج مطالعات نشان دادند که حضور aptes باعث کاهش سرعت کریستالیزاسیون پلیمر pet است. در پایان این بخش از بیس فنل آ برای اصلاح پلیمر pet استفاده شده است. مطالعات تبلور همدما نشان دادند که این مونومر باعث افزایش سرعت کریستالیزاسیون در این پلیمر است. بخش دوم مطالعات انجام شده مربوط به مطالعه بر هم کنش داروهای آنتی بیوتیک های گروه سفالوسپورین با پروتئین هموگلوبین است. در فصل اول از این بخش بر هم کنش داروی سفتریاکسون و هموگلوبین توسط روش های طیف سنجی فلوئورسانس، دورنگ نمایی دورانی و ویسکوزیته ذاتی مورد بررسی قرار گرفته است. این روش ها نشان دادند که هموگلوبین و سفتریاکسون با یکدیگر برهمکنش داشته و نتیجه این برهم کنش بر روی ساختار هموگلوبین موثر است. نتایج آنتالپی و آنتروپی که از طریق معادله اصلاح شده لین ویر- بورک و همچنین معادلات وانت هوف به دست آمدند نشان می دهند که تغییرات آنتالپی و آنتروپی به شدت تابع شرایط یونی محیط هستند. داده های دورنگ نمایی دورانی و همچنین نتایج ویسکوزیته ذاتی تایید کننده کاهش حجم پروتئین هموگلوبین در حضور سفتریاکسون در محلول های بافری مورد آزمایش است. برای بررسی تاثیر سفتریاکسون بر روی هموگلوبین در بدن انسان، این دارو به چهار نفر به عنوان داوطلب تزریق گردید. در فصل بعدی مطالعات بر هم کنش داروی سفپیم بر روی هموگلوبین مورد بررسی قرار گرفت. تغییرات داده های ترمودینامیکی احتمالا به تغییر ساختار هموگلوبین در محلول های با قدرت یونی متفاوت بر می گردد. در فصل نهم بعدی بر هم کنش داروهای سفتازیدیم و سفازولین با هموگلوبین مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات ترمودینامیکی که برگرفته از نتایج فلوئورسانس بوده و با کمک معادلات وانت هوف به دست آمده اند نشان می دهند که نوع تغییرات برهم کنش هموگلوبین با سفازولین در محلول های با قدرت یونی مختلف مشابه تغییرات برهم کنش هموگلوبین با سفتریاکسون است. و همچنین نوع و تغییرات برهمکنش هموگلوبین با سفتازیدیم در محلول های با قدرت یونی مختلف مشابه تغییرات برهمکنش این پروتئین با سفپیم و متفاوت از برهم کنش سفازولین با هموگلوبین می باشد.. نتایج دو رنگ نمایی دورانی داده های ناشی از آزمایشات فلوئورسانس را تایید می کنند. با توجه به هشدار سازمان غذا و داروی آمریکا مبنی بر احتمال رسوب کلسیم با سفتریاکسون مطالعه نهایی این پایان نامه متمرکز بر روی سینتیک و مکانیسم این واکنش از طریق روش های اسپکتروفتومتری و سایز سنجی است. برای بررسی سرعت تشکیل رسوب سفتریاکسون توسط کلسیم، از محلول های با غلظت های یکسان و اضافی کلسیم و غلظت های متفاوت سفتریاکسون استفاده شد. تغییرات سفتریاکسون آزاد توسط ایجاد کمپلکس این دارو با آهن iii مورد بررسی قرار گرفته که برای مطالعات سینتیکی استفاده شده است. زمان نیمه عمر ترسیب سفتریاکسون متناسب با عکس غلظت سفتریاکسون اولیه و به صورت خطی تغییر می کند.

سنتز، بررسی خواص فتودینامیک، و کاربردهای تجزیه ای و زیست تجزیه ای نانو کریستالهای نیمه هادی / نقاط کوانتومی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1391
  طاهره خصوصی   بهرام همتی نژاد

اخیرا" نقاط کوانتومی برای تشخیص در عرصه های مختلف تحقیق، مورد توجه زیادی قرار گرفته اند. در این تحقیق سعی شده است چند نوع نقاط کوانتومی سنتز شده و خواص شیمیایی و بیو شیمیایی آنها مورد بررسی قرار گیرد. در دهه اخیر در بین روشهای مختلف سنتز نقاط کوانتومی، نیاز به پیدایش روشهای دیگری هم وجود دارد از آنجایی که روشهای موجود کاملا" رضایت بخش و شامل همه موارد لازم نیستند. سنتز با حلالهای غیر کوردینه شونده نظیر تری اکتیل فسفین (top) و تری اکتیل فسفین اکساید (topo)برای استفاده های زیستی نیاز به تبادل لیگاند دارد زیرا نقاط کوانتومی با پوشش topo وtop در آب قابلیت انحلال ندارند و تبادل لیگاند باعث وسیع شدن توزیع اندازه ذرات و همچنین کاهش بازده کوانتومی می شود. بنابراین سنتز آبی نقاط کوانتومی بسیار حایز اهمیت است. در اولین بخش از تحقیق ارایه شده، از تیو گلیکولیک اسید و سیستئین به عنوان پایدار کننده در سنتز آبی نقاط کوانتومی کادمیم تلورید استفاده شده است و در روش سنتزی دیگری از کربو هیدراتهایی نظیر گلوکز، سکاروز، و نشاسته به عنوان پایدار کننده های تجدید پذیر و بدون ضرر برای تهیه نقاط کوانتومی کادمیم سلنید استفاده شده است. در بخش دوم از این رساله، با استفاده از نقاط کوانتومی، یک آرایه برای بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی/ پلی فنولی ارائه شده که اساس آن اندازه گیری اثر بازدارندگی آنتی اکسیدان/ پلی فنول روی خاموشی نوری نقاط کوانتومی کادمیم تلورید تحت تاثیر تابش ماورابنفش است. نقاط کوانتومی پایداری نوری بسیار خوب در عدم حضور تابش ماورابنفش دارند اما تحت تاثیر تابش ماورابنفش خاموش می شوند که احتمالا" دلیل اصلی این خاموشی، تولید ذرات اکسیژن فعال تحت تاثیر تابش ماورابنفش. به وسیله مقایسه پایداری نوری نقاط کوانتومی در حضور و عدم حضور سدیم آزید به عنوان خاموش کننده معروف 2o1، تاثیر 2o1 بر خاموشی نوری نقاط کوانتومی مورد بررسی قرار گرفت. این اثر خاموشی به وسیله حضور ترکیبات آنتی اکسیدان/ پلی فنول کاهش پیدا می کند. چندین ترکیب آنتی اکسیدان/ پلی فنول شامل ترولکس و تعدادی نمونه های چای مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج روش ارایه شده با روش مرسوم تست فولین ارتباط خو بی دارد که این بیانگر قابل اعتماد بودن روش جدید می باشد. بعلاوه فهم مکانیزم و پیدا کردن راه حل برای پدیده خاموشی نوری نقاط کوانتومی تحت تاثیر تابش ماورابنفش، در کاربردهای پزشکی این ذرات بسیار حایز اهمیت می باشد. در بخش سوم، تاثیر معرف پوشاننده بر روی برهمکنش نقاط کوانتومی با پروتئین به وسیله روشهای طیف سنجی، شامل طیف سنجی ماورابنفش-مرئی، فلورسانس، و فلورسانس همزمانی مورد بررسی قرار گرفته است. دو نوع نقطه کوانتومی کادمیم تلورید با پوششهای سیستئن و تیو گلیکولیک اسید تهیه شدند و برهمکنش آنها با هموگلوبین در ph های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. خاموشی فلورسانس هموگلوبین تحت تاثیر دو پدیده خاموشی استاتیک و دینامیک اتفاق می افتد. و مقادیر ثابت استرن_ ولمر (ksv) در مورد نقاط کوانتومی با پوشش سیستئین نسبت به تیوگلیکولیک اسید بیشتر بوده، که ممکن است به دلیل وجوذ گروه آمین اضافی در ساختار سیستئین نسبت به تیوگلیکولیک اسید باشد. مقادیر منفی تغییرات آنتالپی و آنتروپی بیانگر این است که عمده نیروهای درگیر در این برهمکنش نیروهای هیدروژنی و واندروالس هستند. تغییرات ساختار هموگلوبین به وسیله تکنیک های طیف سنجی ماورابنفش-مرئی و فلورسانس همزمانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که معرف پوشاننده نقش مهمی در برهمکنش مواد نانو با پروتئین ها دارد. در بخش دیگر از این تحقیق، اثر اندازه نانوذرات در برهمکنش نقاط کوانتومی با هموگلوبین بررسی شده است. نقاط کوانتومی محلول در آب با پوشش تیوگلیکولیک اسید و با دو اندازه متفاوت با نشرهای فلورسانس در نواحی 540 نانومتر (نقطه کوانتومی زرد) و 600 نانومتر (نقطه کوانتومی قرمز) تهیه و برهمکنش انها با هموگلوبین مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که اثر خاموشی فلورسانس پروتئین تحت تاثیر نقاط کوانتومی به اندازه آنها بستگی دارد و ماهیت این خاموشی، مخلوطی از دینامیک و استاتیک است. نتایج طیف سنجی فلورسانس همزمانی بیانگر این است که ساختار ثانویه پروتئین به طور جزئی تحت تاثیر نقطه کوانتومی قرار می گیرد. در بخش پنجم از این تحقیق، برهمکش نقاط کوانتومی کادمیم سلنید پوشیده شده با گلوکز، ساکاروز، و نشاسته و نوع بدون پوشش آن با هموگلوبین به وسیله روشهای طیف سنجی ماورابنفش-مرئی، فلورسانس، و فلورسانس همزمانی در ph بیولوژیک مورد بررسی قرار گرفته است. اثر خاموشی فلورسانس پروتئین تحت تاثیر نقاط کوانتومی ناشی از پدیده خاموشی استاتیک است. مقادیر بالای ثابت استرن- ولمر و ثابت پیوند بیانگر این است که هموگلوبین تمایل بالایی به سطح نقاط کوانتومی دارد. جابجایی قرمز در طیف فلورسانس همزمانی بیانگر این است که ساختار پروتئین تاثیر حضور نقطه کوانتومی قرار می گیرد. کاهش در شدت باندsoret در طیف جذبی نشان می دهد که گروه هم در هموگلوبین به طور مستقیم در دسترس نقاط کوانتومی قرار می گیرد. در حضور عامل پوششی برهمکنش بیشتری بین نقاط کوانتومی و هموگلوبین اتفاق می افتد که بیانگر این حقیقت است که حضور و نوع عامل پوشاننده در برهمکنش حایز اهمیت می باشد. در بخش بعدی از این رساله، نورانی شدن (افزایش سیگنال فلورسانس) و آبی شدن (جابجایی در طول موج ماگزیمم) نقاط کوانتومی هسته/پوستهcdse/zns به وسیله روشهای طیف سنجی ماورابنفش-مرئی، فلورسانس، و پراکندگی نوری دینامیک(dls) و تجزیه کمومتری مورد بررسی قرار گرفت. نقاط کوانتومی در دمای بالا سنتز شده و در ماتریس پلیمری از جنس پلی مالئیک انیدرید قرار می گیرد. تعدادی از نقاط کوانتومی سنتز شده خواص فلورسانس قابل ملاحظه ای نشان نمی دهند، اما در اثر تابش نور ماورابنفش خاصیت فلورسانس آنها افزایش پیدا می کند. این پدیده با تغییری در طول موج طیف فلورسانس به سمت طول موجهای پایین تر همراه است. برای فهم عمیق تر مکانیزم نورانی شدن و آبی شدن تحت نور، طیف فلورسانس آنها در زمانهای مختلف تابش ماورابنفش به وسیله روش کمومتری mcr-als مورد تجزیه قرار گرفت. در نتیجه این آنالیز، طیف زمینه و گونه ها از هم جدا شدند و گونه هایی که در حین فرآیند نوردهی وجود داشتند تعیین شدند. ph و ترکیب محلول بر فرآیند نورانی شدن موثر هستند. احتمالا" زمانی که نقاط کوانتومی تجمع پیدا می کنند، فعال شدن نوری آنها اتفاق می افتد و تابش ماورابنفش این پدیده را تسریع می کند. در قسمت آخر این رساله نقاط کوانتومی cdse/zns پوشیده شده با پلیمر به عنوان پروب برای شناسایی مس مورد استفاده قرار گرفت. فلورسانس نقاط کوانتومی در ابتدا به وسیله نور ماورابنفش افزایش پیدا کرده و سپس به وسیله حضور مس خاموش می شود. دو نقطه کوانتومی با فلورسانس در طول موجهای 550 نانومتر) 550 (qd و 610 نانومتر) 610 (qd انتخاب شده و اثر مس بر هر دو مورد بررسی قرار گرفت. اثر خاموشی به وسیله معادله استرن_ولمر در رنج غلظتی 6-10×3 _ 8-10×1 مولاربرای 550 qdو 6-10×6/1 _ 8-10×7 مولار برای 610 qdتوصیف می شود.

1)طراحی و استفاده از ترازوی کریستال کوارتز qcm برای اندازه گیری چند ماده شیمیایی 2)مطالعه تیتراسیون ph متری کمپلکسهای برخی عناصر واسطه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1391
  منوچهر قنبری   مجتبی شمسی پور

در بخش اول پایان نامه از حسگر qcm برای اندازه گیری و شناسایی یون مس، یون جیوه، داروی استاوودین و یون پتاسیم استفاده شده است. در قسمت روم نیز ثابتهای تشکیل تجمعی و فراوانی توزیع کمپلکسهای جدید چند عنصر واسطه به روش تیتراسیون phپتانسیومتری انجام گردیده است.

پیش تغلیظ،جداسازی و تعیین مقادیر بسیار کم یون های فلزی با استفاده از روش های شناورسازی و غشا مایع
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1385
  امید رضا هاشمی   مجتبی شمسی پور

هدف از کار تحقیقی حاضر استفاده از روشهای جداسازیشناور سازی و غشا مایع (slm) به منظور اندازه گیری مقادیر بسیار کم یون های فلزیمی باشد. مطالعه حاضر شامل دوبخش است. در بخش اول استفاده از روش شناورسازی به منظورپیش تغلیظ و جداسازی عناصر ارائه شده است و شامل سه فصل می باشد. فصل اول، مقدمه ای بر روش شناورسازی بوده و شامل تئوری، اساس و کاربردهای آن می باشد. فصل های دوم وسوم شامل کاربرد اینروش برای جداسازی انتخابی مقادیر بسیار کم یون نقره با استفاده از بیس (2-مرکاپتو اتیل) استیل استون و جداسازی مقادیر بسیار کم یونهای مس ، کادمیم، نیکل و کبالت با استفاده از ترکیب 2- آمینو سیکلو پنتن –1- دی تیو کربوکسیلیک اسید و اندازه گیری توسط icp-aesمی باشد. بخش دوم شامل سه فصل (فصل چهارم تا ششم) می باشد. در فصل چهارم اصول و مبانی جداسازی از طریق غشا مایع (slm)بیان شده است و در فصل پنجم و ششم کاربرد این روش برایجداسازی انتخابی یون های نقره و جداسازی هم زمان نقره (i) و جیوه (ii) ارائه شده است. جداسازی ها از طریق غشا مایع (slm) و با استفاده از یک لیگند کمپلکس دهنده مناسب انجام گرفته و بهینه سازی شرایط استخراج نظیر ph ، زمان و غلظت عامل کمپلکس دهنده در غشا و فاز گیرنده و ... صورت گرفته است.در کار حاضر سیستم slm از سه بخش یا سه فاز تشکیل شده است. یک فاز، فاز تغذیه و یا فاز حاوی گونه مورد نظر در محیط آبی جهت استخراج می باشد.

سنتز نانو ذرات کوانتومی کادمیوم- تلوریم و کاربردهای آنها در تعیین دوپامین و هلیکوباکترپیلوری و مطالعه بر همکنش با هموگلوبین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1391
  مریم شانه ساز   مجتبی شمسی پور

بخش اول: در این تحقیق، نقاط کوانتومی cdte پوشیده با tga به روش شیمیایی در محیط آبی سنتز شد. مشخصه یابی و آنالیز نقاط کوانتومی سنتز شده توسط دستگاه های فلورسانس، uv-vis، tem، xrd و dls مورد بررسی قرار گرفت و همچنین غلظت نانو ذرات محاسبه شد. نتایج، پهن بودن طیف جذبی و باریکی طیف نشری، قابلیت تنظیم طول موج نشری با تغییر اندازه نانو ذرات، پایداری نوری، سازگار بودن با ترکیبات زیستی و حلالیت در آب را به خوبی نشان دادند. بنابراین با توجه به ویژگی های نامبرده، نقاط کوانتومی در طراحی انواع مختلف حسگر استفاده شدند. بخش دوم: در این تحقیق، یک نانو بایوسنسور بر اساس سیستم نقاط کوانتومی- آنزیم لاکاز برای اندازی گیری دوپامین طراحی شد. دوپامین توسط آنزیم لاکاز مطابق عملکرد هوازی آنزیم به یک ترکیب اکسنده تبدیل می شود که این ترکیب اکسنده باعث خاموشی نشر نقاط کوانتومی در ph برابر 4/7 می-گردد. ارتباط خطی بین شدت نشر نقاط کوانتومی و غلظت دوپامین طبق معادله استرن- ولمر در گستره غلظتی 3/0 تا 100 میلی مولار و حد تشخیص 16/0 میلی مولار بدست آمد. انحراف استاندارد نسبی برای غلظت 6/0 میلی مولار برای 7 بار اندازه گیری، %7/3 محاسبه شد. این سنسور جهت اندازه گیری دوپامین در نمونه های پلاسمای خون و داروهای تزریقی دوپامین استفاده شد. بخش سوم: در این تحقیق، روشی برای اندازه گیری هلیکوباکتر پیلوری بر اساس فرایند fret با استفاده از دو پروب الیگونکلئوتید نشان دار شده با cdte به عنوان مولکول دهنده و مولکول رنگدانه تمرا به عنوان مولکول گیرنده ارائه شد. ملکول های qds نشان دار شده با اولین الیگونکلئوتید اصلاح شده با گروه عاملی nh2 و مولکول های رنگدانه تمرا نشان دار شده با دومین الیگونکلئوتید اصلاح شده به dna هدف اضافه می شوند و بلافاصله هیبریداسیون رخ می دهد. نتیجه این هیبریداسیون، نزدیک شدن مولکول های رنگدانه تمرا و ملکول های qds نشان دار شده به یکدیگر و در نهایت انتقال انرژی رزونانسی فلورسانس طی تحریک نوری ملکول های qds رخ می دهد. از طرفی این دو پروب الیگونکلئوتیدی در غیاب مولکول هدف به یکدیگر نزدیک نمی شوند و نشر ملکول های رنگدانه تمرا به دلیل عدم فرایند fret دیده نمی شود. در این روش، یک قطعه 210 تایی dna از هلیکوباکتر پیلوری به عنوان مولکول هدف استخراج شد و دو الیگونکلئوتید مکمل آن برای اتصال به qds و مولکول رنگدانه تمرا انتخاب شد. این روش تشخیصی dna هدف هلیکوباکتر پیلوری، ساده، سریع و نیاز به مراحل شستشو و جداسازی ندارد. این نانو بایوسنسور می تواند برای اندازه گیری گونه های هلیکوباکتر پیلوری با حد تشخیص 9-10×5/4 مولار مفید باشد. بخش چهارم: تاثیر برهمکنش اندازه های مختلف نقاط کوانتومی cdte با هموگلوبین – به عنوان پروتئین عمده ی موجود در خون- و مطالعه ساختار آن، بر اساس طیف سنجی های فلورسانس، جذب و دو رنگ نماییcd و سینکرونوس مورد بررسی قرار گرفت. مکانیسم خاموشی، ثابت های پیوند و پارامترهای ترومودینامیکی در سه دمای مختلف طی خاموشی فلورسانس هموگلوبین در حضور هر دو اندازه نقاط کوانتومی بررسی شد. نتایج نشان دادند که مکانیسم خاموشی برای هر دو اندازه نقاط کوانتومی از نوع مکانیسم استاتیک و فرایند برهمکنش خودبخودی می باشد. نتایج طیف های سینکرونوس فلورسانس با افزایش غلظت نقاط کوانتومی نشان دادند که باز شدن ساختار پروتئین و قطبی تر شدن محیط اطراف اسید آمینه های تریپتوفان برای ذرات بزرگتر بیشتر است. این نتایج نیز توسط طیف های cd پروتئین نیز مورد تأیید قرار گرفت.

مطالعه اسپکتروسکوپی برهمکنش ید با تعدادی از پلی اترهای ماکروسیکل در کلروفرم و بررسی الکتروشیمیایی برهم کنش ddq با تعدادی از اترهای تاجی شکل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1392
  نوشین مندمی   محمدباقر قلیوند

کلیه کارها بر مبنای استفاده از hard-modelling و principal component analysisبرای مطالعه اسپککتروسکوپی برهمکنش ید و ddq با تعدادی پلی اترهای ماکروسیکل در حلالهای مختلف بوده است که به طور خلاصه به این شرح هستند: یکمطالعهاسپکتروفتومتریدررابطهبابرهمکنشانتقالباربین ید و هگزا متیل- هگزا آزا-18- کراون-6 (hmha18c6) در حلال کلروفرم در چهار دما برای مطالعه سینتیکی و در یک دما برای مطالعه ترمودینامیکی صورت پذیرفته است. بررسی نتایج تغییرات جذب نسبت به زمان، تشکیل i را نشان میدهد که ابتدا کمپلکس به شکل سریع و 1:1 و سپس آهسته و 2:1 (لیگاند : ید) تشکیل میشود. با استفاده از یکی از تکنیکهای کمومتری تحت عنوان مدل ثابت (hard-modelling) ثابت تعادل وثابتهای سرعت در هر دما به دست آمدندو با استفاده از معادلات آیرینگ و آرنیوس و داشتن ثابت سرعت در چهار دمای متفاوت پارامترهای فعال سازی eaو ?h#, ?s# محاسبه شدند. علاوه بر این ساختار بهینه شده هگزا متیل- هگزا آزا-18- کراون-6 و کمپلکس آن و ید در سطح dft-b3lypبا استفاده از 6-31g*محاسبه شدند که نتایج در متن اصلی آمده است. مطالعه بعدی بررسی اسپکتروسکوپی برهکنش انتقال بار بین دو لیگاند سنتزی با نامهای 5- تیا-2،8-دی آزا، (2،9)-1،10-فنانترولینوفان [phens(nh)2] و5-اکسو-2،8-دی تیا، (2،9)-1،10-فنانترولینوفان [phenos2] به عنوان دهنده الکترون و ید به عنوان پذیرنده در دو حلال دی کلرومتان و کلروفرم است. در ابتدا principal component analysis (pca) بر روی داده های سینتیکی و ترمودینامیکی انجام شد و بر اساس نتیجه حاصله و تشخیص تعداد گونه های فعال در هر مرحله مکانیزم پیشنهادی برای تشکیل یون تری یدید تأیید شد. ثابتهای تعادل و سرعت واکنش در چهار دمای مختلف و در هر دو حلال همینطور پارامترهای فعال سازی محاسبه شدند و دارای روند تغییرات منطقی بوده که به طور کامل در متن اصلی توضیح داده شده است. علاوه بر این ساختار بهینه شده هر دو لیگاند و کمپلکس آنها و ید در سطح dft-b3lypبا استفاده از 6-31g* محاسبه شدند که نتایج در متن اصلی آمده است. در کار بعدی تمام محاسبات ذکر شده در بالا برای بررسی برهمکنش انتقال بار بین 5، 6،7، 8، 9، 10، 11، 12-اکتاهیدرو-2h- بنزو [b] ] 1،4،7،11،15[ دی اکسا تری آزا سیکلو هپتادسین- 3، 13 (4h, 14h)–دی ان به عنوان دهنده الکترون و ید به عنوان پذیرنده الکترون در سه حلال دی کلرواتان، کلرو متان و کلروفرم انجام گرفته است. سرعتهای واکنش به ترتیب با کاهش ثابت دی الکتریک حلال و کاهش قدرت حلالپوشی کاهش می یابد و این امر مکانیزم پیشنهادی در برهمکنش انتقال بار را که گذار از حدواسط باردار است را توجیه میکند. مطالعه سینتیکی و ترمودینامیکی برهمکنش انتقال بار بین 5- تیا-2،8-دی آزا، (2،9)-1،10-فنانترولینوفان [phens(nh)2] و ddqدر حلال کلروفرم در چهار دمای متفاوت صورت گرفته است. در این کار با استفاده از تکنیک pcaتعداد گونه ها و مکانیزم این برهمکنش مشخص شد. با اعمال شرایط شبه درجه اول ثابتهای سرعت در هر دما و نتیجتا پارامترهای فعالسازی محاسبه شد. استوکیومتری و ثابت تشکیل کمپلکس انتقال بار با استفاده از hard-modellingنیز به دست آمد. و نهایتا تمام محاسبات ذکر شده در بالا برای بررسی برهمکنش انتقال بار بین 5، 6،7، 8، 9، 10، 11، 12-اکتاهیدرو-2h- بنزو [b] ] 1،4،7،11،15[ دی اکسا تری آزا سیکلو هپتادسین- 3، 13 (4h, 14h)–دی ان به عنوان دهنده الکترون وddq به عنوان پذیرنده الکترون در سه حلال استونیتریل، کلرو متان و کربن تتراکلرید انجام گرفته است.

تهیه و بررسی الکترودهای کربنی اصلاح شده با نانو ذرات فلزات نجیب و مواد نانو حفره سیلیکا و پلیمرهای قالب یونی نانو ذره برای اندازه گیری ترکیبات شیمیایی و بیولوژیکی با حساسیت و گزینش پذیری بالا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1392
  ز یبا کریمی   مجتبی شمسی پور

در فصل اول پایان نامه بطور مختصر در مورد الکترود های اصلاح شده شیمیائی،انواع روش های تهیه این الکترودها، کاربرد الکترود های اصلاح شده،ترکیبات متداول در تهیه الکترودها و دسته بندی این الکترود ها بحث شده است. در ادامه فصل اول مختصری از انواع ترکیبات مورد استفاده در این پایان نامه صحبت شده است. فصل دوم شامل بررسی رفتار الکتروشیمیائی نانو ذرات طلا و نقره دپوزیت شده بر روی پلی ارتو فنیل دی آمین پلیمره شده بر روی الکترود کربن شیشه ای می باشد که برای کاهش آب اکسیژنه مورد بررسی قرار گرفت. ساختار سطح الکترودتهیه شده به وسیله تکنیک میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که این سنسور از حساسیت و گزینش پذیری بالائی در اندازه گیری کاهش آب اکسیژنه بر روی الکترود اصلاح شده نشان داد. در فصل سوم رفتار الکتروشیمیائی نانو ذرات طلا و پالادیم دپوزیت شده بر روی الکترود کربن شیشه ای در اکسایش هیدرازین مورد بررسی قرار گرفت. ساختار سطح الکترودتهیه شده به وسیله تکنیک میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان دادند که سنسور یاد شده از تکرار پذیری و پایداری قابل ملاحظه ای را در حین ازمایشات برخوردار بود. در فصل چهارم رفتار الکتروشیمیائی الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با مزوپروسهای 15-sba عامل دار شده با مس و نقش ان در اکسایش الترو کاتالیزی گلوکز توصیف شده است. تکنیک آمپرومتری هیدرودینامیک برای اندازه گیری مقادیر بسیار کم گلوکز مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از تکنیک یاد شده و تحت شرایط بهینه رنج خطی نمودار کالیبراسیون 0.5 میکرو تا 2 میلی مولار و حد تشخیص 0.1 میکرو مولار گزارش شد. در فصل پنجم از الکترود مایع یونی کربنی اصلاح شده با پلیمرهای قالب برای اندازه گیری مس مورد استفاده قرار گرفت. در این بررسی از روش های ولنامتری تفاضلی استفاده شدو تحت شرایط بهینه رنج خطی نمودار کالیبراسیون 25 نانو تا 1.25 میکرو مولار و حد تشخیص 9.4 نانو مولار گزارش شد. در فصل ششم از الکترود کربن سرامیک استفاده شده است. این فصل شامل الکتدودپوزیت نانو ذرات طلا و استفاده از آن برای اندازه گیری سیانید بر روی الکترود یاد شده با استفاده از تکنیک های ولتامتری چرخه ای و ولتامتری موج مربعی بررسی قرار گرفت و نتایج نشان دادند که نانو ذرات طلا قرار داده شده بر روی سطح الکترود خواص الکترو کاتلیزی فوق العاده ای در اندازه گیری سیانید دارد. رنج خطی نمودار کالیبراسیون ?m 14 - 0.5و حد تشخیص ?m0.09 گزارش شد. در فصل هفتم از الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با کامپوزیت حاصل از نافیون و نانوذرات پالادیم در داخل کانالهای بستر مزوپروس 15-sba برای اندازه گیری متانول با استفاده از تکنیک های ولتامتری چرخه ای و کرونو آمپرومتری مورد بررسی قرار گرفت . نتایج نشان دادند که الکترود اصلاح شده خواص الکترو کاتلیزی فوق العاده ای در اندازه گیری متانول دارد. رنج خطی نمودار کالیبراسیون ?m 300 - 0.05و حد تشخیص ?m0.0175 گزارش شد. در فصل انتهائی این پروژه پژوهشی از الکترود مایع یونی کربنی اصلاح شده با گرافن و همچنین نانو ذرات طلا با استفاده از روش رسوب دهی الکتروشیمیایی در پتانسیل ثابت برای اندازه گیری سلکوکسیب استفاده شده است. این فصل شامل قرار دادن کمپلکسی از وانادیم بر روی الکترود کربن سرامیک اصلاح شده با نانو ذرات طلا و پلاتین می باشد.اکسایش الکتروکاتالیتیکی تیو سولفات بر روی الکترود یاد شده با استفاده از تکنیک های ولتامتری چرخه ای و کرونو پتانسیومتری بررسی قرار گرفت و نتایج نشان دادند که فیلم قرار داده شده بر روی سطح الکترود خواص الکترو کاتالیزی فوق العاده ای در اکسایش تیو سولفات دارد. در فصل اول پایان نامه بطور مختصر در مورد الکترود های اصلاح شده شیمیائی،انواع روش های تهیه این الکترودها، کاربرد الکترود های اصلاح شده،ترکیبات متداول در تهیه الکترودها و دسته بندی این الکترود ها بحث شده است. در ادامه فصل اول مختصری از انواع ترکیبات مورد استفاده در این پایان نامه صحبت شده است. فصل دوم شامل بررسی رفتار الکتروشیمیائی نانو ذرات طلا و نقره دپوزیت شده بر روی پلی ارتو فنیل دی آمین پلیمره شده بر روی الکترود کربن شیشه ای می باشد که برای کاهش آب اکسیژنه مورد بررسی قرار گرفت. ساختار سطح الکترودتهیه شده به وسیله تکنیک میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که این سنسور از حساسیت و گزینش پذیری بالائی در اندازه گیری کاهش آب اکسیژنه بر روی الکترود اصلاح شده نشان داد. در فصل سوم رفتار الکتروشیمیائی نانو ذرات طلا و پالادیم دپوزیت شده بر روی الکترود کربن شیشه ای در اکسایش هیدرازین مورد بررسی قرار گرفت. ساختار سطح الکترودتهیه شده به وسیله تکنیک میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان دادند که سنسور یاد شده از تکرار پذیری و پایداری قابل ملاحظه ای را در حین ازمایشات برخوردار بود. در فصل چهارم رفتار الکتروشیمیائی الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با مزوپروسهای 15-sba عامل دار شده با مس و نقش ان در اکسایش الترو کاتالیزی گلوکز توصیف شده است. تکنیک آمپرومتری هیدرودینامیک برای اندازه گیری مقادیر بسیار کم گلوکز مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از تکنیک یاد شده و تحت شرایط بهینه رنج خطی نمودار کالیبراسیون 0.5 میکرو تا 2 میلی مولار و حد تشخیص 0.1 میکرو مولار گزارش شد. در فصل پنجم از الکترود مایع یونی کربنی اصلاح شده با پلیمرهای قالب برای اندازه گیری مس مورد استفاده قرار گرفت. در این بررسی از روش های ولنامتری تفاضلی استفاده شدو تحت شرایط بهینه رنج خطی نمودار کالیبراسیون 25 نانو تا 1.25 میکرو مولار و حد تشخیص 9.4 نانو مولار گزارش شد. در فصل ششم از الکترود کربن سرامیک استفاده شده است. این فصل شامل الکتدودپوزیت نانو ذرات طلا و استفاده از آن برای اندازه گیری سیانید بر روی الکترود یاد شده با استفاده از تکنیک های ولتامتری چرخه ای و ولتامتری موج مربعی بررسی قرار گرفت و نتایج نشان دادند که نانو ذرات طلا قرار داده شده بر روی سطح الکترود خواص الکترو کاتلیزی فوق العاده ای در اندازه گیری سیانید دارد. رنج خطی نمودار کالیبراسیون ?m 14 - 0.5و حد تشخیص ?m0.09 گزارش شد. در فصل هفتم از الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با کامپوزیت حاصل از نافیون و نانوذرات پالادیم در داخل کانالهای بستر مزوپروس 15-sba برای اندازه گیری متانول با استفاده از تکنیک های ولتامتری چرخه ای و کرونو آمپرومتری مورد بررسی قرار گرفت . نتایج نشان دادند که الکترود اصلاح شده خواص الکترو کاتلیزی فوق العاده ای در اندازه گیری متانول دارد. رنج خطی نمودار کالیبراسیون ?m 300 - 0.05و حد تشخیص ?m0.0175 گزارش شد. در فصل انتهائی این پروژه پژوهشی از الکترود مایع یونی کربنی اصلاح شده با گرافن و همچنین نانو ذرات طلا با استفاده از روش رسوب دهی الکتروشیمیایی در پتانسیل ثابت برای اندازه گیری سلکوکسیب استفاده شده است. این فصل شامل قرار دادن کمپلکسی از وانادیم بر روی الکترود کربن سرامیک اصلاح شده با نانو ذرات طلا و پلاتین می باشد.اکسایش الکتروکاتالیتیکی تیو سولفات بر روی الکترود یاد شده با استفاده از تکنیک های ولتامتری چرخه ای و کرونو پتانسیومتری بررسی قرار گرفت و نتایج نشان دادند که فیلم قرار داده شده بر روی سطح الکترود خواص الکترو کاتالیزی فوق العاده ای در اکسایش تیو سولفات دارد.

کاربرد همزمان روش های مشتق سازی و میکرواستخراج تلفیق شده با تکنیک های کروماتوگرافی–طیف سنجی جرمی برای شناسایی و اندازه گیری بعضی متابولیت ها و بیومارکرهای تشخیصی در مایعات بدن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1392
  محمدتقی ناصری   مجتبی شمسی پور

در کار اول، هدف اندازه گیری اسیدآمینه های آلانین، سارکوزین لیوسین و پرولین در ادرار افراد سالم و بیماران دارای سرطان پروستات بود. از میکرواستخراج مایع-مایع پخشی با مشتق سازی در داخل محلول آبی استفاده شد. از کروماتوگرافی گازی و کروماتوگرافی مایع متصل شده به طیف سنج جرمی برای ردیابی آمینو اسیدهای مشتق سازی شده در نمونه های ادرار بهره گرفته شد. از معرف مشتق ساز ایزوبوتیل کلروفرمات به همراه کاتالیزور بازی پیریدین برای تبدیل آمینواسیدهای قطبی به ترکیبات فرار و آمینواسید نورلیوسین به عنوان استاندارد داخلی استفاده شد. پارامترهای موثر بر فرآیند استخراج مانند نوع و حجم حلال استخراجی و پخش کننده، نوع و مقدار معرف مشتق ساز و کاتالیزور بازی مورد بررسی و بهینه سازی قرار گرفتند. در شرایط بهینه فاکتورهای تغلیظ در گستره 140 تا 155، حد تشخیص های 05/0 تا µg l-1 1/0 به ترتیب برای نمونه های آبی و ادرار بدست آمد. پایداری نمونه ها در شرایط مختلف نگهداری بررسی شد. . انحراف استانداردهای نسبی در محدوده 7/9%-6/5% برای سه بار اندازه گیری یکسان در یک روز و بین روزها حاصل شد. ادرار 12 بیمار دارای سرطان پروستات و 20 فرد سالم برای بررسی بیومارکر بودن سارکوزین برای تشخیص سرطان پروستات بررسی شد در کار دوم، برای اولین بار اندازه گیری متابولیت و بیومارکر عامل شیمیایی لوئیزیت در نمونه های آب و ادرار با روش مشتق سازی همزمان با مرکاپتان ها (تیولrsh ) و میکرواستخراج مایع – مایع پخشی مورد ارزیابی قرار گرفت. 2-کلرو وینیل آرسنوس اسید، متابولیت و محصول هیدرولیز لوئیزیت یک ترکیب قطبی و غیر فرار می باشد که به راحتی قابلیت آنالیز با کروماتوگرافی گازی و حتی کروماتوگرافی مایع متصل شده به طیف سنج جرمی را ندارد. تیول و دی تیول در حضور آب در دمای اتاق به سرعت با ترکیبات آرسنیک وارد واکنش شده و به داخل حلال آلی استخراج و تغلیظ می شود. فرآیند مشتق سازی، میکرواستخراج و آنالیز بهینه شد. از فنیل آرسین اکسید به عنوان استاندارد داخلی استفاده شد. فاکتور تغلیظ 250، حد تشخیص µg l-1 15 /0 با روش sim و محدوده کالیبراسیون با گستره 1 تا µg l-1400 بدست آمد. پایداری نمونه ها در دماهای مختلف بررسی شد. برهمکنش متابولیت لوئیزیت، 2-کلرو وینیل آرسنوس اسید با سیستئین توسط کروماتوگرافی مایع-طیف سنج جرمی بررسی شد. نتایج نشان داد که کمپلکس 1 به 1 تشکیل می شود. مزاحمتی از سوی سیستئین موجود در ادرار برروی اندازه گیری 2-کلرو وینیل آرسنوس اسید در صورتی که از معرف مشتق ساز اتان دی تیول استفاده شود، مشاهده نشد. در کار سوم و چهارم سارکوزین و متیونین در ادرار و سرم افراد سالم و بیماران دارای سرطان پروستات با مشتق سازی همزمان و میکرواستخراج مایع-مایع پخشی مورد بررسی قرار گرفت. تحت شرایط بهینه از کار اول فاکتورهای پیش تغلیظی در محدوده 130- 140 برای سارکوزین و 146-160 برای متیونین در نمونه های سرم و ادرار بدست آمد. حدتشخیص ها و rsd هایی به ترتیب µg l-1 1/0 و )3= (n 2/5% برای سارکوزین و µg l-1 1/0 و )3= (n 9/4% برای متیونین به دست آمد. 10 نمونه سرم از بیماران دارای سرطان پروستات با 7 فرد سالم مقایسه شد و نتایج بدست آمده برای سارکوزین و متیونین در سرم با آنتی ژن اختصاصی پروستات psa در افراد دارای سرطان پروستات مقایسه شد. در ادامه کار با مصرف فولیک اسید به مدت 10 روز، تاثیر آن بر متیلاسیون و اسید آمینه های سارکوزین و متیونین در ادرار بررسی شد. نتایج نشان داد که با مصرف روزانه یک قرص فولیک اسید، مقدار متیونین در ادرار افزایش یافته ولی سارکوزین تغییرات زیادی نداشت.

تهیه ی الکترودهای اصلاح شده با نانوکوانتوم دات ها٬ کربن دات ها٬ نانوفیبریل های پروتیینی ٬نانوذرات فلزی٬ نانولوله های کربنی و ترکیبات آلی و بکارگیری آنها در اندازه گیری برخی آلاینده ها٬ داروها و ترکیبات زیستی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1392
  نادر امینی   محمد باقر قلیوند

فیبریل های آمیلوییدی دارای خصوصیات قابل توجهی از جمله پایداری توپوگرافی ایده آل و قابلیت مناسب جهت کاربردهای مختلف را دارا می باشند که یکی از مهمترین آنها در نانو فناوری است که در الکتروشیمی چندان مورد استفاده قرار نگرفته اند.از واکنش آلبومین با گلوکز نانوفیبریل پروتیینی سنتز شده است و از آن به عنوان بستری برای تثبیت آلیزارین روی سطح الکترود کربن شیشه ای استفاده شده است. کاهش الکتروکاتالیتیکی هیدروژن پراکسیددر سطح الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده به وسیله ی فیبریل های آمیلوییدی و آلیزارین مورد مطالعه قرار می گیرد. ولتاموگرام های چرخه ای بدست آمده از الکترود اصلاح شده در محیط آبی نشان می دهند که هیدروژن پراکسید فاقد یک زوج رودکس برگشت پذیر در گستره پتانسیل مورد مطالعه است .الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانوفیبریل پروتیینی و آلیزارین پیک احیای هیدروژن پراکسید را در پتانسیل کمتری ظاهر می کند. با کمک روش آمپرومتری چرخان تحت شرایط بهینه حد تشخیص 290nm وحساسیت 0.024 µa/µm برای آنالیت هیدروژن پراکسید بدست می آید. نقاط کوانتمی همراه با نانو لوله های کربنی به طور موفقیت آمیزی در تهیه الکترودهای اصلاح شده برای تعیین الکتروشیمیایی هیدرازین بکار گرفته شده است. نقطه کوانتمی zns/mn با سرپوش l-cysteine سنتز شده است. خصوصیات این نقطه کوانتمی بوسیله uv- visible و فلورسانس بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که اندازه این نقطه کوانتمی بین 1 تا 10 نانومتر با توزیع همگن است. این نقطه کوانتمی همراه با نانو لوله های کربنی بر سطح الکترودکربن ای شیشه تثبیت شده است و خصوصیات الکتروشیمی آن بررسی شده است. با روش پالس تفاضلی حد تشخیص 28nm وحساسیت 0.0009 µa/µm آنالیت هیدرازین بدست آمده است. کربن دات ها از گلوکز سنتز شده است و خواص آن به وسیله ی ftir, tem بررسی و به عنوان بستر برای آلیزارین و همچنین جهت افزایش سینتیک انتفال الکترون بر روی سطح الکترودکربن شیشه ای قرار گرفت. اکسایش الکتروکاتالیتیکی ال-سیستیین در سطح الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده به وسیله ی کربن دات و آلیزارین مورد مطالعه قرار گرفت. با کمک روش آمپرومتری چرخان تحت شرایط بهینه حد تشخیص 90nm وحساسیت 0.482 µa/µm برای آنالیت ال-سیستیین بدست می آید. اولین روش الکترواکسیداسیون غیر آنزیماتیک به وسیله الکترودکربن شیشه ای اصلاح شده باکامپوزیت نانو ذرات تیتانیم اکسید و نانو لوله های کربنی برای آمینو اسید لیزین ارایه شده است. با روش پالس تفاضلی حد تشخیص 390nm وحساسیت 0.1795 µa/µm برای آنالیت آمینو اسید لیزین بدست آمده است. الکترودکربن شیشه ای اصلاح شده به کمک کامپوزیت نانو ذرات سیلیکا و نافیون جهت اکسیداسیون انسولین استفاده شده است. نافیون جهت حذف مزاحمت های آنیونی استفاده شد.در نمونه حقیقی عرق بدن و آمپول های تجارتی این الکترود نتایج قابل قبولی را نشان داد. با روش دیفرنسیل پالس حد تشخیص 3.1nm وحساسیت 300 pa/µm برای آنالیت انسولین بدست آمده است. کاهش الکتروکاتالیتیکی نیتریت در سطح الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با کامپوزیت نانو ذرات سیلیکانافیون و کلروپرومازین(cpz) در گستره پتانسیل 5/0- تا 2/ 1ولت مورد مطالعه قرار گرفت.ولتاموگرام های چرخه ای بدست آمده از الکترود اصلاح شده در محیط آبی نشان می دهند که این سیستم شامل یک زودج رودکس شبه برگشت پذیر cpz/cpz+•است . رفتار الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده ، پایداری و خصوصیات آن در محدوده 9-2 = ph با استفاده از ولتامتری چرخه ای مورد بررسی قرار گرفته است. رفتار کلروپرومازین در بیشترین محدوده وابسته به ph است و با استفاده از معادله لاویرون ضریب انتقال الکترون و ثابت سرعت برای الکترود اصلاح شده به ترتیب 49/0 و s-1 560/0 بدست آمده است. با روش پالس تفاضلی حد تشخیص µm7 حساسیت µa/µm0007/0 برای آنالیت نیتریت بدست آمده است. از این الکترود برای تعیین نیتریت در نمونه حقیقی سوسیس استفاده شده است. اکسایش الکتروکاتالیتیکی سولفید در سطح الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با کامپوزیت نانو ذرات سیلیکا و نافیون و کلروپرومازین(cpz) در گستره پتانسیل2/ . تا 7/. ولت مورد مطالعه قرار می گیرد. ولتاموگرام های چرخه ای بدست آمده از الکترود اصلاح شده در محیط آبی نشان می دهند که این سیستم شامل یک زودج رودکس شبه برگشت پذیر •cpz/cpz+ است . رفتار الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده ، پایداری و خصوصیات آن در محدوده 9-2 ph با استفاده از ولتامتری چرخه ای مورد بررسی قرار گرفته است. که رفتار آن در بیشترین محدوده مستقل از ph است و با استفاده از معادله لاویرون ضریب انتقال الکترون و ثابت سرعت برای الکترود اصلاح شده بترتیب 5/0 و s-1 025/0 بدست آمده است. با کمک روش آمپرومتری چرخان تحت شرایط بهینه حد تشخیص 90nm وحساسیت 0.0021 na/µm برای آنالیت سولفید بدست می آید.

تھیه انواع الکترودھای اصلاح شده جدید با استفاده از مشتقات کتکولها، پلیمرهای حک شده و نانو مواد برای تعیین گزینشی و حساس ترکیبات شیمیایی و بیولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1393
  سارا دهدشتیان   محمد باقر قلیوند

در فصل اول پایان نامه بطور مختصر در مورد الکترود های اصلاح شده شیمیائی، انواع روش های تهیه این الکترودها، کاربرد الکترود های اصلاح شده، ترکیبات متداول در تهیه الکترودها و دسته بندی این الکترود ها بحث شده است. فصل دوم شامل بررسی رفتار الکتروشیمیائی تریپتوفان با استفاده از الکترود خمیر کربن اصلاح شده با استفاده از یک ترکیب الکتروسنتز شده حاصل از الکترواکسیداسیون کتکول در حضور ایندول می باشد. نتایج نشان دادند که این سنسور از گزینش پذیری بالائی در اندازه گیری برخوردار می باشد. فصل سوم شامل بررسی رفتار الکتروشیمیایی آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین با استفاده از الکترود خمیر کربن اصلاح شده با استفاده از نانو کامپوزیت کبالت/ دی اکسید تیتانیم می باشد. نتایج نشان دادند که این سنسور ازحساسیت و گزینش پذیری بالائی در اندازه گیری برخوردار می باشد. فصل چهارم شامل بررسی رفتار الکتروشیمیایی مورفین با استفاده از الکترود خمیر کربن اصلاح شده با استفاده از نانو ذرات مغناطیسی آهن با پوششی از چیتوسان می باشد. نتایج نشان دادند که این سنسور ازحساسیت و گزینش پذیری بالائی در اندازه گیری مورفین برخوردار می باشد. در فصل پنجم رفتار الکتروشیمیائی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با مزوپروسهای 15-sba عامل دار شده با مس و نقش آن در اکسایش متفورمین توصیف شده است. تکنیک ولتامتری پالسی تفاضلی برای اندازه گیری مقادیر بسیار کم دارو مورد استفاده قرار گرفت. در فصل ششم بررسی رفتار الکتروشیمیایی داروی دی پنیسیل آمین با استفاده از الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانو کلی سدیم مونت موریلونیت انجام شد. نتایج نشان دادند که این سنسور ازحساسیت خوبی در اندازه گیری برخوردار می باشد و در ضمن یک روش ساده و کارامد برای اندازه گیری این دارو می باشد در فصل هفتم الکترود خمیر کربنی اصلاح شده با پلیمرهای قالب یونی برای اندازه گیری نقره مورد استفاده قرار گرفت. در این بررسی از روش های ولتامتری تفاضلی استفاده شد و تحت شرایط بهینه رنج خطی نمودار کالیبراسیون 2.8 تا 850 نانو مولار و حد تشخیص 0.9 نانو مولار گزارش شد. در فصل هشتم الکترود خمیر کربنی اصلاح شده با پلیمرهای قالب مولکولی برای اندازه گیری پروپیل پارابن مورد استفاده قرار گرفت. تحت شرایط بهینه رنج خطی نمودار کالیبراسیون 1 تا 100 نانو مولار و حد تشخیص 0.3 نانو مولار گزارش شد. در فصل نهم الکترود خمیر کربنی اصلاح شده با پلیمرهای قالب مولکولی برای اندازه گیری ماینوکسیدیل مورد استفاده قرار گرفت. در این بررسی از روش های ولتامتری تفاضلی استفاده شد. در فصل دهم سنتز الکتروشیمیایی تعدادی از مو نو آزا کرون اترها در حضور کینون حاصل از الکترواکسیداسیون کتکول طی یک واکنش افزایشی مایکل مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا رفتار الکتروشیمیایی ونیز شناسایی محصولات سنتز شده نیز با استفاده از متدهایی نظیر اسپکتروسکوپی جرمی انجام گرفت. در فصل انتهائی این پروژه پژوهشی یک ترکیب الکتروسنتز شده حاصل از الکترواکسیداسیون مونو آزا کرون اتر در حضور کتکول، از طریق یک هگزان دی تیول به سطح الکترود طلا اتصال یافت. سپس از این الکترود اصلاح شده جهت اندازه گیری یون کادمیم در محلولهای آلی و آبی استفاده شد.

ساخت و معرفی پوشش های نوین فیبر میکرو استخراج با فاز جامد از مواد نانوساختار و کاربرد آنها برای آنالیز آلاینده های زیست محیطی و ترکیبات موثره گیاهان دارویی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1393
  محمد شامی زاده   محمد باقر قلیوند

کار اول در کار اول نانوذرات اکسید کبالت (co3o4) جهت تهیه پوشش جدید فیبر فاز ساکن میکرو استخراج با فاز جامد (spme) مورد استفاده قرار گرفت. برای سنتز و نشاندن نانوذرات co3o4 بر روی سیم پلاتینی جهت تهیه فیبر spme از تکنیک ترسیب حمام شیمیایی(cbc) استفاده شد. پوشش اکسید کبالت تهیه شده به وسیله میکروسکوپ الکترونی و پراش پرتو x (xrd) مورد بررسی قرار گرفت. فیبر ساخته شده برای استخراج بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن (btex) همراه با آنالیز توسط دستگاه gc-ms به کار رفت. روش سادکی (simplex) جهت بهینه سازی پارامترهای موثر بر کارایی استخراج استفاده شد. تحت شرایط بهینه شده، فیبر معرفی شده کارایی های استخراجی قابل مقایسه با فیبر تجاری پلی دی متیل سیلوکسان (pdms) برای استخراج ترکیبات btex از خود نشان داد. تکرار پذیری و قابلیت تولید مجدد که بصورت انحراف معیار نسبی (rsd%) محاسبه گردید کمتر از 11% بود. همچنین تغییر قابل ملاحظه ای در کارایی استخراج فیبر بعد از 50 بار استخراج مشاهده نشد. فیبر معرفی شده بطرز موفقیت آمیزی برای تعیین مقدار ترکیبات btex در نمونه های حقیقی به کار رفت. فیبر نانوساختار معرفی شده با توجه به داشتن ویژگی هایی مانند استحکام مکانیکی، قیمت کم و سهولت تولید می تواند جایگزین مناسبی برای فیبرهای تجاری باشد. کار دوم فیبر جدید میکرواستخراج با فاز جامد (spme) با نشاندن ماده نانوپروس lus-1 عاملدار شده با اتیلن دی آمین (en) بر روی سیم مسی معرفی گردید. ذرات نانوپروس تهیه شده دارای مورفولوژی طولی هستند که با استفاده ار تکنیک های طیف سنجی مادون قرمز، میکروسکوپ روبش الکترونی جذب- واجذب نیتروژن و ترموگراویمتری مورد بررسی قرار گرفتند. آزمایشات نشان داد که فیبر جدید پوشش نانوپروس یکنواختی دارد که دارای مقاومت مکانیکی بالایی است و با بیش از 50 بار تزریق تغییر قابل ملاحظه ای در کارایی استخراج آن بوجود نمی آید. فیبر معرفی شده برای استخراج دسته ای ترکیبات فنلی و همچنین ترکیبات آروماتیک هیدروکربنی (btex) مورد استفاده قرار گرفت و تمایل بهتری نسبت به استخراج ترکیبات قطبی فنلی از خود نشان داد. حد تشخیص برای ترکیبات فنلی مورد مطالعه در محدوده ی µg ml?1 015/0- 001/0 بود. تکرار پذیری پنج بار استخراج با یک فیبر و تکثیرپذیری برای پنج فیبر مختلف به ترتیب کمتر از 1/9% و 9/10% بدست آمد. این فیبر با موفقیت برای تعیین مقدار ترکیبات فنلی در نمونه های آب فاضلاب و آب چاه به کار رفت. کار سوم روش میکرواستخراج با فاز جامد (spme) بهمراه امواج فراصوت و با استفاده از یک فیبر جدید از ماده نانوپروس lus-1 عاملدار شده با اتیلن دی آمین بطرز موفقیت آمیزی برای مطالعه ترکیبات موثره گیاه leutea kurdistanica mozaff. بکار رفت. نمونه خشک شده گیاه در ظرف نمونه برای مدت زمان مشخصی در معرض امواج فراصوت قرار گرفتند و ترکیبات فرار تبخیر شده در فضای فوقانی توسط فیبر جدید جذب شده و سپس برای آنالیز به gc-ms تزریق شدند. پارامترهای تجربی شامل وزن نمونه، دمای استخراج، زمان استخراج و زمان تابش امواج فراصوت با روش simplex بهینه سازی شدند. تحت شرایط بهینه تعداد ترکیبات شناسایی شده با روش spme با فیبر جدید و همچنین ترکیب درصد آنها تقریبا مشابه روش اسانس گیری متداول (hydrodidtillation) بدست آمد. همچنین نتایج بدست آمده نشانگر برتری کارایی استخراج توسط فیبر معرفی شده در قیاس با فیبر تجاری pdms می باشد. ترکیبات اصلی گیاه که برای اولین بار شناخته شده اند شامل ?-pinene، d- limonene، ? – terpinene و trans-iso elemicin می باشد. روش معرفی شده برای مطالعه اثر رشد گیاه بر روی ترکیبات موثره گیاه آن به کار رفت. کار چهارم ترکیب نانوپروس سیلیکایی عاملدار شده با تری مرکاپتوپروپیل تری متوکسی سیلان (mptms-sba-15) بعنوان پوشش نوین برای فیبر میکرواستخراج با فاز جامد برای استخراج ترکیبات فنلی معرفی شد. ماده نانوپروس مورد استفاده توسط روش های جذب- واجذب نیتروژن، میکروسکوپ روبش الکترونی و ترموگراویمتری مورد بررسی قرار گرفت. کارایی فیبر معرفی شده برای استخراج برخی از ترکیبات فنلی و چهار ترکیب بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن (btex) مورد مطالعه قرار گرفت. فیبر ارائه شده گزینش پذیری خوبی با کارایی استخراج بالاتری نسبت به فیبر تجاری pdms برای ترکیبات فنلی از خود نشان می دهد. روش simplex برای بهینه سازی پارامترهای موثر بر کارایی استخراج مانند دمای استخراج، زمان استخراج، قدرت یونی و زمان تابش امواج فرا صوت به کار رفت. تحت شرایط بهینه انحراف های استاندارد نسبی برای پنج بار استخراج ترکیبات فنلی مورد مطالعه با غلظت 20 µgml-1 در محلول آبی بین 7/5 و 5/8% و حد تشخیص بدست آمده نیز در محدوده ی µg ml-1 011/0-001/0 می باشد. فیبر معرفی شده برای تعیین ترکیبات فنلی در نمونه های حقیقی بکار رفت. کار پنجم ذرات نانوپروس سیلیکایی عامل دار شده با فنیل تری متوکسی سیلان ptms-sba-15 بعنوان پوشش نوین فیبر میکرواستخراج با فاز جامد (spme) همراه با آنالیز gc-ms معرفی شد. مواد نانوپروس سنتز شده توسط آنالیز های جذب- واجذب نیتروژن، میکروسکوپ روبش الکترونی و ترموگراویمتری مورد شناسایی قرار گرفت. فیبر معرفی شده تمایل بالایی برای استخراج ترکیبات هیدروکربنهای آروماتیک چند حلقه ای (pahs) با کارایی استخراج بالاتری نسبت به فیبر تجاری pdms از خود نشان داد. بعنوان یک روش ساده و سریع آماری، از روش simplex برای بهینه سازی پارامترهای موثر بر استخراج نظیر حجم نمونه، قدرت یونی، دما و زمان استخراج و زمان تابش امواج فراصوت استفاده گردید. تحت شرایط بهینه، انحراف استاندارد برای پنج بار آنالیز نمونه دارای 10 ngml-1 از ترکیبات pahs بین 8/3 و 5/8% بدست آمد در حالی که حدود تشخیص برای ترکیبات مورد مطالعه در محدوده ی pg ml-1 2/37-1/5 بود. کارایی استخراج فیبر معرفی شده بعد از 70 بار تزریق تغییر قابل ملاحظه ای از خود نشان نداد. فیبر معرفی شده به نحو مناسبی برای تعیین ترکیبات pahs در نمونه های آب های طبیعی به کار رفت. کار ششم چهار روش شامل میکرو استخراج با قطره از فضای فوقانی hs-sme، اسانس گیری (hydrodistillation) و میکرو استخراج با فاز جامد spme با استفاده از فیبرهای تجاری pdms و فیبر جدید با پوشش نانوپروس سیلیکایی عامل دار شده با فنیل تری متوکسی سیلان ptms-sba-15 برای مطالعه مقایسه ای اجزای فرار گیاه opsicarpium insignis mozaff. مورد بررسی قرار گرفتند. ترکیبات استخراج شده با این روشها توسط دستگاه gc-ms آنالیز و شناسایی شدند. پارامترهای موثر بر استخراج با روشهای hs-sme و spme بهینه سازی شدند. بر پایه نتایج بدست آمده، تقریبا تمام ترکیباتی که در روش hydrodistillation مورد شناسایی قرار گرفتند به سادگی با روش spme هم شناسایی شده اند در حالی که استخراج با روش hs-sme به نحو قابل ملاحظه ای تعداد ترکیبات کمی را به دست می دهد. از طرف دیگر در روش spme فیبر نانوپروس معرفی شده کارایی استخراج بهتری نسبت به فیبر تجاری pdms از خود نشان می دهد. در نتیجه میکرواستخراج با فاز جامد با استفاده از فیبر نانوپروس معرفی شده برای مطالعه تفاوت ها ی اجزای فرار گیاه o. insignis که در دو مرحله رشد جمع آوری شده است بکار رفت.

مطالعه پتانسیومتری کمپلکس های درشت ملکولی یونهای کادمیوم (ii)، مس (ii)، کبالت (ii)، نیکل (ii)، اورانیل، روی (ii)، آلومینیم (iii)، کروم (iii) و لانتانیوم (iii) با تعدادی از سیستم های انتقال پروتون اسید – باز، اندیکاتورهای فلزی و زوج های آزا کراون اتر- آمینواسید در آب خالص، بعضی مخلوط های متانول – آب و دی اکسان – آب.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1393
  مرتضی حبیبی   مجتبی شمسی پور

بررسی پتانسیومتری ثابت های پروتونه شدن وثابت های پایداری کمپلکسهای متیل تیمول بلو mtb) یا l) با یونهای کادمیم (ii) ، روی (ii) و آلومینیم (iii) گزارش شده است. استوکیو متری کمپلکس های متیل تیمول بلو با یونهای روی و کادمیم با نسبت های یک به یک و دو به یک (فلزبه لیگاند) و با یون آلومینیوم به نسبت های یک به یک ویک به دو(فلزبه لیگاند) می باشد. بررسی مخلوط تشکیل کمپلکسهای فلزی با متیل تیمول بلو نیزمورد بررسی قرار گرفت. کمپلکس هایی مانند znlcd, all2cd2, all2zn2, all2zncd را تشکیل میداد. تعادلات کمپلکس وپایداری انتقال پروتون در سیستم های دوتایی وسه تایی یونهای فلزی نیکل، کروم (iii) ، کبالت (ii) و کادمیم با 2،6- دی کربوکسی-4-هیدروکسی پیریدین و 9-آمینو آکریدین در مخلوط حلالها بررسی گردید، این ترکیب یاد آور دسته بزرگ از ترکیبات فلزی درشت ملکولها و انتقال پروتون جفت یونهای میباشند. تعادلات تشکیل کمپلکس 2،6 - دی کربوکسی-4-هیدروکسی پیریدین با یونهای فلزی و منحنی توزیع آنها در ph های مختلف در مخلوط حلالها به روش تیتراسیون ph متری بررسی گردید. گونه های اصلی در سیستم های دوگانه: ml2, ml2h, ml2h2, ml2oh, ml2(oh)2, ml2(oh)3 ودر سه گانه: ml2q2, ml2q2h, ml2q2h2, ml2q2h3, ml2q2oh, ml2q2(oh)3, ml2q2(oh)4. بدست آمد. تعادلات کمپلکس و پایداری انتقال پروتون در سیستم های دوتایی وسه تایی: الف- مس (ii) با: (1) 2،6- دی کربوکسی-4-هیدروکسی پیریدین و 2-آمینو–6-متیل پیریدین، (2) 2،6- دی کربوکسی-4-هیدروکسی پیریدین و پیرازین، (3) پیرازین-2و3-دی کربوکسیلیک اسید و آکریدین. ب- کبالت (ii) با: (1) 2،6- دی کربوکسی پیریدین و 2-آمینو پیرازین، (2) پیریدین-2و4-دی کربوکسیلیک اسید وکراتینین در مخلوط حلال 50% دی اکسان-50% آب. ج- نیکل (ii) با: (1) 2،6- دی کربوکسی پیریدین و 2-آمینو-4-متیل پیریدین، (2) پیریدین-2و4-دی کربوکسیلیک اسید و کراتینین در مخلوط حلال 50% دی اکسان-50% آب. د- کروم (iii) با: (1) 2و6- دی کربوکسی پیریدین و 2-آمینو پیریدین (2) 2و6-دی کربوکسی پیریدین وآکریدین و (3) 2و6-دی کربوکسی پیریدین و 9-آمینو آکریدین وانتقال پروتون سیستم ها در آب ومخلوط آب-متانول، ونتایج اشعه ایکس ساختارهای کریستالی آنها در حالت جامد بررسی شد. ثابت های پایداری کلی برای تمام گونه ها بوسیله پالایش با کامپیومتر وتطابق داده های تیتراسیون پتانسیومتری با برنامه کامپیوتری best انجام شد. کمپلکس های مختلط (سه تایی) 1و10-دی آزا-18-کراون-6 و بعضی از آمینواسیدها با روش پتانسیومتری مورد مطالعه قرار گرفت. با روش تیتراسیون پتانسیومتری (ph) کمپلکس های دوتایی وسه تایی لیگندهای مورد نظر با یون مس بررسی شد. نتایج حاصل در دیاگرام توزیع گونه ها که بیانگر غلظت (درصد) اجزا گونه های کمپلکس شده در تابعی از ph می باشد ارایه گردیده که به علت اثرات ماکروسیکیلک و کی لیت توجیه گردیده است. مطالعه مشابه برای 1و4و7و10و13و16-هگزا ازا سیکلواکتادکان (هگزا سیکلن) وبرخی از اسیدهای آمینه با یون های اورانیل ولانتان (iii) به روش پتانسیومتری انجام شد. در این بررسی سیستمی شبیه فرآیندهای بیئپولوژیکی طراحی وپابت های پایداری کلی گونه های کمپلکس شده اصلی گزارش گردید. کمپلکس های مختلط با اسید آمینه های گلیسین وهیستیدین بررسی گردید

مطالعه استوکیومتری و ترمودینامیکی لیگندهای ماکروسیکل با یونهای فلزی به وسیله روشهای رزنانس مغناطیسی هسته و هدایت سنجی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1392
  فریبرز نصری   مجتبی شمسی پور

چکیده تشکیل کمپلکس بین یونهای zn2+,cd2+,pb2+ وتتراتایو12کرون4 12s4درمخلوط دوجزیی دی متیل سولفوکسید –نیتروبنزن دردماهای مختلف بااستفاده از روشهای رزنانس مغناطیس هسته هیدرو‍‍ژن وهدایت سنجی موردمطالعه قرارگرفت.درهمه موارد تتراتایو12کرون4 بااین یونها کمپلکسهای 1:1 تشکیل می دهند. ثابت های تشکیل کمپلکسهای1:1حاصل درمخلوط حلالهای مختلف به وسیله برنامه رایانه ای فیتینگ براساس نتایج هدایت مولی وجابجایی شیمیایی برحسب داده های نسبت مولی تعیین شد.یک رابطه معکوس بین ثابت کمپلکس ومقدارdmsoدر مخلوط های حلال وجود دارد. نتایج پایداری کمپلکسهای مورد نظر به ترتیب pb2+>cd2+>zn2+کاهش یافته است. .مقادیرh? s? g?برای، واکنشهای کمپلکسی شدن از وابستگی دما به ثابت تشکیل از روش وانت هوف مورد بررسی قرار گرفت.نتایج بدست آمده نشان داد که درهمه موارد آنتالپی باعث پایداری ولی آنتروپی باعث ناپایداری کمپلکسها میشودومقادیر تغیرات آنتالپی آنتروپی به شدت وابسته به طبیعت محیط واکنش است.همچنین یک رابطه خطی بین همه مقادیر ارائه شده t?s,?h موجود آنتروپی –آنتالپی جبران شده در کمپلکسی شدن سه کاتیون ولیگند درسیستمهای حلال موردمطالعه دیده می شود. فنون طیف سنجی رزنانس مغناطیسی هسته پروتون وهدایت سنجی برای مطالعه واکنشهای کمپلکسی شدن hmha18c6بایونهای نقره وتالیم در مخلوطهای دوتایی حلالهای متانول ودی متیل سولفوکسید –نیترو بنزن( %80nb+20% dmso )استفاده شد.درهمه موارد تغییر شیمیایی پروتون های لیگند تابعی ازنسبت مولی یونهای نقره وتالیم به لیگند رانشان میدهد که واکنشهای کمپلکسی شدن براساس روش گام به گام وتغییربین کرون آزاد وکمپلکس شده در مقیاس nmr آهسته است. تشکیل کمپلکس های 3:2 (m3l2) درحلال متانول ونتایج 1:1درمخلوط دوتایی حلال شناسایی شدند.یک مطالعه هدایت سنجی کمپلکسهای نقره وتالیم همچنین برای مقایسه نتایج تعیین شده بوسیله اندازه گیری های nmrمورداستفاده قرارگرفت ،که توافق خوبی را باهم د یگرنشان می دهد. به علاوه مطالعات تشکیل کمپلکسی نقره وتالیم باهگزا آزا18کرون6 به وسیله هدایت سنجی دیفرانسیلی نیز با مطالعه اثر حلال انجام گرفت.طیف سنجی hnmr برای مطالعه واکنش کمپلکسی شدن hmha18c6,ha18c6 بایونهای نقره وتالیم درمخلوط دوتایی20%dmso-%80 nb استفاده شد. درهمه موارد تغییرات شیمیایی پروتون لیگند تابعی از نسبت مولی نقره وتالیم به لیگند نشان داد که واکنشهای کمپلکسی شدن بر اساس یک روش گام به گام وتغییربین کرون آزاد وکمپلکس شده درمقیاس زمانیnmrسریع بود. نتیجه کمپلکس درمخلوط دوتایی 1:1شدودرسیستم سه نوع کمپلکس با استوکیومتری (1:2و1:1و2:1)فلز به لیگند در مخلوط دوتایی شناسایی شد. مطالعه هدایت سنجی برهمکنش بین یون باریم با کرون اترهای متفاوت شامل db18c6,db21c7,db24c8,db30c10 در مخلوط های دی متیل فرم آمید واستو نیتریل در دماهای مختلف انجام شد .ثابتهای تشکیل حاصل کمپلکسهای 1:1 از منحنی هدایت مولی –نسبت مولی که بصورت ترتیب db18c6<db21c7<db24c8<db30c10 بود. آنتالپی وآنتروپی واکنش های تشکیل کمپلکس از وابستگی دما وثابتهای تشکیل مطالعه هدایت سنجی برهمکنش بین یون روبیدیم باکرون اترهای مختلف شامل db18c6,db21c7,db24c8,db30c10درمخلوط dmf-anدردماهای مختلف انجام گرفت .ثابت های تشکیل نتایج 1:1 کمپلکسی شدن از روی منحنی هدایت مولی برحسب نسبت مولی تعیین شدند که ترتیب آن بصورت ترتیب db18c6<db21c7<db24c8<db30c10 بود آنتالپی وآنتروپی واکنش های کمپلکسی شدن از وابستگی ثابتهای تشکیل به دما تعیین شدند.

1- ساخت نسل جدید حسگرهای یون گزین با استفاده از پلیمرهای حک شده یونی و نانو لوله های کربنی جهت اندازه گیری کاتیون های فلزی جیوه (??)، نقره (?) و روی (??) 2- ساخت حسگرهای نوری با انتخابگری بالا جهت اندازه گیری کاتیون های فلزی لانتانیوم (???)، اورانیل، سرب (??)، کبالت (??) و فولیک اسید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1393
  مسلم محمدی   مجتبی شمسی پور

قسمت اول در بخش نخست نوع جدیدی از الکتردهای یون گزین غشایی بر مبنای نانو لوله های کربنی ساخته شدند، که حساسیت و گزینش پذیری بالایی نسبت به یونهای جیوه، روی و نقره داشتند. غشاهای حساس این الکتردها از پلیمرهای حک شده یونی به عنوان یون گزین، پلی وینیل کلراید و پلاستی سایزر ارتو نیتروفنیل اکتیل اتر تهیه شدند. ساختار این گونه نو از الکتردها به کمک پلی آنیلین، نانو لوله های کربنی و نافیون بهینه شد. پاسخهای بدست آمده در مقایسه با الکتردهای رایج، شامل الکتردهای غشای پلیمری دارای محلول داخلی، پوششی سیمی و گرافیتی، بهبود یافته بود. این گونه جدید از الکتردها در گستره خطی از یک دهم تا یک نانو مولار پاسخ نرنستی از خود نشان میدادند. زمان پاسخدهی آنها کمتر از یک دقیقه بود و میتوان از آنها به مدت سه ماه بدون کوچکترین انحرافی در پاسخهای نرنستی استفاده کرد. الکتردهای مذکور انتخابگری بالایی داشتند و در یک محدوده اسیدیته وسیعی قابل استفاده بودند. کاربرد تجربی این الکتردها با سنجش یونهای فلزی مورد نظر در آب به اثبات رسید. قسمت دوم در بخش دوم حسگرهای فلورسانسی غشای پلیمری جدیدی برای سنجش یونهای لانتان، اورانیل، کبالت و سرب با حساسیت و گزینش پذیری بالا ساحته شدند. غشاهای حساس این سنسورها از لیگاندهای سنتزی به عنوان یون گزین، پلی وینیل کلراید و پلاستی سایزر ارتو نیتروفنیل اکتیل اتر تهیه شدند. این حسگرها درای گستره پاسخدهی وسیع به همراه حد تشخیص نانو مولار بودند. زمان پاسخدهی آنها کمتر از سه دقیقه بود و پایداری، تکرارپذیری و تکثیرپذیری قابل توجهی از خود نشان میدادند. حسگرهای مذکور علاوه بر داشتن انتخابگری بالا در مقابل سایر یونها، قابلیت بازگردانی بالایی به کمک محلول اتیلن دی امین تترا استیک اسید از خود نشان میدادند. کاربرد تجربی آنها با سنجش یونهای فلزی مورد نظر در آب به اثبات رسید. در ادامه یک روش ساده و حساس برای سنجش نوری اسید فولیک بوسیله نانو ذرات طلا به انجام رسید. اندازه گیری نشر فلورسانسی در بافر فسفات به انجام رسید، مزاحمت ها و متغیر های اثر گذار مورد بررسی قرارگرفت. گستره خطی منحنی کالیبراسیون غلظتی بر حسب خاموشی نشر فلورسانسی به کمک معادله استرن بالمر بدست آمد و در نهایت از این روش برای سنجش میزان اسید فولیک در قرص های دارویی تجاری استفاده شد.

توسعه و کاربرد فیبرهای ریز استخراج با فاز جامد بر پایه فناوری سل-ژل و نانوالیاف الکتروریسی شده جهت اندازه گیری باقیمانده ناخالصی ها و آفت کش ها در فراورده های بیولوژیک و عسل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1393
  سارا sara   مجتبی شمسی پور

در پژوهش اول روش ریز استخراج فاز جامد فضای فوقانی جفت شده با دستگاه گاز کروماتوگرافی-طیف سنج جرمی جهت اندازه گیری مقادیر بسیار کم فرمالدئید در واکسن های باکتریایی دامی و انسانی و آنتی ژن دیفتری-کزاز به طور موفقیت آمیزی توسعه یافت. فرمالدئید قبل از استخراج مشتق سازی گردید و سپس اندازه گیری شد. سه نوع متفاوت از فیبرهای ریز استخراج فاز جامد شامل پلی دی متیل سیلوکسان قطبی و غیر قطبی و پلی اتیلن گلیکول با استفاده از تکنیک سل ژل تهیه شدند. اثر پارامترهای مختلف بررسی گردید و در شرایط بهینه حد تشخیص روش ?g/l 979/0 بود. دقت درون روز و بین روز روش توسعه یافته در شرایط بهینه کمتر از% 13 و گستره خطی روش ?g/l 800-75/1 با ضریب همبستگی 9963/0 بود. روش بهینه شده جهت اندازه گیری فرمالدئید در محصولات بیولوژیک به کار گرفته شد که نتایج حاصل تطابق خوبی با نتایج به دست آمده از روش استاندارد نشان داد. در پژوهش دوم پوشش نانو ساختاری فیبرهای پلی استایرن جهت ریز استخراج فاز جامد توسط روش الکتروریسی تهیه گردید. ویژگی های سطحی فیبر توسط میکروسکوپ الکترونی بررسی شد. کارایی استخراج توسط این پوشش جدید با اندازه گیری چندین سم (دیازینون، کلرپیریفوس-متیل، مالاتیون، پروپارجیت، بروموپروپیلات، تترادیفون، پرمترین) توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی-طیف سنج جرمی بررسی گردید. پارامترهای موثر بر استخراج بررسی و بهینه گردید. تحت شرایط بهینه حد تشخیص روش برای سمهای مختلف در گستره?g/l 2-1/0 بود. دقت درون روز و بین روز روش توسعه یافته در شرایط بهینه در گستره %56/17- %46/3 و %99/24- %01/10 محاسبه گردید. در نهایت روش توسعه یافته جهت آنالیز نمونه‎های آغشته شده عسل به سموم مختلف به کار رفت و صحت در گستره % 126-%44/81 به دست آمد. در پژوهش سوم ساختار نانو جدیدی از پلی دی متیل سیلوکسان با استفاده از ولتاژ بالا تهیه گردید که به عنوان پوشش ریز استخراج فاز جامد به کار رفت. تکنیک الکترواسپری جهت تبدیل محلول سل ژل pdms به ساختار نانو به کار گرفته شد. ویژگی های سطحی فیبر توسط میکروسکوپ الکترونی بررسی گردید که ابعادی در گستره 60- 30 نانومتر برای ذرات نانو pdms نشان داد. کارایی این پوشش جهت اندازه گیری بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن در آب توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی طیف سنج جرمی بررسی گردید. پارامترهای موثر بر کارایی استخراج بررسی شد. درشرایط بهینه حد تشخیص برای ترکیبات مذکور در گستره ?g/l5 -?g/l 3/0 و حد اندازه گیری ها ?g/l10- ?g/l 1 بود. گستره خطی غلظت در گستره وسیع ?g/l5000- 1 با ضریب همبستگی بیشتر از 99/0 محاسبه گردید. همچنین دقت درون روز در گستره %45/6- %43/2 و دقت بین روز در گستره %73/13- %24/5 بدست آمد. پایداری دمایی فیبر بر روی سیم استیل بررسی شد که در c?260 به مدت360 دقیقه پایدار بود. این روش جهت اندازه گیری btex در نمونه های حقیقی آب به کار گرفته شد. در پژوهش چهارم فیبرهای ریز استخراج فاز جامد از مخلوط pdms با پلی استایرن توسط الکتروریسی بر روی سیم نازک استیل تهیه شد. ویژگی های سطحی فیبر توسط میکروسکوپ الکترونی بررسی گردید که ابعاد نانو فیبرها را در گستره 500- 300 نانومتر نشان داد. کارایی این پوشش با اندازه گیری باقیمانده چندین حلال (دی اتیل اتر، تولوئن وکلروفرم) در فراورده های بیولوژیک به روش ریز استخراج فاز جامد در فضای فوقانی بررسی گردید. در شرایط بهینه حد تشخیص در گستره ?g/l 10-2 و حد اندازه گیری در گستره ?g/l 10-50 به دست آمد. گستره خطی غلظت در محدوده ?g/l 40000-50 ضریب همبستگی بیشتر از 99/0 از خود نشان داد. دقت درون روز در گستره %25/8 - %57/1 و دقت بین روز در گستره %72/11- %87/4 می باشد. فیبر در دمای ?c230 به مدت 450 دقیقه پایدار بود. روش جهت اندازه گیری کلروفرم در واکسن تب برفکی و آنالیز سرمهای ضد زهر آغشته شده به تولوئن و دی اتیل اتر به کار گرفته شد که بازدهی نسبی در گستره %01/123- %84/78 نشان داد.

fabrication of new ion sensitive field effect transistors (isfet) based on modification of junction-fet for analysis of hydronium, potassium and hydrazinium ions
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم پایه 1392
  امین فرهنگ فر   مجتبی شمسی پور

a novel and ultra low cost isfet electrode and measurement system was designed for isfet application and detection of hydronium, hydrazinium and potassium ions. also, a measuring setup containing appropriate circuits, suitable analyzer (advantech board), de noise reduction elements, cooling system and pc was used for controlling the isfet electrode and various characteristic measurements. the total setup was subjected to several tests. the results showed that the device can differentiate between small difference voltage or current that created in the isfet electrode. also, the setup can differentiate various ph solutions after depositing the polypyrrole membrane on the gate of the transistor. this device is compared of a commercialized isfet device. for controlling the isfet-based electrode and data acquisition a homemade visual basic program was written. various characteristics of isfet electrode such as transfer characteristics, isfet characteristics, sampling experiment, calibration curve, drift, temperature characteristics and hysteresis effect can be derived by the software. the acquired data can be saved under online manner after acquiring any point of data in the output file. using this program, any data point can be acquired by averaging a large number of data (up to 200000 data). in the next part, a simple and low cost ph sensor is introduced based on a commercial jfet. the transistor was mechanically treated, isolated and used as an isfet for ph detection, after electrodeposition of the sensing membrane on its surface. polypyrrole, as a suitable sensing membrane, was electrodeposited on the copper metal gate of the transistor from a solution containing pyrrole monomer, hydroquinone monosulfonate as a proper ligand and sodium salicylate for avoiding the substrate oxidation, under a two-step deposition conditions. the prepared sensor showed a near- nernstian response of 52.3 mv ph-1 over a linear ph range of 2.75-12.20, an ultra low hysteresis of 0.56 mv, a very low drift of 0.14 mv h-1 and a low response time of lower than 8 s. the isfet sensor was also used to fabricate a hydrazine sensor. copper hexacyanoferrate nanoparticles (cuhcf-nps), as a suitable sensing membrane, was electrodeposited on the copper metal gate of the transistor from a solution containing only k4fe(cn)6, under cyclic voltammetry electrodeposition. the prepared sensor showed a super-nernstian response of 94.8 mv / -log(hyd) over a concentration range of 1.17×10-5 - 2.15×10-2 m, a very low drift of 0.04 mv h-1and a detection limit of 3.16 µm. the isfet hydrazine sensor was characterized by various isfet characterization. also by scanning electron microscopy (sem) the nanostructured surface was characterized. cuhcf-nps were also electrodeposited on the copper gate of transistor by cyclic voltammetry and used for potassium determination. the prepared sensor showed a sub-nernstian response of 57.2 mv pk-1 over a concentration range of 11.166×10-5 – 5.432×10-3m, a very low drift of 0.23 mv h-1and a detection limit of 7.037×10-6 m. isfet-based potassium sensor was characterized by various isfet characterization. the selectivity order is cs+ > k+ > na+ > li+ that reflects the effective dimension of the hydrated cations.

بهینه سازی روشهای پیشرفته میکرو استخراج مایع- مایع پخشی همراه با روشهای کروماتوگرافی به منظور پاکسازی، جداسازی و پیش تغلیظ مقادیر ناچیز داروها و باقیمانده ی سموم در مایعات بیولوژیکی و مواد غذایی به کمک روش پاسخ سطح
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1393
  مهرالسادات میرمحمدی   مجتبی شمسی پور

تاکنون، اقدامات مختلفی در جهت بهینه سازی روشهای مختلف پاکسازی، جداسازی، تغلیظ اولیه و تعیین مقادیر جزئی داروها و باقی مانده آفت کشها در مواد خوراکی و آشامیدنی بیولوژیک انجام شده است. هدف این پایان نامه بهینه سازی روشهای اصلاح شدهء میکرواستخراج مایع- مایع پخشی جفت شده با دستگاه های کروماتوگرافی با اسفاده از روش شناسی پاسخ سطحی است که با انجام کارهای متعدد محقق شد. در پژوهش اول میکرواستخراج مایع- مایع پخشی جفت شده با دستگاه کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا- آشکارساز نوری برای استخراج و شناسایی دو داروی ضدافسردگی سه حلقه ای ایمیپرامین و تری میپرامین در نمونه های ادرار به کار برده شد. طرح آزمایشی باکس- بنکن و روش شناسی پاسخ سطحی برای بهینه سازی چندمتغیره اثرات هفت پارامتر مختلف بر بازده استخراج روش بیان شده مورد استفاده قرار گرفت. در شرایط بهینه (50.0 µl کلروفرم به عنوان حلال استخراج، 0.80 µl استونیتریل به عنوان حلال پخش، ph نمونه برابر با 8.49، مدت سانتریفوژ 5.10 دقیقه، زمان واکنش0.80 ثانیه، دور سانتریفوژ در دقیقه برابر با 1565.65 rpm و درصد نمک 0.90%) منحنی درجه بندی در محدوده 5.0-100.0 µg l-1 با حد شناسایی (lod) برابر با 0.6 µg l-1 برای داروهای سه حلقه ای خطی بود. انحراف استاندارد نسبی برای 5.0 µg l-1 داروها در نمونه های ادرار در محدوده 5.1-6.1 (n=5) قرار داشت. روش ارائه شده با موفقیت برای تجزیه نمونه های حقیقی ادرار مورد استفاده قرار گرفت. در پژوهش دوم یک میکرو استخراج مایع- مایع پخشی جدید، ساده و قابل اعتماد به دنبال متیل استردار کردن ترکیبات برای کروماتوگرافی گازی با شناساگر یونیزاسیون شعله (dllme-me-gc-fid) انجام شد. این روش با موفقیت برای استخراج، متیل استریفیکاسیون ، و تعیین و شناسایی اسیدهای چرب آزاد از نمونه های ماءالشعیر به کار برده شد. برای بهینه سازی چهار پارامتر مختلف تاثیرگذار بر بازده استخراج روش بیان شده طرح آزمایشی باکس-بنکن و روش شناسی پاسخ سطحی مورد استفاده قرار گرفت. در شرایط بهینه آزمایش، فاکتورهای غنی سازی و بازیابی های نسبی استخراج به ترتیب بین 71.3-73.0 و 89.84-91.98% قرار داشتند. دامنه خطی بودن 10-200 µg ml-1 و lod برابر با 3.85-4.80 µg ml-1 به ترتیب برای اسیدهای لینولئیک و اولئیک حاصل شدند. دقت برونی ودرونی تحقیق برای ffas5 µg ml-1در نمونه های ماءالشعیر به ترتیب در محدوده 4.86-6.81% (n=5) و 12.78-15.63% (n=5) قرار داشت. روش ارائه شده با موفقیت برای تجزیه نمونه ماءالشعیر تجاری مورد استفاده قرار گرفت. در پژوهش سوم ترکیب دو روش استخراج فاز جامد و میکرو استخراج مایع-مایع پخشی به عنوان روشی بسیار کارآمد، ساده و ارزان قیمت برای جداسازی و تغلیظ هفت نوع آفت کش از انواع مختلف نمونه های خوراکی قبل از اندازه گیری توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی-آشکارساز یونش شعله ای به کار برده شد. طرح آزمایشی مرکب مرکزی (ccd)و روش شناسی پاسخ سطحی برای بهینه سازی پارامترهای آزمایش مورد استفاده قرار گرفت، نتایج عبارت بودند از: حجم 1.1 ml برای حلال شستشو (متانول) در روش استخراج فاز جامد که همچنین حلال پخش کننده در میکرو استخراج مایع-مایع پخشی هم بود، سرعت جریان 0.4 ml min-1 در spe، حجم 63 µl برای حلال استخراج (ccl4) در میکرو استخراج مایع-مایع پخشی و درصد نمک برابر با 3.5%. تحت شرایط بهینه نمودارهای کالیبراسیون در دامنه 0.1-100 µg l-1خطی بودند. حدهای شناسایی (s/n=3) و تعیین مقدار برای آفت کشها به ترتیب در محدوده 0.071-4.403 µg l-1 و 0.7-44.0 µg l-1 قرار داشتند. فاکتورهای غنی سازی آفت کشها در گوجه فرنگی، پیاز، خیار، سیب زمینی، سیب، شیر و آب بین 105-1722 قرار داشتند. دقتهای برون روز و درون روز تحقیق به ترتیب در دامنه های 6.31-12.24% و 4.59-10.56% قرار داشتند. صحت های درون روز و برون روز روش > 93% بودند. نتایج نشان داد که spe-dllme-gc-fid ترکیبی مناسب برای تجزیه گروههای مختلف آفت کشها با غلظتهای پایین در بافت مواد غذایی است. در پژوهش چهارم طرح پلاکت- برمن به همراه طرح مرکب مرکزی و روش شناسی پاسخ سطحی برای بهینه سازی روشهای پاکسازی، تغلیظ اولیه، و شناسایی تتراسایکلین و کلرامفنیکل در عسل مورد استفاده قرار گرفت. در اولین مرحله از بهینه سازی با طرح پلاکت-برمن حجم نمونه، حجم حلال شستشو (اسید اگزالیک در متانول) و غلظت اسید اگزالیک (ph) عوامل مهمی تشخیص داده شدند که به طور معناداری بر مقدار بازیابی تاثیر می گذارند. در قدم دوم، طرح مرکب مرکزی و rsm برای تعیین غلظت بهینه هر متغیر معنادار مورد استفاده قرار گرفت. مقادیر بهینه حاصل برای مولفه های مهم و اصلی عبارت بودند از: حجم نمونه 22.2 ml، حجم حلال شستشو (اسید اگزالیک متانولی) 1.2 ml و ph 2.2 (اسید اگزالیک 0.01 m در متانول) با حداکثر مقادیر بازیابی پیش بینی شده 90% و 97.8 به ترتیب برای تتراسایکلین و کلرامفنیکل در شرایط بهینه. یک خطی بودن خوب در دامنه 0.05-160 mg l-1 در نمونه عسل وجود دارد. حدهای شناسایی (s/n=3) و تعیین مقدار برای تتراسایکلین به ترتیب برابر با 0.40 و 1.20 mg l-1 و برای کلرامفنیکل 0.09 و 0.27 mg l-1بودند. دقت برونی و درونی تحقیق (%rsd) به ترتیب در دامنه های 2.67-4.25% و 11.27-12.69% قرار داشتند. نتایج نشان داد که در مقایسه با محلول های خالص داروها، بافت عسل در پاسخ دستگاه تاثیر گذار است. بنابر این روش همبافت کردن برای ترسیم منحنی های کالیبراسیون بکار برده شد. همچنین از تزریق بافر مک ایلواین پس از تزریق هر نمونه غلیظ استفاده شد تا اثر انتقال کاهش یابد. نتایج نشان داد که spe-hplc-uv یک ترکیب مناسب برای تجزیه هر دو نوع آنتی بیوتیک موجود با غلظتهای اندک در بافت پیچیده ای مثل عسل می باشد.

سنتز نانو ذرات پلیمری حک شده یونی و مولکولی برای تشخیص گزینشی و بسیار سریع برخی از مولکولها و یونهای فلزی و جداسازی و استخراج برخی از ترکیبات ارگانیک توسط روش میکرو استخراج مایع- مایع پخشی و کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1393
  بشاره هاشمی   مجتبی شمسی پور

پلیمر قالب یونی با سایز نانو(iip) از طریق پلیمریزاسیون همرسوبی با استفاده از اتیلن گلیکول دی متاکریلات بعنوان اتصال دهنده در حضور یون نقره و آزاتیو کراون حاوی حلقه 1,2 –فنانترولین بعنوان عامل کمپلکس دهنده تهیه شد. نقره حک شده با استفاده از محلول اسید نیتریک 1 مولار از بافت پلیمر خارج شد. ویژگی های پودر تهیه شده با استفاده از اسپکتروسکوپی مادون قرمز و میکروسکوپ الکترونی روبشی تعیین ساختار شد. نتایج sem نانو ذرات کلوئیدی با سایز 52 نانومتر را نشان داد. ph بهینه 6 برای جداسازی و ماگزیمم ظرفیت جاذب 08/18 میکرومول بر گرم بدست آمد. مقادیر 42/2% برای انحراف استاندارد نسبی و 4/2 میکروگرم بر لیتر برای حد تشخیص اندازه گیری اسپکتروسکوپی جذب اتمی شعله پس از استخراج گزینشی یون نقره بدست آمد. یک متد تجزیه ایی برای تهیه نانودرات قالب یونی پتاسیم با استفاده از کریپتند c222 بعنوان عامل کمپلکس دهنده˓ متاکریلیک اسید (maa) بعنوان مونومر عاملی˓ اتیلن گلیکول دی متاکریلات (egdma) بعنوان اتصال دهنده و 2,2’- آزوبیس ایزوبوتیرونیتریل (aibn) بعنوان آغازگر رادیکالی بکار گرفته شد. قطر ذرات تهیه شده 250-200 نانومتر می باشد. ماگزیمم ظرفیت جاذب 120 میکرومول بر گرم می باشد. ph بهینه برای جداسازی 9 می باشد. نوع و غلظت شوینده˓ زمان جذب و واجذب˓ وزن پلیمر˓ حجم محلول نمونه و محول واجذب بهینه شد. برای ضرایب گزینش پذیری نسبی k+/li+, k+/na+, k+/rb+ , k+/cs˓ مقادیر 43/46˓ 71/29˓ 81/4 و 07/48 بدست آمد. انحراف استاندارد نسبی (rsd) و حد تشخیص(lod =3sb/m) روش 61/1% و 62/4 نانو گرم بر لیتر بدست آمد. نهایتا روش برای اندازه گیری یون پتاسیم از نمونه های مختلف بکار برده شد. این کار برای اولین بار برای تهیه پلیمر قالب یونی لیتیم با استفاده از بنزو-12-کراون-4 بعنوان یک کراون گزینشی˓ متاکریلیک اسید (maa) بعنوان مونومر عاملی˓ اتیلن گلیکول دی متاکریلات (egdma) بعنوان اتصال دهنده و 2,2’- آزوبیس ایزو بوتیرو نیتریل (aibn) بعنوان آغازگر رادیکالی گزارش شد. یون لیتیم حک شده با استفاده از نیتریک اسید 1 مولار از بافت پلیمر خارج شد. ویژگی جاذب تهیه شده با تکنیک sem بررسی شد. ماگزیمم ظرفیت جاذب 27/1019 میکرومول بر گرم و فاکتور تغلیظ 80 بدست آمد. شرایط تجربی مانند ماهیت شوینده˓ غلظت شوینده˓ ph˓ زمانهای جذب و واجذب و وزن پلیمر بهینه شد. نهایتا گزینش پذیری ذرات پلیمری نسبت به یون لیتیم در حضور یونهای دیگر مطالعه شد. در این کار اولین بار تکنیک پلیمر قالب یونی از طریق پلیمریزاسیون همرسوبی برای تعیین ساده یون روبیدیوم استفاده شد. نانوذرات rb-iip با استفاده از دی بنزو-21-کراون-7 بعنوان یک کراون گزینشی˓ متاکریلیک اسید (maa) بعنوان مونومر عاملی˓ اتیلن گلیکول دی متاکریلات (egdma) بعنوان اتصال دهنده و 2,2’- آزو بیس ایزو بوتیرو نیتریل (aibn) بعنوان آغازگر رادیکالی سنتز شد. ویژگی جاذب تهیه شده با تکنیک sem بررسی شد و سایز 200-100 نانومتر بدست آمد. ماگزیمم ظرفیت جاذب 36/63 میکرومول بر گرم بدست آمد. شرایط تجربی مانند ماهیت شوینده˓ غلظت شوینده˓ ph˓ زمانهای جذب و واجذب و وزن پلیمر بهینه شد. نهایتا گزینش پذیری ذرات پلیمری نسبت به یون روبیدیوم در حضور یونهای دیگر مطالعه شد. این کار سنتز پلیمر قالب یونی جدیدی را برای اندازه گیری یون جیوه با استفاده از لیگاند تری آزن˓ متاکریلیک اسید بعنوان مونومر عاملی و اتیلن گلیکول دی متاکریلات بعنوان اتصال دهنده گزارش می کند. یون جیوه حک شده با استفاده از اسید هیدروکلریک 1 مولار از بافت پلیمر خارج شد. ویژگی نانو درات قالب یونی با استفاده از تکنیک های sem و ir بررسی شد. نتایج sem نشان داد سایز ذرات 110-90 نانومتر می باشد. ماگزیمم ظرفیت جاذب 71/13 میکرومول بر گرم بدست آمد. . شرایط تجربی مانند ماهیت شوینده˓ غلظت شوینده˓ ph˓ زمانهای جذب و واجذب و وزن پلیمر بهینه شد. نهایتا گزینش پذیری ذرات تهیه شده نسبت به یون جیوه در حضور یونهای خارجی دیگر مطالعه شد. ترکیب متد میکرو استخراج مایع-مایع پخشی بر اساس جامد سازی قطره شناور با استخراج فاز جامد برای تغلیظ و جداسازی برخی از پارابنها بکار برده شد. پارامترهای تجربی موثر بر راندمان استخراج مانند نوع و حجم حلال استخراج کننده و پخش کننده˓ سرعت جر یان و غلظت نمک مورد مطالعه قرار گرفتند و سپس بهینه شدند. شرایط بهینه استخراج شامل: 100 میلی لیتر نمونه˓ (w/v)1% غلظت kcl˓ 20 میکرولیتر حلال استخراج کننده (1-undecanol) و 250 میکرولیتر حلال پخش کننده استون می باشد. تحت شرایط بهینه منحنی های کالیبراسیون با رنج 200-1 میکروگرم بر لیتر با حدود تشخیص (lods) از رنج 03/0 تا 7/1 میکروگرم بر لیتر بدست آمد. انحرافهای استاندارد نسبی (rsds) با رنج 1/3-2/1 % بدست آمد. این روش برای اندازه گیری همزمان پارابنها در بافتهای مختلف بکار گرفته شد. راندمان نسبی نمونه های آب˓ شامپو و دهان شویه که مقادیر متفاوتی از پارابنها به آنها تزریق شده بود 25/112-83/87˓ 40/108-80/82 و 60/97-10/90 بدست آمد. روش ساده و تجربی میکرو استخراج مایع-مایع پخشی بر اساس جامد سازی قطره شناور (dllme-sfo) برای اندازه گیری نیترو فنولها در محیط آب بکار گرفته شد. پارامترهای تجربی موثر بر کارایی استخراج مانند حجم حلال استخراج کننده و پخش کننده و ph با استفاده از روش پاسخ سطح (rsm) مطالعه شد. تحت شرایط بهینه استخراج فاکتورهای تغلیط 116 و 84 برای 2-نیترو فنول و 4-نیترو فنول بدست آمد. منحنی های کالیبراسیون با رنج 150-5 میکروگرم بر لیتر و حد تشخیص 7/1 میکروگرم بر لیتر بدست آمد. متد معرفی شده برای اندازه گیری نیترو فنولها در نمونه های آب بکار رفت. استخراج جذبی استیربار (sbse) ترکیب شده با میکرواستخراج مایع-مایع پخشی بر اساس جامد سازی قطره شناور (dllme-sfo) برای استخراج و اندازه گیری برخی از هیدروکربنهای چند حلقه ای آروماتیک (pahs) در نمونه های مختلف آب بکار گرفته شد. هیدروکربنهای چند حلقه ای آروماتیک با استفاده از کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا با دتکتور ماورابنفش (hplc-uv) جدا شدند. برخی از پارامترهای مهم در استخراج مطالعه و بهینه شدند. روش جدید sbse-dllme-sfo رنج فاکتورهای تغلیظ 2637-1630 را بدست داد. منحنی های کالیبراسیون خطی با رنج 400-02/0 و حد تشخیص با رنج 01/0-0067/0 میکروگرم بر لیتر برای این تکنیک بدست آمد. روش بهینه شده˓ سطح دقت خوب با انحرافهای استاندارد نسبی (rsds) بین 17/2 تا 92/6 % را نشان داد.

سنتز نانو خوشه های فلزی با استفاده از پایدار کننده های زیستی و کاربرد آن ها در سنجش گونه های مختلف شیمیایی و زیستی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم 1393
  فاطمه ملاعباسی   مجتبی شمسی پور

همان گونه که اشاره شد نانوکلاستر های فلورسنت بر اساس نوع خصوصیات آنها، کاربردهای بسیاری در علوم مختلف دارند. بنابراین در این رساله حسگری برای آنالیز یون مس (ii) بر اساس تجمع یافتن نانوکلاستر های طلا که منجر به خاموشی شدت نشر می شود و آنالیز هیستیدین براساس واکنش هیستیدین با یون مس که منجر به روشن شدن نشر می شود، طراحی شد. همچنین آنالیز پراکسید هیدروژن و گلوکز بر اساس پدیده انتقال الکترون درون مولکولی که شدت نشر را تقویت می کند، امکان پذیر شد. بعلاوه براساس پدیده pet و با بکارگیری آپتامر برای سنتز نانوکلاستر های نقره، سیتوکروم c در محیط کشت سلولی اندازه گیری گردید. در نهایت خاصیت الکتروکاتالیستی نانوکلاستر های پلاتین در فرایند احیای اکسیژن (orr) و تصویربرداری سلولی مورد بررسی قرار گرفت.

ساخت و گسترش حسگرها وبیوحسگرهای الکتروشیمایی بهمراه یک سیستم رهش کنترل شده دارو با استفاده از تعداد متنوعی از الکترودهای غالبا اصلاح شده با نانو ذرات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1394
  افشین پشابادی   مجتبی شمسی پور

تا سال 691 ، در فزآییذ اَی الکتزیضیمیایی تی اُ اس الکتزید اَی فلشی ماویذ پلاتیه، وقز ،ٌ جی ی ... ی یا غیز فلزشا رساوا ماویذ گزافیت ت عی اًن الکتزید کار استفاد ضذ است. مطکل عمذ ایه الکتزید اَ )تجزش جیز . عزذک تکززار پذیزی رفتار سطح ی ت اًوایی کم آو اُ در اوجاک اوتخاتی یکی اس چیذ یاکیص الکتزیضیمیایی ممکه می تاضذ. امزیس تا استفاد اس اصلاح کییذ اَی گ وًاگ نً، ت اًوایی متخصصیه الکتزیضیمی در اوتخاب الکتزید میاسه تزای تزرسی یک فزاییذ خاظ یا دست ای اس فزاییذ اَی مطات افشایص یافت است. الکتزید اَی اصلاح ضذ ضیمیایی در سال اُی اخیز تسیار م رًد ت جً ت دً اوذ، تط رًیک محققان تلاش کزد اوذ کیتزل م ثًزتزی تز طثیعت ضیمیایی الکتزید اعمال کییذ. ت دلیل گستزش داد ی ستذ م اًد غذایی ی افشایص ریسافشین جمعیت ج اُن تجشی ی مَچیزیه کیتززل کیفزی مز اًد غذایی ا مَیت سیادی را پیذا کزد است.

سنتز، تعیین ساختار و ارزیابی عملکرد پلیمرهای یون نشان برای یون های مس (ii) و اورانیل و بهره گیری از مدل گاز فشرده برای توصیف حلالیت در سیال فوق بحرانی دی اکسید کربن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1386
  جواد فصیحی رامندی   مجتبی شمسی پور

چکیده ندارد.

سنتز و شناسایی کمپلکس های مس (ii)، سریم (iii) از ترکیب انتقال پروتون "بوتان-1،4-دی آمونیوم پیریدین-2،6-دی کربوکسیلات"
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده شیمی 1387
  نجمه فیروزی   حسین آقابزرگ

چکیده ندارد.

سنتز و مطالعه ی کمپلکس های ca(ii و cr(iii از ترکیب های انتقال پروتون شامل لیگاند "4- هیدروکسی پیریدین -6،2-دی کربوکسیلیک اسید"
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده شیمی 1387
  لیلا روشن لاری   حسین آقابزرگ

چکیده ندارد.

الگوریتم کولونی مورچگان و کاربرد آن در شیمی تجزیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1387
  ولی زارع شاه آبادی   مجتبی شمسی پور

چکیده ندارد.

استخراج سرب از گیاهان با متد تصعید و استفاده از آن در تعیین آلودگی محیط زیست
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شریف 1353
  مجتبی شمسی پور

چکیده ندارد.

الف - تشکیل کمپلکسهای بین کاتیونهای قلیائی خاکی و - 2(- 4پیریدیل آزو) رزورسینل (par) در مخلوط دوتائی اتانول - آب . ب - تعیین مقدار نقره به روش استخراج اسپکتروفتومتری توسط - 4(2 - پیریدل آزورزورسینول (par)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1369
  محبوبه سعیدی خلیل آبادی   مجتبی شمسی پور

بر هم کنش بین کاتیونهای قلیائی خاکی و - 2 (- 4 پیریدیل آزو) رزورسینول در مخلوطهای اتانول - آب از طریق اسپکتروفتومتری مورد مطالعه قرار گرفته است . ثابتهای تشکیل برای کمپلکسهای 1 : 1 حاصله در درصدهای مختلف از آب - اتانول تعیین شده اند. یک رابطه معکوس بین ثابت تشکیل کمپلکس و مقدار آن در حلال مخلوط وجود دارد. در همه مخلوطهای بکار برده شده، پایداری کمپلکسها بترتیب زیر تغییر میکند . mg > ca > sr > ba یک رابطه خطی بین log kf کمپلکسها و جزء مولی اتانول مشاهده میشود . قسمت دوم یک روش استخراج - اسپکتروفتومتری حساس برای تعیین مقادیر خیلی کم نقره گزارش شده است . روش بر اساس استخراج کمی کمپلکس 1 : 1 یونag+ با par بداخل یک مخلوط از ایزوبوتانول - بنزن (به نسبت حجمی) 1 : 1 در ph = 7 و قدرت یونی 2 /42 x 10 و متعاقب آن اندازه گیری اسپکتروفتومتری میباشد . محدوده تبعیت از قانون بیر نسبت به غلظت نقره 0 /3 - 10 /0 قسمت در میلیون در 510 نانومتر (طول موج ماکزیمم کمپلکس در فاز آلی) با متوسط ضریب جذب مولاری 1 /1 x 10 لیتر مول بر سانتیمتر میباشد. حساسیت سندل برای 0 /001 واحد جذب برابر با 10 میکروگرم بر سانتیمتر مربع است . روش دارای محدوده وسیعی بوده و ساده و سریع و عاری از مزاحمتهای تعداد زیادی از آنیونها و کاتیونها میباشد .

مطالعه پلاروگرافی کمپلکسهای کراون اتر با یونهای قلیائی خاکی وتالیم در محلول استونیتریل و مطالعه کمپلکسهای انتقال بار تعدادی ازبنزوکران اترها با پذیرنده های، تتراسیانواتیلن و 1 - 2 - دی کلرو،5 و 6 - سیانو، 1 و 4 - بنزوکوئینون در محلول دی کلرومتان به روش اسپکتروفتومتری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1369
  ابوالفضل سمنانی   مجتبی شمسی پور

تشکیل کمپلکس بین کاتیونهای قلیائی خاکی و پلی اترهابنزو 5 - 15 -، دی سیکلوهگزیل - 18 - کراون 6 -، دی بنزو - 18 - کراون 6 - و دی بنزو - 30 - کراون 10 - توسط یک روش پلاروگرافی رقابتی در حلال استونیتریل با استفاده از زوج tl+/ tl) hg (- بعنوان یک واسطه الکتروشیمیائی حساس مورد بررسی قرار گرفت . ثابت تشکیل کمپلکسهای 1 : 1 حاصله تعیین شدند و مشخص شد که بترتیب mg2+ < ca2+< sr2+< ba کاهش مییابند. در میان - 18 کراونهای مورد استفاده، و در مورد همه فلزات قلیائی خاکی مورد مطالعه، پایداری کمپلکسها بترتیب دی سیکلوهگزیل 18 - کراون - 18 < 6 - کراون < 6 - دی بنزو - 18 - کراون 6 - تغییر میکند. اثر تعداد اعضای حلقه پلی ات و استخلافها بر روی پایداری کمپلکسها مورد بحث قرار گرفته است . تشکیل کمپلکس انتقال باربین بنزو - 15 - کراون 5 -، -، دی بنزو 18 - کراون -6، دی بنزو - 24 - کراون 8 -، و دی بنزو 30 - کراون 10 - و پذیرنده های ii، 2 و - 3 دی کلرو، 5 و - 6 دی سیانو 1 و - 4 بنزوکوئینون و تتراسیانواتیلن در حلال دی کلرومتان بروش اسپکتروفتومتری مورد بررسی قرار گرفت . ضریب جذب مولی و ثابتهای تشکیل کمپلکسهای مولکولی 1 : 1 حاصله با قرار دادن داده های اسپکتروفتومتری در معادله هیلدبراند و با استفاده از یک برنامه کامپیوتری غیر خطی حداقل مجذورات تعیین گردیدند. پایداری کمپلکسها بترتیب بنزو - 15 - کراون > 5 -دی بنزو - 30 - کراون = 10 - دی بنزو - 24 - کراون > 8 - دی بنزو - 18 - کراون 6 - تغییر مینمایند. اثر یون پتاسیم بر روی تشکیل و پایداری کمپلکسهای tcne مورد بررسی قرار گرفت . ترتیب پایداری بصورت دی بنزو- 18 کراون < 6 - دی بنزو - 30 - کراون = 10 - دی بنزو - 24 - کراون = 8 - بنزو 15 - کراون 5 - مشاهده شد. اثر ساختمان کراون اتر و نقش یون پتاسیم بر تشکیل کمپلکسها مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. تمامی کمپلکسهای مولکولی حاصله بشکل بلوری جدا شده و شناسائی شدند .

بررسی حلالیت فنازوپیریدین، پروپرانولول و متیمازول در سیال فوق بحرانی ‏‎co2‎‏ و میکرواستخراج با حلال ‏‎btex‎‏ از نمونه های آبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  جابر عرب   یدالله یمینی

حلالیت سه ترکیب دارویی فنازوپیریدین، پروپرانولول و متیمازول با استفاده از یک سیستم استاتیک در ‏‎co2‎‏فوق بحرانی اندازه گیری شد. اثر افزایش فشار و دما بر حلالیت بررسی شد. افزایش فشار قبل از نقطه وارونگی باعث کاهش در حلالیت و پس از آن بدلیل افزایش خاصیت حلال پوشی سیال باعث افزایش در حلالیت می شود. اثر دما نیز بر حلالیت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از آزمایش برای حلالیت ترکیبات در تطایق خوبی با پیشگویی های حاصل از معادله ‏‎bartle‎ هستند. در قسمت دوم پایان نامه ، میکرواستخراج با حلال ‏‎btex‎‏ از نمونه های آبی مورد بررسی قرار گرفت.